جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

پایان دولت در دولت


پایان دولت در دولت
با این حال در قطعنامه ۱۷۰۱ بر حاكمیت یكپارچه دولت لبنان در تمامی اراضی این كشور تاكید شده و به طور غیرمستقیم خلع سلاح شبه نظامیان از جمله حزب الله نیز مطرح شده است. برداشت آمریكا و اسرائیل این است كه دولت لبنان باید هر چه زودتر ارتش را مستقر و حزب الله را خلع سلاح كند زیرا عدم خلع سلاح این گروه در تصور آنان به معنای ادامه درگیری ها خواهد بود. در این میان نیروهای سازمان ملل می گویند خلع سلاح حزب الله جزء وظایف آنان نیست و تنها هدفشان برقراری آتش بس و كمك به دولت لبنان برای بسط حاكمیت خود است.
از سوی دیگر «الیاس المر» وزیر دفاع لبنان كه خود وابسته به فراكسیون مقاومت است می گوید هرگز قصد خلع سلاح حزب الله را ندارد و حتی اعزام نیروهای جنوب را در راستای كمك به مردم و مقاومت لبنان توصیف می كند. با این وجود، بسط حاكمیت دولت لبنان در تمام كشور به ویژه جنوب به معنای آن است كه حزب الله دیگر نمی تواند به عنوان یك گروه مسلح نظامی در خارج از چارچوب دولت فعالیت كند. ادغام نیروهای نظامی این حزب در ارتش نیز نیازمند تغییر قانون اساسی و تعویض ساختار كنونی ارتش لبنان خواهد بود.
با این وصف اگر دولت سنیوره بخواهد قطعنامه ۱۷۰۱ را اجرا و حاكمیت خود را در سراسر لبنان اعمال كند ناچار خواهد بود خلع سلاح حزب الله را در دستور كار خود قرار دهد. در حال حاضر سنیوره می گوید نمی خواهد تحت تاثیر فشارهای خارجی باشد اما این فشارها ادامه دارد. در كنار وی سایر گروه های لبنانی مشهور به ۱۴ مارس نیز هر یك به گونه ای مدعی حاكمیت یكپارچه هستند. اما این گروه ها در همان حال با یكدیگر اختلافات بسیاری داشته و هر كدام به نوعی خودشان دولت در دولت محسوب می شوند. از همین رو می توان تصور كرد كه اختلافات پیش از جنگ در بین گروه های لبنانی، اكنون با شدت و قدرت بیشتری می رود كه سر باز كند. بی تردید دخالت طرف های خارجی این اختلافات را تشدید و به گواهی تاریخ گذشته لبنان می تواند این كشور را دوباره در كام جنگ های داخلی فرو برد.
با این حال حزب الله تفاوت عمده ای با سایر گروه های لبنانی دارد. حزب الله یك گروه سیاسی و ایدئولوژیك است كه یك جنبش شیعی را نمایندگی می كند. این گروه در دولت و پارلمان بازوهای قدرتمندی دارد و به دلیل مقاومت دلاورانه اش در برابر تهاجمات اسرائیل از جایگاه ملی و منطقه ای ارزنده ای برخوردار است. شاید تحولات سیاسی در لبنان به گونه ای پیش رود كه این حزب داوطلبانه سلاح خود را بر زمین گذاشته و به همان حضور دینی و سیاسی خود اكتفا كند. اما این امر زمانی تحقق خواهد یافت كه تنش های بین اسرائیل و لبنان برطرف شده و یا در یك احتمال نه چندان بعید شبیه كشورهای مصر و اردن معاهده صلحی بین این دو كشور برقرار شده باشد. در غیر این صورت تا زمانی كه تهدیدی به نام اسرائیل برای لبنان وجود دارد و ارتش لبنان نیز به آن حد از توان بازدارندگی نرسیده باشد خلع سلاح حزب الله از نظر این تشكل بی معنی خواهد بود. سیدحسن نصرالله دبیركل این حزب در یكی از سخنرانی های خود در طول جنگ اخیر گفت: «مقاومت یك واكنش در برابر دشمن و اشغالگران است.»
معنای این سخن در یك برداشت خوش بینانه این است كه اگر شرایط جنگ به گونه ای پیش رود كه دیگر سربازی اسرائیلی در خاك لبنان نباشد و اسرائیل طرحی برای تهاجم مجدد به لبنان را نداشته باشد این جنبش حاضر است با سلاح خود خداحافظی كند. از سوی دیگر به دلیل همگرایی حزب الله لبنان با سوریه و ایران تا حدود زیادی آینده این گروه به وضعیت ژئوپولتیك این دو كشور و نحوه ارتباط آنها با غرب یا بالعكس بستگی خواهد داشت. گرچه حزب الله بارها نشان داده است كه وقتی پای منافع ملی در میان باشد آن را بر اهداف استراتژیك دوستان منطقه ای خود ترجیح خواهد داد با این حال ادامه توان نظامی این حزب كه به خصوص در جنگ اخیر نشان داد می تواند هرگاه اراده كند امنیت اسرائیل را تهدید و روزانه صدها موشك را روانه شهرهای این رژیم كند برای حامیان اسرائیل و به ویژه آمریكا غیرقابل تحمل خواهد بود. از همین رو آنها بر اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ پای می فشرند.
محمدعلی عسگری
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید