جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


برنامه ریزی استراتژیک


برنامه ریزی استراتژیک
در عصر فعلی شكل و ماهیت نظام های اقتصاد جهانی اجباراً تمامی بنگاه های اقتصادی را ملزم به بازنگری در سیاست های بازاریابی و فروش نموده است . برچیده شدن قیود موجود در اقتصاد جهانی، ایجاد همگرایی های منطقه ای و بین المللی را ضروری نموده است .
امروزه تجارت و اقتصاد حد و مرزی نداشته و دولتمردان دریافته اند كه اگر می خواهند در این جهانی شدن تجارت حضوری موفق و فعال داشته باشند باید زیرساختارهای لازم را در عرصه اقتصاد ملی ایجاد نمایند . لزوم آگاهی از شرایط، تحولات و مكانیزم های اجرایی متضمن پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی و تجاری مستقل آنها خواهد بود . این شرایط برای اقتصادهای در حال گذری همانند ایران ضرورتی حیاتی است كه ضمن كسب اطلاعات كافی از تحولات جهانی بتواند سیاست ها و استراتژی های اقتصادی خود را با دقت بیشتری برنامه ریزی و اجرا نماید .
موج تجارت جهانی هشداری است برای تمامی كشور های توسعه نیافته و در حال توسعه كه اگر می خواهند در دهكده تجارت بین المللی یا WTO جایگاهی داشته باشند و از آسیب های شدیدی كه كلیه اقتصادهای به خواب رفته را در بر خواهد گرفت نجات یابند، می بایست مسیر حركت خود را به سمت ساحل امن برنامه ریزی استراتژیك هدایت نمایند .
برنامه ریزی استراتژیك عملاً نقش ساحل نجات را در ساحل پرتلاطم رقابت ها ایفا می نماید . در حوزه ملی، اجرای این استراتژی در دو سطح كلان و خرد قابل تفكیك است . در سطح كلان بازیگر اصلی دولت است كه البته بدیهی است تأثیرات عملكرد دولت به طور مستقیم بر بنگاه ها و صنایع داخلی تأثیر خواهد گذاشت . قبل از بیان گوشه ای از وظایف دولت ضروری است در یك كلام هدف از ایجاد شدن سازمان تجارت بین الملل را مجدداً ذكر نمائیم.
سازمان تجارت جهانی با هدف تسهیل نمودن روابط تجاری بین كشورها از طریق ایجاد نمودن شرایطی منصفانه و عادلانه بر پایه رقابت ها ایجاد شده است .
دولت به عنوان بازیگردان اصلی در سطح اقتصاد كلان ملی و بین المللی بایستی با رویكردی مناسب، دقیق و اصولی شرایط لازم برای امكان حیات بنگاه های اقتصادی و گسترش میزان توان آنها در سرمایه گذاری های سود آور را فراهم نماید. مهمترین وظایف دولت از منظر اقتصاد كلان دور شدن از صحنه های رقابتی خرد در راستای ایجاد نمودن زیرساختارهای اصلی برای بخش خصوصی می باشد. لذا دولت بایستی آشنایی كامل با اهداف ، اصول، قوانین و مقررات و اهرم های اجرایی سازمان مزبور داشته و بتواند با طبقه بندی اطلاعات بر اساس شرایط فعلی كشور راهكارهای اجرایی را در قالب تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس مدل های فرصت ها و تهدیدات در جهت دستیابی به یك استراتژی كلی فراهم نماید.
این زیر ساختارهای اقتصادی، سیاسی،فرهنگی و اجتماعی در قالب تدوین بودجه استراتژیك مربوطه قابل برنامه ریزی است . از طرف دیگر آموزش بنگاه های اقتصادی ،علی الخصوص دولتی برای ایجاد تغییر در تفكر سازمانی ، برقراری سیستم های اطلاعات مدیریت olie جهت امكان كنترل فرایند اجرایی ،ایجاد تشكل های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی لازم با كشورهای هم طراز،بازنگری و اصلاح قوانین و مقررات داخلی،نظارت بر روند تأسیس و راه اندازی صنایع جدید، استفاده از مسیر های كوتاه تر برای اجرایی شدن فرایند ها از مهمترین وظایف دولت می باشد . بطور مثال تغییر استراتژی های بعضی از بنگاه های بزرگ اقتصادی كشور در بخش خودرو سازی را می توان یكی از دلایل احساس خطر و دغدغه های بزرگ دولت در ضرورت تغییر تفكر استراتژیك از بازارهای انحصاری به سمت اصل مشتری مداری ذكر نمود. تغییر شكل ساختار بازارها از حالت انحصاری و نیمه انحصاری به بازارهای رقابتی لزوم تغییر تفكر صاحبان بنگاه های اقتصادی را به عنوان تنها را ه حیات پیشنهاد می نماید. در شرایط فعلی نمی توان تصور نمود كه محیط اطراف ما ثابت بوده و یا میزان تغییرات آن ملموس نمی باشد، استراتژی های مورد نیاز اینگونه بازارها برای بقا در آن ضروری است .
فراموش نكنیم تولید از دیدگاه تولید كنندگان باید با هدف ایجاد اشتغال، افزایش نرخ بازده داخلی كشور ، كسب سود و افزایش درآمد صادراتی با محوریت توجه به نظرات مشتریان هم در سطح بازارهای داخلی و هم بین المللی انجام گردد . البته ایجاد اشتغال و افزایش نرخ بازده داخلی بعنوان وظایف نامحسوس و فرعی اجتماعی تولید كنندگان در سطح ملی و در جهت ارتقای سطح اقتصادی كلان می باشد. نظرات مشتریان در بازارهای رقابتی امروز به عنوان اصلی ترین وظیفه تولید كنندگان جهت بقا در بازار داخلی و بین المللی است. كشورهایی می توانند حرفی برای گفتن در WTO داشته باشند كه در داخل كشور محصولات و خدماتی طبق استاندارد های بین المللی تولید نمایند و بدانند كه برای توسعه بازار نمی توان به بازار داخلی اتكاء داشت. یكی از مهمترین استانداردهای بین المللی در تولید توجه به خواست مشتریان می باشد. دولت ها و تولیدكنندگان با كمك یكدیگر باید در حداكثر نمودن رضایت مشتریان،حداكثر نمودن میزان مصرف، حداكثر نمودن سطح استانداردهای كیفی زندگی و حداكثر نمودن حق انتخاب آنها تلاش نمایند. حداكثر شدن مصرف باعث ایجاد اشتغال،افزایش تولید و توزیع ثروت در سطح جامعه خواهد شد. حداكثر شدن رضایت باعث تولیدات متنوع برای مردم و ارائه قیمت مناسب می گردد.
حداكثر شدن حق انتخاب در بازار رقابتی بهترین كالا را با بهترین شرایط تحویل در اختیار مشتریان قرار می دهد و در نهایت حداكثر شدن سطح كیفیت زندگی باعث افزایش كیفیت محصولات،بهترین قیمت و ارائه بهترین خدمات پس از فروش می گردد. این فاكتورها پیش نیاز حركت یك واحد تولیدی به سمت حضور در بازارهای بین المللی است كه در آینده نزدیك و در سطح ملی عضو WTO خواهد شد. پس گریزی برای تولیدكنندگان داخلی نیست از اكنون بایستی برای رویارویی نزدیك با تولید كنندگان خارجی آماده بود؛ رقبای خارجی از طریق WTO در همسایگی ما اردو خواهند زد.
راه حل در یك كلام تولید ناب ؛ فروش ناب و خدمات پس از فروش ناب می باشد. حركت در استقرار سیستم های مدیریت نوین و اجرای اصول تطبیق داده شده شش زیگما با شرایط فعلی كشور می تواند در رسیدن زودتر و سریع تر ما به آمادگی برای رویارویی با همسایگان جدید بین المللی كمك كند. هدف گیری اصول مشتری مداری در بازارهای رقابتی فعلی فقط بر پایه تفكر و برنامه ریزی استراتژیكی است كه نهایتاً منجر به یك تصمیم استراتژیك و اجرایی می گردد. برنامه ریزی استراتژیك در واقع انتخاب بهترین تصمیم استراتژیك بر پایه اطلاعات آنالیز شده از بازارهای هدف برای حفظ وضعیت موجود و یا افزایش سهم بازار و یا توسعه آن می باشد.
اجرای استراتژی به انجام رساندن تصمیم استراتژیك صحیح انتخاب شده با استفاده از بهترین ابزارهای ممكن در بهترین زمان ممكن یا just i time است.
برنامه ریزی استراتژیك به این دلیل اهمیت دارد كه هیچ تولید كننده ای دیگر با محیط ثابت و امنی روبرو نیست؛ محیط خارجی دائماً به وسیله فاكتورهای مختلف در حال تغییر است، حوزه عملیاتی در حال محدود تر شدن می باشد، استفاده از زمان های حتی كوتاه می تواند شما را در مرتبه بالاتری از موفقیت در بازار رقابتی قرار دهد ، امكان ایجاد توازن بین منابع و مصارف به وجود خواهد آورد، چشم انداز آینده در بازار رقابتی منوط به آن می باشد ، شناسایی فرصت های قابل استفاده و گریز از تهدیدات قابل پیش بینی را فراهم می نماید،كلید موفقیت در بازی رقابت است، مهارت ها و توانمندی های سیستم داخلی هر بنگاه اقتصادی به پویایی خواهد رسید و در نهایت باعث اثربخشی فعالیت ها و كارایی پرسنل می گردد.
● سؤال اصلی و مهم این است كه برنامه ریزی چیست؟
داشتن تفكر قوی برای رسیدن به یك هدف معین در یك بازه زمانی مشخص را برنامه ریزی می نامند. با توجه به تعریف، انتظار دستیابی به نتایج قابل پیش بینی در درون هر سیستمی در سایه تفكر حاصل خواهد شد.
اساساً هیچ حركت سیستمی بدون تفكر اولیه آن معنی و مفهومی نخواهد داشت. بر پایه این تفكر شما می توانید چرخه مسئولیت ها و وظایف را در داخل مجموعه خود رسم كنید.
از دید نگارنده در یك كلام شرایط و تحولات فعلی در عرصه های اقتصادی و تجاری بین الملل با ایجاد سازمان هایی همچون سازمان تجارت جهانی برای دولت ها و تولیدكنندگان زنگ خطری است كه آنانی را كه هنوز در تلاش جهت بقا می باشند دعوت به ایجاد و استقرار سیستم تفكر و تصمیمات اجرایی استراتژیك می نماید و هشدارهای لازم را قبل از اتمام زمان حیات به آنها داده و سرنوشت تولید كنندگان نابود شده را به من و شما یادآوری می نماید.
فریبرز دخانیان
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید