جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


کار عبادت است یا مشقت؟


کار عبادت است یا مشقت؟
«كار»، به عنوان یك اشتغال روزمره، همواره بخش عمده‌ای از وقت و انرژی انسان را به خود اختصاص داده است. انسان برای رفع نیازهای خود باید كار كند. با وجود این، نحوه نگرش همه افراد در این مهم، با هم یكسان نیست؛ اختلافی كه ریشه در تفاوت باورها و تفكرات آنان دارد. بنا بر تفاوتی كه در باورها و تفكرات وجود دارد، نحوه نگرش به كار نیز متفاوت می‌شود، چنانچه بیشتر افراد، كار را سختی و مشقت دانسته و برخی هم آن را عبادت می‌دانند.
حال به بررسی این دو طرز تلقی می‌پرداریم:
●كار مشقت است:
در چنین نگرشی، كار وسیله‌ای برای تأمین احتیاجات محسوب می‌شود. این احتیاجات غالبا نیازهای مادی هستند. انسان برای به دست آوردن پول لازم برای تأمین معاش و خرید وسایل مورد نیاز (اعم از ضروری و تجملی) كار می‌كند. بسیاری از مردم، بر این باورند كه با پول می‌توان هر چیزی را به دست آورد. آنها برای دستیابی به پول بیشتر، بیشتر كار كرده و تولید می‌كنند و بعد برای تأمین هر چه بیشتر نیازهای خود، بیشتر پول خرج و بیشتر مصرف می‌كنند. در این طرز تلقی، انسان خوشبخت و موفق، كسی است كه پول بیشتری در می‌آورد و جای تعجب نیست كه مفهوم « كار»، تنها و تنها در رابطه با به دست آوردن، تولید و مصرف خلاصه می‌شود. در بیشتر موارد وقتی هدف از كار، تنها در كسب درآمد و رفاه مادی انحصار یابد، ارزش هدف در اذهان پررنگ‌تر از ارزش وسیله می‌شود و به قول معروف، «هدف وسیله را توجیه می‌كند». در نتیجه چنین تصوری است كه انسان برای به دست آوردن پول و رفاه، به هر كاری روی می‌آورد. مشاغل كاذب رونق می‌گیرد؛ كم كاری و دزدی از كار در همه نهادهای اجتماعی شیوع می‌یابد؛ شاغلانی كه از دریافت مزد و حقوق خود در وقت معین اطمینان دارند، خود را ملزم به انجام دادن وظایف مسلمه خویش نمی‌ببینند؛ رشوه‌خواری و كلاهبرداری شایع می‌شود؛ قشر بیكار برای رسیدن به هدف خود، كه همان دستیابی به پول است، به انحطاط كشیده می‌شود؛ آمار دزدی و دیگر جرایم زیاد می‌شود؛ ازدواج و تشكیل خانواده، كه اساسی‌ترین بنیان جامعه است، با توجه به وضع مالی طرفین صورت می‌پذیرد؛ بسیاری از زندگی‌ها به خاطر مشكلات مالی و اقتصادی فرو می‌پاشد؛ معیار‌های اصیل زندگی، جای خود را به معیارهای كاذب و پوچ می‌دهند؛ تجمل‌گرایی قوت می‌یابد و... انحطاط و فساد، جامعه را فرا می‌گیرد.
از سوی دیگر، قشر مرفه جامعه نیز خود را ملزم به انجام كار مفید نمی‌بیند و به جای پرداختن به كار، تنها از بهره سرمایه خود سوود می برد؛ یعنی سرمایه‌ای كه دارند، برایشان پول بیشتر می‌آورد و نه كارشان.
در چنین اوضاعی است كه تعهد افراد نسبت به انجام دادن وظایفشان سست می‌شود؛ كارها به درستی انجام نمی‌گیرند و كار ساده‌ای كه باید در یك روز انجام شود، ماه‌ها طول می‌كشد؛ نهادها و ادارات، جوابگوی مراجعان نیستند و ارباب رجوع با « رشوه»، كار خود را پیش می‌برند؛ فاصله بین غنی و فقیر روز به روز بیشتر می‌شود و... . تمام این موارد، نتیجه‌ای جز انحطاط اخلاقی، فساد و فلج اقتصادی نخواهد داشت. آری در این صورت، كار واقعا مشقت است.در واقع، یكی از علل عمده مشكلاتی كه گریبانگیر عالم بشری است، باور اشتباه بیشتر نوع بشر و نحوه نگرش ناقص و محدودش به « كار» است.
●كار عبادت است:
در این نگرش نیز، كار وسیله‌ای برای تأمین احتیاجات به شمار می‌رود، ولی احتیاجات موردنظر در این نگرش، تنها منحصر در نیازهای مادی نیستند، بلكه نیازهای اساسی‌تری نیز مد نظر قرار گرفته‌اند. از جمله این نیاز‌ها، تمایل انسان به رشد، ترقی و تعالی است. انسان توانایی‌هایی دارد كه مایل است از آن‌ها استفاده كند. انسان استعدادات بالقوه‌ای دارد و می‌خواهد، زمینه‌ای مناسب برای بالفعل گشتن استعداد‌های خود بیابد. او موجودی اجتماعی است ‌كه به محبت و كمك دیگران نیازمند است و دوست دارد، خود نیز به دیگران محبت كمك كند. احساس مفید بودن و تأثیر‌گذاری در حیات ( فردی، خانوادگی و اجتماعی) به او عزت و اعتماد به نفس می‌دهد. او فطرتا علاقه‌مند به كار است. تأثیرات این نگرش در حیات انسان و جامعه انسانی بسیار است. در چنین نگرشی، فرد كار را موقعیتی برای پیشرفت و ترقی خود می‌بیند. به وسیله كار است كه استعدادهای بالقوه او شكوفا می‌شود و انسان می‌تواند، مراتب محبت خود را به هم‌نوعان خویش ابراز نماید و متقابلا می‌تواند از ابراز محبت و كار آنان بهره‌مند شود؛ با كار است كه او خود را در متن اجتماع احساس و از تأثیر‌گذاری خود احساس عزت نفس می‌كند؛ با كار می‌تواند برای خود، خانواده و اجتماعش مفید واقع شود و سرانجام با كار می‌تواند، احساس ارزش كرده، مقام خود را دریابد.
بدیهی است كه تحت چنین شرایطی، نه تنها نیازهای مادی فرد با به دست آوردن پول رفع می‌شود، بلكه نیازهای روانی، اجتماعی و روحانی فرد نیز تأمین می‌شود. در چنین اوضاعی، افراد راضی نمی‌شوند تا از مقام انسانی خود تنزل كرده، به كلاهبرداری، رشوه خواری، دزدی و... بپردازند. آنان راضی نمی‌شوند تا بهترین موقعیت رشد توانایی‌ها و استعدادهای خود را كه سبب عزت نفس و اعتماد خاطرشان می‌شود، از دست بدهند و اوقات گرانمایه عمر خود را صرف مشاغل كاذب كنند؛ آنان راضی نمی‌شوند، این اوقات را به بطالت بگذرانند و كم‌كاری كنند. آنان راضی نمی‌شوند، كار هم‌نوعان خویش را به تعویق اندازند و معیارهای اصیل انسانی و فطری و روحانی خود را فدای معیارهای صرفأ مادی كنند.
در نتیجه، بساط فساد و كم‌كاری و دزدی و رشوه و انحطاط از میان جمع می‌شود. لذت كمك به هم‌نوع و مثمر بودن، ایشان را در ارتقای كیفیت انجام دادن وظایف محوله، ترغیب می‌كند. به این ترتیب، كار را تنها برای رفع تكلیف انجام نمی‌دهند، بلكه با عشق و علاقه تا سرحد فداكاری به انجام مسئولیت‌های خود می‌پردازند.
آری فرد با كار خود، سبب تعالی خویش و جامعه می‌شود و دیگر افراد جامعه نیز به رشد و تعالی او كمك می‌كنند. در نتیجه یكی از علل عمده مشكلات اجتماعی، ریشه‌كن شده و اقتصاد رونق می‌گیرد.
چنین كاری كه سبب احساس رضایت فرد می‌شود و اسباب رضایت افراد دیگر و اجتماع را نیز فراهم می‌آورد، مسلما رضایت الهی را نیز در پی خواهد داشت و چنین كاری است كه «عبادت» به شمار می‌رود.
●نتیجه:
انسان آن گونه زندگی می‌كند كه می‌اندیشد و چگونگی اندیشه اوست كه نحوه زندگی‌اش را تعیین می‌كند. اگر این اندیشه همراه با محدود نگری و تنگ‌نظری باشد، زندگی او را دچار مخاطره خواهد كرد، برای همین، برای سعادت فرد و جامعه، لازم است كه انسان اندیشه و نگرشی وسیع، به دور از تنگ‌نظری و با توجه به كلیه ابعاد وجودی خویش داشته باشد.
یكی از علل عمده مشكلات نوع بشر، نحوه نگرش محدود مادی او به كار است. در این مقاله مختصر، به دو نحوه نگرش متفاوت به «كار» اشاره شد. در واقع، نحوه نگرش محدود گروه نخست، مشقت زندگی آن‌هاست و نه نفس كاری كه انجام می‌دهند و نحوه نگرش گروه دوم، به منزله عبادت ایشان به شمار می‌رود. البته نتایج و ثمرات این دو نحوه نگرش در زندگی فردی و اجتماعی نوع انسان نیز مشهود است.
پس اقدام ضروری و بنیادی برای رفع مشكلات، باید نخست در نحوه نگرش انسان به مسائل و از جمله به «كار» صورت پذیرد. تنها ایجاد تغییر در نوع نگرش است كه می‌تواند، عملكرد نوع بشر و زندگی فردی و اجتماعی او را متحول سازد و پیشرفت متقابل فرد و جامعه را همگام با یكدیگر تضمین كند.

آتوسا ساعی


همچنین مشاهده کنید