شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


تأملات و تحقیقات پیرامون برخی مسائل فلسفه و کلام


تأملات و تحقیقات پیرامون برخی مسائل فلسفه و کلام
بررسی های موضوعی در علوم، بیشتر به روشن شدن زوایای پنهان و ناگفته های علوم می انجامد، مسئولیتی كه از عهده مقالات و ـ نه كتب ـ برمی آید. مشخص بودن موضوع مقاله باعث می شود تا نویسندگان بهتر به ابعاد موضوع بپردازند و خوانندگان آسان تر به مطالب متنوع دسترسی یابند.
زین سبب ، دكتر زهرا مصطفوی در كتاب «تأملات و تحقیقات پیرامون برخی مسائل فلسفه و كلام » (انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۵) با نگارش سیزده مقاله مستقل سعی در برآوردن هدف مذكور دارد. نویسنده در نخستین مقاله، به بازسازی نظر خیام در باره «وجود» می پردازد و براین باور است كه حكیم عمرخیام با آن كه از فلاسفه مشاء به حساب می آید، در چند رساله فلسفی خود به دفاع از نظریه اصالت ماهیت پرداخته است و وجود را امری اعتباری و ذهنی می داند. مفهوم وجود یك معنای مشكك میان وجود عینی ، ذهنی ، رابطی و رابط است.
مصطفوی در مقاله دوم به «بررسی شبهه ابن كمونه» می پردازد. ابن كمونه كه از شارحان حكمه الاشراق است ، در باره توحید حق تعالی اشكالی مطرح كرده است كه شاید دو خداوند كاملاً جداگانه كه هیچ اشتراكی در صفات و آفرینش نداشته باشند، موجود باشند. به گفته نویسنده، تلاش برای حل چنین شبهه ای كه یكی از مهمترین مسائل حكمت الهی راهدف گرفته آغاز گردیده و بیانات مختلفی برای فرار از آن ابراز شده است . ملاصدرا نیز از بیانات متفاوتی در جهت حل این مشكل استفاده كرده است و آن را در صورت پذیرش اصالت ماهیت در واجب ، غیرقابل پاسخ می داند. وی معتقد است كه پاسخ صحیح به این شبهه از ابتكارات اوست.
از آنجا كه صفات واجب الوجود بالذات از مباحث مهم فلسفه الهی است و همچنین ، صفات حق تعالی و تقسیمات آن و اتحاد آن با ذات و ارجاع صفات سلبی به ثبوتی و دیگر مباحثی كه در این حوزه فلسفه مطرح است به تحقیق و تبیین دقیق نیاز دارد ، نویسنده هم به سهم خود كوشیده تا خلاصه ای از آرای صدرالمتألهین و پیروان حكمت متعالیه را در باره این موضوع در سومین مقاله اش با عنوان «صفات واجب الوجود بالذات» ارائه كند.
از دیگر مباحث این كتاب مقایسه نظر ابن سینا و ملاصدرا در مسأله علم باری تعالی است مؤلف دراین مقاله مدعی است كه ابن سینا علم خدا را عبارت از صورت های مرتسم نزد او و به صورت كلی و متعلق به ماهیت اشیا و به نحو اجمالی می داند. در مقابل، ملاصدرا علم خدا را وجودی مجرد از ماده و عین ذات حق و به نحو جزیی و غیرقابل تغییر تعبیر می كند، كه به وجود موجودات تعلق می گیرد و به نحو تفصیلی است به عقیده زهرا مصطفوی آرای این دو فیلسوف از جهاتی نیز باهم موافق اند: علم خدا نسبت به اشیا را قبل از خلق آنها می دانند كه تغییرات جزئیات موجب تغییر در ذات حق نیست ، صورت اشیا نزد خداوندحاضر است ، كثرت صورت های معقوله موجب تكثر در ذات حق نیست ، خداوند به علم واحد همه مخلوقات را می داند، جهت صدور اشیا از خدا عین جهت علم او به اشیا است، صدور اشیا از خداوند موجب كمال او نیست، بلكه به گونه ای است كه مخلوقات از او صادر می شود.
مصطفوی در ششمین مقاله كتاب خود به بررسی مثل افلاطونی از منظر صدرالمتألهین می پردازد.
به گفته او، نظریه مثل افلاطونی كه در طول تاریخ فلسفه محور نقد و بررسی بوده است، توسط ملاصدرا با بیانات گوناگون مستدل و تبیین گردیده است. ملاصدرا، این نظریه را به صورتی مطرح می كند كه شباهت كاملی به نظریه ایمان ثابته عرفا داشته باشد. به اعتقاد وی، هر موجودی در جهان مادی دارای یك موجود واحد عقلانی در عالم عقول است كه از نظر ماهیت عین اوست و آن موجود مدبر واسطه خلقت آن است. در عین حال، دارای موجودی الهی است كه در علم باری تعالی بود، و جدای از او نیست و به همین جهت متحد با ذات بوده و از علوم كمال الهی محسوب می شود. «نظریه ارباب انواع از منظر شیخ شهاب الدین سهروردی» عنوان دیگر مقاله اوست. سهروردی ارباب انواع را موجوداتی خارجی و از عالم عقول و واسطه خلق موجودات مادی و مدبر بر امور آنها می داند و استدلالی قابل اعتنا را به كمك قاعده «امكان اشرف» برای اثبات آن اقامه نموده است و در این جهات گامی در جهت تفسیر صحیح از كلام افلاطون و تثبیت آن برداشته، اگرچه از جهاتی نیز مورد نقد واقع شده است.
مصطفوی در فصل دیگری از كتابش به مقایسه نگرش صدرالمتألهین و ابن سینا در مسأله اتحاد عاقل و معقول می پردازد. نظریه اتحاد عقل و عاقل و معقول از جمله موارد اختلاف میان ابن سینا و ملاصدرا است.
ابن سینا منكر آن و ملاصدرا معتقد به آن است. به گفته نویسنده، برخی بر این باورند كه ابن سینا نیز در برخی عبارات خود نظریه اتحاد را پذیرفته است، اما با توجه به مبانی و نظرات وی آنچه مورد قبول اوست به كلی با برداشت ملاصدرا متفاوت است و نمی توان آنها را هم عقیده دانست. به نظر ملاصدرا، جوهر نفس در هنگام تعقل تغییر كرده و ارتقا می یابد تا وجودات عقلانی را درك كند. اما به عقیده ابن سینا جوهر نفس ثابت بوده و عوارض آن تغییر می كند و با تجرید صورتهای محسوس مفاهیم عقلانی در او نقش می بندد. بنابراین، نظریه اتحادی كه مورد تأیید شیخ الرئیس قرار گرفته غیر از آن است كه مورد تأیید ملاصدرا واقع شده است.
«وجود ذهنی از منظر شهید مصطفی خمینی» عنوان بحث بعدی است كه مصطفوی سعی دارد به تبیین آن بپردازد. لازم به ذكر است كه صدرالمتألهین برای حل اشكالات وجود ذهنی و تطابق ماهیت در خارج و ذهن، نظریه اختلاف حمل اولی ذاتی و شایع صناعی را مطرح كرده است. اما این نظریه بنا بر تصریح ملاصدرا براساس مبانی قوم بوده و نظریه صحیح عبارت از آن است كه انسان در هنگام تعقل با ارتقا به عالم عقول با موجودات عقلانی در عقل منفصل شده و آنها را درك می كند. به عقیده نویسنده، شهید مصطفی خمینی، ضمن اشكال به هر دونظریه بر این باور است كه انسان در مقام ارتقا به عالم عقول نمی تواند معقولات خود را كه قیام ضروری به نفس دارند خلق كند، بلكه، پس از بازگشت به عالم نفوس، در عقل متصل خود صورتهای عقلانی دیگری را مطابق موجودات عقلانی می آفریند و آنها را درك می كند. موضوع دهمین مقاله كتاب، «مقسم و چگونگی تقسیم به جوهر و عرض» است. نویسنده در این مقاله به تعریفات گوناگون جوهر و عرض می پردازد و پاسخ های مطرح به برخی سؤالات را بیان می كند.
«اثبات عصمت پیامبران به مدد آیات قرآن» از دیگر فصول این كتاب است. این مقاله به نقل آیاتی از قرآن كریم كه قابلیت استناد را برای اثبات عصمت دارد می پردازد تا پاسخی دهد به این سؤال كه آیا عصمت پیامبران یكی از آموزه های قرآن است یا فقط به كمك ادله عقلی و روایات قابل اثبات است. آیات مورد نظر چند دسته است: آیاتی كه مستقیماً دلالت دارد و جنبه ای از جنبه های عصمت را اثبات می كند. آیاتی كه به كمك مقدمات دیگری و ملازمات خاصی مسأله عصمت را اثبات می كند، خواه این مقدمات از آیات قرآن باشند یا ادله عقلی یا اجماع. اهمیت این بحث در این نكته نهفته است كه آیاخداوند انبیا را معصوم می دانسته؟ آیا تبلیغ عصمت انبیا را در میان مسلمانان لازم می شمرده است یا خیر؟
بحث كلیات خمس از مباحث مهم و ارزشمند در منطق است كه كمتر تحقیق مستقلی پیرامون آن انجام شده است. از آنجا كه عدم توجه به مباحث این قسمت از منطق باعث اشتباهاتی در بحث تعریفات، قضایا، صناعات خمس، جواهر و اعراض و... می شود، دكتر مصطفوی آخرین بحث كتاب خود را به موضوع «تحقیق پیرامون كلیات خمس» اختصاص داده است.
در مجموع دكتر زهرا مصطفوی سعی كرده است تأملات و تحقیقات خود را در دو حوزه فلسفه اسلامی وكلام در قالب ۱۳مقاله در ۴۳۰صفحه مدون كند و اثری قابل تأمل و ویژه ارائه نماید.
دكتر زهرا مصطفوی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید