شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

روزهای آخر


روزهای آخر
حاضرجواب تر از آن است كه در چالش گرفتار شود و تیزتر از آن كه با پاسخ طولانی، زمینه های پرسش های بعدی را بدهد. حمیدرضا آصفی، سخنگویی وزارت خارجه را برای هشت سال تجربه كرد و حالا فرصت دارد كه به گذشته نگاه كند و سخنگویی خود را مورد نقد قرار دهد. به شدت عاشق فوتبال است و دست آخر كه می پرسم چه مسئله دیگری هست كه می خواهید مطرح شود، به سرعت گفت، از فوتبال نپرسیدید. بدون پرسش از فوتبال هم صحبت های خود را كرد و دست آخر تاكید كه حتما آن بخش فوتبال در مصاحبه باشد.
● حضور سخنگو در یك وزارتخانه یا دولت چه معنایی با خود دارد؟
- دو معنا دارد. یكی اینكه آن دستگاه پاسخگو است، دوم آنكه به مردم احترام می گذارد و مطالب را برای مردم می گوید و نظرات آنها را می شنود و از آن استفاده می كند.
● اگر این دو عنصر كه ذات مثبت دارند را بخواهیم در تمام حوزه ها تعمیم دهیم، آیا نظر درستی است كه انتظار داشته باشیم همه وزارتخانه ها یا دستگاه ها سخنگو داشته باشند؟
- از ابتدا این بحث در سال های گذشته و حدود ۱۰ سال پیش مطرح شد. به نظرم ضرورت ندارد همه دستگاه ها سخنگو داشته باشند و در دنیا هم مرسوم نیست. چند دستگاه خصوصیاتی دارند كه واجد پست سخنگو است. در ایران هم چند دستگاه سخنگو ایجاد كردند، اما ثبات پیدا نكرد، چرا كه هر روز در معرض پرسش نبودند و ضرورتی هم نبود كه هر روز مسائلی را برای مردم توضیح دهند. كشورهایی كه در دنیا این اقدام پسندیده را تمرین كردند، برای دستگاه های معدود سخنگو در نظر گرفتند كه در جمهوری اسلامی نیز چنین است.
● آیا حضور فقط چند سخنگوی معدود در دولت وظیفه سخنگو را سنگین تر هم می كند؟
-بله، به ویژه سخنگوی دولت وزارت خارجه هم وظیفه سنگین تری پیدا می كنند، البته در ایران قوه قضائیه سخنگو داردكه كمك می كند به وزات خارجه و دولت كه
پاسخگوی آن حوزه نباشند. شورای نگهبان هم سخنگو دارد كه كمك می كند.
● پیش از سخنگوشدن آیا تصوری از این داشتید كه روزی سخنگوی وزارت خارجه می شوید؟
- خیر.
●پس از اینكه متوجه شدید چطور؟ نخستین تصوری كه در ذهنتان شكل گرفت، چه بود؟
- در واقع دكتر خرازی به من پیشنهاد دادند و من پذیرفتم. هم كار با رسانه ها را دوست دارم و هم خودم رسانه ای هستم، چرا كه نخستین كار من در خبرگزاری بود و همراه با دكتر خرازی و هم اینكه كار جذابی است. این امكان هم وجود دارد كه با مردم در ارتباط تنگاتنگ بوده و هیچ لذتی هم بالاتر از ارتباط نزدیك با ملت ایران نیست.
● سخنگو با رسانه ها در تعامل است یا مشغول كنترل آنها؟
- به نظرم حتماً كنترل نمی كند و بیشتر در كنش و واكنش و در تعامل و همكاری است.
● مثالی می توانید بزنید كه سخنگو كجا باید خط و حدود رسانه ای را جمع كند و یا كجا ها بیاید و سوءتفاهم ها را رفع كند؟
- خوشبختانه رسانه های ما به بلوغ رسیده و رشد خوبی كرده اند. تجربه هشت ساله من با رسانه ها هم مؤید این است كه قریب به اتفاق دوستان رسانه ای دلسوخته هستند و به كار خود عشق می ورزند و ایران و اسلام را دوست دارند. در این فضا دلیلی برای كنترل رسانه ها وجود ندارد، اما برخی چارچوب ها هست كه ممكن است ندانند. وظیفه سخنگوها این است كه چارچوب ها را تبیین كنند. منافع ملی و كارهایی را كه می شود... .
● چارچوب و خط قرمز یكی است؟
- من به دنبال خط قرمز نیستم. خط قرمزها را شورای عالی امنیت ملی تبیین می كند و نه وزارت خارجه. چارچوب یعنی اینكه برای مثال موضوع فعالیت های هسته ای ایران جدی است. خبرنگاران باید بدانند چطور عمل كنند و باید تحلیل و اطلاعات داشته باشند. وظیفه سخنگو این است كه تحلیل و اطلاعات را به آنها بدهد و آنها قطعاً مسیر را درست انتخاب خواهند كرد. ما به خبرنگار نمی گوییم چه بنویس و چه ننویس. ما می گوییم این موضوع چه جنس و ماهیتی دارد و پرسش های اساسی آن این است و جمهوری اسلامی این خط را دنبال می كند. آنها خود می دانند چه باید بكنند.
● زمانی كه كار سخنگویی را شروع كردید، الگویی هم در ذهن داشتید و یا اینكه به تدریج شخصیت سخنگو شكل گرفت؟
- الگو نداشتم.
● چطور خود را به این وضعیت رساندید كه هم چارچوب تعیین كنید، هم تحلیل بدهید و هم در متن خبر باشید و مانیتور كنید؟
- اول لطف خدا بود، دوم و آخر هم لطف خدا. گذشته از این شاید دلیلش این بود كه من عاشق سخنگویی بودم و عاشق ارتباط با مردم و توانستم در حد قابل قبول این كار را ادامه دهم.
● در این مدت كه مشغول این كار بودید، چند بار این اتفاق افتاد كه به خود بگویید ای كاش سخنگو نبودم ؟
- نمی گفتم ای كاش سخنگو نبودم، چون آن را خدمت ارزنده می دانم، اما هر روز و هر ساعت استرس دارد.
● بالاترین نقطه استرس چطور، كه در یك لحظه فكر كنید ای كاش سخنگو نبودم و یا این موضع را قرار نبود بگیرم؟
- بارها اتفاق افتاده كه آرزو كنم بروم یك گوشه زیر یك درخت بخوابم، ولی این كار سخنگویی را نكنم.
● چند بار در مدت هشت سال این اتفاق افتاد؟
- شاید حدود هفت یا هشت بار.
● به لحاظ زمانی آخرین بار آن كی بود؟
- حدود سه یا چهار ماه پیش.
● آن خصلت و خصوصیت كار سخنگویی كه فكر می كنید با كنار رفتن از كارسخنگویی هم با شما همراه باشد، چیست؟
- ارتباط با مردم.
● یك سری رفتارها به طور خودكار در حوزه كار به شخص منتقل می شود. شده سخنگو نباشید، ولی خبری به گوشتان برسد و بگویید باید واكنش نشان دهم و سپس به خود بگویید، من دیگر سخنگو نیستم و ضرورتی ندارد؟
- وقتی چیزی در آدم نهادینه شود خوب این رفتارها را دارد.
● چند تا از این رفتارها در شما به عنوان سخنگو نهادینه شده است؟
- پیگیری اخبار كه البته قبلاً هم بود، اما الان بیشتر است. دیگری دقت در گفتار است. این كمك كرد بیش از پیش روی آنچه كه می خواهم بگویم، فكر كنم.
● خودتان را اگر در جایگاه سخنگو مورد نقد قرار دهید، نقاط ضعف و قوت خود در این هشت سال را چه می بینید؟
- بعضی وقت ها كم حوصلگی.
● نقاط قوت چطور؟
- دوستانم می گویند، حافظه و حاضر جوابی.
● در این سال ها برایتان پیش آمده پس از تكذیب اخبار به خود بگویید چرا این همه خبر را من تكذیب می كنم؟
- همه خبرها را كه تكذیب نمی كردیم، ما تهمت ها را تكذیب می كردیم. اما چاره ای هم نبود. ترجیح می دادم اخباری نباشد كه من تكذیب كنم، ولی خب، به اقتضای كار آدم باید برخی مواقع اخبار را تكذیب كند.
● سخت ترین خبری كه تكذیب كردید چه خبری بود؟
- از چه نظر سخت؟
● یعنی حواشی آن خبر آنقدر جا افتاده و قبول شده باشد كه تكذیب آن كار سختی بود، اما مجبور بودید آن را تكذیب كنید؟
- بعضی مسائل حقوق بشری كه از خارج از كشور تحمیل می شد چون آنها ابتدا خبر را جا می انداختند و پس از آن باید تكذیب می شد.
● بهترین خبری كه در این هشت سال داده اید، چه بوده؟
- خبر پیروزی ایران در زمینه حقوق بشر و خارج شدن ایران پس از۲۰ سال از حوزه كار كمیسیون حقوق بشر.
●آیا شده برخی رفتارهای سخنگویی در رفتارهای شخصی شما هم تاثیر بگذارد؟
- بله. یك مقدار در چارچوب رفته ام. هنگام حضوردر كوچه و خیابان مجبورم كمی متفاوت از آصفی واقعی عمل كنم.
● در محیط شخصی و خانوادگی و با دوستان چطور؟
- برخی مواقع و در كوچه و بازار آدم بایددر قالب عمل كند كه چیز خوشایندی نیست و البته من سعی كرده ام این طور نباشم، اما بعضی مواقع هم بوده.
● تیم خبری كه با سخنگو كار می كند چقدر در كار او تاثیر دارند؟
- خیلی زیاد.
● تیم خبری كه با شما كار می كردند را چطور ارزیابی می كنید؟
- خیلی خوب بوده است. سركار خانم افخم، مدیركل اخبار و اطلاعات ما هستند و خیلی از توفیق های من مدیون ایشان است. البته خیلی از توفیقات من مدیون دكتر خرازی است، چرا كه ایشان خیلی به من اعتماد داشتند و اعتماد داشتن به یك فرد، اعتماد به نفس را بالا می برد كه خیلی كمك كننده است و دیگر دلیل توفیق همكاری بخش های مختلف وزارت خارجه بود و در اینجا از همه مجموعه وزارت خارجه تشكر می كنم، هم بخش های درون وزارت خارجه و هم سفارتخانه های خارج از كشور.
● یك سخنگو چقدر باید از داخل وزارت حمایت شود؟
- خیلی زیاد.
● اگر نشود؟
- اگر خوب پشتیبانی نشود، گاف می دهد.▪ با دو دولت مختلف كار كردید و سخنگو بودید. هر چند اصول وزارت خارجه ثابت است، اما روش ها متفاوت است. ارزیابی شما از این دو دوره و روش های آن چیست؟
- ادبیات متفاوت است، روش كار هم متفاوت است در حالی كه اهداف یكی است. سیاست های كلان اجماعی هست كه با تایید رهبری باید عملی شود. رویكردها یا روش ها و ادبیات متفاوت است. یك سخنگو باید بتواند خود را با ادبیات دولت هماهنگ كند و اهداف كلان نظام را در نظر بگیرد. البته باید طوری هم صحبت كند كه ادبیات دیپلماتیك را مدنظر قرار داده باشد.
▪ چقدر مجبور شدید در تغییر دولت خود را منعطف كنید؟
- فرق نمی كند. در هر دولت من ادبیاتی را به كار گرفته ام كه تنظیم شده بوده است.
▪اگر بخواهید چند صفت خاص سخنگو را ذكر كنید به چه نكاتی اشاره می كنید؟
- اول، اطلاعات وسیع. دوم باید دیر عصبانی شود و آستانه تحمل بالایی داشته باشد. سوم، تعامل با رسانه ها باید در حد فوق العاده باشد. چهارم حاضر جواب باشد.
▪ رسانه هایی كه با آنها در تعامل بودید به لحاظ شخصی چقدر برای شما مهم بودند؟
- خیلی زیاد.
▪ برایتان ترجیح هم وجود داشت كه با برخی صحبت نكنید؟
- بسته به موضوعات مختلف بله. برخی مواقع به خاطر یك موضوع خاص می توان با یك روزنامه صحبت كرد و برای موضوعات دیگر با روزنامه ای دیگر.
▪خط كشی خاصی برای خودتان داشتید؟
- برای خودم بله، خط كشی داشتم اما با همه روزنامه ها بسته به موضوع كار می كردم.
▪خبرنگار تلویزیونی را ترجیح می دادید یا خبرنگار روزنامه را؟
- چنین ترجیحی نداشتم.
▪ شده خبرنگارهایی كه با شما تماس می گیرند را دنبال نخود سیاه بفرستید؟
- نه. دنبال نخود سیاه نفرستادم. برخی مواقع فقط جواب نداده ام كه دلایل خاصی داشته؛ آن هم حضور در جلسه یا كار. زمان هایی هم كه بنابه كار نتوانسته ام صحبت كنم، پس از آن برایشان توضیح داده ام. یا این كه اصلاً نباید صحبت می كرده ام كه به خودشان مستقیم گفته ام در این زمینه خود را معطل من یا كس دیگری نكنید چون به مصلحت نیست. اینها را صریح گفته ام.
▪ چند بار برایتان پیش آمده كه از آستانه تحمل بگذرید و از دست رسانه ها عصبانی شوید؟
- حدود ۳۰- ۲۰ بار اتفاق افتاده.
▪ چه واكنشی نشان دادید؟
- عصبی پاسخ دادم، معدود بوده ولی اتفاق افتاده است.
▪ شده كه عصبانی شوید ولی بعد بفهمید تقصیر آن رسانه نبوده؟
- به دنبال مقصر نمی گردم، حتی اگر رسانه مقصر بوده، بعد خود را نكوهش كرده ام كه چرا آستانه تحمل خود را بالا نبرده ام.
▪ با سؤال بد پرسیدن از سوی خبرنگاران چه طور كنار آمده اید؟
- خیلی عصبی شده ام، ولی سعی كرده ام با آن كنار بیایم.
▪ سعی نكردید به آن خبرنگار یا رسانه انتقاد خود را منتقل كنید؟
- چرا. خصوصی با بعضی ها صحبت كرده ام.
▪ اگر تأثیر نگذاشت؟
- دیگر می شود روال عادی.
▪ شده تصمیم بگیرید برای موضوعی خاص موضع بگیرید اما نظام نظر دیگری داشته ؟
- بله بوده.
▪ چه طور كنار آمدید؟
- به هرحال باید به جمع بندی اجماعی احترام گذاشت.
▪ شده از سوابق خود به عنوان پشتوانه استفاده كرده و بخواهید استدلال خود را بر این اساس مطرح كنید؟
- بله. بیشتر نظرات در سطح وزارت خارجه نظر بخش ما بوده كه اعمال شده است.
▪ چقدر خود را در این مباحثات موفق می دانید؟
- به نظرم موفق بوده.
▪ رابطه شما با دو وزیری كه با آنها كار كرده اید چه طور است؟ آقای خرازی و متكی؟
- با هر دو خوب است. با آقای متكی رابطه محترمانه و دوستانه ای است و با آقای خرازی نیز همین طور. اما من مدت طولانی تری با دكتر خرازی كار كرده ام و آشنایی من با ایشان به ۴۰ سال پیشتر برمی گردد و خیلی عمیق است.
▪چند مصداق از تفاوت كار با این دو وزیر در حوزه خود بشمارید؟
- اجازه بدهید تفاوت ها را نشمرم.
▪ تشابه ها چه طور؟
- هر دو به خبر اهمیت می دهند...
▪ البته تفاوت هم چیز بدی نیست. شاید در نوع كار فرق كند...
- به هرحال هر دو به خبر و اطلاع رسانی اهمیت می دهند و هر دو پركار هستند.
▪آسیب های كار در سخنگوهایی كه جلسه آنها مرتب برگزار نمی شود، چیست؟
- احتمال دارد مردم اخبار را از جای دیگر بگیرند كه ممكن است برای منافع ملی نظام مشكل ساز شود. ضمن این كه تمرین و فعالیت كار سخنگویی هم از كیفیت دور می شود.
▪ برایتان مهم بود كه چه كسی جای شما را می گیرد؟
- بله. دوست داشتم كسی جای من بیاید كه این چراغ روشن شده ادامه پیدا كند.
▪ اگر بخواهید چند نكته مهم را به او منتقل كنید، چه می گویید؟
- همان مطالبی كه ابتدا برشمردم. خوشبختانه سخنگوی بعدی از مدیران خوب وزارت خارجه است كه انشاءالله همین راه را ادامه خواهد داد و موفق خواهد شد.
▪ چه چیزی بوده كه آزارتان می داده و به سخنگوی جدید می گویید كه از آن دوری كند؟
- یك مسأله مهم در امر سخنگویی این است كه از گرایشات حزبی و گروهی باید فاصله گرفت و منافع نظام را مد نظر داشت و باید از درگیری های حزبی و گروهی اجتناب كرد. دوم این كه از اظهار نظر قطعی و صریح درباره موضوعاتی كه اصل و صحت آن مشخص نیست باید اجتناب كرد.
▪ فرق سخنگوی وزارت خارجه با سخنگوی دولت در چیست؟
- وزارت خارجه روی سیاست خارجی متمركز است ولی دولت حوزه های بیشتری را پوشش می دهد.
▪ به عنوان رسمی، موضع شما موضع نظام تلقی می شود، اما هستند دیگر اشخاصی كه آنها هم مقام رسمی هستند اما سخنگو نیستند و با یك اظهار نظر فضا را به هم می زنند. با این مسایل چه طور كنار آمدید؟
- سخت بوده چون برای كشور این گونه مسایل هزینه زاست و البته الان بسیار كم شده و با تاكید های صورت گرفته در سطح مسئولان عالی رتبه نظام بسیار كم شده اما آن زمان هم كه بوده دوستان به خودشان گفته ایم و پذیرفته اند.
▪چه عواملی در این قضایا دخالت دارد؟ آیا عواملی مانند جدید بودن دولت- حالا هر دولتی باشد- را می توان دخیل دانست؟
- این موضوع در همه دولت ها ممكن است رخ دهد. البته دو عامل دارد: تحلیل و اطلاعات كم و دوم شتاب در پاسخ گویی.
▪روند كار دولت جمهوری اسلامی با رسانه ها در ۱۰ ساله اخیر را چه طور می بینید؟
- به نظرم روز به روز بهتر شده و امیدوارم پیشرفت كند.
▪ تحلیل خودتان چیست؟ دولت چقدر از ظرفیت رسانه استفاده كرده است؟
- ربطی به دولت ندارد و نظام ما هنوز متأسفانه به تأثیر رسانه ها و افكار عمومی پی نبرده است. سرمایه گذاری ما در آن كم است، ولی خارجی ها به ویژه غربی ها بسیار سرمایه گذاری سنگینی می كنند و نظام هنوز از ظرفیت باید و شاید رسانه ها استفاده نكرده است.
▪ در حال حاضر چند درصد استفاده می كند؟
- حدود ۵۰ درصد.
▪ توصیه شما برای بهتر شدن آن چیست؟
- نظام مطالعه كند كه كشورهای دیگر چه طور از رسانه ها استفاده می كنند. سعی كنیم رسانه ها ارتقای كیفی پیدا كنند كه بتوانند تأثیرگذار باشند. سوم، سعی كنیم رسانه هایی با زبان های مختلف دنیا به وجود آوریم و چهارم با رسانه ها در تعامل روزمره باشیم. باید بتوانیم رسانه های حرفه ای به وجود آوریم.
▪ بوده وقت هایی كه پشت تریبون باشید و آرزو كنید ای كاش آن طرف بودم و این سؤال را می پرسیدم؟
- نه. پشت تریبون نه.
▪ صحبت دیگر؟
- سعی كردم ارتباط خوبی با مردم داشته باشم و اگر كمبودی بوده، امیدوارم ببخشند. بهترین مردم دنیا را داریم و لذت بخش ترین ساعات من تماس با آنها بوده است.
▪ سوالی بوده كه بخواهید از شما بپرسند و نپرسیده اند؟
- چرا، بوده.
▪ در این گفت وگو چه طور؟
- علاقه داشتم در باره فوتبال از من بپرسید كه نپرسیدید.
▪حوزه تخصصی من نیست اما خودتان اگر می خواهید، بفرمایید.
- چون در هیأت رئیسه فوتبال هستم، صحبت هایی درباره فدراسیون قبلی مطرح می شود كه باید بگویم آقای دادكان و دوستان خیلی زحمت كشیدند. اعتقاد دارم موضوع را باید مسالمت آمیز حل كرد.
آقای دكتر دادكان را موجودی پاك می دانم كه بسیار برای فوتبال زحمت كشیدند. آقای علی آبادی انصافاً تلاش كرد با درایت موضوع را دنبال كند و تلاش كرد از اظهارنظرهای پخته استفاده كنند و خدای نكرده شرایط را خراب نكنند. اما برخی دوستان كه به فدراسیون آمدند و برخی رسانه ها بی جهت و یا غیرمنصفانه علیه آقای دادكان و فدراسیون قبلی حركت كردند كه درست نبود. با گفتن ضعف ها باید خدمات را هم گفت. به نظرم فضای كدورت آمیز فعلی را باید با كمك بزرگ ترها حل و فصل كرد.
كامبیز توانا
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید