جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


نقش فضای کالبدی در نشاط جامعه شهری


نقش فضای کالبدی در نشاط جامعه شهری
چندی پیش گروه مشورتی جوانان شهردار تهران، در چهارمین نشست تخصصی خود، به موضوع سرزندگی و نشاط در شهر تهران پرداختند و با به بحث گذاشتن این مقوله، نظرات بسیاری را برانگیختند. بی تردید، جهان جدید با فراخواندن انسان به شادابی و زدودن گرد و غبار اندوه از سیمای تاریخی آن، نقش بسزایی در بالا بردن ذائقه بشر امروز داشته است. شهرها به عنوان یكی از بسترهای نمود جهان جدید، باید از این شاخصه بهره مند شوند. مرور گفتارهای این نشست تخصصی، دریچه ای نو در این باب، پیش روی مدیران شهری گشود.
شهرها اگرچه زائیده جهان مدرن نبوده اند، اما خیلی زود به واسطه اقتضائات جهان جدید رشد كردند و بیش از پیش گسترش یافتند. در ابتدای این دوران شهرها نه تنها به عنوان مركزی برای دادوستد، بلكه به عنوان یك پایگاه مطرح شدند كه بسیاری از فعالیت های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را در برداشتند. دیگر آن چهره كهن از سیمای شهرها زدوده شد و آنان قامتی جدید یافتند. از این رو شهرها علاوه بر مركز اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، محلی برای زندگی هرچه بهتر انسان دانسته شد.
اما زندگی در شهرهایی كه جمعیت بسیار دارند و از گستردگی فراوانی بهره مندند، برای انسان ها، چندان عاری از سختی و صعوبت نبوده است. اگرچه مدیران شهری تلاش بسیاری برای فراهم آوردن امكانات و ابزار رفاهی شهروندان دارند، اما رشد چشمگیر و شگفت انگیز شهرنشینی و مهاجرت گسترده از مناطق مختلف به حاشیه شهرهای گوناگون، هر روز مشكلات و معضلات متعددی را به وجود آورد و همه این مسائل باعث شد تا زندگی در شهرها، بیش از پیش سخت تر شود.
براساس پژوهش ها، تهران از نظر شاخص سختی زندگی از میان ۱۲۷ شهر جهان در رتبه ۱۱۹ قرار دارد و دامنه تغییر این شاخص در حدود ۵۲ درصد است. از سویی شهر ونكوور، وین و ملبورن سه شهری هستند كه در صدر جدول شاخص سختی زندگی قرار دارند و رقم این شاخص در این شهرها حدود دو درصد است. شاخص دشواری زندگی میانگینی از متغیرهای توسعه پایدار شهری است كه دامنه تغییر آن بین ۱۰۰ تا صفر است و هر چه این شاخص به رقم ۱۰۰ نزدیك تر باشد، شرایط زندگی در آن شهر مشكل تر است.
شاید از این رو و به دلیل بالا بودن دامنه تغییر براساس شاخصه های توسعه پایدار شهری است كه شهروندان تهرانی دارای زندگی سختی هستند و شادابی كمتری دارند.
●نشاط، حلقه مفقوده
شادابی و سرزندگی حلقه مفقوده زندگی شهری است. به ویژه این كه تهران به دلایل مختلف از نشاط كمتری برخوردار است و شهروندان روحیه ای خموده و ناشاد دارند. اگرچه بخش عمده ای از این رویكرد را می توان به دلایل شرایط سخت زندگی در تهران دانست اما فضاهای شهری در این حوزه بی تأثیر نیستند.
حسین سلطانزاده عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و محقق معماری با اشاره به مصداق های فضایی سرزندگی، آن را دارای دو رویه می داند و می گوید: سرزندگی دارای دو رویه است كه یك رویه آن به بینش، فرهنگ، مردم و به ادراك آن ها وابسته است و دیگری به فضاهای شهری و معماری مربوط می شود كه این دو رویه با هم ارتباط متقابل دارند.
وی با ترسیم مجازی فضاهای كشور و نمونه موردی آن به ادارات شهر اشاره كرد و گفت: وقتی افراد شهر وارد فضاهای اداری و عمومی می شوند به یك باره با در و دیواری خاكستری و رنگ های سرد و نیز قیافه های خشك، خشن و درهم رفته آدم هایی روبه رو می شوند كه سرزندگی فرد را تبدیل به غم می كنند. براساس این چشم انداز در دوران معاصر، حوزه كیفیت طراحی فضاهای شهری ایران به افتی چشمگیر دست یافته است.
سلطانزاده با اشاره به فضاهای تعامل و گفت وگو در قدیم، مقیاس های متفاوتی را در به وجود آمدن نشاط در شهر مؤثر می داند و می افزاید: در قدیم فضاهای موجود به عرصه های خصوصی، نیمه خصوصی و عمومی تبدیل می گشت كه داخل خانه برای اهالی آن، فضا و عرصه ای خصوصی به شمار می رفت. حیاط یا ایوان نیز عرصه عمومی خانه بود. امروزه ساختمان های شهر فاقد حیاط و عناصری اند كه تعامل را به وجود آورند، از سوی دیگر تعاملات درون خانه ها نیز امروزه با وجود شبكه ارتباطات نظیر تلویزیون، اینترنت و همانند اینها بسیار محدود شده است به گونه ای كه فضای كمتری برای گفت وگوی والدین با فرزندان شان به وجود می آید.
وی با اشاره به محله و عناصر داخلی آن كه مقیاس دیگری از تعامل را در دوره های گذشته شكل می داده اشاره می كند: محلات و مساجد و تكایایی كه در آن قرار می گرفتند عرصه ای برای تعاملات هرچه بیشتر مردم با هم بوده اند و حتی بازی كودكان در كوچه ها، سبب آموزش رفتارهای اجتماعی و یادگیری كنش اجتماعی بوده است. این فضای تعامل در مقیاس بزرگ تر تبدیل به میدان هایی می شد كه در آن ها هم فضاهای تعامل و گفت وگو وجود داشت و هم دارای كاركردهای ثابتی نبود؛ یعنی مناسب هر نیازی این میدان ها قابلیت تغییر كاربری را داشتند و به عنوان میدان های چند منظوره مطرح می شدند.
میدان نقش جهان اصفهان، میدان توپخانه تهران و همانند این ها، كه به دلیل طراحی درست و تعبیه عناصری همانند جلوخان های منازل و مساجد، فضای وسیع میدان به منظور امور نظامی، اقتصادی و همانند اینها به عنوان فضاهای عمومی شهر در همه اوقات سال استفاده می شده اند و فضاها دارای مفاصلی به منظور محل قرار و گفت وگو به شمار می آمد. در ورودی جلوخان های مساجد در حوزه وسیعی طراحی می شدند، حتی جلوخان ها در فضاهای قدیمی منازل نیز دیده می شد، اما امروز به سختی در كنار مدرسه یا سینماهای سطح شهر، می توان مكانی را برای تعامل یافت.
اما هم اكنون در مقیاس كلان باید اذعان داشت كه در كل كشور میدانی كه برای برگزاری مراسم ملی، دینی و جشن ها و مراسم عزاداری باشد، طراحی نشده است. اگر در میدانی نیز برنامه ای اجرا می شود، برای تجمع و مشاركت مردم جایی دیده نشده كه این امر تنها بر عهده مجریان شهر نیست، بلكه در قسمتی نیز شكایت و گله از طراحانی است كه در این زمینه ابداعی را به منظور تعامل در فضاهای عمومی به وجود نیاورده اند، كه علاوه بر مشكلات فضایی، نبود توجه كافی به این بحث موضوع دیگری همانند . این محقق معماری افزود: مردم كشور در سرزمینی زیسته اند كه در طول تاریخ در معرض تهاجمات بسیاری بوده است و این امر سبب شكل گیری روحیه محافظه كاری آنها شده است. از سویی دیگر در این فرهنگ گاهی شادی و نشاط نشانه سبك سری افراد تلقی می شده است. حتی در مكان هایی كه مردم به شادی می پرداختند همیشه كاخ حاكمی بنا می شده و این عاملی برای از هم پاشیدگی فضاهای تعامل محسوب می شده است.
●جای خالی رنگ
به زعم بسیاری از كارشناسان، نحوه به كارگیری رنگ در شهر، موجب ایجاد فضایی نشاط انگیز می شود. بسیاری از فضاهای خوب شهر، فاقد سر زندگی و نشاط است و بسیاری از خیابان های قدیمی كه فضایی مناسب برای تعامل محسوب می شوند، شب ها بی رنگ و تاریك هستند كه این امر در رنگ پوشش افراد شهر نیز مشاهده می شود. امروزه بیشتر شهروندان نسبت به موقعیت كاریشان از رنگ های تیره تر استفاده می كنند. در صورتی كه زمان های گذشته مردم نیز برای پوشش از پارچه های رنگی و نشاط آور استفاده می كردند.
سلطانزاده بازگشت طراحی به شیوه هایی كه فضاهای عمومی تعامل و ارتباط افراد را در نظر گیرد وابسته به اولویت داشتن مقیاس های خرد، میانه و كلان دانست و افزود: در مقیاس های خرد می توان جلوخان ها و فضاهایی را كه سبب تعامل می شوند طراحی كرد. در مقیاس های میانه می توان برای محله ها و ناحیه ها برنامه ریزی كرد تا فضاهای تعامل كه زمانی وظیفه ایجاد نشاط نیز برعهده این مكان بوده، ساماندهی شوند. وی مهم ترین بخش مربوط به بكارگیری مقیاس مكان در طراحی شهری دانست و ابراز امیدواری كرد كه: در مقیاس كلان شناسایی فضاهایی كه برای طراحی فضاهای نشاط آور مناسب اند، گامی مؤثر برای تجلی سرزندگی شهر به شمار می آیند.
سلطانزاده رنگ، آب، فضای سبز، نور و موسیقی را از عواملی به شمار آورد كه در طراحی شهری به منظور ایجاد سرزندگی شهر مؤثرند.
●هدف اصلی تأمین نشاط است
سقراط هدف اصلی از ایجاد شهر را تأمین نشاط و خوشبختی شهروندان می داند. نه این كه شهر به هیولایی تبدیل شود كه شهروندان در آن علاوه بر این كه آسایش و آرامش زندگی را بدست نیاورند، در تلاش بیهوده با مشكلات مختلف دست به گریبان شوند.
به تعبیر كوروش گلكار دانشیار دانشكده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، این سخن سقراط رابطه دیرین و مستحكم میان دو مفهوم شهر و نشاط و سرزندگی را به خوبی نشان می دهد. برمبنای چنین دیدگاهی اساساً شهر به مثابه دستگاه، وسیله یا مركبی برای نیل به شادی، نشاط و سرزندگی تلقی می شود. با این وجود آنچه در ادبیات تخصصی طراحی شهری در این مورد از سال ۱۹۸۱ مطرح شده است به طور عمده حول مفهوم livability و یا liveliness است كه به معنای سرزندگی است.
گلكار معتقد است: امروزه به دلایل گوناگون تأمین نشاط، شادی و سرزندگی شهری به یكی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت شهری به ویژه در كشورهای توسعه یافته تبدیل شده است. تأمین سرزندگی شهری نیز به مثابه آرمانی مشروع در صدر بسیاری از اسناد رسمی شهرسازی مشاهده می شود كه خود برخاسته از اهمیت سرزندگی شهر به مثابه یك هدف و یك وسیله است. در شرایط رقابت جهانی شهرها برای به دست آوردن سهم بیشتری از سرمایه ها، استعدادها و توجه جامع بین المللی، سرزندگی شهری به عنوان ابزاری مؤثر برای ارتقاء توان رقابتی شهرها در تحقق چشم انداز مطلوب آن ها به شمار می آید.
اندیشیدن در باب سرزندگی شهرها لاجرم پرسش ها و دغدغه های متعددی را به ذهن متبادر می سازد از جمله این كه آیا ویژگی های مثبت و كیفیت های برتر فضایی- كالبدی یك شهر جبراً به ایجاد نشاط و سرزندگی منجر می شود؟ و اساساً چه نسبتی میان كیفیت طراحی شهری یك شهر و نیل به سرزندگی شهری وجود دارد؟
پاسخ به این پرسش ها می تواند راهگشا باشد، شهر فرصت های گوناگونی را می تواند برای تجربه شادی و نشاط در اختیار شهروندانش قرار دهد. تجربه نشاط در یك شهربازی، در یك استادیوم ورزشی، در یك تئاتر كمدی، در یك كنسرت موسیقی و یا در یك جشنواره خیابانی و مراسم آتش بازی طیفی از تجارب نشاط انگیز و در عین حال متفاوتی را نمایندگی می كند. می توان پرسید كه آیا اساساً ممكن و مفید است كه نوع خاصی از نشاط و سرزندگی را در كلیت شهر تسری داد؟ به بیان دیگر آیا می توان مثلاً نشاط و سرزندگی یك شهربازی را عیناً در تمامیت یك شهر گسترش داد، بی آنكه مفهوم شهر به فروپاشی سوق یابد؟
استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: این گونه به نظر می رسد كه می توان از طیفی از تجارب متنوع نشاط و شادی شهری سخن گفت كه در قطبی از آن شادی سطحی و گذرا و در قطبی دیگر شادی عمیق و ماندگار قرار دارد. به بیان دیگر، می توان در مقابل نشاط زودگذر از سرزندگی پایدار شهری سخن گفت. از دیدگاه گلكار سرزندگی در سطح خرد به مفهوم تنوع فعالیت ها در عرصه همگانی و سازگاری آن با فضاهای شهری در چارچوب نظامی از قرارگاه های رفتاری است و برخی از شاخص های شناسایی محیط های سرزنده شامل میزان تراكم افراد پیاده در محل، تعداد، تنوع و ماهیت قرارگاه های رفتاری موجود، وجود فعالیت های موسمی، آهنگ و سرعت شهری، تنوع استفاده كننده (زن و مرد، پیر و جوان و...) تنوع فرم و رنگ در منظر شهری و نظایر اینها است.
به اعتقاد وی تعریف جامع از سرزندگی مستلزم در نظر گرفتن روابط این كیفیت و دیگر كیفیت های محیط شهری است. برای سنجش سرزندگی شهری روش ها و شاخص های اندازه گیری متعددی پیشنهاد شده است. گلكار با اشاره به روشی برای سنجش سرزندگی شهری آن را اینگونه ارزیابی كرد: برای هر شهری به هر یك از شاخص های امنیت، بهداشت، فرهنگ و محیط، آموزشی و زیرساخت ها مقادیری میان یك و پنج داده می شود و در نهایت با تركیب شاخص های مزبور یك شاخص كلی صعوبت زندگی شهری استخراج می شود كه دامنه تغییرات در نهایت آن میان صفر درصد و ۱۰۰ درصد است.
مدیر گروه شهرسازی و معماری دانشگاه شهید بهشتی با توجه به این كه تأمین سرزندگی شهری می بایست به عنوان یكی از دغدغه های اساسی از بالاترین سطوح تصمیم گیری و برنامه ریزی شهری آغاز شود گفت: مسأله یكپارچگی نظام مدیریت شهری و هماهنگی عملیاتی اجزاء آن همانند حوزه معاونت شهرسازی، حوزه معاونت حمل و نقل و ترافیك، سازمان زیباسازی سازمان پارك ها و نظایر اینها یك ضرورت است. سرزندگی باید به عنوان دغدغه اصلی و هدف نخست تمامی برنامه ریزان و مدیران شهری بدل شود. وی افزود: از این رو ایجاد تحول اساسی در نظام برنامه ریزی و حركت به سوی یك نظام برنامه ریزی طراحی- محور كه در ذات خود كیفیت گراست را باید پیش شرط لازم تأمین سرزندگی پایدار شهری دانست و از سویی دیگر باید توجه كرد كه در آفرینش كیفیت سرزندگی در شهر، نقش مشاركت شهروندان نقشی جوهری است.
گلكار با اشاره به این كه هیچ رشته و حرفه ای به تنهایی توانایی و یا ادعای دانش و مهارت كافی برای آفرینش چنین پدیده ای را ندارد افزود: هر یك از سازمان های مربوط در توسعه شهری باید سهم خود را در این فرآیند مشاركتی و میان رشته ای ادا نمایند. در این میان دانش طراحی شهری به واسطه خصلت كیفیت گرا، میان رشته ای و اساساً بنا به فلسفه وجودی اش می تواند چارچوب لازم را برای همكاری و هماهنگی متخصصین حوزه های علمی و هنری مختلف فراهم آورده و در آفرینش محیط های شهری سرزنده كمك كند.
عباس ثابتی راد
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید