پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

اسرار رسمی


اسرار رسمی
این الگویی بود كه غلط بودنش اغلب به اثبات رسیده بود. در بخشی از اطلاعات سیا مظنونی مسلمان كه با القاعده در ارتباط بود، معرفی شده بود. من استثنائا این فرد را كه یك مسیحی بود و نه یك مسلمان تندرو سنی می شناختم.
یكی دیگر از مظنونان اطلاعاتی در مورد یك اردوگاه تروریستی در تپه های بالای سمرقند داده بود، منطقه ای كه من می دانستم خالی از سكنه است.ظاهرا سیا كاملا می دانست كه اطلاعاتی از شكنجه ها بیرون می آید و به دست آنها می رسد. معاون من به درخواستم این موضوع را با سفارت آمریكا چك كرد. او به من گزارش داد كه در جنگ علیه ترور مشكلی مشاهده نكرده است. من بلافاصله این موضوع را با ارسال تلگرافی فوق محرمانه به انگلیس اطلاع دادم. سیا و MI۶، سرویس اطلاعاتی انگلیس، با وجود تردید های بسیار در مورد اعتبار این اطلاعات از آنها در ارزیابی های خود استفاده كردند.من در نوامبر سال ۲۰۰۲ و باردیگر در ژانویه ۲۰۰۳ شكایتی رسمی به لندن ارسال كرده و در آن نوشتم كه دستیابی به اطلاعات از طریق شكنجه از نظر اخلاقی، قانونی و عملا نادرست است.
بر اساس قانونی كه در همایش سازمان ملل علیه شكنجه به تصویب رسیده است، شكنجه اعتبار اطلاعات را زیر سئوال می برد. در مارس ۲۰۰۳ برای دیدار با ماتئو كید، رئیس بخش روابط نامشروع با سرویس های امنیتی انگلیس در وزارت خارجه و مایكل وود، مشاور حقوقی این وزارتخانه به انگلیس فرا خوانده شدم. كید به من گفت كه اطلاعات به دست آمده از ازبكستان از نظر عملیاتی بسیار سودمند هستند. وود هم بعدا در مكاتبه ای به من گفت كه من در این مورد كه دریافت به دست آوردن اطلاعات از طریق شكنجه، یك نوع تجاوز است، اشتباه می كنم. به عقیده من همه اینها یك معنای ساده داشت: مقامات آمریكایی می خواستند حمایت خود از رئیس جمهور را با این ادعا كه او سنگری در برابر جنگجویان اسلامی محسوب می شود، توجیه كنند. این موضع گیری دونالد رامسفلد وزیر دفاع آمریكا را قادر ساخت كه فوریه ۲۰۰۴ به تاشكند آمده و بگوید: «ازبكستان عضوی كلیدی در ائتلاف جنگ جهانی علیه ترور محسوب می شود و من حامل بهترین آرزوهای رئیس جمهور بوش هستم.» سابقه وی به عنوان كسی كه مخالفین دموكرات را مورد پیگرد قرار می دهد، كاملا با این داستان منافات دارد و این داستانی نبود كه دولت متبوعم از من خواسته بود بیان كنم.
پیش از اینكه گزارش وی منتشر شود، دولت ازبكستان اعلام كرد بمب گذاران انتحاری القاعده به تاشكند حمله كردند. من چند ساعت پس از این اعلان به محل انفجار بمب ها رفتم و هیچ نوع خرابی را ندیدم. شواهد موجود در محل های حادثه با توضیح رسمی دولت ازبكستان از ماوقع مطابقت نداشت. من می دانستم كه القاعده پشت پرده حوادثی كه اتفاق افتاده بود، حضور نداشت: آژانس امنیت ملی انگلیس مكالمه تلفنی عوامل ارشد القاعده در پاكستان و خاورمیانه را ره گیری كرده بود و این مكالمات در اختیار سفارت انگلیس قرار گرفت. در این مكالمات عوامل القاعده از یكدیگر سئوال می كردند كه در تاشكند چه اتفاقی افتاده است. با این حال ادعای پاول در این زمینه كه تاشكند از سوی تندروهای اسلامی مورد تهاجم قرار گرفته است، راه را برای تداوم كمك های آمریكا به ازبكستان هموار كرد.در همین حال روسایم ادعاهای جدیدی علیه من مطرح كردند. من از «تمركز بیش از حد بر روی حقوق بشر» به «خیانت»، ارتقای اتهام پیدا كردم. مرا از تعطیلات دركانادا به لندن فراخواندند.
در آنجا با ۱۸ اتهام كه شخصیت مرا تخریب می كردند، مواجه شدم من یك معتاد به الكل بودم، در عوض برقراری روابط نامشروع جنسی ویزا صادر كردم، رشوه گرفته بودم. از سرعت تدوین سناریویی كه علیه من طراحی شده بود، گیج شده بودم. اما هیچ یك از اتهاماتی كه به من وارد شده بود، حقیقت نداشت و پس از گذشت ۴ ماه از تحقیقات به دلیل فقدان مدرك، از همه آنها تبرئه شدم. مشكل تمایلم به نوشیدن و زنان نبود. من می دانستم كه در جنگ بی پایان بوش و نخست وزیر تونی بلر جایی ندارم. فهمیدم كه خصومت دولت تقریبا غیرقابل تحمل است و پس از تحمل اضطراب روانی و ذهنی از من دلجویی شد. در فوریه سال ۲۰۰۵ مجبور به بازنشستگی شدم.هنگامی كه تلاش كردم داستانم را با چاپ یك كتاب داستان ازبكستان بازگو كنم، از سوی دولت كه تلاش داشت از انتشار اطلاعات جلوگیری كند، به چالش كشیده شدم. دولت انگلیس سابقه درخشانی در سانسور كتاب های كاركنان سابق دولت دارد و در مواردی حتی تلاش می كند تا انتشار آنها را ممنوع سازد. مجبور شدم برای جلوگیری از ممنوعیت انتشار كتابم، بخش هایی از آن را حذف كنم. اما دولت حتی از ترخیص این كتاب برای چاپ هم امتناع كرد و به پارلمان اعلام كرد كه محاكمه مرا در دستور كار قرار خواهد داد.
تصمیم داشتم برای اثبات ادعاهایم، تعداد زیادی از اسناد را هم به چاپ برسانم از جمله گزارش های رسمی ام از تاشكند و درخواست دولت در مورد تغییر آنها اما وقتی دولت تهدید به اقدام حقوقی كرد، این اسناد را از كتابم حذف كردم. من همچنان نامه های تهدیدآمیز دریافت می كردم، هنگامی كه وكلای وزارت خارجه گفتند دولت هنوز كپی رایت را برای تمام اسنادی كه توسط دولت تولید می شود حتی اگر بر مبنای قوانین آزادی اطلاعات به دست آمده باشند، حفظ كرده است، مجبور شدم كه آنها را از وبلاگ شخصی ام نیز حذف كنم. این روزها به نوشتن و سخنرانی مشغول هستم. شكی نیست كه دولت براساس «قانون اسرار رسمی» مرا مورد پیگرد قانونی قرار خواهد داد، اما مطمئن هستم كه از روشن شدن حقایق برای هیات منصفه ابا دارند. كتاب من همین تابستان در همان شكل سانسور شده اش به چاپ رسید. و اسناد مربوط به آن هنوز با یك جست وجوی زیركانه اینترنتی در بسیاری از وب سایت ها قابل دسترسی هستند. آنها داستانی را كه من بازگو كردنش را در زمان بازنشستگی بسیار سخت تر از زمان تصدی ام می دانم، مورد تایید قرار می دهند.
كریگ موری
ترجمه: حسن بنانج
سفیر سابق انگلیس در ازبكستان
منبع: واشینگتن پست
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید