پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

کنفرانس «پوتسدام» و سرنوشت ایران


کنفرانس «پوتسدام» و سرنوشت ایران
زمانی كه جنگ دوم جهانی به پایان رسید، ایران در اشغال قوای سه دولت متفق بود. روسها و انگلیسی‌ها از ابتدای جنگ در ایران حضور داشتند و نیروهای امریكائی نیز به دعوت انگلیس به ایران آمده و بدون هیچ قراردادی با دولت ایران، امورحمل و نقل اسلحه و مهمات از خلیج فارس تا مرز شوروی را عهده‌دار شده بودند. مردم نیز در اثر ۴ سال اقامت ناخوانده نیروهای بیگانه و تحمل شرائط سخت زمان جنگ در نهایت عسرت و بدبختی بسر می‌بردند.
دولت ایران كه در آغاز جنگ، بیطرفی خود را اعلام كرده بود، به دنبال اشغال ایران توسط قوای متفقین ناگزیر شد به موجب پیمان سه جانبه ۹ بهمن ۱۱۳۲۰ از حالت بیطرفی خارج شده و ابزار اراده متفقین شود. از آغاز سال ۱۳۲۲ متفقین به دولت ایران فشار آوردند كه به كلی از حالت بی‌طرفی خارج شده رسماً به آلمان اعلان جنگ بدهد و اخطار كردند كه در غیر این صورت ایران نخواهد توانست در كنفرانسهای آیندهٔ صلح شركت نماید. بدین جهت دولت ایران ناچار شد به بهانهٔ فعالیتهای خرابكارانهٔ مأموران و جاسوسان آلمانی در هفدهم شهریور ۱۳۲۲ به آلمان اعلان جنگ بدهد. در عوض متفقین موافقت كردند كه دولت ایران به اعلامیهٔ ملل متحد مورخ ۱۱ دی ۱۳۲۰ كه از جانب ۲۶ كشوری كه با آلمان در حال جنگ بودند امضا شده بود ملحق شود و پس از جنگ در كنفرانسهای صلح با حقوق متساوی با سایردول شركت نماید. دولت ایران كه تجربهٔ تلخی از مخالفت دولت‌های فاتح جنگ جهانی اول با شركت آن در كنفرانس صلح ورسای داشت، بلافاصله در ۲۳ شهریور ۱۳۲۲ الحاق خود را به اعلامیهٔ ملل متحد اعلام كرد. آخرین اقدام ایران به نفع متفقین در زمان جنگ دوم جهانی، اعلان جنگ به ژاپن بود كه در ۹ اسفند ۱۳۲۳ صورت گرفت.
دولتهای متفق، هم در پیمان سه جانبه و هم در اعلامیه كنفرانس تهران كه متعاقب نشست سران سه كشور بزرگ در پایتخت كشور ما در ۱۰ آذر ۱۳۲۲ منتشر شد، استقلال و حاكمیت و تمامیت ارضی ایران را تضمین كرده بودند. ۲
در اعلامیه كنفرانس تهران روزولت رئیس جمهور امریكا، استالین نخست‌وزیر شوروی و چرچیل نخست‌وزیر بریتانیا «كمكهائی را كه ایران در تعقیب جنگ علیه دشمن مشترك و مخصوصاً در تسهیل وسایل حمل و نقل مهمات از ممالك ماوراء بحار به اتحاد جماهیر شوروی به عمل آورده» تصدیق نموده و موافقت كردند «كمكهای اقتصادی خود را تا حد امكان به دولت ایران بدهند.» راجع به دوران بعد از جنگ نیز موافقت كردند كه «هر نوع مسائل اقتصادی را كه در پایان مخاصمات ایران با آن مواجه باشد، از طرف كنفرانسها یا مجامع بین‌المللی كه برای مطالعهٔ امور اقتصادی بین‌المللی تشكیل یا ایجاد شود، با مسائل اقتصادی سایر ملل متحد مورد توجه كامل قرار گیرد.»
ایرانیان گمان می‌كردند با در دست داشتن این همه سند و گواهینامه و دریافت لقب «پل پیروزی» خواهند توانست حال كه جنگ در اروپا به پایان رسیده است تخلیهٔ خاك خود را از نیروهای بیگانه خواستار شوند تا بتوانند بر زخمهایی كه چهار سال اقامت متفقین بر پیكر ملت وارد ساخته است مرهم بگذارند و اقتصاد درهم ریخته خود را سر و سامان بدهند. اما در عمل معلوم شد كار به این آسانی نیست و تازه اول مشكلات است.
دولت ایران در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۲۴ طی یادداشتهایی پیروزی در جنگ را به سه دولت بزرگ متفق تبریك گفت و ضمناً از فرصت استفاده كرد و خاطرنشان ساخت كه به موجب مادهٔ ۵ پیمان سه جانبه و قولی كه دركنفرانس تهران داده شده بود، پس از پایان مخاصمات در اروپا دیگر لزومی به ماندن نیروهای متفقین در ایران نیست و بهتر است هر چه زودتر خاك ایران را تخلیه كنند تا اوضاع كشور به حال عادی برگردد و بتوان چاره‌ای برای بهبود وضع فلاكت بار مردم یافت. این یادداشتها بی‌جواب ماند و متفقین اعتنایی به آن نكردند.
در كنفرانس پوتسدام كه از ۲۶ تیر تا ۱۱ مرداد ۱۳۲۴ بین سران سه كشور بزرگ ـ استالین نخست‌وزیر شوروی ، ترومن رئیس جمهور جدید آمریكا، چرچیل (و سپس كلمنت اتلی نخست‌وزیر جدید انگلستان) ـ در حومهٔ پایتخت سابق آلمان تشكیل شد، مسئله تخلیهٔ ایران از نیروهای بیگانه مطرح گردید اما شورویها به بهانهٔ اینكه هنوز جنگ با ژاپن خاتمه نیافته است با آن موافقت نكردند. لذا در اعلامیهٔ نهایی كنفرانس پوتسدام چنین قید شد: «موافقت شد كه سربازان متفقین فوراً از تهران عقب كشیده شوند و مراحل بعدی عقب‌نشینی سربازان از ایران در گردهم‌آیی وزیران خارجهٔ سه كشور كه در اول سپتامبر ۱۹۴۵ / ۱۰ شهریور ۱۳۲۴ در لندن برپا خواهد شد مورد رسیدگی قرار گیرد.» ۳
در شهریور ۱۳۲۴ كه ژاپن نیز به دنبال بمباران اتمی هیروشیما و ناكازاكی بدون قید و شرط تسلیم شد و آتش جنگ در سراسر جهان خاموش گردید، دیگر بهانه‌ای برای ادامهٔ اشغال ایران باقی نمانده بود. لذا دولت ایران مجدداً طی یادداشت مورخ ۲۱ شهریور تقاضای خود را در مورد تخلیهٔ قوای بیگانه تكرار كرد. در كنفرانس وزیران خارجهٔ سه كشور بزرگ كه چند روز قبل از آن در لندن تشكیل شده بود شورویها باز در این مورد به بهانه‌جویی پرداختند، تا اینكه «ارنست بوین» وزیر خارجهٔ بریتانیا پیشنهاد كرد كه تخلیهٔ ایران طبق مادهٔ پنجم پیمان سه جانبهٔ درست شش ماه پس از پایان جنگ با ژاپن، یعنی در ۱۲ اسفند ۱۳۲۴ خاتمه پذیرد. این پیشنهاد مورد موافقت وزیران خارجهٔ شوروی و امریكا قرار گرفت و سه دولت بزرگ طی یادداشتی تصمیم خود را به ایران اطلاع دادند. ۴
هنوز بیست و چهار ساعت از صدور اعلامیهٔ كنفرانس لندن نگذشته بود كه دسته‌های مسلحی از عناصر كمونیست در شهرهای آذربایجان دست به قیام مسلحانه زدند و با كمك و پشتیبانی ارتش سرخ ادارات دولتی و پاسگاههای ژاندارمری را اشغال كردند و تأسیس فرقهٔ دموكرات آذربایجان را اعلام داشتند. حزب توده بلافاصله پشتیبانی خود را از فرقهٔ دموكرات اعلام نمود و شعبهٔ‌ان را در آذربایجان منحل و به فرقهٔ دموكرات ملحق گردید. در مدتی كوتاه عوامل فرقهٔ دموكرات توانستند بسیاری از شهرهای كوچك و بزرگ آذربایجان را در دست بگیرند و حكومت ترور و وحشت را برقرار سازند.
دولت ایران طی یادداشت مورخ ۲۶ آبان ۱۳۲۴ به مداخلهٔ مأموران كشوری و لشكری شوروی در امور داخلی ایران وحمایت از فرقهٔ دموكرات اعتراض كرد و در همان حال یك تیپ پیاده همراه با یك واحد تانك برای تقویت پادگان تبریز كه در محاصرهٔ دموكراتها قرار گرفته بود فرستاد. اما نیروهای شوروی ستون مزبور را در شریف‌آباد، در حومهٔ قزوین متوقف ساختند و مانع از عبور آن گردیدند.
علت اصلی این بهانه‌جوییهای شوروی و آن عدم عقب‌نشینی‌ها مسئلهٔ نفت شمال بود كه سال قبل امتیاز آن را از دولت ایران تقاضا كرده بود ولی با مخالفت مجلس روبرو و رد شده بود. اكنون شورویها می‌خواستند با تحت فشار قرار دادن دولت ایران به تكرار همان بازیهایی بپردازند كه در كشورهای اروپای شرقی منجر به تبدیل كشورهای مزبور به دیكتاتوری كمونیستی زیر برچسب «دموكراسی توده‌ای» گردید. بدین جهت بدون اعتناء به اعتراضات ایران و متفقین غربی، هم‌چنان نقشه‌هایشان را دنبال می‌كردند.
در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ پادگان تبریز تسلیم شد و سید جعفر پیشه‌وری صدر فرقهٔ دموكرات تأسیس حكومت خودمختار آذربایجان را اعلام كرد. مقارن این ایام شورش دیگری در كردستان به تحریك روسها صورت گرفت و حزب كومله كمونیستی كردستان تأسیس جمهوری دموكراتیك كردستان را در مهاباد اعلام كرد. ریاست جمهوری را قاضی ‌محمد و فرماندهی ارتش را ملامصطفی بارزانی به عهده داشت كه روسها به او درجهٔ ژنرالی داده بودند. افسران و سربازان كرد نیز همانند قشون دموكراتهای آذربایجان به اونیفورمهای روسی ملبس بودند. دموكراتهای آذربایجان از این تحولات اظهار شادمانی كردند و بلافاصله یك عهدنامهٔ دوستی و اتحاد بین دو حكومت امضا شد. بدین سان تجزیهٔ ایران عملاً تحقق یافت و دولت مركزی از جلوگیری آن ناتوان بود.
روسها تا زمانی كه امتیازات نفتی خود را بدست نیاوردند، از ایران عقب‌نشینی نكردند. تأسیس شركت مختلط استخراج نفت ایران در دریای خزر كه طبق معاهده «قوام ـ سادچیكف» در ۱۵ فروردین ۱۳۲۵ تحقق یافت و همچنین تشكیل كابینه ائتلافی قوام با عناصر حزب توده در ۱۰ مرداد ۱۳۲۵، امتیازاتی بود كه روسها خروج خود از خاك ایران را به ‌آن‌ها منوط كرده بود. پس از آنكه این دو خواسته محقق شد آنان خروج مرحله به مرحله از ایران را آغاز كردند.
از این رو بعضی مفسران سیاسی معتقدند مماشات انگلیسی‌ها و امریكائی‌ها با روسها در قبال مصوبات كنفرانس پوتسدام و بی‌اعتنائی مشترك این سه دولت نسبت به آن مصوبات نشان دهنده بی‌تفاوتی آنان نسبت به تجزیه ایران ‌آن هم متعاقب كنفرانسی بود كه در آن بر لزوم خروج بیگانگان از ایران تأكید شده بود؛ تأكیدی كه از ابتدا فاقد ارزش بود.
پی‌نویس:
۱ـ این پیمان میان علی سهیلی وزیر امور خارجه، اسمیرنف سفیر كبیر شوروی و ریدرزبولارد وزیر مختار انگلیس در محل وزارت امور خارجه ایران به امضا رسید، و هدف از آن پیوستن ایران به متفقین بود.
۲ـ برای آشنائی با «كنفرانس تهران» به مقاله‌ای با همین عنوان در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی مراجعه كنید.
۳ـ اسناد كنفرانسهای تهران،یالتا، پوتسدام، انتشارات پارت، تهران، ۱۳۶۰، ص ۴۱۸.
۴ـ سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز، ص ۱۰۶.
منبع : موسسه مطالعات وپژوهش های سیاسی


همچنین مشاهده کنید