شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


گردشگری ایران نیازمند اصلاح نگرش


گردشگری ایران نیازمند اصلاح نگرش
گردشگری هم اكنون در جهان به عنوان صنعتی كارآفرین ودرآمدزا جای خود را باز كرده و در برخی از كشورها كه از مواهب طبیعی و معادن و ذخایر مناسبی برخوردار نیستند به عنوان اصلی ترین منبع درآمد كشور مورد توجه قرار گرفته و مهمترین و در دسترس ترین عامل تولید فرصت های شغلی به شمار می رود.
در كشور ما چگونگی و ماهیت گردشگری از جمله كلیدی ترین مسائلی است كه به نظر می رسد هنوز بسیاری از مسئولان مربوطه درك درستی از آن پیدا نكرده و لذا گردشگری در ایران را در بن بست می انگارند و شرایط را برای گسترش واقعی آن مساعد نمی دانند. این كه گره های گردشگری در كشور ما چیست و چگونه می توان آن را مرتفع نمود دغدغه مشترك همه دلسوزان و مسئولان مربوطه است اگرچه امكان دارد همگی آنها تحلیل و راهكار یكسانی نداشته باشند.
ظرفیت و تنوع شاخه های گردشگری در ایران
ایران دارای ظرفیت های متفاوت و متنوعی در امر گردشگری بوده و با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی خاص و چهارفصل خود ظرفیت بالایی در انواع گردشگری دارد. برای نمونه می توان به گردشگری فرهنگی و مذهبی، جغرافیایی، طبیعی و طبیعت گردی، قومی و منطقه ای، اقتصادی و... اشاره كرد. ایران از نادر كشورهایی است كه زمینه ها و ظرفیت های بالایی در انواع و اقسام گردشگری داشته و یكایك شاخه های آن قابل توسعه و گسترش است. چگونگی اعتلای این صنعت در كشور و نیز علت عدم توسعه آن موضوع اختلاف بین صاحبنظران و مدیران این بخش است.
●علل افت صنعت گردشگری در كشور
برای یافتن علل افت این صنعت علاوه بر مواردی كه منتقدان سیاست های اجرایی كشور در این زمینه ابراز می كنند باید موارد پیشرفت و تعالی كشورهای موفق در امر گردشگری را نیز بررسی و از این طریق به راهكارهای مناسب رسید. اگرچه نسخه های یكسانی نمی توان برای كشورهای مختلف با فرهنگ ها و شرایط گوناگون پیچید، اما می توان از نكات مشترك بهره جست و استفاده كرد.
اگر بتوان گردشگری را به عنوان یك صنعت یا علم پذیرفت، به وضوح می توان وارداتی بودن آن را در اكثر كشورهای جهان مشاهده كرد و همین صفت وارداتی بودن و كپی برداری، علاوه بر آنكه بخش قابل ملاحظه ای از قدرت مانور این صنعت را در كشورهای واردكننده می كاهد، می تواند این صنعت را از اهداف اصلی خود از جمله انتقال فرهنگ خودی و گسترش آن در جهان، شناسایی مناطق گردشگری به جهان و... دور كند و از طرفی خود به عنوان عاملی مخرب و فرساینده در امر فرهنگ های بومی و سیاسی و... بدل شود. در واقع دغدغه های مدیران و دلسوزانی كه نگران به یغما رفتن سنت ها و فرهنگ جامعه توسط توریسم هستند بیراه نبوده و حكایت از همین نكته دارد. بدیهی است جامعه ای كه از جهت زیرساخت های فرهنگی هنوز آمادگی لازم را برای هر امر مهم از جمله توسعه گردشگری نداشته باشد، این توسعه نه تنها برای آن جامعه مفید نخواهد بود كه مخل اوضاع فعلی و عامل تخریب كننده آن نیز می شود.
این نگرانی در مقابل تفكر گروهی دیگر از مدیران است كه بیشتر دغدغه های اقتصادی این موضوع را داشته و به گردشگری به عنوان لقمه ای چرب برای جوامع می نگرند و كوتاهی نسبت به آن را خسران بزرگ اقتصادی می دانند. این جماعت تأثیرات منفی فرهنگی و سیاسی را تلویحاً پذیرفته و بخشی از این صنعت و بلكه هزینه آن می دانند. تفاوت این دو تفكر هرچه هست اما شباهتشان قطعاً در تلاش و تدبیر برای پیشبرد مملكت و بهبود وضعیت موجود و استفاده از ظرفیت های گوناگون آن می باشد. اینكه كدام تفكر، گزینه درست می باشد خود موضوع اصلی این متن خواهد بود كه بالاخره در كشوری همچون ایران با ویژگی ها و مختصات خاص اقلیمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، چه راهكاری برای توسعه پایدار و متعادل و در عین حال همه جانبه صنعت گردشگری وجود دارد؟
واقعیت آن است كه دو اندیشه فوق به لحاظ عدم جامعیت، نه در ایران كه در اكثر ممالك گزینه های قابل قبول و جامعی نخواهند بود چرا كه بخشیدن عطای اقتصادی این صنعت به لقای فرهنگی آن همان اندازه كشور را متضرر خواهد كرد كه هزینه كردن از فرهنگ و اعتقادات جامعه و قربانی كردن آن جلو پای اقتصاد این صنعت، پس چاره چیست؟
نگرشی نیز بر آزادی بی حد و حصر گردشگران در همه یا اكثر امور است و دلیل این مطلب آن است كه هرجا صحبت از ناكامی صنعت گردشگری در ایران می شود، برخی علت را عدم آزادی گردشگران در نقاط مختلف توریستی كشور دانسته از جمله عدم آزادی حجاب و پوشش زنان و مردان در تفرجگاه ها و دریا و...، عدم امكان استفاده از مشروبات الكلی به صورت آزاد برای آنان، عدم امكان اجرای مراسم شاد و با نشاط و از جمله نوازندگی های دلخواه گردشگران و...
علی رغم این سطور سعی كرده است علل مختلف این مشكل را از ابعاد گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... بررسی نماید.
اگر بپذیریم كه:
۱- نباید از درآمد و اشتغالزایی حاصل از گردشگری صرف نظر كرد
۲- نباید فرهنگ را قربانی صنعت گردشگری و درآمد حاصل از آن كرد
۳- اگر حتی تمام آزادی های بی حد و حصر هم در امر گردشگری به گردشگران داده شود معضل اصلی این صنعت حل نخواهد شد.
۴ ـ اگر صنعت توریسم را به صورت وارداتی و مشابه نسخه كشورهای با فرهنگ متفاوت با ما، اجرا كنیم حتی در بعد اقتصادی هم سود آنچنان عاید ما نخواهد كرد.
۵ ـ خودباوری و اعتماد به نفس اصلی ترین راه برون رفتن همه جوامع از همه مشكلات پیش رو می باشد.
۶ ـ گردشگران، گردشگری را فقط به خاطر خوشگذرانی ها نمی خواهند ، بلكه موارد دیگری هم مدنظر آنان است . چرا كه اگر چنین بود كسی از قبایل بدوی آفریقا بازدید نمی كرد و همه گردشگران به جنوب فرانسه و یا آنتالیا و ... مسافرت می كردند.
در این صورت باید قبول كرد راهی كه تاكنون در امر گردشگری پیموده ایم راهی انحرافی و بیهوده بوده و بعضاً مضر ، از آن جهت كه هر كدام از مسیرهای انتخابی تاكنون بخشی از منافع كشور در ارتباط با گردشگری را تأمین و در عین حال هزینه های آشكار و پنهان فراوانی را هم دنبال داشته اند اما راه حل منطقی كه همزمان بیشترین راندمان و بالاترین رضایت و كمترین هزینه را شامل می شود همان راهی است كه الزاماً باید برآیند تمام خواسته های مطرح شده بوده باشد. این راهكار قطعاً هر چه باشد راهكار متداول جهانی و وارداتی نخواهد بود.
▪واقعیت هایی كه باید پذیرفت:
به نظر می رسد راه حل این مسأله را می توان در بسته ای از عوامل تعریف نمود كه عبارتند از:
۱ ـ بپذیریم كه جاذبه های گردشگری می تواند شامل هر پدیده نادر یا منحصر به فرد در هر جامعه و كشور شود كه این پدیده می تواند اجتماعی، طبیعی، فرهنگی و ... باشد و الزاماً گردشگری مترادف با عیاشی های بی حد و حصر و همراه با ولنگاری و ... نیست.
۲ ـ اگر كسی به خاطر فضای زیبا و جنگل و دریا و ... بخواهد به ایران سفر كند، قطعاً نقاط بهتر و حداقل همسانی را در نقاط دیگر دنیا خواهد یافت كه چنین ویژگی را داشته باشند.
۳ـ جمهوری اسلامی در عرصه سیاست اجتماعی حرفی نو زده است و البته هر طرح نو پیامد ها و هزینه هایی دارد كه بخشی از هزینه های مذكور طبیعتاً به صنعت گردشگری اثر كرده است و هنر مدیران آن است كه این هزینه و محدودیت در امر گردشگری را با طرح های نو و ابتكارات تركیبی به فرصت تبدیل كرده و نوع نوینی از این صنعت را خلق نمایند.
۴ ـ اهداف گردشگران از گردشگری متفاوت می باشد برای مثال گردشگر طبیعی و جغرافیایی گردشگرانی هستند كه عمدتاً به خاطر جاذبه های طبیعی به منطقه خاص سفر می كنند مانند دیدن منظره ای خاص در كویر، جنگل، عوارض طبیعی مانند رودخانه، آبشار، غار و ...
●●نتیجه:
از این رو ما باید گردشگری را انسان محور و فرهنگ محور كنیم نه طبیعت محور. اگرچه استفاده از طبیعت باید در كنار محورهای نامبرده مورد استفاده قرار گیرد و آنها را تكمیل نماید. در این صورت به خاطر تمدن و فرهنگ دیرینه خود خواهیم توانست حرفی نو در عرصه گردشگری زده و گفتمان جدیدی در این عرصه تعریف نماییم و نیز در این صورت محدودیت های جزیی و رعایت چارچوب های اخلاقی مورد قبول جامعه، نه تنها دافعه محسوب نمی شوند كه خود جاذبه ای قوی خواهند بود. برای رسیدن به این جایگاه باید ابتدا این حقیقت را باور كرد و سپس توانایی های خویش را شناخت. بعد همه ظرفیت ها در این زمینه را شناسایی نمود و نهایتاً برای تك تك آنها برنامه ریزی كرد.
لذا اگرچه ایران دارای مناطق گوناگون و متفاوتی است اما چون این مناظر و عوامل طبیعی معمولاً به صورت یكجا یا پراكنده قابل دسترسی در سایر نقاط جهان می باشند می توان گفت كه در گردشگری طبیعی و اقلیمی دارای رقبای فراوان بوده و در كوتاه مدت حرفی جدی برای گفتن نخواهیم داشت. همچنین است برای اكثر سوژه های اصلی گردشگری مانند گردشگری اقتصادی و ...
تنها موردی كه تقریباً با قاطعیت می توان گفت كه بدون رقیب بوده و انحصاری می باشد، همان جاذبه های فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی هستند كه در همه كشورها تا حدودی وجود دارد اما در ایران اسلامی، این جلوه ها بسیار زیاد و جذاب بوده و محیط طبیعی و تنوع جغرافیایی و آب وهوایی منحصر به فرد آن و ... در كشور نیز می توانند در خدمت این جلوه ها قرار گرفته و جاذبه آنها را بیشتر نمایند و درواقع طبیعت زیبا و وضعیت اقلیمی و جغرافیایی منحصر به فرد ایران باید بستر اصلی برای معرفی و ترویج فرهنگ غنی ایرانی اسلامی قرار گیرد تا جایی كه حتی طراحی، بهره برداری و نگاه به این مواهب طبیعی، رنگ و بوی ایران ـ اسلامی به خود بگیرد، كه اگر چنین شود، طبیعت ایران نیز به علت نوع ارتباط خاص با فرهنگ بومی، منحصر به فرد خواهد شد و وابستگی آن به باورها و اعتقادات مردم، خود می تواند به یكی از جاذبه های انحصاری و مهم گردشگری تبدیل شود.
در جهانی كه پرتاب دهها تن گوجه فرنگی به سوی همدیگر در یك شهر به عنوان جاذبه گردشگری شناخته شده و گردشگران زیادی هم به خود جلب می كند قطعاً رفتارها و آداب و رسوم اعتقادی و ملی مانند مراسم عزاداری سالار شهیدان، جشن های دینی مانند نیمه شعبان، عروسی های بومی در مناطق مختلف، افطارهای عمومی در ماه مبارك رمضان و ... كه منشأ عمیق اقتصادی و ملی دارند می توانند گردشگران بیشتر و علاقه مندتری را به خود جلب كرده و در عین حال عاملی مهم برای انتقال و ترویج فرهنگ ایران اسلامی باشند كه موفقیت در این امر مشروط به موارد ذیل است :
۱ ـ شناخت و تبیین نقاط قوت قابل ارائه به گردشگران و جامعه جهانی با استفاده از اندیشمندان و خبرگان این امر در هر منطقه
۲ ـ تعیین اهداف و برنامه ریزی دقیق و منطقی متناسب با وضعیت جامعه در ارتباط با هر یك از موارد توسط نهادی كه همه مسئولیتهای گردشگری را پذیرفته و اختیارات لازم را هم داشته باشد.
۳ ـ استفاده از نیروهای متخصص، علاقه مند و دلسوز در امر گردشگری.
رضا شعبانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید