پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

خشم شاه از اتحاد مصر و سوریه


خشم شاه از اتحاد مصر و سوریه
روز اول فوریه ۱۹۵۸ / ۱۲ بهمن ۱۳۳۶ دو كشور مصر و سوریه به موجب پیمانی كه در قاهره به امضای رهبران آنها رسید، اتحاد خود را تحت عنوان «جمهوری متحدعربی» اعلام كردند و روز دوم اسفند همان سال به موجب یك همه پرسی جما‌ل عبدالناصر به ریاست این اتحادیه برگزیده شد .
این پیمان یك سال و نیم پس از پایان نبرد مشترك انگلیس و فرانسه و اسرائیل علیه مصر و سوریه و در شرائطی به امضا رسید كه دمشق و قاهره ضرورت یك اتحاد استراتژیك در برابر زیاده‌طلبی‌های غرب را عمیقاً احساس می‌كردند. هدف از این اقدام ظاهراً ایجاد یك هماهنگی در برابر فشارهای غرب بود. فشارهائی كه بعد از حوادث مربوط به ملی شدن آبراه سوئز به اوج رسیده بود.
در ۲۷ بهمن همان سال جمهوری یمن نیز به این اتحاد پیوست. سه كشور مذكور به طور جداگانه عضو اتحادیه بودند ولی خط مشی‌های متخذه در زمینه‌های سیاست خارجی و دفاعی توسط یك شورای عالی كه در رأس آن افسران مصری قرار داشتند، هدایت و هماهنگی می‌شد.
مطبوعات مصر علت تشكیل این اتحادیه را ایجاد یك جبهه دفاعی در برابر زیاده‌طلبی‌های غرب در خاورمیانه عنوان می‌كردند ولی حكومت ناصر از فرصت به دست آمده نهایت كوشش خود را برای گسترش اندیشه‌های ناصریسم در خاورمیانه به عمل آورد. هدف وی این بود كه با تبلیغ ناسیونالیسم عربی كه خود منادی آن باشد، متحدینی را در جهان عرب به دست آورد. چیزی كه شاه ایران را شدیداً نگران كرده و تبلیغات گسترده‌ای را علیه این هم پیمانی هدفمند در مطبوعات و رادیو و تلویزیون ایران دامن زده بود.
اقدام ناصر البته در خاورمیانه بدون بازتاب نماند و در فاصله ۲ هفته پس از تشكیل این اتحادیه، دو دولت محافظه‌كار اردن وعراق نیز با احساس نگرانی از گسترش تفكر ناصریسم، دست به یك هم پیمانی متقابل با هدف مقابله با اتحاد دمشق ـ قاهره زدند.
این پیمان كه در۲۵ بهمن ۱۳۳۶ در اردن به امضای ملك فیصل و شاه‌حسین رهبران عراق و اردن رسید، عكس‌العملی در برابر اتحاد مصر و سوریه محسوب می‌شد. دو كشور سپس در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۳۷ رسماً تشكیل «فدراسیون مشترك عرب» را دادند. این فدراسیون بر خلاف اتحادیه مصر و سوریه، از حمایت شاه و دولت ایران برخوردار بود.
با این همه، عمر این دو اتحادیه سیاسی و مصلحت‌گرایانه بسیار كوتاه‌تر از آن بود كه تصور می‌شد. اتحاد مصر و سوریه تا ۲۸ سپتامبر سال ۱۹۶۱ / ۶ مهر ۱۳۴۰ كه در سوریه كودتای نظامی به وقوع پیوست، دوام داشت. در پی آن كودتا كه مشخصاً با هدف خاتمه بخشیدن به اتحاد دمشق، قاهره شكل گرفت، سوریه از اتحاد مذكور خارج شد و كلیه مأموران و نظامیان مصری مشتمل بر ۲۷ هزار نفر از سوریه اخراج شدند. پیمان مذكور نیز خود به خود منحل گردید. جالب اینكه ناصر با استقلال سوریه از مصر مخالفتی نكرد و اعلام داشت در حالی كه مصر همچنان جمهوری عربی متحده باقی خواهد ماند، هرگز با مراجعت سوریه به سازمان ملل و اتحادیهٔ عرب مخالفت نخواهد كرد. ۱ ناصر بعدها تأسیس این جمهوری را یكی از بزرگترین دردسرهای خود و سه سال و نیم مرارت پایان ناپذیر كه سه چهارم وقت او را به خود مشغول می‌نمود، توصیف كرد. ۲
عمر دولت كودتائی دمشق از یك سال و نیم تجاور نكرد و در ماه مارس ۱۹۶۳ گروهی از افسران سوری پیرو ناصر، با هدف احیاء دمشق و قاهره، علم طغیان برافراشتند و حكومت را در دست گرفتند.
عمر فدراسیون عراق و اردن نیز به مراتب كمتر از اتحاد مصر و سوریه بود. این فدراسیون با كودتای نظامی ژنرال عبدالكریم قاسم در ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸/ ۲۳ تیر ۱۳۳۴ از هم پاشید و به عمر ۵ ماهه خود خاتمه داد. در ۱۰ مرداد همان سال رسماً انحلال فدراسیون مشترك عرب اعلام شد.
عبدالكریم قاسم بعد از كودتا كه همزمان با لشكركشی نیروهای آمریكائی به خاك لبنان به وقوع پیوست، تمایل خود را برای همكاری با جمهوری متحده عربی به رهبری جمال عبدالناصر اعلام كرد. ولی رسماً به این پیمان نپیوست.
سه روز پس از وقوع كودتای قاسم، هزاران سربازان انگلیسی به درخواست شاه حسین به اردن عزیمت كردند تا مانع از حمله احتمالی ارتش عراق به این كشور شوند. این نیروها در ۲۸ مهر از عراق خارج شدند.
مخالفت محمد‌رضا پهلوی با اتحاد مصر و سوریه دقیقاً مانند مخالفت جمال عبدالناصر با پیمان بغداد، انگیزه‌های هدفمند سیاسی داشت. ولی در هر حال شكل‌گیری این اتحادیه سه ساله، سبب تحكیم هم پیمانی شاه با اسرائیل شد.
در حقیقت واهمه از اتحاد مصر و سوریه و ترس از گسترش آن تا مرزهای ایران، فروپاشی دفاع مشترك ایران در پی انحلال پیمان بغداد، نگرانی از محبوبیت ناصر در خاورمیانه و تیرگی روابط دو دولت مصر و ایران، از جمله دلائل گرایش بیشتر شاه به سمت اسرائیل در سال‌های پایانی دهه سی هجری شمسی بود.
پی‌نویس‌ها:
۱ـ گزیده اسناد روابط خارجی ایران و مصر . دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه، مقدمه جلد سوم.
۲ـ تاریخ روابط ایران و مصر، حسین علیزاده، مركز اسناد و خدمات پژوهشی وزارت خارجه.
منبع : موسسه مطالعات وپژوهش های سیاسی


همچنین مشاهده کنید