پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


فرزند کمتر ، همه چیز بهتر


فرزند کمتر ، همه چیز بهتر
مسئله «كنترل موالید» در نوشته‏های فیلسوفان اجتماعی از دیرباز مورد توجه بوده است، اما به سبب تغییرات ناشی از انقلاب علمی و صنعتی در مغرب زمین و همزمان با رشد بی‏سابقه جمعیت در اثر كاهش مرگ و میر و نیز گسترش وسایل ضدبارداری، این موضوع وارد مرحله جدیدی شد و با طرح جدّی آن در قرن بیستم، كشورهای گوناگون جهان به تدریج، سیاست‏های كنترل جمعیت، به ویژه سیاست تنظیم خانواده، را به اجرا درآوردند. این سیاست‏ها، كه در حال حاضر علاوه بر كشورهای پیشرفته، از سوی ۸۵ درصد كشورهای در حال توسعه نیز رسما پذیرفته شده یا مورد موافقت عملی قرار گرفته‏اند، در جلوگیری از رشد فزاینده جمعیت جهانی بسیار تأثیرگذار بوده‏اند.
اجرای سیاست‏های «تنظیم خانواده» در ایران، در دهه‏های اخیر باعث گردیده كه میانگین فرزندان یك زن از ۶ نفر در سال‏های دهه ۱۳۴۰ به ۳ نفر در سال ۱۳۷۵ كاهش یابد. در بعد ذهنی و ارزشی نیز تغییرات عمده‏ای در نگرش ایرانیان به این مسئله روی داده است كه در واقع، موفقیت سیاست‏های مزبور را باید مرهون این تغییرات بدانیم. برخی پژوهش‏های جدید نشان داده‏اند كه امروزه تنها ۹ درصد مردم ایران به داشتن بیش از چهار فرزند رأی موافق می‏دهند؛ ۵/۶۷ درصد دو فرزندی و ۱۴ درصد سه فرزندی را ترجیح می‏دهند و ۳ درصد نیز گرایش به بی‏فرزندی دارند.
گاه در توجیه برنامه تنظیم خانواده و كنترل موالید، به جای تأكید بر اصل «ضرورت»، بر ارزش‏هایی مانند آسایش و رفاه تكیه می‏شود و جملاتی مانند «فرزند كمتر، آسایش بیشتر ، زندگی بهتر» این جهت‏گیری را منعكس می‏نمایند
در رابطه با تأثیر مذهب بر تنظیم خانواده، به نظر می‏رسد دوگانگی بدوی آموزه‏های حدیثی و فقهی نسبت به موضوع یادشده، این قابلیت را به اندیشه مذهبی داده است كه گاه در خدمت سیاست‏های افزایش جمعیت و گاه در خدمت سیاست‏های كاهش جمعیت به كار گرفته شود؛ از یك سو، احادیث فراوانی در تشویق ازدیاد نسل در متون دینی وارد شده‏اند كه خط مشی‏های نیمه‏رسمی اواخر دهه ۱۳۵۰ و اوایل دهه ۱۳۶۰ در جهت تكثیر نسل، پشتوانه ارزشی خود را از این احادیث كسب كرده بودند. برای مثال، به حدیث معروفی استناد می‏شد كه طبق آن، پیامبر گرامی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمودند: «ازدواج كنید و نفوس را افزایش دهید؛ زیرا من در روز رستاخیر، در برابر دیگر امّت‏ها به عدد امّت خویش مباهات می‏كنم.» از سوی دیگر، اصل «ضرورت»، كه از اصول مسلّم فقه پویای شیعه است، توجیه شرعی لازم برای به كارگیری روش‏های سالم و بی‏خطر كنترل موالید را فراهم می‏كند كه در دهه ۱۳۷۰ استناد به این اصل، در توجیه سیاست‏های تنظیم خانواده مشهود بود.
اما نكته‏ای كه حایز اهمیت می‏باشد این است كه گاه در توجیه برنامه تنظیم خانواده و كنترل موالید، به جای تأكید بر اصل «ضرورت»، بر ارزش‏هایی مانند آسایش و رفاه تكیه می‏شود و جملاتی مانند «فرزند كمتر، آسایش بیشتر ، زندگی بهتر» این جهت‏گیری را منعكس می‏نمایند. جالب توجه است كه گاهی همین جهت‏گیری با آموزه‏های دینی پیوند داده می‏شوند و برای مثال، به روایتی استناد می‏گردد كه بر حسب آن، كمی عائله (كوچك بودن حجم خانواده) یكی از دو گشایش به شمار آمده است. ولی باید توجه داشت كه اولاً، این‏گونه تعابیر روایی دلالتی بر معنای مورد نظر ندارند و ثانیا، ترویج ارزش‏های آسایش‏طلبانه این خطر را در پی دارد كه اگر به دلایل پیش‏بینی نشده، اوضاع و شرایط اجتماعی تغییر یابند و این تغییر، اتخاذ سیاست‏هایی را در جهت افزایش موالید اقتضا كند، مردمی كه با ارزش‏های مزبور جامعه‏پذیر شده‏اند، به آسانی تن به سیاست‏های جدید ندهند كه این امر می‏تواند به مشكل سیر نزولی جمعیت و مشكلات ناشی از آن منجر گردد.
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید