جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

شان‌ نزول‌ سوره‌ یس‌


شان‌ نزول‌ سوره‌ یس‌
سوره‌ یس‌ با ۳۸ سوره‌ و ۹۲۷ كلمه‌ و ۳۰۰۰ حرف‌ ، چهل‌ و یكمین‌ سوره‌ قرآن‌ درنزول‌ و سی‌ و ششمین‌ سوره‌ در تدوین‌ است‌ كه‌ در شهر مكه‌ بر وجود مقدس‌ پیامبر اسلام‌ نازل‌ شده‌ است. سوره‌ یس‌ را قلب‌ قرآن‌ می‌نامند. كفار مكه‌ خطاب‌ به‌ پیامبر اسلام(ص) می‌گفتند تو فرستاده‌ خدا نیستی‌ و آنچه‌ نقل‌ می‌كنی‌ از پیش‌ خودت‌ جعل‌ می‌كنی‌ و به‌ وجود دیگری‌ كه‌ ساخته‌ ذهن‌ توست‌ نسبت‌ می‌دهی‌ پس‌ نه‌ توحید داریم، و نه‌ نبوت‌ معنایی‌ دارد و نه‌ روز قیامت‌،تا استخوان‌ پوسیده‌ مردگان‌ دوباره‌ جمع‌ شود ومردگان زنده‌ ‌شوند. خداوند این‌ وضع‌ فكری‌ حاكم‌ بر مكه‌ را ملاحظه‌ فرمودند؛ سپس‌ سوره‌ یس‌ را نازل‌ فرمودند تا چگونه‌ اندیشیدن‌ را برای‌ مردمی‌ كه‌ طینت‌ پاك‌ دارند توضیح‌ دهند و مفاهیم‌ توحید و نبوت‌ و معاد را در مبانی‌ فكری‌ آنان‌ استوار سازند.
● تایید رسالت‌ مصطفی(ص)
یس‌ از كلمات‌ رمزی‌ است‌ كه‌ معنای‌ واقعی‌ و مفهوم‌ حقیقی آن‌ بین‌ خدای‌ بزرگ‌ و پیامبرش‌ معلوم‌ است‌ ولی‌ روایت‌هایی‌ در مورد هر یك‌ از كلمات‌ نقل‌ شده‌ وجود دارد؛ چنانچه‌ از حضرت‌ علی(ع) نقل‌ شده‌ است‌ یس‌ از اسم‌های‌ پیامبر اسلام‌ (ص) است‌ همچنین‌ از امام‌ محمد باقر(ع) نقل‌ شده‌ است‌ پیامبر اسلام‌ دوازده‌ اسم‌ داشتند كه‌ پنج‌ نام‌ مبارك‌ ایشان‌ در قرآن‌ آمده‌ است‌ محمد، احمد، عبدا...، نون، یس‌ و اینكه‌ اهل‌ بیت‌ پیامبر(ص) را آل‌ یس‌ می‌نامند تایید این‌ روایت‌ است. بعضی‌ بر این‌ عقیده‌اند یس‌ از اسمای‌ قرآن‌ است‌ و بعضی‌ دیگر آن‌ را نامی‌ از نام‌های‌ الهی‌ می‌دانند كه‌ اسم‌ این‌ سوره‌ شده‌ است‌ و بعضی‌ دیگر <یا> را حرف‌ ندا و <س> را مخفف‌ سیدالمرسلین‌ می‌دانند كه‌ معنای‌ آن‌ <یا سید رسولان> است.
به‌ حق‌ این‌ قرآن‌ مستحكم‌ و با حكمت‌ به‌ درستیكه‌ تو بر راه‌ مستقیم‌ از فرستادگان‌ هستی.
راه‌ راست‌ همان‌ توحید الهی‌ است‌ كه‌ پایه‌ تفكر انسان‌ در حوزه‌ نظر و عمل‌ است‌ و اولین‌ دعوت‌ پیامبر اسلام‌ (ص) نیز توحید بود كه‌ كافران‌ قریش‌ نمی‌پذیرفتند و قرآن‌ فرو فرستاده‌ خدای‌ عزیز و رحیم‌ است‌ تا تو بیم‌ دهی‌ و بترسانی‌ ملت‌ را به‌ آنچه‌ كه‌ پدرانشان‌ انذار داده‌ نشده‌ بودند و گفتار الهی‌ بر اكثر آنان‌ كه‌ به‌ توحید ایمان‌ می‌آوردند به‌ حقیقت‌ پیوست‌ كه‌ عذاب‌ الهی‌ بر آنان‌ مستولی‌ و چیره‌ شد.
● ناكارآمدی‌ كافران‌ مكه‌
و چون‌ اندیشه‌ توحیدی‌ پیامبر اسلام‌ (ص) پذیرفته‌ نشد كافران‌ كینه‌ توز چون‌ ابوجهل‌ بنای‌ دشمنی‌ و مخالفت‌ با پیامبر اسلام‌ (ص) گذاشتند و ابوجهل‌ قسم‌ خورد چون‌ پیامبر (ص) را در نماز ببیند سر مبارك‌ آن‌ حضرت‌ را بشكند. روزی‌ دید كه‌ آن‌ حضرت‌ نماز می‌خواند سنگی‌ بزرگ‌ برداشت‌ نزد پیامبر آمد تا سر آن‌ بزرگوار را بشكند و چون‌ به‌ نزدیكش‌ آمد دستش‌ به‌ گریبانش‌ بند شد و این‌ آیه‌ نازل‌ شد به‌ درستی‌ كه‌ ما در گردنهای‌شان‌ بندهایی‌ را بر چانه‌هایشان‌ زدیم‌ كه‌ نمی‌توانند سرها را بجنبانند پس‌ آنان‌ سردر هوا ماندند. جاه‌طلبی‌ و حسد كافران‌ مكه‌ نسبت‌ به‌ پیامبر(ص) مثل‌ زنجیر و بندی‌ بودكه‌ برگردن‌ آنها به‌ طرف‌ چانه‌شان‌ بند می‌زد و قدرت‌ تفكر را از آنها می‌گرفت‌ و آنها سر به‌ هوا و بی‌فكر با پیامبر اسلام(ص) بر خورد می‌كردند. هر گاه‌ كافران‌ می‌خواستند به‌ پیامبر صدمه‌ای‌ بزنند خداوند می‌فرماید ما از پیش‌ روی‌ آنها و از پس‌ آنان‌ سد و مانعی‌ قرار دادیم‌ پس‌ آنها را پوشاندیم‌ و آنها چیزی‌ را نمی‌دیدند و كافران‌ با تو ، به‌ گونه‌ای‌ هستند كه‌ برای‌ آنها فرقی‌ نمی‌كند چه‌ تو آنها را انذار و بیم‌ بدهی‌ یا اینكه‌ انذار ندهی‌ هیچ‌ ایمان‌ نمی‌آورند یعنی‌ هیچ‌ خودشان‌ را عوض‌ نمی‌كنند و خدایی‌ نمی‌شوند.
● چه‌ كسانی‌ ایمان‌ می‌آورند؟
سپس‌ خداوند به‌ پیامبر(ص) می‌فرماید: همانا تو كسی‌ را بیم‌ و انذار می‌دهی‌ كه‌ از قرآن‌ پیروی‌ كند و از خدای‌ رحمان‌ و امور غیبت‌ آخرت‌ بترسد پس‌ چنین‌ شخصی‌ را به‌ مغفرت‌ و پاداش‌ بزرگ‌ بشارت‌ بده و به‌ درستیكه‌ ما مردگان‌ را در روز قیامت‌ زنده‌ می‌كنیم‌ و آنچه‌ را كه‌ از كارهایشان‌ تقدیم‌ داشتند و اثرهایی‌ را كه‌ در دنیا بر جای‌ گذاشتند همه‌ را بنویسیم‌ و ما همه‌ چیز از خوب‌ و بد را در پیشوایی‌ روشن‌ كه‌ لوح‌ محفوظ‌ الهی‌ است‌ شمرده‌ایم‌ و هیچ‌ چیز بر خدای‌ بزرگ‌ پوشیده‌ نیست.ایمان‌ مومنان‌ به‌ عوض‌ شدن‌ نفس‌ آنهاست كه‌ از قرآن‌ و سخنان‌ پیامبر(ص) متاثر می‌شوند یعنی‌ خود آنها به‌ سمت‌ خدایی‌ شدن‌ تغییر می‌كنند و همواره‌ خوف‌ و ترس‌ از خدای‌ بزرگ‌ را در وجود خودشان‌ دارند كه‌ مبادا خالق‌ هستی‌ از آنها خشنود نباشد! ولی‌ كافران‌ هرگز تاثر و انفعالی‌ در اثر شنیدن‌ قرآن‌ و سخنان‌ پیامبر(ص) بر آنها حادث‌ نمی‌شود و خود آنها عوض‌ نمی‌شوند و بر طغیان‌ و خیره‌ سری‌ باقی‌ می‌مانند و هرگز دعوت‌ به‌ توحید و اسلام‌ را نمی‌پذیرند و این‌ تفاوت‌ اصلی‌ دو وجود كافر و مومن‌ است.
منبع : خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید