پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

پرزیدنت بوش، متأسفیم!


پرزیدنت بوش، متأسفیم!
پرزیدنت بوش از آغاز تکیه زدن شما بر اریکه قدرت در کاخ سفید در آغاز قرن جدید، همزمان با سقوط برج‌های دوقلو، سیاست‌های شما در خاورمیانه در رسیدن به خاورمیانه بزرگ و گسترش دمکراسی، برکات فراوانی در گسترش بیداری اسلامی داشته است، اکنون که در نیمه دوم دوره دوم ریاست جمهوری، حاکمیت بر پارلمان را پس از برگزاری انتخابات از دست داده‌اید، ما نیز به خاطر شکست، متأسفیم و با شما همدردی می‌کنیم. سیاست‌های خاورمیانه‌ای شما با اثربخشی وارونه به سود ملت‌های منطقه، به طور عملی همراه بوده است و با شکست شما، ما نیز بیم آن داریم که با احتمال تعدیل سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا، به دست آمدن منافع ملت‌های منطقه به تأخیر بیفتد.
آقای پرزیدنت، اکنون این نقطه از تاریخ جهان دو دهه‌ای را پشت سر می‌گذارد که تمدن غرب به رهبری آمریکا در مسیر افول قرار گرفته است و آنچه را شما و دیگر سیاستمداران و استراتژیست‌های آمریکا، بدان نگاه می‌کنید، حاکمیت به ظاهر بلامنازع شما در جهان کنونی است. شما با بسترسازی سقوط برج‌های دوقلو و بهانه قرار دادن آن برای اعلان تغییر استراتژیک در مبارزه جهانی با تروریسم، به خوبی نشان دادید که علایم پیری و افول در تمدن لیبرال دمکراسی غرب به رهبری آمریکا را به خوبی درک کرده‌اید، اما سنت الهی، اقتضا دارد که ‌این تمدن به دلیل چند قرن تجاوز به حقوق ملت‌ها و استعمار با اشکال نو کهنه، پایان یابد و شما نمی‌توانید جلوی این واقعه را بگیرید و با آخرین شکل استعمار؛ یعنی استعمار مجازی و پست مدرن به حاکمیت بلامنازع خود بر جهان ادامه دهید. شما با نقاب تشدید مبارزه با تروریسم می‌خواستید هر چه سریع‌تر از راه نظامی رقبای منطقه‌ای خاورمیانه خود را حذف کنید و حاکمیت خود بر این نقطه از جهان را به کمال برسانید. این تشدید مبارزه شما و آزمون جنگ در منطقه، به دلیل اثربخشی وارونه عملا به سود ملت‌های منطقه در این مدت پایان یافت و از این که با شکست در انتخابات پارلمانی دیگر با قدرت نمی‌توانید سیاست جنگی خویش را به پیش ببرید، ما نیز متأسفیم و نگران آن هستیم با دستیابی به تعدیل سیاست‌ها در آمریکا در به دست‌ آمدن منافع مردم منطقه تأخیر شود.
شما با سیاست جنگی در افغانستان و عراق، دشمنان تاریخی ایران اسلامی، طالبان و صدام را از منطقه برداشتید و تداوم سیاست رادیکال شما، می‌توانست به بن‌بست در حضور نظامی آمریکا در این کشور‌ها منجر شود. هرچند تجاوز نظامی شما به دیگر کشورها و کشتار جمعی مردم عراق و افغانستان در مراسم جشن ازدواج، قلب هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌‌آورد، ولی از این‌که اکنون هواپیمای شکاری بمب‌افکن‌های شما برای گردش ماشین جنگی یک بال خود را در قدرت در پارلمان از دست داده است، متأسفیم و از این نگرانیم با تعدیل سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا، تجاوزگری دولت آمریکا و ادامه اشغال کشور‌ها، اندکی تداوم یابد. اندکی زمان لازم بود با اعمال سیاست قدرتمندانه شما در گردش ماشین جنگی در نقاب مبارزه با تروریسم، اشغالگری آخرین علایم بن بست را آشكار سازد و سربازان شما همچون ویتنام سرافکنانه و شرمگین، نزد تاریخ معاصر جهان، خاک این کشور را ترک کنند. اکنون با شکست شما در انتخابات پارلمانی ما نیز متأسفیم، چراکه بیم آن می‌رود با تعدیل در سیاست‌های آمریکا در عراق، سربازان شما با اندکی تأخیر، ولی به ظاهر آبرومندانه با پذیرفتن شکست، عراق را ترک کنند.
آقای پرزیدنت، شما این واقعیت را به خوبی درک کردید که پذیرفتن شکست شما در عراق، به منزله قبول شکست سیاست‌ها و راهبردهای خاورمیانه‌ای شماست و نتیجه آن به سرعت در افغانستان و دیگر کشورهای خاورمیانه تسری خواهد یافت، برای همین، چاره‌ای نداشتید، مگر آن‌که واقعیت شکست نظامی خود را در عراق کتمان کنید. همه ‌این واقعیت‌گریزی‌ها برای فرار از قبول علایم پیری و افول تمدن غرب به رهبری آمریکاست، ولی همین واقعیت‌گریزی به شکاف بین دولت و ملت آمریکا منجر شد و نتیجه آن را در انتخابات دیدید.
آقای پرزیدنت، از سنت الهی مرگ قدرت‌های ضدمردمی تاریخ نمی‌توان فرار کرد، هرچند می‌توان این تمدن را به ظاهر با شعارهای پست مدرن حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، محیط زیست، حقوق زنان، کودکان و سالمندان، مردم‌سالاری و گسترش دمکراسی بزک کرد.
آقای پرزیدنت بوش، راه اندازی موتور جنگی شما در تحریک رژیم اسرائیل در تجاوز به لبنان، اگر چه با ارتکاب جنایات جنگی از سوی این رژیم، قلب ملت‌های آزاده جهان به درد آمد، ولی با شکست تجاوز و پیروزی مقاومت لبنان به رهبری حزب‌الله، بیداری و انسجام ملت مسیحی، سنی و شیعه را به دنبال داشته است و اکنون، لبنان بیش از هر نقطه‌ای از تاریخ معاصرش، احساس عزت و قدرت می‌کند و آفرینش این نمایش قدرت مردمی و مقاومت در لبنان از برکات سیاست‌های جنگی شما در خاورمیانه بوده است و برای همین ما نیز بابت شکست شما در انتخابات آمریکا متأسفیم و نگرانیم با تعدیل سیاست جنگی شما، اندکی بر عمر رژیم اشغالگر افزوده شود.
آقای پرزیدنت بوش، ملت‌های منطقه بین شما و دوستان دمکرات شما تفاوتی اساسی قایل نمی‌باشند؛ برعکس، دمکرات‌ها را حامیان سنتی رژیم اسرائیل می‌دانند، اما به خوبی نمی‌دانیم اعمال سیاست دمکرات‌ها می‌تواند شتاب در جنبش حماس و انسجام در ملت فلسطین را داشته باشد و یا آن که شتاب اقبال به قهرمانان فلسطین همچون شهید شیخ یاسین و اسماعیل هنیه‌ها در فلسطین و سرزمین‌های عربی و اسلامی، اندکی کند خواهد شد، اما این پیام مبتنی بر سنت الهی را درک می‌کنیم، سرزمین فلسطین به ملت فلسطین صاحبان اصلی آن، پس داده خواهد شد و صهیونیست‌های مهاجر، به وطن اصلی خویش باز خواهند گشت.
آقای پرزیدنت، نقض حقوق بشر در زندان ابوغریب و گوآنتانامو هرچند با انجام کثیف‌ترین عمل ضد‌بشری همراه بوده است و اثر آن در نگرش مردم جهان به سختی محو خواهد شد، ما نیز با شکست شما در انتخابات پارلمانی متأسفیم، چراکه بیم آن داریم با تعدیل سیاست و تغییر روش، خصلت‌های واقعی امپریالیستی و شیطانی شما با اعمال روش‌های دقیق‌تر امنیتی و مراقبتی، از دید مردم جهان کمی پنهان بماند، ولی اطمینان داریم، ضرب‌المثل ایرانی درست است که برای همیشه خورشید پشت ابر پنهان نمی‌ماند.
آقای پرزیدنت، ما از شکست انتخاباتی شما متأسفیم، چراکه تداوم سیاست‌های خاورمیانه‌ای شما، نه تنها به پایان نفوذ آمریکا در خاورمیانه منجر می‌شد، بلکه در شش سال ریاست شما بر اریکه قدرت در کاخ سفید ـ کاخ رهبری تمدن لیبرال دمکراسی غرب که هنوز بر جهان غلبه دارد ـ کاسترو را از تنهایی در آمریکای لاتین درآوردید و ونزوئلا، بولیوی و اکنون با بازگشت اورتگا، رهبری ساندنیست‌ها به قدرت در نیکاراگوئه را با وی همسو کردید.
آقای پرزیدنت، با تداوم سیاست رادیکال و جنگی شما انتظار داشتیم ناچار شوید سربازان خود را از خاورمیانه به آمریکای لاتین جا به جا کنید، ولی با شکست در انتخابات پارلمانی، بیم آن می‌رود با تعدیل سیاست‌های جهانی و منطقه‌ای آمریکا و پنهان‌‌سازی سیاست جنگی، اندکی این نتیجه به تأخیر بیفتد، ولی ایمان داریم، پایان عمر قدرت شیطانی شما که رهبر فقید ما آن را «شیطان بزرگ» نامیدند، نزدیک است و این وعده در دو دهه اول قرن جدید رخ خواهد داد.
آقای پرزیدنت بوش، از شکست انتخاباتی شما متأسفیم و بیم آن داریم با بازگشت دمکرات‌ها به قدرت و پیروزی آنان در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸، سیاست امپریالیستی آمریکا با عقلانیت تازه‌ای روبه‌رو شود و پایان حاکمیت شما در جهان را به تأخیر اندازد، ولی می‌دانیم که عقلانیت در تمدن لیبرال دمکراسی غرب، عقلانیتی مجازی است و این عقلانیت به دلیل خالی بودن از معنویت قابل بازسازی اصیل نیست. تا زمانی که حاکمیت سرمایه‌داری بخش جداناشدنی تمدن لیبرال دمکراسی غرب است، فلسفه‌پردازی در این فضای تمدنی از خلا معنا، نجات نخواهد یافت، برای همین، خورشید تمدن لیبرال دمکراسی غرب به رهبری آمریکا پس از یک دوره جنگ سرد جدید بین تمدن غرب و تمدن رو به رشد اسلام ، غروب خواهد کرد.
دکتر علی‌اصغر کاکو جویباری


همچنین مشاهده کنید