پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ایران و اصل ۴ ترومن


ایران و اصل ۴ ترومن
پیروزی اتحاد جماهیر شوروی بر آلمان هیتلری و سپس پیروزی متفقین در جنگ دوم جهانی‌، اشاعه عقاید چپ افراطی در كشورهای اروپایی و آسیایی را در پی داشت. تبلیغات روسیه به نارضایتی‌های اجتماعی دامن می‌زد و رژیمهای ضعیفی را كه تازه از زیر بار جنگ، كمر راست كرده بودند، متزلزل می‌ساخت. خطر كمونیسم زمانی جدی‌تر شد كه این نظام فكری حكومتهای تعدادی از كشورهای شرق اروپا را تغییر داد و تا قلب این قاره پیش رفت.
كمونیسم پس از كشورهای شرقی اروپا، به فرانسه، ایتالیا، پرتغال و حتی به انگلستان نیز نفوذ كرد. این پدیده در آسیا نیز ریشه دوانده و پس از نفوذ در كشورهای خاور دور از جمله ویتنام، كامبوج، لائوس و نپال، در هندوستان و افغانستان و ایران نیز جنب و جوش زیادی به وجود آورد. این تحرك در مورد كشورهایی كه با اتحاد جماهیر شوروی مرز مشترك داشتند، گسترده‌تر بود.
گرچه فشار امریكا بر شوروی برای تخلیه ایران از دید بیشتر مورخان، نقطه شروع اعمال سیاست امریكا برای جلوگیری از گسترش كمونیسم در ایران به شمار می‌رود۱، ولی «دكترین ترومن» آغاز سیاست برنامه‌ریزی شده ‌امریكا برای مقابله با كمونیسم و اعمال نفوذ در مناطق مختلف جهان از جمله ایران محسوب می‌شود.
دكترین ترومن از اولین طرحهای امریكا برای فراهم آوردن زمینه‌های سلطه بر اروپا و آسیا و از نخستین جلوه‌های جنگ سرد بود. ترومن در ۲۲ اسفند ۱۳۲۵ ـ یك سال پس از شروع زمامداری ـ طرحی ارایه كرد که به عنوان «دكترین ترومن» شالوده سیاست خارجی امریكا در سالهای پس از جنگ دوم جهانی را پی‌ریزی كرد.
او در این روز در جمع نمایندگان كنگره امریكا طی نطقی با اشاره به اوضاع بحران یونان و تركیه كه با چپگرایان مسلح درگیر بوده و از بحران اقتصادی رنج می‌بردند، به لزوم حمایت مالی از حكومتهای این دو كشور تأكید كرد.
وی همچنین خواستار بسیج امكانات امریكا در دفاع از حكومتهایی شد كه با گروههای مسلح چپگرا و كمونیست درگیر بودند وتلاش كرد از این حمایت پلی برای ورود به عرصه سیاسی كشورهای نیازمند ساخته و این كشورها را تحت انقیاد خود درآورد.
این سخنان زمینه ساز سیاستی شد كه ترومن توانست آن را به سایر نقاط اروپا و سپس آسیا تسری دهد.
رئیس جمهور امریكا در اظهارات خود موضع امریكا را «رویارویی آزادی در برابر استبداد» وانمود كرد و موفق شد تأیید نمایندگان كنگره امریكا را برای تخصیص و ارسال ۴۰۰ میلیون دلار كمك مالی و اعزام مستشاران نظامی امریكا به این دو كشور به دست آورد. مهمترین بخش سخنان ترومن چنین بود:
«... كمك به كشورهای آزاد به منزلهٔ حفظ امنیت ایالات متحده امریكاست. برای تأمین پیشرفت مسالمت‌آمیز ملتهای آزاد، امریكا ابتكار و مسئولیت بزرگی را در تأسیس سازمان ملل متحد به عهده گرفته است. این سازمان جهانی برای حفظ آزادی و استقلال كشورهایی كه عضویت آن را پذیرفته‌اند به وجود آمده است، اما باید این هدفها را با كمك به ملل آزاد درحفظ نهادهای دموكراتیك و تمامیت ارضی آنان در برابر جنبش تجاوزكاری كه قصد دارد رژیمهای خودكامه را به آنان تحمیل كند، دنبال كنیم. اكنون مسلم شده است كه رژیمهای خودكامه را از راه تجاوز مستقیم یا غیر مستقیم به ملتهای آزاد تحمیل می‌كنند و در نتیجه اساس صلح بین‌المللی و نیز امنیت ایالات متحده امریكا را به خطر می‌اندازند. به عقیدهٔ من سیاست امریكا باید مبتنی بر حمایت از ملتهایی باشد كه در برابر اقلیتهای مسلح داخلی و فشار خارجی مقاومت می‌كنند. ما باید به این ملتهای آزاد كمك كنیم تا سرنوشت خود را در دست بگیرند. كمك ما باید به صورت اقتصادی و مالی باشد كه برای ایجاد ثبات و تحولات عادی سیاسی ضروری است.
امروزه موجودیت یونان در نتیجهٔ فعالیتهای تروریستی هزاران نفر افراد مسلح كه از سوی كمونیستها رهبری می‌شوند و در بسیاری از نقاط بخصوص در امتداد مرزهای شمالی آن كشور زیر بار اقتدار دولت نمی‌روند در معرض خطر افتاده است... آینده تركیه نیز به عنوان یك كشور مستقل و سالم از نظر اقتصادی در نظر مردمان عاشق آزادی سراسر جهان كم اهمیت‌تر از آیندهٔ یونان نیست. یكی از اهداف اولیهٔ سیاست خارجی ایالات متحده ایجاد شرایطی است كه در آن ما و سایر ملل قادر باشیم برای ایجاد یك شیوهٔ زندگی فارغ‌ از زور و فشار كار و فعالیت كنیم.
اخیراً اهالی تعدادی از كشورهای جهان گرفتار رژیمهای استبدادی شده‌اند كه به رغم میل و اراده‌شان به آنان تحمیل شده است. دولت ایالات متحده اعتراضات مكرری علیه زور و فشار در لهستان و رومانی و بلغارستان كه با نقض موافقتنامه‌های یالتا صورت گرفته به عمل آورده است... اگر ما در این ساعات سرنوشت‌ساز در كمك به یونان و تركیه قصور بورزیم، اثرات آن در غرب و همچنین در شرق بسیار گسترده‌ خواهد بود. ما باید دست به اقدام فوری و قطعی بزنیم.۲...»
به دنبال این اظهارات دولت امریكا ابتدا در ۱۵ خرداد ۱۳۲۶ «طرح مارشال»۳ را ارایه كرد و سپس در ۳۰ دی ۱۳۲۷ ترومن در پیام خود به كنگره، ضمن اعلام اصول گوناگونی در سیاست اقتصادی خود، اصل ۴ آن را به اعطای كمكهای فنی به كشورهای عقب مانده جهان سوم اختصاص داد. اصل چهارم از اصولی كه ترومن در تبیین رویكردهای اقتصادی امریكا اعلام كرد از مهمترین اصول سیاست خارجی این كشور برای وابسته كردن سیستم اقتصادی كشورها طی سالهای پس از جنگ دوم جهانی است. این اصل مزبور چنین است:
«ما با یك برنامهٔ شجاعانه برای اینكه پیشرفتهای علمی و صنعتی خود را در اختیار مناطق عقب ماندهٔ جهان قرار بدهیم این دوره را آغاز می كنیم تا مناطق مزبور به سهم خود به پیشرفت نایل گردند. به عقیدهٔ من، ما می‌توانیم ملتهای صلح دوست را از علوم و فنون خود برخوردار سازیم تا بتوانند به میل خود به زندگی بهتری دست یابند. با چنین همكاری با ملتهای دیگر می‌توانیم سرمایه‌گذاری در مناطقی را كه فاقد پیشرفت هستند گسترش دهیم۴».
ترومن در سوم تیر ۱۳۲۸ لایحه مربوط به كمكهای اصل ۴ را به كنگره تسلیم كرد و تقاضای ۴۵ میلیون دلار اعتبار نمود كه البته با ۳۵ میلیون دلار آن موافقت شد.
«اصل ۴ ترومن» در شرایطی مطرح شد كه «هاری ترومن» رئیس جمهور امریكا موفق شده بود پیمان آتلانتیك شمالی (ناتو) را به وجود ‌آورد و با وارد كردن تركیه و یونان به جمع اعضای این پیمان، امنیت مدیترانه شرقی را نیز به ناتو گره بزند و آن را به تدریج به امنیت خاورمیانه پیوند دهد. از این تاریخ به بعد تمامی كمكهای اقتصادی و سیاسی امریكا به كشورهای خاورمیانه از جمله ایران در چهارچوب اصل ۴ ترومن پرداخت شد.
در پائیز ۱۳۲۷ دولت ایران قراردادی با امریكا امضا كرد كه براساس آن امریكا با اعزام یك هیأت تحقیق، نیازهای اقتصادی ایران را ارزیابی ‌كند. كارشناسان امریكایی پس از ۴ ماه تحقیق به این نتیجه رسیدند كه تخصیص یك وام ۲۵۰ میلیون دلاری از بانك صادرات و واردات امریكا می‌تواند برنامه هفت ساله عمرانی ایران را تأمین نماید. در ایران تبلیغات فراوانی از سوی دولت «ساعد» به نفع اعطای این وام صورت گرفت و سفر شاه به امریكا در آبان ۱۳۲۸ نیز بیشتر به منظور راضی كردن امریكایی‌ها به پرداخت این وام بود. البته شاه از این سفر دست خالی بازگشت و پرداخت این وام به بهانه ناتوانی ایران در بازپرداخت به موقع آن موكول به امضای قرارداد جداگانه‌ای میان دو كشور راجع به مقررات اصل ۴ گردید. این قرارداد در ۲۷ مهر ۱۳۲۹ میان رزم‌‌آرا نخست وزیر و دكتر هنری گریدی ـ سفیر امریكا در تهران ـ به امضا رسید.
در پی امضای این قرارداد هیأتهای كارشناسی بیشتری برای بررسی اوضاع اقتصادی ایران از طرف امریكا به تهران آمدند و اقدامات خود را در پی این سفرها و در چارچوب اصل ۴ ترومن در ایران آغاز كردند.
تشویق دولت ایران به انعقاد معاهدات نفتی با سه شركت «امریكایی موریسون نادسن، استاندارد اویل و اورسیز كانسلتانت»، استخدام و اعزام مستشاران اقتصادی امریكا برای كار در تولیدات صنایع و معادن، ساختمان، راهها، ارتباطات، راه‌ آهن، كشاورزی، برق، آبیاری و امور مالی ایران و همچنین افزایش واردات كالاهای امریكایی به ایران، از جمله نتایج انعقاد پیمان گسترش عملیات «اصل ۴ ترومن» در ایران بود.۵
در نتیجه انعقاد این پیمان، حجم صادرات امریكا به ایران به ۲۰ برابر صادرات ایران به امریكا رسید، این در حالی بود كه بسیاری از كالاهای صادراتی آن كشور به ایران جزء مواردی بود كه نمونه آن در ایران نیز تولید می‌شد. ورود این كالاها بسیاری از كارگاههای ایران را با ورشكستگی و بحران روبرو كرد و سبب ترویج بیكاری، بحران مالی و فقر در كشور شد.۶ این در حالی بود كه امریكایی‌ها به ویژه در سال‌های دهه ۱۳۳۰، بخش اعظم كمكهای خود را به ایران منوط به رضایت انگلیسی‌ها كرده و خسارات بریتانیا در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران را نیز همواره در نظر می‌گرفتند.۷
در حقیقت اصل ۴ ترومن، اگر چه در تبلیغات امریكایی‌ها راهكاری برای كمك به كشورهای عقب مانده به شمار می‌آمد، امّا در عمل چیزی جز پوششی عوامفریبانه برای چنگ انداختن بر ثروتها و منابع ملل عقب مانده نبود.
پی‌نویس:
۱. اولتیماتوم ترومن به استالین در فروردین ۱۳۲۵ برای تخلیه ایران، نقطه عطف فشار امریكایی‌ها بر روسها برای واداشتن آنان به تخلیه ایران محسوب می‌شود.
۲. تاریخ جنگ سرد؛ آندره فونتن؛ ج ۱؛ صص ۳۷۳ و ۳۷۴.
۳. جورج مارشال وزیر خارجه امریكا در كابینه ترومن در خرداد ۱۳۲۶ طرحی برای نفوذ در كشورهای اروپایی ارایه كرد كه بعدها به عنوان «طرح مارشال» معروف شد. این طرح متضمن كمكهای اقتصادی امریكا به كشورهای اروپایی خسارت دیده از جنگ دوم جهانی بود. امریكا در ازاء اعطای هر یك از كمكها، امتیازات مورد نظر خودرا كه فلسفه ارایه طرح مارشال بود از دولتهای اروپایی كسب كرد. طرح مارشال و دكترین ترومن كه به فاصله ۳ ماه از یكدیگر ارایه شد، زمینه‌ساز اتحاد دولتهای غرب اروپا در زیر چتر سیاسی و نظامی امریكا بود. مارشال در ۲۴ مهر ۱۳۲۸ درگذشت.
۴. سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی؛ عبدالرضا هوشنگ مهدوی؛ ۱۳۷۳، ص ۱۴۶.
۵. تاریخ ایران از باستان تا امروز؛ انتشارات پویش؛ چاپ ۱۳۵۹؛ صص ۵۱۲ و ۵۱۳.
۶. تاریخ ایران، همان.
۷. امضای مقررات اصل ۴ ترومن در ایران، ۵ ماه قبل از ملی شدن صنعت نفت صورت گرفت.
منبع: www.ir-psri.com
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید