جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

تصویر تربیت


تصویر تربیت
بدیهی است تعلیم و تربیت رسالت احیای انسانهاست، وظیفه هدایت گری كه همان وظیفه رسولان الهی است، وظیفه ای بسیار سنگین و مقدس است، زیرا احیای یك انسان موجب احیای جامعه بشری و نابودی یك انسان باعث نابودی جوامع بشری است.
طبیعی است كه این رسالت بزرگ ایجاب می كند رسولان تعلیم و تربیت مجهز باشند و بیش از همه با فرهنگ اسلامی انس داشته باشند، اسلام واقعی و ماهیت انقلاب و شكل گیری آن را درك كنند و با شیوه ها و استعدادها آشنا شوند، اینجاست كه رسولان تعلیم و تربیت نباید بر موج ها سوار شوند، بلكه باید در عرصه فرهنگ موج آفرین باشند.
پس رسولان تعلیم و تربیت در این مقطع حساس باید همچون پیامبران باشند، رسولانی كه هر جا می رفتند جامعه ساز بودند و موج و تحولی را در فكر و اندیشه بشریت ایجاد می كردند، اینان باید خود جامعه شان را بسازند و با برنامه ریزی درست این اهداف مقدس را تحقق بخشند.
مسأله طرح فرهنگ اسلامی و تبیین فرهنگ اسلام ناب از رسالت رسولان تعلیم و تربیت است طبیعی است برخوردهای عجولانه، تعصبات بیجا، اعمال بی روح و ... باعث ضربه به جاذبه های اسلام می شود و آنها را باید از چهره پاك و مقدس اسلام و انقلاب بزداییم. در حقیقت آموزش و پرورش در ترویج اسلام ناب دو رسالت دارد: یكی رسالت زدودن انحرافات، تحجر و برخوردهای عجولانه و غیرآگاهانه.
دوم، ایجاد احساس مسئولیت در نسل جوان تا با دفاع از اسلام و تعصب بیجا نسبت به آن، این روحیه بی تفاوتی را از چهره (جوانان جامعه) بزداید. ما باید نسبت به انقلاب و مذهب تعصب آگاهانه داشته باشیم. غیرت دینی همین جا معنی پیدا می كند. ما باید در رشد و تقویت دینی و احساس مسئولیت در فضایل آرمان های انقلاب و اسلام مان در عرصه تعلیم و تربیت بیش از پیش تلاش كنیم. در عین حال باید به بعد استفاده از تفكر انسانها و نظریات آنها و تقویت روحیه انتقادپذیری توجه داشته باشیم.
در انتقال فرهنگ به دو نكته باید توجه كرد : یكی حفظ ارزشها، دوم اصلاح روشها. نخستین آن ارزشها مكتب اسلام است و بین مكتب و انقلاب در جامعه ما نمی تواند شكاف ایجاد شود وگرنه ماهیت خود را از دست می دهد و فاقد آن دستاوردهای عظیمی می شود كه آن همه دل های مشتاق را در میان كشورهای جهان سوم به خود جذب كرده است. موضوع دوم اصلاح روشهاست كه درواقع ما باید در مقابل هر یك از رفتارها و كردارهای خودمان به هنگام انتقال انقلاب ناب و فرهنگ اسلامی یك علامت سؤال بگذاریم؟ بدین معنی كه آیا می توان همان روشهای قدیمی را به كار برد؟ آیا می توان همان شیوه ها را اصلاح كرد؟ چه باید كرد؟
نهاد امور تربیتی با یك زمینه مستحكم اعتقادی، فرهنگی و اجتمای آغاز به كار كرد و اهداف مقدسی را ترسیم نمود ولی به دلیل نداشتن برنامه ریزی مدون و تعریف شده در یك سامانه ای همچون آموزش و پرورش دستخوش نابسامانی ها و گرایش سلیقه ای گردید .
باید روند شكل گیری و استمرار و سرانجام را با دیدی وسیع تر نگریست. امور تربیتی با اهداف مقدس برپا گردید از جمله:
۱) تبلیغ دینی
۲) كاركرد سیاسی و اجتماعی
از یك سو به عنوان مبلغ دینی و از سوی دیگر به منظور همراهی اجتماعی با انقلاب بدون توجه به جریانات سیاسی و ایجاد قوه تحلیل سیاسی این كه آیا این اهداف در سامانه سازمانی آموزش وپرورش منطبق با مقررات است و با چه عملكردی می توان آن را هم راستا و هم سو با مقررات سازمانی كرد بدون اینكه در حیطه اجرایی جایگاه آن تعریف شده باشد.
● ۳ عامل مهم، موجب چالش در این نهاد شد از قبیل:
۱) عدم آموزش نیروی انسانی
۲) عدم جذب نیروهای خلاق و علاقه مند
۳) عدم ارزیابی
البته امور تربیتی به اهداف اولی خود دست یافت ولی نه به شكل یك نهاد مجهز به امكانات، بلكه عده كمی از آنان با انگیزه و اعتقاد راسخ و درست با بهره گیری از راهكارهای اصولی در این مسیر تلاش كردند.
عدم آموزش نیروهای خوب از ابعاد اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی متناسب با نیاز زمان باعث خلأ هایی شد كه در بعضی زمان ها دستخوش نیازها و سیاست گذاری های وقت و سلیقه ها و نگرش های فردی شد.
سخن كوتاه، این كه كیفیت كار مربیان براساس اهداف تعیین شده بسیار خوب بوده است ولی چون نیروهای كارآمد تحت آموزش قرار نگرفتند و حتی نیروهای خلاق جذب نشدند از حمایت لازم برخوردار نشده و در چارچوب سازمان آموزشی گنجانده نشده و پس از چالش رفته رفته بی انگیزگی به وجود آورده كه منجر به گرایش به شاخه های دیگر آموزشی شد و باید در تولد دگرباره به موارد فوق توجه عمیق و گسترده تری داشت.
طرح حذف معاونت پرورشی و ادغام با شاخه های معاونت دیگر شاید می توانست طرح موفقی از جهت كاهش نیروی انسانی و گسترش بنیادی تربیت باشد ولی به دلیل روش نامطلوب اجرایی و عدم پیش بینی درست مراتب اجرایی كار و عدم برنامه ریزی و بسترسازی مناسب و شایسته موجب فروریختن انگیزه های باقی مانده و سرگردانی و عدم رسیدگی به مسائل و مشكلات شد .
چه بسا با ایجاد زمینه مناسب و تعاریف قابل درك و برنامه ریزی اصولی و روش اجرایی صحیح می توانست نتایج مطلوب تری را به همراه آورد ولی این گونه نشد، جایگاه امور تربیتی در سطوح مختلف اجتماعی گردید كه این نیز حائز اهمیت است، قابل توجه این كه برای طرح و اجرای یك برنامه جدید حتماً آن را به صورت علمی و آزمایشی انجام می دهند و اگر بازتاب مثبت و علمی و عقلایی داشت به اجرا درمی آورند. بهتر است در مورد احیای معاونت پرورشی به صورت یك پروژه علمی سیاست گذاری و برنامه ریزی شود، معایب و محاسن پالایش گردد و پس از آن تولد دگرباره را جشن گرفت و رشد داد تا به اوج فرآیند تربیت واصل شود.
● نقش نیروی انسانی و مربیان تربیتی
نیروی انسانی در سطوح اداری پس از ادغام تقلیل پیدا كرد ولی در سطوح مراكز آموزشی تغییرات خاصی پیدا نكرد ولی انگیزه های روحی و روانی و كاری از دست رفت و احساس بی پناهی و عدم اتصال به منبع قابل اعتبار و اعتماد، تمایل را برای تغییر سمت ها بیشتر نمود. در این عدم انگیزه تشویق فكری و اجرایی برای نیروی انسانی ایجاد كرد زیرا طرح فوق برنامه ای مدون و خلاق برای به نتیجه رساندن مسائل تعلیم و تربیت نداشت به همین علت نیروهای انسانی از سامانه پرورشی خارج شده و به كادر آموزشی و اجرایی، معاونت و مدیریت مدارس گرایش پیدا كردند.
مطلب مهم دیگر، خود كلمه پرورش است كه این پرورش به چه بعدی از ابعاد انسانی مرتبط می شود و از طرفی گردش امور و فعالیت به دست مدیران در مراكز آموزشی است و چون هیچگونه نظارت كارشناسی و تخصصی وجود ندارد . برخی درست و برخی هم نادرست عمل می كنند و مسئولان هم كه كارها را انجام شده ملاحظه می كنند به چگونگی انجام آن توجهی ندارند و این خود سبب شده كه نظارت كیفی بر رفتارهای پرورشی و تربیتی از نظارت كارشناسی ستوه سازمانی و اداری خارج گردد. دیگر اینكه باید به جلسات همفكری و هم اندیشی و كارگاهی و كارگروهی مربیان و نیروی انسانی برای پویایی و بالندگی توجه خاصی داشت و بازدیدهای كارشناسی و مستمر از فعالیت های امور تربیتی و عملكرد مربیان تربیتی باید انجام گیرد. در یك كلام می توان گفت برای احیای معاونت پرورشی سیاست گذاری، برنامه ریزی، فكر پویا و بالنده و اندیشه نو در ساختار آموزش و پرورش تزریق باید كرد و برای نقش فعال و مدبرانه مربیان در مدارس اهمیت ویژه ای قائل شد.
● پیشنهادهایی درمورد احیای معاونت پرورشی در آموزش و پرورش
▪ ترسیم اهداف، تدوین برنامه و ساختاری پویا و علمی و اصولی و اساسی در آموزش وپرورش
▪ داشتن تعریف دقیق و هدفمند از عناوین سازمانی و سیستمی به جهت بعد پرورشی یا تربیتی
▪ داشتن نگرش مدیریتی و تنظیم برنامه ریزی مدرن و مدون با شاخص های معین منطبق با اهداف از پیش تعیین شده آموزش وپرورش
▪ اطلاع رسانی و آگاهی به همه سطوح دست اندر كار تعلیم و تربیت و تعیین شرح وظایف به همراه نظارت دقیق كمی و كیفی
▪ ایجاد زمینه آموزش برای مجموعه آموزشی و تربیتی با در نظر گرفتن نیاز زمان و شرایط اجتماعی و فرهنگی
▪ ارزیابی از مراحل اجرایی مدون و رفع نواقص و اشكالات احتمالی با اهداف اولیه
مصطفی عرب عامری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید