جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

آینده جهان در قرآن


آینده جهان در قرآن
آیندهٔ عالم و فرجام امت اسلامی، به شیوه‌ای در قرآن بیان شده است كه پیامبر اكرم(ص) و وارثان علم آن حضرت، یعنی ائمه(ع)، آن‌را به طور كامل می‌دانند و به تمام مراحل و تطورات آن نیز دانا هستند، اما راهی كه ما برای شناخت آن داریم، به مقداری است كه از آیات و روایات شریفی، كه در این باره به ما رسیده، می‌فهمیم.
و تعداد آیاتی كه از آیندهٔ امت و عالم صحبت می‌كند به ده‌ها آیه می‌رسد؛ از قبیل:
وعد الله الذّین آمنوا و عملوا الصّالحات لیستخلفنّهم فی الأرض... .۷
خدا به كسانی از شما كه ایمان آورده و كارهای شایسته كرده‌اند، وعده داد كه در روی زمین جانشین دیگرانشان كند.
و این آیه:
سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی أنفسهم حتّی یتبیّن لهم أنّه الحقّ ... .۸
زودا كه آیات قدرت خود را در آفاق و در وجود خودشان به آنها نشان خواهیم داد تا برایشان آشكار شود كه او حق است.
و آیهٔ:
و من أظلم ممّن منع مساجد الله... لهم فی الدّنیا خزیٌ... .۹
كیست ستمكارتر از آن كه نگذاشت كه نام خدا در مسجدهای خدا برده شود... نصیبشان در دنیا خواری است... .
و آیات دیگری كه مجموعاً به ده‌ها آیه می‌رسد. و روایات و احادیث در این باره به صدها روایت می‌رسد كه در مصادر حدیثی شیعه و سنی آمده است. و برخی از آنها در ابواب مستقلی جمع‌آوری شده‌اند. مانند ابواب «ملاحم و فتن» و... كه در این روایات پیرامون حوادث بزرگ و كوچكی كه بعد از نبی‌اكرم(ص) تا آخرالزمان برای امت اسلامی رخ می‌دهد، بحث شده است.
و شاید بیشترین و صحیح‌ترین روایات نزد شیعه و سنی، روایاتی باشد كه از مرحلهٔ ظهور اسلام و داخل شدن اقوام مختلف در اسلام و تشكیل حكومت الهی به دست مهدی منتظر(ع) از فرزندان نبی اكرم(ص) صحبت می‌كند و هنگامی كه روایت و آیه دربارهٔ یك موضوع، اتفاق پیدا می‌‌كنند، آن قضیه دارای ارزش علمی بالایی می‌شود.همان‌طور كه در روایات وارده در تفسیر آیات مربوط به ظهور اسلام یا ظهور امام مهدی(ع) چنین است.
●نگاهی اجمالی به آیات تفسیر شده به ظهور حضرت مهدی(ع)
علامه بحرانی در كتاب المحجّهٔ حدود یكصد روایت وارده دربارهٔ تفسیر آیات به امام مهدی(ع) را گرد آورده است. بعد از بررسی بیش از چهارصد مصدر كتب تفسیری و حدیث، بیش از پانصد روایت كه ده‌ها آیه را به امام مهدی(عج) تفسیر می‌كند، یافتم؛ كه بیشتر آن روایات از طرق شیعه از امامان اهل بیت(ع) و اندكی نیز از طریق اهل سنت روایت شده است.
موضوعات این روایات بسیار متنوع می‌باشند. من جمله، صحبت از پاره‌ای وقایع قبل از ظهور ایشان؛ جمع شدن یاران آن حضرت(ع) در مكه، آغاز قیام حضرت مهدی(ع) از مسجدالحرام، حركت ایشان به سوی قدس، متوجه شدن ایشان به عالم، و جنگ‌ها و پیروزی‌های حضرت حجت(ع) و رفاه و گشایش در عصر ایشان، و عدالت و رحمت و دوست داشتن ایشان توسط مردم، و ده‌ها موضوع كلی و تفصیلی از این مرحله از ظهور اسلام بر سایر ادیان، و آنچه به دنبال این مرحله به وقوع می‌پیوندد از نزول حضرت مسیح(ع) و تصدیق حضرت مهدی(ع) و حمایت و یاری حضرت مهدی(ع) توسط ایشان، و از آنچه بعداز امام مهدی(ع) رخ می‌دهد؛ از رجعت پیامبر اكرم(ص) و ائمه (ع) به دنیا و حكومت نمودن به مدت طولانی، پس از آغاز شدن علایم قیامت، و خروج جنبده‌ای از زمین (دابهٔ الأرض) و یأجوج و مأجوج و... .
●نمونه‌هایی از مصادر شیعه و سنی
۱. طبری در تفسیر خود۱۰ می‌گوید: سُدّی دربارهٔ این سخن خداوند تعالی:
و من أظلم ممّن منع مساجد الله أن یذكر فیها اسمه و سعی فی خرابها.
می‌گوید: «رومیان بخت‌النصر را در تخریب بیت المقدس یاری كردند» و دربارهٔ این قول خداوند:
أولئك ماكان لهم أن یدخلوها إلاّ خائفین.۱۲
آنان حق ندارند جز ترسان و لرزان در آن [مسجد] درآیند؛
گفته است: در زمین، هیچ رومی وجود ندارد مگر اینكه اگر بخواهد وارد آن شود، می‌ترسد كه گردنش زده شود، و به پرداخت جزیه ترسانده شده، آنرا می‌پردازد. و دربارهٔ این آیهٔ قرآن:
لهم فی الدّنیا خزیٌ.۱۳
در دنیا، ایشان را خواری است.
می‌گوید: اما خواری و ذلت رومیان در دنیا، هنگامی است كه امام مهدی(ع) قیام نموده و «قسطنطنیه» را فتح نماید و آنها را به قتل رساند؛ این ذلت آنها در دنیاست.
همین روایت را شیخ طوسی از سدی در تفسیر التبیان۱۴ روایت كرده، و به آخر آن این جمله را اضافه نموده است: «و برای آنان، خواری در دنیا به این است كه كشته شوند، اگر حربی باشند.»
مشابه این بیان را «سیوطی» در تفسیر درّ المنثور۱۵، نقل كرده است. همچنین در كتاب العرف الوردی فی أخبار المهدیّ الحاوی۱۶ و در كتاب البرهان۱۷ و صاحب جریدهٔ العجائب۱۸، نیز این روایت نقل شده است.
آنچه را كه دربارهٔ قیمت و ارزش علمی روایت نقل شده از سدی گفتیم، در حالی‌كه فقراتی را كه سدّی بر زمان خودش تطبیق نموده است، رد نمودیم به این دلیل است كه روایت، این نكته را آشكار می‌كند كه در ذهن تابعینی مثل سدی این بوده است كه پیروزی كامل مسلمین بر روم و فتح پایتخت آنان‌، كه در این روایت قسطنطنیه نامیده شده، به دست مهدی موعود(ع) انجام شده و عزت مسلمین در مقابل آنها به دست ایشان تحقق خواهد یافت.
۲. در كمال‌الدین۱۹ از امام صادق(ع) روایت شده است كه دربارهٔ آیهٔ:
هو الّذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدّین كلّه و لوكره المشركون.۲۰
او كسی است كه پیامبر خود را برای هدایت مردم با دینی درست و برحق، فرستاد، تا او را بر همهٔ دین‌ها پیروز گرداند، هرچند مشركان را خوش نیاید.
چنین فرمودند:
به خدا قسم، تأویل این آیه رخ نداده و رخ نخواهد داد تا قائم(ع) خروج نماید. پس آنگاه كه خروج نماید، هیچ كافری به خدای عظیم و هیچ مشركی به امام وجود نخواهد داشت مگر اینكه خروج آن حضرت(ع) را ناخوش دارد. حتی اگر در میان صخره‌ای مشرك یا كافری پنهان شده باشد، آن صخره ندا می‌دهد: ای مؤمن، در میان من كافری پنهان شده، مرا بشكن و او را بكش.
و بخشی از این روایت را «فرات»۲۱ و «عیاشی»۲۲ در تفاسیر خود، نقل كرده‌اند و همچنین در العدد القویّه۲۳ و در تأویل الآیات۲۴ و برخی از مصادر دیگر شیعه نیز ذكر شده است.
در مجمع البیان۲۵ از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده كه پس از تلاوت این آیه فرمودند:
آیا دین اسلام بر سایر ادیان غالب شده است؟
همراهان حضرت(ع) پاسخ دادند: بلی.
ایشان فرمودند: هرگز، قسم به كسی كه جانم در دست اوست، این اتفاق نمی‌افتد تا اینكه هیچ شهر و روستایی نباشد مگر اینكه در آن، هر صبح و شام، شهادت بر وحدانیت خدا و رسالت پیامبر اسلام(ص) داده شود.
همین روایت در تأویل الآیات۲۶ و تفسیر صافی۲۷ و دیگر مصادر شیعه نیز بیان شده است.
مصادر اهل سنت، تفسیر این آیه را به نزول عیسی(ع) روایت كرده‌اند. همان‌طور كه در جامع طبری۲۸ و سنن بیهقی۲۹ و الدّرالمنثور۳۰ ذكر شده است. شافعی، صاحب البیان۳۱ از سعید بن‌جبیر در تفسیر این قسمت از آیه:
لیظهره علی الدّین كلّه و لوكره المشركون.
چنین نقل كرده است كه: «او، مهدی از عترت فاطمه(س) است.» و سپس می‌افزاید:
بین این قول، و قول كسانی كه می‌گویند: منظور، عیسی(ع) است؛ منافاتی وجود ندارد، زیرا همان‌طور كه گفته شد، عیسی(ع) یاری دهندهٔ امام مهدی(ع) است.
همچنین فخر رازی در تفسیر خود۳۲ از ابوهریره نقل می‌كند كه گفت:
این وعده‌ای از جانب خداوند تعالی است كه اسلام را بالاتر و برتر از جمیع ادیان قرار دهد. او سپس گفت ... و تمامیت یافتن این امر در زمان خروج عیسی(ع) است.
سدّی می‌گوید:
این امر هنگام قیام مهدی(ع) است. كه هیچ كس باقی نمی‌ماند مگر اینكه اسلام آورده یا مجبور به پرداخت خراج می‌گردد.
و احادیث متواتری در نزد شیعه و سنی وجود دارد كه نزول عیسی(ع) در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) خواهد بود و ایشان پشت سر امام مهدی(ع) نماز خواهد خواند.۳. همچنین مصادر فریقین در تفسیر آیهٔ:
ولو تری إذ فزعوا فلا فوت و أخذوا من مكانٍ قریبٍ.۳۳
اگر ببینی، آنگاه كه سخت بترسند و رهاییشان نباشد و از مكانی نزدیك گرفتارشان سازند.
اتفاق نظر دارند كه منظور آیه، «جیش خسف» است. یعنی در ابتدای ظهور، لشكری وارد مدینهٔ منوره شده، آنگاه جهت جنگ با امام مهدی(ع)، قصد مكهٔ مكرمه می‌كنند كه خداوند متعال آنها را قبل از رسیدن به مكه، در زمین فرو می‌برد. این مطلب در تفسیر طبری۳۴، و ثعلبی۳۵ و كتاب البداء و التاریخ۳۶ و عقد الدّرر۳۷ و تفسیر الدّر المنثور۳۸ نقل گردیده است.
بسیاری از مصادر شیعی نیز نظیر این تفسیر را از این آیه روایت كرده‌اند كه مجال بر شمردن آنها نیست. البته قطع نظر از این آیه، روایات متواتری از پیامبر اكرم(ص) ناظر به فرو رفتن لشكر در زمین (خسف جیش) در منابع شیعه و سنی از جمله در صحّاح سته آمده است.
۴. مصادر شیعه و سنی در تفسیر آیهٔ متعلق به نزول حضرت عیسی(ع) اتفاق نظر دارند:
و إن من أهل الكتاب إلّا لیؤمننّ به قبل موته و یوم القیامهٔ یكون علیهم شهیداً.۳۹
و هیچ یك از اهل كتاب نیست مگر آنكه پیش از مرگش به او ایمان آورد و عیسی در روز قیامت به ایمانشان گواهی خواهد داد.
این مطلب در تفسیر طبری۴۰ آمده است، و شیخ طوسی نیز تبیان۴۱ می‌فرماید:
... گویی آیه می‌خواهد بگوید: احدی از یهود باقی نمی‌ماند، مگر اینكه قبل از موت حضرت عیسی(ع) به ایشان ایمان می‌آورد. به این صورت كه با خروج امام مهدی(ع) خداوند حضرت عیسی(ع) را برای قتل دجال به سوی زمین می‌فرستد و همهٔ مردم جهان، ملت واحد می‌شوند كه همان ملت اسلام حنیف و دین ابراهیم(ع) می‌باشد.
و ابن عباس و ابومالك و حسن بصری و قتاده و ابن زید و... همین نظر را دارند و طبری نیز این قول را اختیار كرده است. و این آیه، مخصوص یهودیانی است كه در آن زمان زندگی می‌كنند. و از شیعیان، علی بن ابراهیم این قول را در تفسیرش ذكر كرده است.
●نمونه‌هایی از مصادر شیعی:
۱. شیخ صدوق، در كمال الدین۴۲، از امام باقر(ع) نقل می‌كند كه فرمودند:
قائم ما (اهل بیت) با ترس و رعب (كه در دل دشمنانش ایجاد می‌شود) یاری می‌شود، با نصرت و پیروزی تأیید می‌شود، زمین رام وی می‌شود، گنج‌ها برایش آشكار می‌گردد، حكومتش شرق و غرب عالم را فرا خواهد گرفت، خداوند عزوجل به‌وسیلهٔ او دینش را بر سایر ادیان غالب خواهد نمود، هرچند كافران اكراه داشته باشند، هیچ خرابی باقی نمی‌ماند مگر اینكه آباد می‌شود، و روح الله، عیسی بن مریم(ع) ، نزول كرده و پشت سر حضرت مهدی(ع) نماز خواهد گذارد. پس آنگاه كه حضرت بقیهٔ الله(عج) ظهور نماید به كعبه تكیه نموده و سیصد و سیزده مرد اطرافش اجتماع می‌نمایند. و اولین چیزی كه می‌گوید این آیهٔ شریفه است:
بقیهٔالله خیرٌ لكم إن كنتم مؤمنین.۴۳
اگر ایمان آورده‌اید، آنچه خدا باقی می‌گذارد برایتان بهتر است.
آنگاه می‌فرمایند:
من بقیهٔالله در زمین هستم و خلیفه و حجت خدا بر شما می‌باشم، هیچ مسلمانی بر ایشان سلام نمی‌كند مگر با این جمله:
السّلام علیك یا بقیّهٔالله فی أرضه.
۲. نعمانی در كتاب غیبت۴۴ خود، از ابوبصیر نقل كرده است كه گفت:
از امام باقر(ع) دربارهٔ این آیهٔ شریفه پرسیدم كه:
سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی أنفسهم حتّی یتبینّ لهم أنّه الحقّ.۴۵
امام باقر(ع) پاسخ فرمودند:
در درونشان، مسخ را و در بیرونشان، حركت و خروش آفاق، علیه آنان را نشانشان می‌دهد. پس قدرت خدا را در انفس خویش و در آفاق می‌بینند و ضعفشان برایشان آشكار می‌شود. و معنای این سخن خداوند تعالی (حتّی یتبیّن لهم أنّه الحقّ) خروج قائم(ع) و چه بسا معنای مسخ مذكور برای سركشان، مسخ در شخصیت و روحیاتشان باشد كه با آن ضعفشان آشكار می‌شود.
۳. در غیبت نعمانی۴۶ از حضرت امیرالمؤمنین(ع) دربارهٔ این سخن خداوند عزوجل:
فاختلف الأحزاب من بینهم.۴۷
گروه‌ها با هم اختلاف كردند.
سؤال شد، ایشان فرمودند:
با دیدن سه چیز منتظر فرج باشید.
گفته شد ای امیرالمؤمنین(ع) آنها چیستند؟
حضرت علی(ع) فرمودند:
اختلاف اهل شما به خاطر آنچه كه در بین آنهاست، پرچم‌های سیاه از خراسان، فزع (صیحهٔ) آسمانی در ماه رمضان.
دوبارهٔ سؤال شد: این صیحه در ماه رمضان چیست؟ امیرالمؤمنین(ع) فرمودند:
آیا سخن خداوند عزوجل را در قرآن نشنیده‌اید كه می‌فرماید:
إن نشأ ننزّل علیهم من السّماء آیهًٔ فضلّت أعناقهم لها خاضعین.۴۸
اگر بخواهم از آسمان برایشان آیتی نازل می‌كنیم كه در برابر آن به خضوع سر فرود آورند.
[سپس فرمودند:] آن، نشانه‌ای است كه زنان جوان را از سراپردهٔ خود خارج می‌كند و خواب رفته را بیدار می‌نماید و كسی را كه در حال چرت است به فزع وامی‌دارد.
و همین روایت را سلمی، از اهل سنت، در عقدالدرر۴۹ و بسیاری دیگر از منابع شیعی، كه مجال ذكرشان نیست، روایت كرده‌اند. و برخی از آنها این روایت را از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و از ابن عباس نقل كرده‌اند. و روایات دیگری صیحه یا آیه و نشانهٔ ماه رمضان را این‌گونه تفسیر نموده‌اند كه آن صدایی است از آسمان، خطاب به همهٔ ملت‌های عالم به این‌كه جنگ و نزاع‌ها و دوری از دین را كنار گذاشته و از امام مهدی موعود(ع) اطاعت نمایند و حضرت مهدی(ع) را با اسم و اسم پدرش نام می‌برد. با قطع نظر از تفسیر آیه، دربارهٔ این ندای آسمانی روایات دیگری نیز در مصادر شیعه و سنی نقل شده‌است كه مجال ذكر مصادر آنها نیست.
۴. در مصادر شیعه، در تفسیر آیهٔ:
و لئن أخّرنا عنهم العذاب إلی أمّهٍٔ معدودهٔ لیقولنّ مایحبسه ألا یوم یأتیهم لیس مصروفاً عنهم و حاق بهم ما كانوا به یستهزؤن.۵۰
و اگر چندگاهی عذابشان را به تأخیر بیفكنیم می‌پرسند: چه جیز مانع آن شده است؟ آگاه باشید چون عذابشان فرا رسد، آن‌را بازنگردانند، و آنچه را مسخره می‌كردند، آنان را دربرخواهد گرفت.
چنین آمده است كه مقصود از «امّهٔ معدودهٔ» اصحاب حضرت مهدی(ع) می‌باشند و در تفسیر قمی۵۱ ذیل این آیه از امام معصوم(ع) نقل شده است كه فرمودند:
«أمّهٔ معدودهٔ» اصحاب قائم(ع) اند كه سیصد و ده و اندی می‌باشند.
و عیاشی نیز همین روایت را از امام باقر(ع) در تفسیر خود نقل كرده و به آن افزوده است كه؛
در یك لحظه، مانند برگ پاییزی كه فرو می‌ریزد، گرداگرد آن حضرت گسیل می‌گردند.۵۲
و خود او از امام صادق(ع) با لفظ «او، قائم(ع) و اصحابش می‌باشند» روایت كرده است.۵۳ همچنین نعمانی در آن را از امام صادق(ع) روایت كرده است.۵۴ در تعداد دیگری از منابع شیعه نیز این مطلب موجود است كه مجال ذكرشان نیست.
همانطور كه ملاحظه می‌شود تفسیر «الأُمّهٔ» در این آیه به «جماعتی از مردم» صحیح‌تر از تفسیر آن به «مدتی از زمان» است، كه برخی از مفسران آن‌را ذكر كرده‌اند. چرا كه اصل در استعمال‌های قرآنی، معنای حقیقی كلمه است و عدول از معنای حقیقی به معنای مجازی، تا زمانی كه راه باز است، صحیح نمی‌باشد. كلمهٔ «الأُمّهٔ» بر طبق آنچه در المعجم المفهرس آمده چهل و نه بار در قرآن به كار رفته است كه در مورد آن مفسران اتفاق نظر دارند كه معنایش جماعت واحدی از مردم است كه همان معنای حقیقی «الأُمّهٔ» می‌باشد. و مفسران ذكر كرده‌اند كه در آیهٔ مذكور و آیهٔ ۱۱۸ سورهٔ یوسف به معنای «مدت» و در آیهٔ ۲۲ و ۲۳ سورهٔ زخرف به معنای «دین و ملت» است.
و البته در همهٔ موارد می‌توان آن‌را به معنای حقیقی‌اش با حذف مضاف یا بدون حذف مضاف تفسیر نمود، كما اینكه در آیهٔ مذكور چنین كردیم.
۵. در بعضی از روایات «مطلع الفجر» در سورهٔ قدر را به ظهور امام مهدی(ع) تفسیر نموده‌اند؛ مانند تفسیر فرات كوفی۵۵ و تأویل الآیات از محمد بن عباس۵۶.
ممكن است اشكال شود به اینكه معنا ندارد كه بگوییم انتهای سلام در شب قدر، با ظهور امام مهدی(ع) می‌باشد. بلكه معنا این می‌شود كه در هنگام ظهور آن حضرت(ع) در شب قدر تحولی حاصل می‌‌شود و سلام بر حضرت مهدی(ع) و بر مؤمنین می‌باشد. لذا مقصود این است كه سلام و عطا در شب قدر، قبل از ظهور ایشان تا طلوع فجر ادامه دارد. اما هنگامی كه فجر اسلام طالع شود و با ظهورش عالم را فرا بگیرد، در سلام الهی بر اهل زمین و بر امامشان، به تبع تحول ایمانی كه در خود اهل زمین ایجاد شده است، تحول و تطوری ایجاد خواهد ‌شد.
نویسنده:علی كورانی
پی‌نوشت‌ها:
منبع: سایت القرآن نور.
۱. سورهٔ نحل (۱۶)، آیهٔ ۸۹.
۲. سورهٔ اعراف (۷)، آیهٔ ۱۴۵.
۳. سورهٔ زخرف (۴۳)، آیهٔ ۶۳.
۴. سورهٔ نحل(۱۶)، آیهٔ ۸۹.
۵. الكینی، محمد بن یعقوب،كافی، ج ۲، ص ۵۹۹، ح ۳.
۶. حسینی بحرانی، سیدهاشم، البرهان، ج ۱، ص ۳۷۸.
۷. سورهٔ نور (۲۴)، آیهٔ ۵۵.
۸. سورهٔ فصلت (۴۱)، آیهٔ ۵۳.
۹. سورهٔ بقره(۲)، آیهٔ ۱۱۴.
۱۰. تفسیر طبری، ج ۱، صص ۳۹۹ـ۳۹۸.
۱۱. سورهٔ بقره(۲)، آیهٔ ۱۱۴.
۱۲. همان.
۱۳. همان.
۱۴. شیخ طوسی، تفسیر التبیان، ج ۱، ص ۴۲۰.
۱۵. درالمنثور، ج ۱، ص ۱۰۸.
۱۶. العرف الوردی فی أخبار المهدی الحاوی، ج ۲، ص ۵۷.
۱۷. حسینی بحرانی، همان، ص ۱۴۴.
۱۸. العجائب، ص ۲۷۵.
۱۹. شیخ صدوق، محمد بن علی بن الحسین، كمال‌الدین و تمام‌النعمهٔ، ج ۲، ص ۶۷۰، ب ۵۷، ح ۱۶.
۲۰. سورهٔ توبه (۹)، آیهٔ ۳۳.
۲۱. تفسیر فرات، ص ۱۸۴.
۲۲. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۸۷، ح ۵۲.
۲۳. العدد القویه، ص ۶۹، ح ۱۰۴.
۲۴. تأویل الآیات، ج۲، ص ۶۸۸.
۲۵. شیخ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۸۰.
۲۶. تأویل الآیات، ج ۲، ص ۶۹۸، ج ۶.
۲۷. تفسیر صافی، ج ۲، ص ۳۳۸.
۲۸. جامع طبری، ج ۱۰، ص ۸۲.
۲۹. سنن بیهقی، ج ۹، ص ۱۸.
۳۰. سیوطی، همان، ج ۳، ص ۲۱۳.
۳۱. شیخ طبرسی، همان، ص ۵۲۸، ح ۲۵.
۳۲. تفسیر فخررازی، ج ۱۶ ، ص ۴۰.
۳۳. سورهٔ سبأ (۳۴)، آیهٔ ۵۱.
۳۴. تفسیر طبری، ج ۲۲، ص ۷۲.
۳۵. تفسیر ثعلبی، ج ۳، ص ۱۵۴.
۳۶. البدء و التاریخ، ج ۲، ص ۱۷۷.
۳۷. سلمی، عقدرالدّرر، ص ۷۶، ب ۴، ح ۲.
۳۸. سیوطی، همان، ج ۵، ص ۲۴۰.
۳۹. سورهٔ نساء(۴)، آیهٔ ۱۵۹.
۴۰. تفسیر طبری، ج ۶، ص ۱۴.
۴۱. شیخ طوسی، همان، ج ۳، ص ۳۸۶.
۴۲. شیخ صدوق، همان، ج ۱، ص ۳۳۰، ب ۳۲، ح ۱۶.
۴۳. سورهٔ هود(۱۱)، آیهٔ ۸۶.
۴۴. النعمانی، الغیبهٔ، ص ۲۲۹، ب ۱۴، ح ۴۰.
۴۵. سورهٔ فصلت(۴۱)، آیهٔ ۵۳.
۴۶. النعمانی، همان، ص ۲۲۹، ب ۱۴، ح ۴۰.
۴۷. سورهٔ مریم(۱۹)، آیهٔ ۳۷.
۴۸. سورهٔ شعرا(۲۶)، آیهٔ ۴.
۴۹. سلمی، همان، ص ۱۰۴، ب۴،ح۲.
۵۰. سورهٔ هود(۱۱)، آیهٔ ۸.
۵۱. تفسیر قمی، ج ۱، س ۳۲۳.
۵۲. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۵۷.
۵۳. همان، ج ۲، ص ۱۴۱.
۵۴. النعانی، همان ص ۲۴۱، ب ۱۳، ح ۳۶.
۵۵. تفسیر فرات، ص ۲۱۸.
۵۶. تأویل الآیات، ج۲، ص ۸۱۸، ح ۳ و ص ۸۲۰، ح۹.
مترجم: حسین رضایی فرد
منبع:ماهنامه موعود، شماره ۵۷
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید