شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


درست به هدف بزن


درست به هدف بزن
می گویند مهم ترین ویژگی این كارگردان ۶۳ ساله سینمای آمریكا، حرفه ای بودن است. می گویند مایكل مان یكی از حرفه ای ترین كارگردان هایی است كه سینمای آمریكا در همه این سال ها به خود دیده است. كارگردانی حرفه ای كه دوست دارد و ترجیح می دهد فیلم هایی درباره حرفه ا ی ها بسازد «مخمصه» درباره مواجهه یك سارق حرفه ای بود با پلیسی حرفه ای. آدم هایی كه حاضر نبودند عقب نشینی كنند.
«افشاگر» درباره یك برنامه ساز حرفه ای تلویزیون بود كه می خواست یك تنه به جنگ مردان قدرت برود. «علی» سرگذشت «محمدعلی كلی» مشت زن حرفه ای آمریكا بود و «هم دست» داستان آدم كشی حرفه ای را روایت می كرد كه مجبور می شد یك راننده تاكسی را به عنوان هم دست خود بپذیرد. و «بخش مبارزه با فساد میامی» هم چنین داستانی است.
بازگشت به گذشته: بخش مبارزه با فساد میامی، در واقع مجموعه ای تلویزیونی بود كه هفده سال پیش، یعنی در سال ۱۹۸۹ پخش می شد. این طور كه می گویند، بخش مبارزه با فساد میامی، یكی از بهترین مجموعه های دهه ۱۹۸۰ بوده و خیلی از تصورات را درباره كارآگاه های پلیس و ماموران مخفی به هم زده است.
آن وقت ها، مایكل مان مدیر تولید آن مجموعه تلویزیونی بود و می گویند زمانی كه نخستین قسمت فیلمنامه را خواند، گفت كه دوست دارد فیلمی سینمایی براساس همین داستان بسازد. اما این اتفاق سال ها بعد افتاد، زمانی كه مایكل مان در اوج شهرت بود. فیلمنامه را خودش نوشت و از «جیمی فاكس» و «كالین فارل» دعوت كرد كه در فیلمش بازی كنند.
مایكل مان سخن می گوید: شاید مهم ترین چیزی كه باعث شد به صرافت ساخت بخش مبارزه با فساد میامی بیفتم، این بود كه داستانش را خیلی دوست داشتم. داستان جذابی داشت و می شد با آن بازی كرد. تعداد این جور داستان ها روز به روز كم تر می شود. دلم می خواست یك فیلم خوب درباره دنیای خلافكارها بسازم و داستان بخش مبارزه با فساد میامی اجازه این كار را به من می داد.
● داستان یك فیلمبرداری: فیلمبرداری در همه فیلم هایی كه مایكل مان می سازد، نقشی كلیدی دارد. مان هلاك استفاده های تازه از دوربین است و ترجیح می دهد دست به خطر بزند و تكنولوژی های تازه به بازار آمده را هم امتحان كند. برای همین است كه دوربین های حرفه ای دیجیتال HD را به كار می گیرد و تصویرهایی را می سازد كه مایه رشك دیگران است.
● داستان یك مبارزه: كراكت و تابس كارآگاه های اهل میامی هستند. وقتی اف بی آی دست به یك عملیات ناموفق می زند و یكی از خبرچین های اصلی شان می میرد، همه چیز به هم می ریزد. خلافكارهایی كه هم سفیدپوست ها را شامل می شوند هم یك مافیایی اهل كلمبیا، صاحب همه چیز هستند و از راه دور همه چیز را كنترل می كنند.
كراكت و تابس، كم كم، دل قاچاقچی ها را به دست می آورند و با خلاف جلوه دادن خودشان وارد این گروه می شوند. ماموریتی كه به كراكت و تابس سپرده می شود این است كه سوار قایق هایی سریع و تیزرو جنس هایی را برای خوزه ببرند. كراكت باب دوستی و آشنایی را با ایزابلا نامزد یكی از رهبران باند قاچاق، باز می كند و تابس از این بابت حسابی نگران است. چرا كه فكر می كند اگر رهبران این گروه خلافكار از كار كراكت باخبر شوند، مرگ، سرنوشت قطعی آنها است.
● كالین فارل سخن می گوید: بخش مبارزه با فساد میامی، یكی از بهترین تجربه هایی است كه تا به حال داشته ام. مایكل مان صریح ترین كارگردانی است كه می توانید در آمریكا ببینید. یكی از معدود كارگردان هایی كه می داند منظورش را چه طوری به بازیگرش منتقل كند. درست است كه خودش بازی نمی كند، اما تكنیك های بازی را خوب می شناسد و در حد اشاره چیزهایی را می گوید كه به كار بازیگرها می آید.
● به روایت یك منتقد: «برونو ژوفن» منتقد فرانسوی درباره بخش مبارزه با فساد میامی نوشته است كه تماشاگران فیلم های مایكل مان می دانند كه در هر فیلمی باید به دنبال چیزهایی باشند كه در خود فیلم نیست. مایكل مان علاقه ای ندارد كه همه چیز را در فیلم هایش آشكارا به نمایش درآورد. به عكس، ترجیح می دهد بخش هایی از ماجرا یا شخصیت ها را در لایه ای از ابهام نگه دارد تا حواس تماشاگر را پرت كند. فیلم های مایكل مان به منشوری می مانند كه از هر زاویه ای می شود به آنها نگاه كرد و داستان هایی هم كه برای فیلم هایش انتخاب می كند هم درست همین طور هستند.
● یك اپیزود از آن مجموعه دیدنی: عمده نقدها و درواقع بد و بیراه هاای كه نثار مایكل مان و بخش مبارزه با فساد میامی می شود برمی گردد به این كه مان، داستانش را طوری تعریف كرده كه انگار روایت شاخ وبرگ دار یكی از اپیزودهای همان مجموعه قدیمی است. با این همه، بیشتر آنهایی كه این طوری حرف می زنند، تماشاگران همیشگی آن مجموعه نبوده اند و بیشتر مثال هایی كه می آورند، مثال هایی است مشترك.
● شخصیت های عجیب و غریب: كراكت و تابس، جزء عجیب و غریب ترین پلیس هایی هستند كه تا به حال روی پرده سینماها آمده اند. كراكت اساسا برای حرف زدن ارزشی قائل نیست و برایش اهمیتی ندارد كه دیگران متوجه حرف هایش می شوند یا نه. كلمات را جویده جویده می گوید و نیمی از جمله هایش، نیمه كاره رها می شوند و به سرانجام نمی رسند. تابس هم ظاهرا دست كمی از او ندارد. بخش عمده این ماجرا، طبعا برمی گردد به خود مایكل مان و شیوه ای كه در دیالوگ نویسی بخش مبارزه با فساد میامی به كار برده است. خلافكارهایی كه با آنها روبه رو می شویم، ادبیاتی مخصوص خودشان دارند و مایكل مان برای نوشتن دیالوگ هایی كه به حرف های آنها شباهت داشته باشد، علاوه بر مجموعه تلویزیونی، از كتاب هایی هم كه درباره آنها نوشته شده، كمك گرفته است.
● دنیای قاچاقچی ها: مایكل مان می گوید ساختن فیلمی درباره قاچاقچی ها، مستلزم آن است كه به دنیای آنها وارد شویم. و وارد شدن به دنیای آنها یعنی سفر به كشورها و شهرهایی كه قاچاقچی ها برای زندگی انتخاب كرده اند. خیلی از آنها مخفیگاه هایی در جنگل دارند كه در بسیاری موارد به كارشان می آید و می توانند به كمك اش از دست پلیس ها فرار كنند. مایكل مان هم بخش هایی از فیلم بخش مبارزه با فساد میامی را در جمهوری دومنیكن، پاراگوئه، اروگوئه و برزیل انجام داد تا همه چیز واقعی تر به نظر برسد.
حرف آخر: مایكل مان كارگردان درجه یكی است. فیلم های درجه یكی می سازد و بخش مبارزه با فساد میامی هم قطعا چنین فیلمی است. همیشه نباید به نقدهای شفاهی و كتبی اعتنا كرد. چیزی كه اهمیت دارد این است كه مان دوباره دست به كار شده و از همین حالا آماده ساخت سه فیلم سینمایی دیگر است. و چه خبری دل انگیزتر از این.
●● شناسنامه فیلم
● بخش مبارزه با فساد میامی Miami Vice
▪ فیلمنامه نویس و كارگردان: مایكل مان، مدیر فیلمبرداری: داین بیب، تدوینگرها: ویلیام گلدنبرگ و پل رابل، سازنده موسیقی متن: جان مورفی، بازیگرها: كالین فارل، جیمی فاكس، گونگ لی، نیامی هریس، جاستین ترو، بری شاباكا هنلی، جان اورتیز، الیزابت رودریگز، ادی مارسان، آنا كریستینا د اولیویرا، جان هاوكس، درجه نمایش عمومی: R، محصول: آلمان و ایالات متحد آمریكا، ۱۳۴ دقیقه
امید بهار
مایكل مان
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید