جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

جهان اسلام و رویکردهای راهبردی تازه از خارج به آن


جهان اسلام و رویکردهای راهبردی تازه از خارج به آن
كمیته سیاست خارجی و تجارت بین‌الملل پارلمان كانادا بررسی‌هایی را از سال ۲۰۰۳ تحت عنوان شناخت روابط كانادا با كشورهای جهان اسلام آغاز و پس از یك سال حاصل این تلاش‌ها را در ماه مارس ۲۰۰۴ منتشر ساخت كه به دلیل دیدگاه كلان آن به جهان اسلام و بررسی‌های موردی آن درباره بازیگران مهم این جهان شایسته توجه ویژه است. بررسی حاضر به مطالعه مجدد ابعاد مختلف آن اختصاص دارد.
۱) طرح موضوع:
پس از فروپاشی بلوك شرق سابق به طور كلی و حوادث یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ و پس از آن، توجه به دین اسلام و آنچه كه باورها و اعتقادات اسلامی به طور كلی شناخته می‌شود در جهان به طور اعم و جهان غرب به طور اخص در روند فزاینده‌ای رو به توسعه بوده است. درمسیر شناخت مزبور، كارهای مطالعاتی از نوعی شتابزدگی علمی در مسیر تعمیم پاره‌ای از یافته‌های تحقیقاتی به كل جهان اسلام آغاز و اخیرا به سمت دقت عمل‌های علمی‌ای هدایت شده است كه می‌توان به تعامل و گفت و گو بین ادیان، فرهنگها و تمدنها برای آینده بسیار فراتر از گذشته امیدوار بود.
در میان كارهای مطالعاتی كه جنبه كلان و كشوری آن در رابطه با جهان اسلام از گذشته تاكنون حائز اهمیت بوده است، مطالعات بنیاد آنیلی در ایتالیا در گذشته از اعتبار بالایی برخوردار بوده است. در همین رابطه كمیته سیاست خارجی و تجارت بین‌الملل پارلمان كانادا بررسی‌هایی را از سال ۲۰۰۳ تحت عنوان شناخت روابط كانادا با كشورهای جهان اسلام آغاز و پس از یك سال حاصل این تلاش‌ها را در ماه مارس ۲۰۰۴ منتشر ساخت كه به دلیل دیدگاه كلان آن به جهان اسلام و بررسی‌های موردی آن درباره بازیگران مهم این جهان شایسته توجه ویژه است. بررسی حاضر به مطالعه مجدد ابعاد مختلف آن اختصاص دارد.
۲) پیش‌فرض‌های مطالعه:
▪ كشورهای جهان اسلام در مجموع به مجموعه‌ای از كشورهای دارای اكثریت مسلمان و اقلیت با اهمیت مسلمان اطلاق می‌شود كه ۱/۴ میلیارد نفر از نفوس جهان را به خود اختصاص می‌دهند. از این رو جهان اسلام، كشورهایی نظیر هند را نیز در بر می‌گیرد كه كشور اسلامی نیست ولی با اقلیت مسلمان خود بیش از چند كشور بزرگ عربی در خاورمیانه دارای جمعیت مسلمان است. علاوه بر آنكه این جهان، كشورهایی را كه در آنان جامعه مسلمانان در حال رشد است را نیز در بر می‌گیرد نظیر كانادا.
▪ اگرچه تمامی مسلمانان به امت اسلامی تعلق دارند، به شدت از تعمیم دادن یافته‌های مطالعاتی احتمالی در یك نقطه از جهان اسلام به سایر كشورهای اسلامی باید خودداری شود. چرا كه، این تعمیم بخشی، می‌تواند كاملا به اشتباهات سیاستگذاری منجر گردد. جهان اسلام هر چیزی می‌تواند باشد به غیر از همگنی، بلكه بالعكس جهانی به شدت ناهمگن و در مواردی با اختلاف نظر‌ها و عقاید جدی در ابعاد مختلف حقوقی و مذهبی و ... همراه است. رویكرد كشورهای اسلامی نسبت به این دین نیز بسیار با یكدیگر متفاوت است. البته این بدین معنی نیست كه منابع و عقاید مشتركی در میان كشورهای اسلامی وجود ندارد، بلكه هدف آن است كه برای اجتناب از اشتباهات كاملا ممكن در امر سیاستگذاری نمی‌توان به دنبال متره و اندازه‌های به اصطلاح «فری سایز» بود.
▪ در حالیكه اقلیت‌های مسلمان در اكثر كشورهای غربی در حال رشد است، در این كشورها هنوز شناخت عمومی در مورد اسلام و نفوذ آن در سراسر جهان، كاملا محدود است. در سال‌های اخیر حجم عظیم فعالیت‌های رسانه‌ای و توجه عمومی جهان غرب متوجه تجلی ناآرامی‌های سیاسی مرتبط با اسلام به ویژه تروریسم است، معهذا تمركز منفی بر تنها یك مسئله از یك واقعیت پیچیده، كاملا به شناخت این واقعیت ضربه وارد ساخته است. برای مقابله با این مشكل راهی جز تعامل جدی با مسلمانان میانه‌رو وجود ندارد.
▪ مرزها و رژیم‌های سیاسی ایجاد شده توسط امپریالیسم، استعمار‌ و مداخلات قدرت‌های بزرگ مرتبا حقوق ملل جهان را نادیده گرفته است. احساس انزوا و پایمالی حقوق در میان كشورهای جهان اسلام با هدف قرار گرفتن نامناسب اسلام در چارچوب مبارزه‌های اخیر با تروریسم، بسیار بدتر شده است. مسایل سیاسی كاملا با هویت مذهبی مسلمانان درهم آمیخته است.
احساس قربانی بودن حاصل فضای ترس و عدم اعتمادی است كه كار كردن برای غلبه بر آن و دور شدن از سوء تفاهمات به سوی اعتمادسازی از طریق احترام متقابل با رد كامل مسیر برخورد تمدن‌ها قطعا باید از ملاحظات مهم هر راهبرد سازنده برای تعامل با جهان اسلام محسوب شود.
▪ در جهان اسلام جوان بودن جمعیت در بسیاری از كشورهای مسلمان و نقش تعیین‌كننده‌ای كه آموزش و پرورش برای تحقق پیشرفت در جوامع اسلامی بازی خواهد كرد. موضوع استراتژیكی است. به تعداد وسیعی از مشاغل جدید برای جوابگویی به نیروی كار جدیدی كه وارد بازار كار می‌شوند نیاز است. شرایطی كه اهمیت توسعه اقتصادی و سرمایه‌گذاری اجتماعی برای اجتناب از كاهش سطح زندگی جوامع اسلامی را بسیار بالا نشان می‌دهد. در جهان اسلام، چشم‌انداز توسعه اقتصادی دارای روابط تنگاتنگی با دمكراسی، آزادی، برابری جنسی و آموزشی و شناخت جوامع اسلامی دارد.
▪ بسیاری از صاحبنظران در مطالعه حاضر بر این باورند كه تعارضی میان حقوق بشر و دمكراسی با مبانی اسلام وجود ندارد. از این رو با قاطعیت در جهان اسلام می‌توان از حقوق بشر دفاع كرد.
▪ هیچ كشوری در جهان پاسخ همه سوالات را ندارد و ملل جهان از تلاش‌ها و اشتباهات دیگران آموزش می‌بینند، از این رو از گفت‌وگو میان تمدن‌ها و درون تمدن‌ها باید دفاع كرد.
۳) موقعیت كلی كنونی جهان اسلام
▪ مسلمانان تقریبا در ۵۰ كشور جهان از اكثریت بالایی برخوردارند و با جمعیتی معادل ۵۰۰ میلیون نفر در پاره‌ای از كشورهای جهان در اقلیت زندگی می‌كنند. سازمان كشورهای اسلامی تحت عنوان سازمان كنفرانس اسلامی در مجموع ۵۷ كشور عضو و سه عضو ناظر را در بر می‌گیرد. در سال ۲۰۰۲ تولید ناخالص داخلی سرانه جهان اسلام بر حسب معادل قدرت خرید (P.P.P) ۸۹۰۹ دلار بوده است. تولید سرانه در میان مسلمانان اروپا و آمریكا بالاترین و به ترتیب به ۱۴۱۱۴ دلار و ۱۴۵۰۰ دلار بالغ می‌گردد. این رقم در میان كشورهای اسلامی در آفریقا پایین‌ترین و در حد ۱۲۶۹ دلار در سال ۲۰۰۲ بوده است.
▪ در جهان اسلام كشورهای اسلامی منطقه آسیا با رشد اقتصادی‌ای به طور متوسط ۶ درصد نقش بسیار مهمی را در نفوذ مسلمانان در جهان بازی می‌كنند. رشدی كه در سال ۲۰۰۲ بیش از ۲ برابر رشد اقتصادی جهان بوده است. ۵۰ درصد جمعیت ۱/۴ میلیارد نفری جهان اسلام نیز در آسیا زندگی می‌كنند.
▪ در حال حاضر اسلام پس از مسیحیت دومین دین بزرگ اروپاست. مسلمانان اروپا تاكنون، خیلی برای اعمال نفوذ در سیاست خارجی اروپا در قبال جهان اسلام و مسایل مورد توجه مسلمانان فعال نبوده‌اند. معهذا در مورد افزایش نقش آنها و نفوذشان كمتر می‌توان تردید كرد.
▪ در آلمان ۳ میلیون مسلمان زندگی می‌كنند كه تقریبا ۲ میلیون نفر آنها ترك هستند كه از آن میان چند هزار نفر كرد می‌باشند. از این رو عضویت تركیه در اتحادیه اروپایی به علت پیوند مسلمانان این كشور با مسلمانان آلمان موضوع استراتژیك نزدیكی سیاست داخلی و خارجی را با پی آمدهای سیاسی مهمی مطرح می‌سازد.
▪ فرانسه با ۴ تا ۶ میلیون مسلمان، بزرگترین جامعه مسلمان اروپا را داراست.
سیاست خارجی فرانسه بر روابط با جهان غرب بیش از جهان اسلام تاكید می‌ورزد و با قانون منع حجاب مسلمانان در مدارس این كشور بی‌تردید بر روابط با مسلمانان در داخل و خارج این كشور ضربه مهمتری وارد ساخت.
▪ در انگلستان حدودا ۲ میلیون نفر مسلمان زندگی می‌كنند كه بیشتر آنان از مهاجران آسیای جنوبی هستند و به قول جك استرا وزیر خارجه انگلستان در اندونزی: «نقش مسلمانان در انگلستان به گونه‌ای است كه هیچ دولتی، نه در حال حاضر و نه در آینده نمی‌تواند چشمان خود را به روی ملاحظات آنان ببندد.»
۴) پیشنهاد راهبردها به دولت كانادا
▪ دولت كانادا باید با صراحت، روابط با كشورهای مسلمان را به عنوان حوزه مهمی از سیاست خارجی و برنامه‌ریزی‌های استراتژیك خود به رسمیت بشناسد. علاوه بر اینكه، دولت باید، بازنگری سیاست‌های بین‌المللی آینده خود را، به عنوان ابزاری برای تعمیق تعامل عمومی كانادا برای مشاركت جامعه مسلمان این كشور و روابط با كشورهای مسلمان به خدمت گیرد.
▪ دولت كانادا باید ظرفیت‌های مطالعاتی و تحلیلی دیپلماتیك خود را برای تامین نیازهای یك رابطه كارا با كشورهای مسلمان جهان را ارتقاء بخشد. در این رابطه و به ویژه، كمیته سیاست خارجی متقاعد شده است كه پیشرفت دمكراتیك در بسیاری از كشورهای اسلامی بدون فرآیند جدی ارتقاء سطح و كیفیت زندگی زنان از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و برابری سیاسی امكان‌پذیر نیست.
ـ در رویكرد سازنده مورد بحث، دولت كانادا باید:
۱) مشورت كامل با طیف وسیعی از گروه‌ها در مورد جهان اسلام، شامل گروه‌های مسلمان برای طراحی سیاست خارجی آینده این كشور.
۲) تاكید بیشتر بر دانش ارتباطات در داخل و خارج از كشور، حمایت از آموزش‌های سكولار در خارج كانادا كه منادی حقوق بشر و آزادی‌های فردی (نظیر برنامه‌های موفق دانشگاه mcGill در اندونزی) با همكاری مسئولان محلی باشد.
۳) ترغیب موسسات آموزشی كانادا برای توسعه برنامه‌های آموزشی در راستای مورد بحث در كشورهای اسلامی.
۴) ادامه حمایت از گفت و گوهای بین فرهنگی و مذهبی.
۵) توسعه برنامه‌های مبادلات فرهنگی و دانشجویی.
۶) تاكید بر ارزش‌های تكثر گرایی و چند فرهنگی و ایجاد رغبت جهان به ارزش‌های جهانی حقوق بشر و آزادی، به ویژه آزادی بیان، انجمن‌های مذهبی و حقوق مالكیت خصوصی.
۷) ادامه حمایت از جامعه مدنی و دمكراتیزه كردن جهان اسلام.
۸) ادامه محكومیت قوی همه انواع زیر پا گذاردن حقوق بشر.
۹) تاكید بیشتر بر حقوق زنان در كشورهای اسلامی.
۱۰) دفاع قوی‌تر از حقوق اقلیت‌ها، شامل حقوق اقلیت‌های مذهبی و ترغیب مشاركت كامل آنها در امور ملی كشورهای‌شان.
۱۱) پیگیری استراتژی تهاجمی تر برای حمایت از زندانیان كانادایی در جهان.
۱۲) حمایت قوی از ایده ایجاد یك سرویس خبری قابل دسترسی از طریق ماهواره در جهان اسلام.
۵) نگاهی به ارزیابی موقعیت كشورهای مهم‌تر اسلامی
۱) عربستان سعودی
▪ عربستان در گیر و دار یك بحران است. اقتصاد این كشور قادر نیست پا به پای رشد جمعیت عربستان و انتظارات آن سرعت لازم را حفظ كند. دولت رفاه به سرعت رو به وخامت حركت می‌كند و نگرانی‌های منطقه‌اش روزافزون است. لیست این مسایل با توسعه رادیكالیزم اسلامی تكمیل می‌گردد. بسیاری بر این عقیده‌اند كه سیستم سیاسی عربستان سعودی به هر حال باید باز گردد، معهذا، موانع عمیق فرهنگی مانع از آن می‌گردد كه نخبگان این جامعه با اصلاحات مشخص موافقت كنند.
▪ جامعه عربستان سعودی احتمالا بیش از هر كشور دیگر اسلامی در جهان عرب و غیر عرب با تعالیم اسلامی اداره می‌شود. همه چیز در عربستان بر اساس مفاهیم و اصول اسلامی مورد قضاوت قرار می گیرد و حتی پلیس مذهبی اجرای اعتقادات اسلامی را پیگیری می‌كند.
تقریبا ۱۰ درصد جمعیت عربستان شیعه هستند و بقیه سنی مذهبی هستند و ایدئولوژی حاكم وهابیگری است. وهابیگری بنیان اصلی كل سیستم سیاسی است.
▪ از عمر دولت عربستان بیش از ۷۰ سال نمی‌گذرد. این دولت با پایان كار امپراطوری عثمانی زمام امور را در اختیار گرفته است. پادشاهی عربستان در سال ۱۹۳۲ (یعنی ۶ سال قبل از اینكه در سال ۱۹۳۸ نفت در عربستان كشف شود) بنیان‌گذاری شد و خاندان آل سعود با ۷ هزار شاهزاده از آن تاریخ تاكنون بر مقدرات آن حاكم بوده‌اند.
▪ به منظور تحكیم نظام سلطنتی، خانواده سعودی با وهابیت از در اتحاد وارد شد. این وصلت دین و سیاست تاكنون ادامه یافته و در عین حال در طول زمان زمینه ساز قدرت رژیم سیاسی عربستان برای سازگاری با فشارهای موجود برای تغییر بوده است.فشارهایی كه به ویژه پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ روندی فزاینده به خود گرفت. (زمانی كه مشخص شد ۱۵ نفر از ۱۹ نفر رباینده هواپیماها در حادثه ۱۱ سپتامبر شهروند عربستان بوده‌اند)، عملا پس از می و نوامبر سال ۲۰۰۳ با حملات تروریستی به داخل عربستان به وضوح رژیم این كشور را مورد هدف قرار داد. بمب گذاری‌های ۱۲ ماه می در پایتخت عربستان زنگ بیدار باشی بود برای شروع جدی مبارزه با تروریست‌ها. علاوه بر این عربستان با این درام رو به روست كه توسعه سیاسی، روشنفكری و اقتصادی و فرهنگی نمی‌توانند با شتاب رشد اقتصادی نفت پایه انجام پذیرد. یك جامعه نابرابر و غیردمكراتیك دچار تعارض، هم با سنت‌های مذهبی و هم با پول و تكنولوژی غربی به هم آمیخته، به صورت همزمان فرهنگ مصرفی به پیش رانده و از سوی روح حاكم بر وهابیت به عقب كشانده می‌شود.
در عربستان از هیچ نوع انتخاباتی خبری نیست و تحولات بسیار ناچیز است. تحولاتی كه در آن:
▪ زنان عربستانی هیچ گونه حق سیاسی ندارند، در زمینه های اقتصادی نقش یافته‌اند: حساب بانكی ۴ هزار زن تاجر عربستانی، ۱۱/۵میلیارد دلار مانده مثبت دارد.
_ انتقادات ملایمی در جراید نسبت به وضع موجود دیده می‌شود.
_ حضور پلیس مذهبی پس از سال ۲۰۰۳ نامحسوس‌تر شده است.
_ اصلاحات آموزشی به ویژه در زمینه آموزش‌های مذهبی آغاز شده است.
_ تظاهرات عمومی برای نخستین بار در سال ۲۰۰۳ مشاهده شده است.
_ در میان اعضای مجلس مشورتی اخیر عربستان تنها ۱۰ درصد تحصیلات مذهبی دارند و ۶۵ درصد دارای مدارك دكترا و مهندسی هستند و ۸۷ درصد در دوره‌های آموزشی دانشگاه‌های غربی شركت كرده‌اند.
_ علی‌رغم این اقدامات، نظام عربستان در سایه تصویری كه در غرب به نحوی روزافزون منفی‌تر می‌شود ادامه راه می‌دهد. این تصویر منفی تنها در رسانه‌های عمومی نبوده و فضای دانشگاهی غرب را نیز در بر گرفته است. در غرب امروزه عربستان قبل از این كه یك متحد تلقی شود یك خطر شناخته می‌شود. اتهام دولت عربستان آن است كه با پول نفت، وهابیت به دنیا صادر می‌كند و منابع این كشور از گروه‌های نظامی اسلامی حمایت می‌كند كه نه تنها غیرمسلمانان را تهدید می‌كند، بلكه سرانجام خود نظام وهابیت را به زیر خواهد كشید.
۲) تركیه
تركیه كنونی تداوم نظامی است كه بلافاصله پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی و پس از جنگ جهانی اول روی كار آمد. تركیه نوین در سال ۱۹۲۳ توسط آتاترك (به معنی پدر ترك‌ها) با مبانی سكولار شكل گرفت و قانون اساسی‌ای ملهم از قوانین غربی بر آن حاكم شد. در تركیه تا پس از جنگ جهانی دوم، انتخابات چند حزبی برگزار نشد. در خلال جنگ سرد، تركیه به كشوری متحد غرب و به اولین و تنها كشور مسلمانی بدل شد كه عضو ناتوست. معهذا فرآیند دمكراسی در این كشور بارها با كودتاها و شبه كودتاهای نظامی در دهه‌های ۸۰ _ ۱۹۶۰ ضربه پذیرفت.
از زمان پایان آخرین حكومت نظامی در تركیه در سال ۱۹۸۳ احزاب اسلامی در نظامی با مبانی سكولاریته و نظامی، رو به رشد بوده‌اند. روند مزبور با پیروزی حزب اردوغان (AKP) در نوامبر سال ۲۰۰۲ با ۳۵% آراء مردم و ۳۶۳ كرسی از ۵۵۰ كرسی تنها مجلس قانونگذاری تركیه ادامه یافته است.
تركیه با جمعیت ۷۰ میلیونی غالبا سنی و البته بر اساس قانون اساسی، سكولار، كشوری است كه فصل مشترك آن با دیگر كشورهای اسلامی تنها در حساسیت نسبت به هویت اسلامی است. اما اسلام تركیه برخلاف اسلام جهان عرب بر محوریت آموزش‌های اسلامی و تاكید بیشتر بر اسلام فردی و نه جمعی استوار است.
در تركیه معلم دینی وجود دارد اما خبری از رهبر دینی كه بتواند توده‌ها را به حركت درآورد نیست. صوفیگری در تركیه راه ورود به اسلام، حس جمعی و فرهنگ جمعی است. در رویكرد صوفیگری عمل به دستورات اسلام در سكوت و اتاق‌های شخصی توصیه می‌شود. خوش‌بینی زیادی وجود دارد كه معتقد است تركیه در مسیر روشنی قرار داشته و پیروزی حزب AKP حادثه قابل قبولی است كه اسلام و اصلاحات را در كنار یكدیگر قرار داده و تركیه را به اروپا نزدیكتر می سازد. تحلیل‌های پس از انتخابات اخیر از نزدیك شدن تركیه به یك انقلاب حكایت ندارد. نه رای‌دهندگان به حزب عدالت و توسعه و نه رهبران حزب مزبور در صدد دست یافتن به آن هدف نیستند با حضور حزب اسلامی مزبور تنها غربی شدن تركیه مشروعیت قابل توجه‌تری می‌یابد و قرار گرفتن مسلمانان در سیستم دموكراتیك كنونی خاطره همزیستی مسیحیت و جمهوریت در اروپا و طی سال‌های اولیه قرن بیستم زنده می‌نماید .
درحالیكه تركیه به گونه‌ای غیرمعمول یك متحد مسلمان ناتوست و روابطی بسیار نزدیك و تاریخی با اسراییل و امریكا دارد ، شرایط پیشرفت حزب APK كاملا و از نزدیك در پایتخت‌های اروپایی زیر نظر قرار دارد . همچنین علی‌رغم پیچیدگی‌هایی كه با جنگ عراق بوجود آمد، تركیه در برابر فشارهای موجود جهت حمایت از اشغال عراق مقاومت نموده و سپس پیشنهاد اعزام نیرو به عراق را پس گرفت. در واقع با این حركت دولت اردوغان در صدد مانور لازم در برخی حوزه‌های كلیدی در عین مدنظر داشتن سوءظن‌های نظامیان قدرتمند خود بود .
در اقدامی دیگر در اوایل سال ۲۰۰۴ اعلام شد كه ارتش تركیه با راه‌حلی جهت اتحاد قبرس موافقت نموده است چرا كه از اول ماه می ۲۰۰۴ بخش یونانی قبرس به اتحادیه اروپایی پیوست . در گام بعدی با مداخله دبیر كل سازمان ملل متحد یك موافقتنامه تاریخی كه راه را برای اتحاد جزیره قبرس همزمان با عضویت در اتحادیه،‌ فراهم می‌آورد نهایی گردد.
این حركت در واقع بزرگترین مانع تركیه كه در اتحادیه اروپایی را از میان برداشت. روندی كه در اجلاس دسامبر ۲۰۰۴ سران اتحادیه مورد بررسی قرار خواهد گرفت . همچنین به نظر می‌رسد دولت اردغان در عین نزدیكی به اروپا از طریق اتخاذ رویكرد اصلاحی، در حال بازیابی موقعیت گذشته در روابط با امریكا باشد .
همچنین این نظر دولت نیست كه تصور شود كه شوك ناشی از بمب‌گذاری‌های ماه نوامبر دراستانبول به تضعیف موقعیت تركیه در غرب خواهد انجامید بلكه حتی می‌توان تاثیرات مثبتی را از حادثه مزبور بر روابط تركیه با غرب انتظار داشت. ضمن اینكه ظهور حركت‌های تند و افراطی تروریستی در تركیه پس از غیبتی چندین ساله به تقویت هر چه بیشتر رویكرد اعتدال‌گرا به اسلام در آن كشور انجامیده‌ و موقعیت دولت كنونی را تحكیم خواهد نمود.
۳) جمهوری اسلامی ایران
ایران با یك رشد جمعیت سریع كه جمعیت كشور را به مرزهای ۷۰ میلیون نفر رسانده است(حدود ۵۰ درصد آنها زیر ۲۰ سال می‌باشند) ، یكی دیگر از كشورهای مسلمان اما غیر عرب خاورمیانه است كشوری با اكثریت شیعه كه به تمدن گذشته پرشیا مفتخر بوده و دارای اقلیت‌های قومی و مذهبی غیرمسلمان می‌باشد . البته همچنان انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ در ایران،‌نتیجه همراه شدن نام این كشور با حاكمیت شبه نظامیان ضدغربی طرفدار ایدئولوژی اسلام سیاسی را بهمراه داشته و جمهوری اسلامی ایران فی‌الواقع تنها حكومت رسمی مذهبی درجهان است. این كشور دارای مجلسی با ۲۹۰ نفر نماینده است كه مصوبات آنها از طریق شورایی ۱۲ نفره كه تنها به رهبر روحانی ایران پاسخگو هستند،‌ كنترل می‌گردد. ضمن اینكه رهبر روحانی ایران اشرافی كامل بر رئیس جمهور انتخابی دارد . ایران كشوری است با یك تناقض جدی كه جمعیتی فوق‌العاده جوان و پرانرژی تحت حاكمیت گروهی روحانی مسن قرار دارد اگر چه ایران بسیار با دموكراسی فاصله دارد اما دارای مجموعه‌ای پیچیده از تحركات سیاسی و اجتماعی است كه به عنوان مثال می‌توان به جمعیت تحصیلكرده زنان كشور اشاره نمود. واقعیت این است كه شیعه در مقایسه با جهان عرب سنی پتانسیل‌های بسیار جدیدتری برای مدرنیزه شدن در اختیار دارد اگر چه در مقطع فعلی رهبران مذهبی ایران تفسیری بسیار محافظه كارانه‌ای از اسلام را انتخاب نموده‌اند .
سوال اصلی این است كه یك ربع قرن پس از انقلاب آیا رژیم اسلامی قادر است به میزان مورد نیاز ، خود را اصلاح نماید تا بتواند خود را با فشارهای دمكراتیك و اقتصادی - اجتماعی جامعه تطبیق دهد یاخیر؟ در آخرین تحول بوجود آمده یعنی انتخابات ۲۰ فوریه مجلس ایران ،پاسخ مثبت به سوال فوق با ایفای نقش شورای نگهبان در رد صلاحیت كاندیداهای اصلاح طلب كمرنگ شد . در كنار بحران‌های سیاسی این فرضیه مطرح می‌شود كه در بیست‌و پنجمین سال انقلاب،‌ثبات رژیم با اعتبار آن در توازنی منطقی قرار گرفته است. گروهی بر این باورند كه تضعیف جریان اصلاحات سیاسی زمان مناسبی را برای افزایش فشارهای خارجی فراهم آورده كه ماجرای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در همین راستا قابل بررسی است.
۶) پیشنهادهایی در قبال جمهوری اسلامی
كمیسیون سیاست خارجی پارلمان كانادا، پیشنهادهایی در خصوص ۱۰ كشوری كه از لحاظ مسلمانان محوری تلقی می‌شوند ارایه نموده است كه پیشنهادها در خصوص روابط با جمهوری اسلامی ایران آن به شرح زیر است :
۱) اعتراض قوی علیه فرآیند انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و درخواست برپایی انتخاباتی آزاد و منصفانه.
۲) ادامه همكاری نزدیك با سایر كشورهای جهان در مجامع بین‌المللی و نیروهای دموكراتیك در داخل ایران (شامل كانال‌های سیاسی و پارلمانی) برای ارتقاء سطح حقوق بشر در ایران.
۳) دولت كانادا باید به تلاش‌های خود برای پاسخگویی كامل دولت ایران در قبال دستگیری غیرقانونی ، شكنجه و مرگ روزنامه‌نگار كانادایی (زهرا كاظمی )‌تا دستیابی به نتایج مطلوب ادامه دهد :
▪ به صورتی همزمان دولت كانادا باید راهكارهای تماس‌های سازنده با جامعه مدنی ایران را از طریق تبادلات آموزشی و فرهنگی و بخش خصوصی و ارتباط با NGO ها را پیدا نماید.
▪ دولت كانادا باید بر فشارهای خود بر ایران برای اجرای كامل تعهدات خود در قبال NPT و پروتكل الحاقی آن ادامه دهد.
۷) ملاحظات راهبردی
پس از گزارش مستند استراتژی یك دهه آینده سیاست خارجی انگلیس و چشم‌انداز سیاست خارجی امریكا، درمطالعه و پیشنهاد راهبردهای سیاستی آینده كانادا كه از آن سخن گفته شد ، اكنون چند محور و پیش‌فرض اصلی راهبردهای سیاستی انگلیس و امریكا ، در پیشنهادات كانادا بارزتر به شرح زیر مورد تاكید قرار گرفته است.
- در جهان بازارها و ارتباطات جهانی ، دیگر تمایزات گذشته میان سیاست داخلی و خارجی وجود ندارد اتفاقات در هر نقطه از جهان، دیگران را تحت تاثیر قرار می‌دهد. امنیت و بالندگی كانادا به نحوی فزاینده به اقدامات و مذاكرات بین‌المللی وابسته است.
۱) از این پس هدف وزارت خارجه، توسعه "‌ روابط خوب" با سایر كشورها نبوده، بلكه هدف ، كار با دیگران در داخل و خارج برای تحقق تغییرات مثبت در جهان در مسیر راهبردهای طراحی شده از قبل است .
۲) ایدئولوژی سیاسی برای كانادا و سایر كشورهای توسعه یافته، مخرب نبوده و ایدئولوژی لیبرال دمكراسی و بازار آزاد مستحكم و رو به توسعه خواهد بود. معهذا احتمال متاثر شدن این كشور سایر كشورهای پیشرفته از ایده‌های فرهنگی و مذهبی در دهه آینده، جدی است . اعتقادات مذهبی در حال بازگشتن به صحنه به عنوان نیروی مهم در روابط بین‌الملل است.
۳) علیرغم اشتراكات ارزشی موجود در مذاهب ، اهمیت پاسخ دادن به تعامل میان دموكراسی‌های غربی با كشورهای اسلامی به سرعت رو به افزایش است. به همین دلیل تنظیم روابط با كشورهای اسلامی ومسلمانان یكی از مهم‌ترین چالش‌های راهبردی كانادا و جهان غرب در سالهای اینده خواهد بود . جهان نیازمند درك بهتر ادیانش و انگیزه های سیاسی متاثر از آنست. دستور كار وزارت امور خارجه در برگیرنده ،اقداماتی درحمایت از اصلاحات مسالمت آمیز سیاسی و اجتماعی در كشورهای عربی و اسلامی خواهد بود.
نویسنده:محسن طلایی ‌سفیر جمهوری اسلامی ایران در ژاپن
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید