پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


چخوف نقاشی


چخوف نقاشی
● درباره مجموعه كاریكاتورهای دیوید لوین
او برای كشیدن «ایندرا گاندی»، دست های «ایندرا» را به حالت دعا به هم چسباند در حالی كه از بین دو دست او دست و پای مردمی كه له می شدند دیده می شد. حتی وقتی تمامی جهان هنر به اسطوره اش، «پابلو پیكاسو» می بالید او با شجاعت تمام «پیكاسو» را با شاخ و گوش هایی شبیه یك گاو نشان داد. چرا كه مثل همه تنها یك پرستش گر «پیكاسو» نبود.
هزاران كاریكاتور و صد ها نقاشی آب رنگ در طی مدتی بیش از پنجاه سال از دستان، ذهن و ابزار «دیوید لوین» جاری شده است.
او در مدارس هنری نظیر انستیتو پرات، مدرسه هنر تایلر، دانشگاه تمپل در فیلادلفیا و ایت استریت نیویورك به همراه «هانس هوفمان» ۱ درس خواند و از اساتید مدرسه هنر تایلر در فیلادلفیا یاد گرفت تا از میان تمامی هنرمندان تاریخ هنر برای رسیدن به تكنیك و تئوری خود، دست به انتخاب بزند. نتیجه: «لوین» در زمانی كمتر از ده سال، در تمامی جهان سرشناس شد. جهانی كه نظیر او را تنها در زمان «دومیه» به خود دیده بود. آثار «لوین» با بهره گیری از آثار «انگر»، «ترنر»، «دگا»، «دومیه»، «گویا»، «تنیل» و «ناست» سعی می كند تا تاكید خود از تكنیك را مصروف نحوه نگرش به موضوع خویش كند.
چرا كه اگر چیزهایی در دنیا برای گفتن وجود دارد، طرح و كاریكاتور برای گفتن همان چیزها است. كاریكاتور های «لوین» همگی متكی به سنت اند و كوشش او به طور ناخودآگاه در به طرح درآوردن آثارش به روی زمینه كار هنرمندان سنتی است. در آثار «لوین» حضور مولفان قبلی كه در اینجا طراحان و نقاشان گذشته هستند، مشهود و برجسته است به عنوان مثال قرار دادن سرهای بزرگ روی بدن های كوچك كه یكی از شگردهای كار اوست به هنرمندان ملهم از مكتب «دومیه» در قرن نوزدهم بازمی گردد و یا استفاده از سر حیوانات به روی جسم انسانی، سنتی است كه «لوین» از «گویا» به ارث برده است. بعد ها این سنت میراثی در طرحی كه «لوین» از «پیكاسو» كشید، به نمایش گذاشته شد. تكنیك برجسته و خطوط حساب شده در كاریكاتورهای «لوین» مهمترین آموخته او از «رامبراند» است.
این آموخته ها، تكنیك و روشی را به «لوین» پیشكش كردند تا او با بررسی خطا ها و نقص های انسانی، خشم درونی هر انسانی كه به آن دچار است را نشان بدهد. به عقیده «جان آپدایك» سوای نیاز لذت تشخیص و درك ما، نقاشی ها و تصاویر «لوین» در عصر بحران زده ای كه به صورت بالقوه ای خراب تر هم می شود، به ما آرامش می دهد. لذت همراهی با یك شخصیت دیدنی با چشمان آگاه و باهوشی كه وحشت نكرده اند. «لوین» از سرمایه های آمریكا است. در زمانه آكنده از ضد و نقیض ها، او شاهدانی می آورد و در این عصر بنجل كار، خوشایند كار می كند. «لوین» در كاریكاتور های چهره اشخاص به بازگویی مهمترین و دقیق ترین ویژگی یك فرد می پردازد. او با ترسیم چهره فرد به نقد آن فرد مشغول می شود.
اتفاقی كه غالبا به یادماندنی تر از مقاله هایی در نقد همان افراد است «لوین» به هنگام كشیدن چهره هنرمندان، صفات مشخص آنها را به شیوه زیركانه ای در چشمانشان دنبال می كند. او غالبا با تكیه بر مشخصات طبیعی شخصیت، ممكن است یك چشم یا یك گوش یا دماغ مخصوص برای آنها بسازد. «لوین» مانند یك دكتر تمامی اجزای آنها را بررسی می كند تا بتواند بر نقطه ناسالمی دست یابد. در كاریكاتوری كه او از «جان آپدایك» كشیده است، از موهای لخت و صاف آپدایك كه نیمی از صورت و چشمان او را می پوشاند، استفاده كرده و با كشیدن دست های آپدایك كه با آنها، آپدایك چهره اش را پنهان كرده به اساسی ترین خلق آپدایك، كه همان خجالتی بودن اوست، دست می یابد.
«لوین» در بعضی از كاریكاتور ها با مضحكه كردن موقعیت، فرد و مكان را توامان چوب می زند. در كاریكاتوری كه او از «محمد كلی» قهرمان معروف بوكس كشیده، «محمد كلی» قبل از وارد شدن به رینگ، پرده های صحنه نمایش را كنار می زند. «لوین» در این كاریكاتور با ترسیم پرده های صحنه نمایش، تماشاچی ها و قهرمان تماشاچی ها را مورد خطاب قرار می دهد. در بعضی از كاریكاتور های اشخاص، كار از سطح بازنمایی یا دقت در چهره فراتر می رود و با دنیای دیگری كه مجزا از خودش است ارتباط برقرار می كند.
در بخش عمده ای از كاریكاتورهای «لوین»، حضور آرا و ایدئولوژی های سابق و مولفان قبلی به همراه متن های گذشته منظورم از متن شامل كتاب، فیلم و نقاشی است باعث اتصال میان جهان كاریكاتور با دنیای ادبیات، فیلم و نقاشی می شود. این گونه دیگر یك كاریكاتور تنها در دنیای هنر های تجسمی محك نمی خورد و راه برای بینامتنیت باز می شود. در كاریكاتوری كه «لوین» از «روتكو» كشیده یكی از تابلوهای «روتكو» بالای سر او قرار داده شده است. «لوین» همه آثارش را با جوهر سیاه و مداد ترسیم می كند. در نتیجه نقاشی زرد «روتكو» در كاریكاتور «لوین» مثل همیشه سیاه و هاشور خورده است و یا كاریكاتوری كه «لوین» از «دانتون» یكی از شخصیت های معروف انقلاب فرانسه كشیده، به جای چهره «دانتون»، «ژرار دپاردیو» را كشیده كه در فیلم «دانتون» اثر «آندره وایدا»، نقش «دانتون» را بازی می كند.
در كاریكاتور «لوین»، «دانتون» ژرار دپاردیو سرش را روی سكوی اعدام گذاشته تا تیغه های گیوتین كه نگاتیو های فیلم هستند، گردن انقلابی معروف را قطع كنند. احاطه بیننده یا مخاطب آثار «لوین» بر ادبیات، نقاشی و فیلم كمك می كند تا او با دانستن چنین دانسته ها و اطلاعات قبلی، لذت چندباره ای از اثر داشته باشد. در یكی از طرح هایی كه «لوین» از «سارتر» كشیده، فیلسوف معروف را دقیق، مانند عكسی كه «كارتیه برسون» از «سارتر» گرفته، ترسیم كرده است.
با پیپی كه به دهان دارد، پالتویی كه دكمه هایش را بسته و نگاه ماتم زده ای كه معلوم نیست برای چه كسی و در جواب به چه چیزی است در این طرح «سارتر»، پشت به مردی كه چارچنگول روی زمین دراز كشیده، كرده و كتابی را به پشت سرش پرتاب كرده است. مرد چارچنگول در نظریات اگزیستانسیالیستی «سارتر» همان معلولی است كه اگر در مسابقه دو بازنده شود، تقصیر بی مایگی اش بوده است در تصاویر دیگری كه «لوین» از چهره های «پروست»، «راسل»، «شكسپیر»، «مونش»، «مایاكوفسكی»، «گریپوس» و «آرتو» كشیده دانش به حواشی آدم های مورد نظر باعث لذت بیننده می شود. در طرح «لوین» از «پروست»، تمامی كادر از تخت خواب های مختلفی پر شده كه مسیر نویسنده بیمار پروست هستند. ضمن توجه به این مطلب كه «پروست» به خاطر بیماری اش، تمام مدت در تخت اش بوده و تخت او اتاق، خانه و سرزمین به حساب می آمده است.
«برتراند راسل» با شكل و شمایل هیپی ها و آویز صلحی كه به گردن اش آویخته و علامت توقف فعالیت های هسته ای، بخشی از وجوه شخصیت اجتماعی این فیلسوف هستند كه در كاریكاتور «لوین» نشان داده می شوند. «شكسپیر» با عینك سیاهی كه به چشم زده در طرح «لوین» بیشتر شبیه به شیادی شده كه هنوز به حدس و گمان عده ای از محققین درباره هویت اصلی نویسنده آثار پر شكوهی چون «هملت» و «مكبث» پاسخ قطعی نداده است. اینكه «شكسپیر» چه كسی بوده است یك آدم عادی، معشوق ملكه، شهزاده ای درباری یا اصلا خود «بن جانسون» چروك های پیشانی «والتر گریپوس» معمار مدرن و مدرس مدرسه باهاوس در كاریكاتور «لوین» خطوط افقی صافی هستند كه با خطوط عمودی كوچكی قطع می شوند. معماری مدرن را در چروك های پیشانی «گریپوس» در طرح می توان دید «لوین» برای ترسیم كردن چهره «آنتون آرتو» مولف كتاب تئاتر و همزادش او را در حال نوشتن كتاب در حالی كه مشغول اجابت مزاج است، تصویر كرده است.
توجه: «آرتو» در نظریات اش در باب تئاتر معتقد به رنج بردن و به رنج كشاندن تماشاگر و بیننده بود پیرامتن ها همان چیزهایی كه ما از آن با نام حواشی یك اثر نام بردیم شبكه ای در اختیار مخاطب قرار می دهد و او را به عمیق ترین نقطه موجود در یك اثر پرتاب می كند. كاریكاتور هایی كه «لوین» از چهره های سیاسی كشیده، سعی در «كاهش دادن منزلت خدایان» هر عصری دارند.
وجود این كاریكاتور ها از «لوین» چهره ای می سازد كه نمی توان تطمیع اش كرد در عین اینكه سرمایه آمریكا نیز هست. كوه جوایز «لوین» از بنیاد لوئیس كامفورت، ایساك مانیارد، جولیوس هالگارتن، بنیاد كلارك، یادواره جورج پولك، مقرری آكادمی هنر و ادبیات آمریكا، جایزه یادواره جان پیك، نشان افتخار فرانسه و جایزه توماس ناست آلمان مدام در حال زیاد شدن است. كاریكاتور ها و نقاشی های «لوین» در بخش دائمی كلكسیون های موزه مترو پولیتن، كتابخانه كنگره، واشینگتن دی سی، گالری پرتره های ملی انگلستان و كلكسیون پرتره های ملی آمریكا قرار دارند. نقاشی هایی كه هرگز پرطمطراق نیستند و به ندرت درباره اشیا و مكان هایی هستند كه مردم مستقیما آنها را تماشا كرده اند. «پیت همیل» در مورد آثار «لوین» می گوید: دنیای آثار «لوین» دنیایی از زمان و نوستالژی است. از چیز ها و مردم گمشده. اگر «دیوید لوین» یك نویسنده بود، به حتم «چخوف» می شد.
پی نوشت:
۱. هانس هوفمان ۱۹۶۶تا ۱۸۸۰ او از مهمترین نقاشان اكسپرسیونیسم آبستره بود. آثار او در عین بهره مندی از كوبیسم و فوویسم به یك سبك كاملا شخصی رسیده است.
نسیبه فضل اللهی
سید احمد بهشتی شیرازی با مقدمه نیك اهنگ كوثر
انتشارات روزنه
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید