جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

سوره‌ شمس‌


سوره‌ شمس‌
● نزول‌ سوره‌ شمس‌
سوره‌ شمس‌ با پانزده‌ آیه‌ و پنجاه‌ و چهار كلمه‌ ودویست‌ و چهل‌ و هفت‌ حرف‌، بیست‌ و ششمین‌سوره‌ در نزول‌ و نود و یكمین‌ سوره‌ در تدوین‌است.‌ سوره‌ شمس‌ برای‌ تهذیب‌ اخلاق‌ و پاكی‌نفس‌ نازل‌ گردیده‌ است‌ و نتیجه‌ آن‌ با صرف‌خواندن‌ سوره‌ حاصل‌ نمی‌شود بلكه‌ طهارت‌ روح‌با تمرین‌ و تربیت‌ نفس‌ زیر نظر اساتید و عالمان‌اخلاق‌ و مراقبتهای‌ جدی‌ حاصل‌ می‌شود.
● سوگندهای‌ خدواند
قسم‌ به‌ خورشید و درخشندگی‌ آن‌، ضحی‌وقت‌ چاشت‌ است‌ كه‌ اینجا به‌ معنای‌ تابش‌ ودرخشش‌ است‌. قسم‌ به‌ قمر آن‌گاه‌ كه‌ درپی‌خورشید درآید، كنایه‌ وقتی‌ كه‌ قمر به‌ دورخورشید می‌گردد. در روایت‌ ابوبصیر از امام‌حسین‌(ع‌) نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ مراد از شمس‌ پیامبراسلام‌(ص‌) و مراد از قمر حضرت‌ علی‌(ع‌) است‌.از اهل‌ سنت‌ و شیعه‌ روایتی‌ از پیامبر اسلام‌ نقل‌شده‌ است‌ كه‌ من‌ مانند خورشید و علی‌(ع‌) مانندقمر است‌.
قسم‌ به‌ روز آنگاه‌ كه‌ زمین‌ و دنیا را جلوه‌ و جلادهد. قسم‌ به‌ شب‌ آنگاه‌ كه‌ زمین‌ و دنیا را بپوشاند.قسم‌ به‌ آسمان‌ و ساختن‌ آن‌، قسم‌ به‌ زمین‌ وگستراندن‌ آن‌، قسم‌ به‌ جان‌ انسان‌ و خلقت‌متساوی‌ نفس‌ از جمیع‌ جهات‌، كه‌ خداوند خالق‌ وحكیم‌ تمام‌ موارد قسمهای‌ فوق‌ را خلق‌ فرمودند وبه‌ خاطر عظمت‌ آنان‌ سوگند خوردند.
● جواب‌های‌ قسم‌
خداوند به‌ نفس‌ انسان‌ دو حالت‌ پلیدی‌ وپارسایی‌ را الهام‌ فرمود و جان‌ انسان‌ را آمیخته‌ ازخیر و شر ساخت‌.
پس‌ به‌ تحقیق‌ آن‌ كسی‌ كه‌ نفس‌ خود را تزكیه‌كرد رستگار و سعادتمند است‌ و هر كسی‌ كه‌ نفس‌خود را آلوده‌ ساخت‌ و یا به‌ پلیدها و زشتیها پنهان‌كرد زیانكار است‌.
انسان‌ از سه‌ بعد وجودی‌، فیزیك‌ جسم‌ و عقل‌متفكر و نفس‌ روح‌ كه‌ كانون‌ خواهشها و تمنیات‌است‌ كه‌ همانند جسم‌ تربیت‌پذیر است‌ و انسان‌برای‌ جسم‌ تربیت‌ بدنی‌ و برای‌ نفس‌ تربیت‌ نفسانی‌دارد كه‌ با محاسبه‌ و مشارطه‌ و مراقبت‌ نفس‌ چنین‌تربیتی‌ تحقق‌ پیدا می‌كند و عقل‌ از تحلیل‌داده‌های‌ حسی‌ استنتاج‌های‌ جدیدی‌ ارائه‌می‌دهد كه‌ ویژگی‌ ممتاز انسان‌ از حیوان‌ است‌ وجوهر اصلی‌ انسان‌ همان‌ نفس‌ یا روح‌ است‌ وهرگونه‌ كه‌ انسان‌ براساس‌ مبانی‌ فكری‌ خود وصاحبان‌ فكر جامعه‌اش‌ نفس‌ خود را با اقدام‌های‌فیزیكی‌ و عملی‌ از رفتار و گفتار تربیت‌ كندهمان‌گونه‌ رشد می‌كند و گرایشها و خواهشهای‌درونی‌اش‌ شكل‌ پیدا می‌كند. اگر مبانی‌ فكری‌تربیت‌ نفس‌ انسان‌ علم‌ دین‌ اسلام‌ ناب‌ برای‌ گفتارباشد به‌ پارسایی‌ و فلاح‌ می‌رسد و اگر مبانی‌ تربیت‌نفس‌ انسان‌ داده‌های‌ دیگری‌ غیر از اسلام‌ ناب‌باشد انسان‌ برای‌ آخرت‌ وحیات‌ جاویدان‌ خودفاسد و زیانكار می‌شود.
ابن‌ عباس‌ از پیامبر(ص‌) نقل‌ كرده‌ است‌ كه‌حضرت‌ در وقت‌ تلاوت‌ این‌ آیه‌ فرمود تزكیه‌ نفس‌موجب‌ تصفیه‌ دل‌ است‌ و هرگاه‌ نفس‌ از آلودگی‌هواهای‌ نفسانی‌ پاك‌ شود قلب‌ و باطن‌ انسان‌ نیز ازتعلق‌ به‌ ماسویی‌ خداوند منزه‌ می‌شود و تمام‌خاطر انسان‌ به‌ خداوند تعلق‌ پیدا می‌كند و او راهمواره‌ یاد دارد و شكرگذار او است‌ واساسی‌ترین‌ قدم‌ در تزكیه‌ نفس‌ و ابتدایی‌ترین‌آن‌ پذیرش‌ نبوت‌ پیامبر است‌. اگر انسان‌ وحی‌الهی‌ را در انتخاب‌ نبی‌ برای‌ هدایت‌ انسان‌ به‌سوی‌ كمال‌ نپذیرد او را تكذیب‌ كند دیگر مبانی‌ وروشهای‌ صحیح‌ برای‌ قوانین‌ كمال‌ بخش‌ در رفتارو گفتار شخص‌ و اجتماعی‌ انسان‌ وجود نخواهدداشت‌ و این‌ برخورد خصمانه‌ انسان‌ در طول‌تاریخ‌ نسبت‌ به‌ انبیا گذشته‌ اتفاق‌ افتاده‌ است‌ وخداوند از آن‌ یاد می‌فرماید.
● تكذیب‌ قوم‌ ثمود
قوم‌ ثمود با طغیان‌ و سركشی‌، صالح‌ پیامبر(ص‌)را تكذیب‌ كردند و از آنچه‌ صالح‌ پیامبر با علت‌خود از طرف‌ خدا سخن‌ می‌گفت‌ روی‌برمی‌گرداندند و او را به‌ ادعاهای‌ واهی‌ تكذیب‌ وتخطئه‌ می‌كردند، كار به‌ آنجا رسید كه‌ صالح‌ پیامبربرای‌ صداقت‌ گفتار خود به‌ یك‌ واقعه‌ عینی‌ وفیزیكی‌ از طرف‌ خداوند استناد جست‌ و قوم‌ اومنتظر بودند تا ببینند چه‌ می‌شود، صالح‌ گفت‌:«هم‌اكنون‌ ماده‌ شتری‌ از طرف‌ خداوند می‌آید تاسند راستگویی‌ و صداقت‌ من‌ باشد پس‌ از آنكه‌شتر آمد شما شتر خداوند را سیرآب‌ كنید» اماملت‌ ثمود پیامبرشان‌ را تكذیب‌ كردند آنگاه‌شقی‌ترین‌ آنان‌ كه‌ «قداربن‌ سالف‌» نام‌ داشت‌جلودار پی‌كردن‌ شتر الهی‌ شد و سرانجام‌ دست‌ وپای‌ شتر را بریدند و بر آن‌ زخمهای‌ فراوان‌ زدندو شتر را كشتند. گرچه‌ قوم‌ صالح‌ یا همان‌ ملت‌ثمود از این‌ كار پشیمان‌ شدند. «فعقر وها فاصبحوانادمین‌ (شعرا ۱۵۷)» اما خداوند غذابی‌ دردناك‌برآنان‌ نازل‌ كرد.
● عذاب‌ الهی‌
در نتیجه‌ نافرمانی‌ ملت‌ ثمود و كشتن‌ شترپروردگارشان‌ به‌ خاطر گناهانشان‌ برآنان‌ عذاب‌ رافرو ریخت‌ و آنان‌ را هلاك‌ گردانید. احكام‌اجتماعی‌ خداوند كه‌ بر جامعه‌ای‌ فرود می‌آیدهمه‌ افراد را به‌ كام‌ خود می‌كشد و هیچ‌كس‌نمی‌تواند از اراده‌ و مشیت‌ الهی‌ فرا كند مگر آنانی‌كه‌ ذات‌ خداوند فرصتی‌ به‌ آنها دهد تا مدتی‌ دراین‌ دنیا سر كنند و گذشته‌های‌ خود را جبران‌نمایند.
معمولا كسانی‌ كه‌ طغیان‌ می‌كنند از خدواندنمی‌ترسند و هیچ‌ خوفی‌ از عاقبت‌ كار ندارند به‌همین‌ دلیل‌ انسانهای‌ بی‌شماری‌ را به‌ قتل‌می‌رسانند و دینداری‌ را به‌ تمسخر می‌گیرند و بانشانه‌های‌ خدواند به‌ مخالفت‌ برمی‌خیزند. كفار ودشمنان‌ خدا كه‌ هیچ‌گونه‌ تعریفی‌ از آخرت‌ برای‌اعمال‌ خود قائل‌ نیستند و همواره‌ تمام‌ محاسبات‌را در قالب‌های‌ مادی‌ و دنیوی‌ انجام‌ می‌دهند درزمان‌ قدرت‌ هر آنچه‌ كه‌ بتوانند و به‌مصلحت‌اندیشی‌ خود صلاح‌ بدانند عمل‌ می‌كنندو هیچ‌ واهمه‌ای‌ از عاقبت‌ اعمال‌ خود ندارند.شقی‌ترین‌ قوم‌ ثمود نیز برهمین‌ اساس‌ شتر الهی‌را پی‌ كرد و هیچ‌ از عاقبت‌ كارش‌ نترسید.
در نقطه‌ مقابل‌، مومنان‌ واقعی‌ نیز از عاقبت‌ایمان‌ خود ترسی‌ ندارند اما ترس‌ نداشتن‌ مومنان‌به‌ لحاظ علمی‌ است‌ كه‌ به‌ صداقت‌ و عده‌ الهی‌درباره‌ ایمان‌ مومنان‌ دارند كه‌ خداوند به‌ مومنان‌به‌ خاطر ایمان‌ در گفتار و رفتار پاداش‌ جاودان‌خواهد داد. بنابراین‌ عدم‌ ترس‌ كفار به‌ خاطرجهل‌ آنها به‌ عذاب‌ الهی‌ است‌ و عدم‌ ترس‌ مومنان‌به‌ دلیل‌ علم‌ آنان‌ به‌ صدق‌ الهی‌ در پاداش‌جاودان‌ است‌ و به‌ همین‌ جهت‌ صالح‌ نبی‌ نیز ازعاقبت‌ كار ثمود خوف‌ و هراسی‌ نداشت‌.
● شقی‌ترین‌ افراد
در روایت‌ آمده‌ است‌ پیامبر اسلام‌(ص‌)خطاب‌ به‌ حضرت‌ علی‌(ع‌) فرمود: یا علی‌شقی‌ترین‌ پیشینیان‌ كیست‌؟ حضرت‌ عرض‌ كرد«عاقر ناقه‌ صالح‌» سپس‌ حضرت‌ رسول‌ (ص‌)پرسید: شقی‌ترین‌ پسینیان‌ كیست‌؟ حضرت‌ عرض‌كرد نمی‌دانم‌ ای‌ رسول‌ خدا(ص‌) او كیست‌؟
پیامبر(ص‌) با دست‌ اشاره‌ به‌ فرق‌ سر مولی‌كردند و فرمودند یا علی‌(ع‌) كسی‌ كه‌ بر این‌ نقطه‌شمشیر بزند (اشاره‌ به‌ واقعه‌ شب‌ نوزدهم‌ رمضان‌سال‌ ۴۱ هجری‌ مسجد كوفه‌ و ترور ابن‌ ملجم‌مرادی‌ كه‌ حضرت‌ علی‌(ع‌) رابه‌ وقت‌ نماز صبح‌ترور كرد).
همچنین‌ از عمار یاسر روایت‌ شده‌ است‌ من‌ وامیرالمومنین‌(ع‌) در عزوه‌ عشیره‌ در خواب‌ بودیم‌جایی‌ كه‌ درختان‌ بسیاری‌ داشت‌ سپس‌پیامبر(ص‌) ما را از خواب‌ بیدار كردند و فرمودندآیا شما را خبر دهم‌ به‌ دو مردی‌ كه‌ شقی‌ترین‌روی‌ زمین‌ هستند ما گفتیم‌ بلی‌ یا رسول‌ا... حضرت‌فرمود یكی‌ مردی‌ است‌ كه‌ ناقه‌ صالح‌ را پی‌ كرد ودیگری‌ كسی‌ است‌ كه‌ بر این‌ موضوع‌ (سردست‌روی‌ سر حضرت‌ علی‌(ع‌) گذاشتند) تیغ‌ بزند وخون‌ از این‌ موضع‌ به‌ محاسن‌ صورت‌ برسد.
● ثواب‌ خواندن‌ سوره‌ شمس‌
«ابن‌ بن‌ كعب‌» از پیامبر(ص‌) روایت‌ كرد هركسی‌ این‌ سوره‌ را قرائت‌ كند ثواب‌ او چون‌ ثواب‌كسی‌ است‌ كه‌ هر شعاع‌ ماه‌ و آفتاب‌ بر او می‌تابددر راه‌ خیر صدقه‌ دهد. «معاویه‌ بن‌ عمار» از امام‌صادق‌(ع‌) نقل‌ می‌كند هر كسی‌ سوره‌های‌ شمس‌،لیل‌، ضحی‌ و الم‌ نشرح‌ را در روز یا شب‌ بخواند هرآنچه‌ كه‌ نزد او حاضر باشد روز قیامت‌ شهادت‌برصدق‌ و ایمان‌ او دهد و حق‌ تعالی‌ شهادت‌ آنهاحتی‌ اعضا و جوارح‌ بدن‌ شخص‌ را قبول‌ می‌كند وانسان‌ را از آتش‌ دوزخ‌ امان‌ می‌دهد و با فضل‌ ورحمت‌ خود بهشت‌ به‌ او ارزانی‌ می‌دارد.
منبع : خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید