پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


عقل و دل


عقل و دل
فریدون حسن پور «وقتی همه خواب بودند» را پس از سالها دستیاری كارگردان و ساخت چندسریال به عنوان سومین اثر بلندش ارائه كرد.
شاید برای اثری چون «وقتی همه خواب بودند»، خطاب فیلمی ساده و روان، نخستین قدم برای تحلیل چند وجهی آن باشد. سادگی قصه و استفاده از مؤلفه های دراماتیك در آن به شكلی كه مخاطب احساس غلوآمیز بودن عناصر پیرنگ ساز را نكند؛ قطعاً قدم های اولیه برای شكل دهی به فیلمنامه به شمار می رود. بی بی سلیمه قرار است به مكه برود. او كه سالهاست آرزوی رفتن به خانه خدا را دارد، حالا از همه اهالی روستای تازه آباد حلالیت می طلبد. همین تم در ابتدا كه به تناسب مایه های مذهبی و معناگرایانه طراحی می شود با حال و هوای فیلم و فضای ترسیم شده از سوی فریدون حسن پور از دشت ها و مرغزارها و در عین حال صفا و صمیمیت اهالی ده شكل می گیرد. تنها یك چیز این وضع را نامتعادل جلوه می دهد. مش كریم كه با شوخی ها و زخم زبان های خود مامای پیر ده را می آزارد، از ابتدا تنش و ناموزونی را نشان می دهد اما باعث نمی شود مخاطب متوجه گره افكنی اولیه یعنی عدم توافق سازمان حج با رفتن بی بی شود. آنچه در مراحل اولیه فیلمنامه شكل گرفته و در اجرا به درستی كار شده است، تعادل و آرامش در ساز و كار قصه و فضای مناسب برای شكل دهی به این فرآیند است. با توجه به این شرایط تصویر پرداختی كارگردان تناسب خاصی با آنچه از اهالی ساده دل روستا می بینیم دارد. بچه ها، نصیر و اهالی ده هر چند بر سر مسائل كوچك درگیر و ناراحت می شوند، یكدیگر را مسخره می كنند یا زخم زبان می زنند اما در سادگی و بی پیرایگی همچون طبیعت یكدست و بی آلایش عمل می كنند.
نقطه عطف اثر پایان تمام رؤیاهای بی بی و اهالی روستا به شمار می رود، حالا دیگر بی بی، اهالی ده و مخاطب به ارتباطی صمیمانه رسیده اند. بازی گلاب آدینه در نقش بی بی چنان تأثیرگذار است كه با احساسات مخاطب بازی می كند. فضای بصری كار نیز با طمأنینه بریك توازن تأكید دارد . كه تناقض میان عقل ودل، فضایی دراماتیك اثر را جان می بخشد آنجا كه نورهای سایه روشن كلبه حقیر و صمیمی بی بی ساده ترین سوغات ها را برای اهالی ده به همراه دارد. اینجا اوج پرداخت بحران شكل گرفته در قصه است. فریدون حسن پور به راحتی و با سادگی با لنز و نور و بازی و قصه، مایه های جان بخشی به عناصری كه قرار بوده به مخاطب انتقال یابد را به خوبی به اجرا درآورده است و این جای تأمل دارد، چرا كه آینده ای امیدوار كننده را برای سازنده اش نوید می دهد.
از این جا فضاها در عین حفظ تناسب و با حفظ ریتم در اندازه نماها، نوع و جنس بازی ها اندك اندك شتاب درونی را به عناصر بیرونی داستان تبدیل می كند. نگاهی به فصل دویدن بچه ها برای رساندن خبر مهم، در میان جنگل گواه این نظریه است . دوربین درون جنگل قرار دارد و فضای تاریك موجود كه توسط درختان ایجاد شده فاصله ای میان ما و دو كودكی كه در روشنایی زرد رنگ طبیعت در حال دویدن هستند، به وجود می آورد. در این فصل به راحتی می شد تركیب تصویر را به هم زد و از طریق دوربین روی اتومبیل كودكان را تعقیب كرد. در حالی كه نمای متحرك، هیجان تصویر و ریتم اثر را سرعتی متناسب با حال و هوای بچه ها تصویر می كرد، اما حفظ توازن كه استراتژی مهم فیلمنامه نویس و كارگردان اثر بوده است نه با دستپاچگی مخاطب را مواجه می سازد و نه تنش كاذب و انحرافی به او انتقال می دهد. اینجا دیگر آن مایه های فریب دهنده كاركردی ندارد، بلكه حسن پور با شناخت از مدیوم مورد علاقه اش می ایستد، نگاه می كند تا مخاطب انتخاب اصلی را انجام دهد و این مسأله اندك اندك ما را متوجه نكته عمیقی از معناگرایی اثر می كند كه با نتیجه پایانی اثر همنشینی پیدا می كند: هیچ اتفاقی تا زمانی كه خداوند نخواهد روی نخواهد داد. اینچنین كارگردان با ظرافت به انتقال مفاهیم معناگرایانه و مذهبی در اثرش می پردازد.
وجود مش كریم در این اثر به عنوان عنصری با نشانه های شر و بازدارنده برای بی بی كه نمادی از شیطان زمینی تصویر می شود؛ این حضور و همچنین تعقیب و گریز كریم و همراهانش برای منصرف كردن نصیر ساده دل و بچه ها كمی با اصل پیرنگ داستان به تناقض برمی خیزد و به نظر می رسد نویسنده و كارگردان بیش از این باید به این وجه پیرنگ توجه می كرد، اما تعلق خاطر صاحب اثر در پرداخت تصویر پایانی باعث می شود نتواند از این شیوه قصه سازی دل بكند. هر چند البته بر خلاف تصور عموم افراد روستا، مش كریم و همراهان او معبود بی بی خدایی است كه از رگ گردن به او نزدیكتر است: ای قوم به حج رفته كجایید كجایید‎/ معبود همینجاست بیایید بیایید. در واقع حسن پور شالوده مفهومی اثرش را اینچنین استوار می سازد. بی بی گرچه ناتوان از رفتن به حج به نظر می رسد، اما سفر ادیسه وار او كه به اصرار بچه ها و نصیر شكل می گیرد مذهبی ترین سفر ممكن برای آنهاست. كرین زیبای نادر معصومی گویا فرشته ای را برای زیارت قبول نزد بی بی كنار چشمه آب روان می كند و در امتداد مه زیبایی كه گویا هاله ای از نور را به بی بی می بخشد و او را در برگرفته وبه خداوند می رساند. اینچنین است كه بی بی خود را در كنار خانه خدا احساس می كند و سوغات او را نصیر و بقیه به اهالی روستا می رسانند. از همین رو فكر زایش، تولد و پیوند كه با مامایی و ازدواج ارتباط مستقیم یافته است تقارن صحیحی با مضمون سفر برای حج و تولد دوباره بی بی و شاید اهالی روستا بیابد.
فریدون حسن پور پیش از این ، كار برای كودكان را در تجربه و كارنامه خود دارد. این اثر نیز از این جنبه واجد خصایص مورد اشاره است. در واقع این كودكان هستند كه صادق ترین افراد روستا محسوب می شوند. آنها هستند كه برخلاف افرادی چون مش كریم جد و جهدی مثال زدنی در حل مسائل دارند. در اصل بحث سادگی و بی پیرایگی اهالی روستا با كودكان و صداقتشان فرمی مثال زدنی هم به مفاهیم و مؤلفه های اثر و هم به آدم های كوچك اثر می بخشد. شاید در نگاه اول این گونه تلفیق میان فكر كودكانه در تقابل با افكار بزرگترها شكلی نامأنوس به خود بگیرد؛ اما اصرار حسن پور در نشان دادن این اراده به نوعی رویكرد ثابت شده است. این بچه ها هستند كه در نهایت تبیین می كنند اراده الهی از تصمیم انسان ها برتر است. به این ترتیب اشارات فیلم به شكلی مستقیم واجد لایه های ایجاد شده و استحكام یافته در كنار مضمون اثر به وجود می آید.
قطعاً هر چقدر سادگی اثر هنگام دیدن وسعت می یابد این مؤلفه در زمان تولید دشواری های خاص خود را به همراه داشته است. بخصوص فصل ارتباط با سنگ كه حسن پور در ارتفاعات با آن شكل هوای متغیر و در اصل شروع و پایان سفر كه از میان سنگلاخ ها و صخره ها فیلمبرداری و كار شده است. كنترل تصاویر، رنگ ها، نورها، طراحی صحنه های واقعی و نه كاذب و هم كنترل برق، ریل گذاری و غیره در این زمینه قابل تأمل است. از این نظر فیلم بالانگ شات ها، نماهای دونفره، قاب های ثابت و شكل حركتی دوربین هم در فصل های داخلی هم در خارجی ها و هم در لوكیشن های اعوجاج انگیز هیچ گاه این دشواری ها را به مخاطب تسری نمی بخشد. حسن پور جدای از این وجوه، تلاش مثال زدنی در كسب بازی از بازیگران ارائه داده است. او توانسته تركیبی معقول میان بازیگران آماتور و حرفه ای برقرار كند. نه تمایل كامل به كار با نابازیگر نشان داده است ونه حرفه ای ها. هر چند فروتن كماكان برای قرار گرفتن در قالب یك عقب مانده ذهنی و بازی زیرپوستی ایفای نقش فاصله دارد. اما گلاب آدینه با جابه جا شدن، گریم چهره و نوع گفتار، تكان دادن دست ها و كرختی اندام شكل یك بی بی پیر روستا را به خود گرفته است و همین ارائه احساس از طرف او به غنای مؤلفه های ذهنی كه حسن پور بدان اشاره دارد رسانده است.
بسیاری از مؤلفه ها برای حسن پور كار او را به نوعی واجد شخصیت كرده است. سینمای ایران روی اتفاق ها سرمایه گذاری می كند در حالی كه فیلمی چنین ناگهانی بی سر و صدا از راه می رسد و به مدد صداقتی كه دارد با تماشاگران ارتباطی دوسویه برقرار می كند. فریدون حسن پور گرچه در نیمه ابتدای مسیر از نشانه های مطرح در تئوری سینمای معناگرا در این اثر بهره گرفته است اما به مانند هجمه ای از آثار به اكران درآمده یا نیامده كه در جشنواره های این دو سه ساله در حوزه سینمای معناگرا دیده ایم این فیلم با استحكام، جسارت پرداخت صریح و متعهد به مؤلفه های مذهبی دست یافته است و این رویكرد پایه ای برای اوست تا در صورت نگاه تألیفی به آثار و عناصر مذهبی در حوزه تفكر آنها را به نوعی با رویكردهای تصویرگرایانه پرداخت نموده و حوزه سینمای دینی یا معناگرا و مذهبی را به سمت و سویی ارزشمند و در خور تأمل و توجه بكشاند.
علی اصغر كشانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید