کنارتو احساس آرامش می کنم

ازدواج یكی از قدیمی ترین رسوم انسانی است. شاید به سادگی نتوان گفت علت ازدواج دو نفر با یكدیگر دقیقاً چیست و هریك از زندگی مشترك دقیقاً چه توقعاتی دارند، اما تشكیل زندگی مشترك در سراسر جهان كوچكترین و قابل قبول ترین واحد اجتماعی جامعه است.
چنانچه قرار باشد به زندگی مشترك فكر كنیم می بینیم در یك طرف خوشبختی و درطرف دیگر سال هایی كه از زندگی مشترك و ازدواج گذشته خود را نشان می دهد. به عبارت دیگر در اكثر موارد هرچه از زندگی مشترك می گذرد افراد احساس اطمینان خاطر و آرامش بیشتری در كنار یكدیگر می كنند.
دراین زمینه تحقیقاتی انجام شده است كه توجه تان را به آن جلب می كنیم:
▪ بهتر است ازدواج را به معنی پیوند قلبها بدانیم. اما به راستی معنی این عبارت چیست؟
شاید بتوان گفت كه یعنی طرفین جذابیت های خاص خود را برای یكدیگر ایجاد می كنند. رفته رفته افكار و جهت گیری هایشان واحد شده و در تمامی لحظات زندگی در كنار هم قرار می گیرند.
▪ اما آیا این بدان معنی است كه همواره خوشحال هستند و در هیچ موردی اختلاف نظر پیش نمی آید تا نیاز به سازش و مصالحه باشد؟
قطعاً خیر. تفاهم دائمی و خوشحالی همیشگی در زندگی واقعی امری محال است.
اگر به اطراف خود نگاه كنید خواهید دید كه زندگی مشترك زوجین همواره مملو از سازش و توافق است. درچنین صورتی لذت از زندگی مشترك دو چندان خواهد شد.
▪ اما سؤال اینجاست كه برای توافق و سازش نخستین قدم چیست؟
نخستین گام دراین راه كه مقصد آن خوشبختی است داشتن افكار باز و غیرمحدود كننده است. اینكه به همسرتان حق بدهید كه می تواند هرطور دوست دارد فكر كند و عقیده اش را محترم بشمارید.او باید بتواند به راحتی با شما در مورد خودش، شما و یا هر مسئله دیگری صحبت كند و افكار و عقایدش را بگوید.
این كار چندین مزیت دارد:
اول اینكه شما از نقطه نظرات- اولویت های فكری و آنچه دوست دارید یا نمی پسندید در مورد یكدیگر آگاه می شوید. پس لازم نیست مرتباً در مورد اینكه در سر دیگری چه می گذرد فكر كنید.
دوم اینكه وقتی مسائل خیلی راحت و باز مطرح شوند در واقع پیام وفاداری و امنیت را به طرف مقابل می دهند.
به بیان دیگر وقتی فردی به راحتی در مورد عقاید و خواسته های خود صحبت می كند یعنی من در كنار تو احساس امنیت خاطر و تعلق می كنم و دلیلی ندارد چیزی را از تو پنهان كنم.
البته ذكر این مورد نیز ضروری است كه اینكار همواره باید داوطلبانه انجام گیرد تا از حالت گزارش كار دادن خارج شود وگرنه نتایج عكس خواهد داشت.
▪ گام بعدی این است كه وقتی همسرتان افكارش را به راحتی بیان می كند عكس العمل شما باید چگونه باشد؟
نخست باید با توجه واحترام به او گوش كرده و در مواردی نیز او را تایید كنید.
در مواردی خود را جای او بگذارید تا بهتر یكدیگر را درك كرده و از مسائل مهم و ارزشی و در اولویت طرف مقابل آگاه شوید تا در چنین شرایطی بهتر بتوانید واكنش درست را انتخاب كنید.
▪ گام بعدی این است كه باید فكر كنید افكار مطرح شده مهم تر است یا شخص بیان كننده.
این موضوع از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. چرا كه دراین صورت كمتر قضاوت می كنید. شما برای همسرتان ارزش قائلید پس اجازه می دهید كه افكاری حتی مخالف با شما نیز داشته باشد. قرار نیست همواره مانند شما بیندیشد. مهم این است كه خودش را همانگونه كه می اندیشد دوست دارید.
كمترین مزیت اینكار این است كه تعداد و شدت بحث ها، و مناقشات به حداقل خواهد رسید. زندگی مشترك شما پویا و شاداب خواهد ماند و درك بهتری نسبت به یكدیگر و مسائل پیرامون خود خواهید داشت.
درعین حال سعی نخواهید كرد كه با واكنشها و پاسخ هایتان همسرتان را از خود برنجانید.
حتی به دلیل شناخت كافی در مواردی واكنش موردنظر او را انجام می دهید تا خوشحال شود.
البته در مواردی بدنیست كه همسرتان بداند شما خواهان تغییر او در مسائل خاصی هستید تا او نیز بهتر این كار را انجام داده و مقاومت نكند اما هرگز اجبار و فشاری به او وارد نكنید.
به تدریج خواهید دید كه به واسطه رضایت متقابلی كه از هم دارید صمیمیت بیشتر و محبت عمیق تری بین شما حاصل می شود. پس در برقراری رابطه دوطرفه موفق خواهید شد. حالا بگویید آیا خوشبختی چیزی غیراز این است؟!
وقتی به فكر راحت با یكدیگر صحبت كنیم و اعتماد بیشتری نسبت به همسرمان پیدا كنیم علاقه بیشتری نیز ایجاد خواهد شد و احساس لذت و خوشبختی بیشتری از زندگی مشترك به وجود می آید. دراین صورت ازدواج پیوند قلبها خواهد بود.

سحر كمالی نفر

منبع : روزنامه کیهان