جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


مرگ های اینترنتی


مرگ های اینترنتی
كیوشی كوروساوا از معدود فیلمسازان «زنده و اكشن» كنونی ژاپن است كه در بیرون از مرزها هم شناخته شده است و البته او هیچ نسبتی به آكیرا كوروساوا فیلمساز مشهور و كلاسیك و «درگذشته» كشورش ندارد. كیوشی كوروساوا شهرت و اعتبارش را با ساخت فیلم هایی چون «درمان» ۱۹۹۷ و «جذابیت» ۱۹۹۹ به دست آورد و وجه مشترك آنها توجه وی و به واقع آن فیلم ها به مسئله قاتلان سریالی زنجیره ای و محیط زیست بود و مورد اول یعنی قتل های حساب شده تم حاكم بر فیلم نخست شمرده می شد.
اما «نبض» كه پنج سال پس از ساخته شدن در ژاپن تازه در بخشی از اروپا و آمریكا اكران عمومی شده، فیلمی ترسناك و مبتنی بر مسائل ماوراءالطبیعه و اثری است با مضمونی از این قرار و صحنه هایی را در آن می یابید كه شما را به یاد فیلم های روانی «حلقه» و «آب تیره» می اندازد. ولی هرچه هست، بسیار خوب به تصویر كشیده شده اند و با استفاده از عوامل صداهای مخدوش و ترس آور و حركات غیرطبیعی كه كوروساوا و دستیارانش حتی به اشیا بخشیده اند، می تواند دلهره را از آغاز تا پایان بر تماشاگران خود استیلا بخشد. شاید گفته شود كه فیلم قدری طولانی است.
اما توانسته است بر روی ترس بشر از شبح و روح به خوبی سرمایه گذاری كند و مانور دهد. در نگاه نخست «نبض» به ما می گوید این اشباح از درون اینترنت بیرون می زنند و به جان مردم می افتند اما فیلم های دوگانه «حلقه» نیز همین را به گونه ای دیگر بیرون آمدن شبح از درون صفحه تلویزیون می گفتند و در هر دو مورد این قضایا فقط ظاهر و شكل بیرونی و صوری مسئله است و آنچه در اصل مورد اشاره و تاكید و مانور قرار می گیرد بیمار بودن برخی جوامع انسانی به لحاظ روحی و روانی است. در همین راستا است كه یكی از كاراكترها به دیگری می گوید: «آنها كه زنده اند، فرقی با مرده ها ندارند.»
كوروساوا كلا بسیاری از مسائل را به شكلی آبستره ترسیم می كند و تلاش كرده كه فیلمش با آثار روز سبك های تریلر و هارور در سینمای ژاپن فرق داشته باشد كه در این ارتباط فیلم «هیكی كوموری» قابل اشاره است كه در آن شاهد پدیده عزلت گرایی و كناره گیری تعدادی از مردم از جامعه و سایرین به مدت ماه ها و سال ها و بر اثر دلایلی ماوراءالطبیعه و ناشناخته و سبب ها و برهان هایی بودیم كه نمی شد آنها را در قالب های منطقی جای داد و یك واقعه عقلایی شمرد. به رغم مرتبط بودن ظاهری شیطان ها و اشباح فیلم «نبض» با اینترنت نمی توان این را یك فیلم «مستقیما مرتبط» با این پدیده بزرگ ارتباطی دانست.
بر این اساس می توان فرض كرد كه وقایع فیلم «نبض» می توانسته است پیرامون یك شبكه تلویزیونی روی دهد و این را مثلا در فیلم «ویدئو دروم» كار سال ۱۹۸۲ دیوید كراننبرگ كانادایی هم دیده ایم. در فیلمی كه خشونت بارز و مستقیم در آن كمیاب است، یك صحنه ناب و تكان دهنده دربردارنده خشونت نیز وجود دارد و آن صحنه مربوط به سقوط و مرگ یكی از كاراكترها می شود كه كوروساوا آن را در یك «تیك» گرفته است.
از آن شوكه كننده تر سیمای دختری است كه این اتفاق را می بیند ولی حتی این دختر نیز به تصمیم كوروساوا به شكل یك آدم بدون چهره مقابل ما قرار داده شده است و باز عجیب تر و سردتر از آن تصویر بی رحمانه ای است كه فیلمساز از شهر توكیو به دست می دهد. در چنین فضایی و در حالی كه برخی بازی ها هم دلپذیر نیست، بیننده انصافا نمی تواند چندان دل به حال كاراكترها بسوزاند و نگران آنها باشد.
ولی احتمالا كوروساوا این دفاعیه را از خود دارد كه بازی ها باید هم به این گونه باشد تا نشان بدهد در دنیای كنونی همه چیز ماشینی و غیرعادی است. هرچه هست هالیوود از روی این فیلم ژاپنی یك فیلم ساخته كه آن هم به تازگی اكران شده و اگر قیاسی بین دو فیلم صورت گیرد، مشخص می شود كه تفاوت های فرهنگ دو كشور و نگاه مردم متفاوت به مقوله ترس های ناشناخته چیست و به چه میزان می رسد. هرچند كوروساوا همیشه می تواند ادعا كند كه فیلمش در هر دو سوی آب ها آن قدر موفق بوده كه در هالیوود دستور بازسازی آن صادر شده و این كار صورت گرفته است.
● خلاصه داستان
در توكیو و در زمان حاضر قرار داریم. میچی زن جوانی است كه در یك مغازه گل فروشی كار می كند. او به خانه دوستش تاگوچی كه در تدارك ساخت یك سی دی موسیقی به خاطر اوست، سر می زند. این دیدار سرمی گیرد و میچی «سی دی» را دریافت می دارد. تاگوچی به اتاق كناری می رود و خودش را دار می زند. در سی دی ارائه شده به میچی تصویری از اتاق تاگوچی و چهره شبح آسای او وجود دارد.
ریوسوكی كه یك دانشجو است بر روی اینترنت ظاهر می شود و پیام هایی را برای كاربران می فرستد و طی آن، این افراد را به دیدن یك شبح دعوت می كند. یوشیو هم كه از نزدیكان تاگوچی است پیامی را دریافت می كند كه طی آن صدای تاگوچی را می شنود و این در حالی است كه تاگوچی در این پیام دائما كلمه های «نجاتم بدهید» را به زبان می آورد. یوشیو كه به خانه تاگوچی رفته، آنجا تصویری از وی را بر روی یك تكه پارچه می بیند و با دیدن یك جسم شبح آسا به وحشت می افتد. بعدا رفتار او غیرمنطقی تر می شود و این در برخورد او با میچی و یونكو هم جلوه دارد. میچی زنی را هم می بیند كه در حال قفل كردن در خانه اوست و سپس خودش را از ارتفاع به پایین پرت و خودكشی می كند.
هارو كه یك معلم است، به شاگردش ریوسوكی یك مدل كامپیوتری آبستره از دنیا را نشان می دهد كه در آن آدم ها به سوی ارتباط های خطرناك و كشنده كشیده می شوند. طراح این كامپیوتر یك شبح موجود در كتابخانه دانشگاه را نشان می دهد و به او می گوید كه اشباح در حال تبدیل شدن به حقیقت و گرفتن همه جا هستند. افراد به آرامی در حال ناپدید و محو شدن هستند و یوشیو در همین ارتباط در غبار محو می شود.
یونكو وارد اتاقی می شود كه از درون آن تصویربرداری صورت می گیرد. میچی وارد آنجا می شود و او را از دست یك شبح نجات می دهد، اما یونكو روانی شده است و سرانجام محو می شود. به اعتقاد هارو اشباح همه جا را اشغال كرده اند و قصد دارند مردم را در عالم تنهایی خود برای همیشه اسیر و زندانی كنند. هارو و ریوسوكی سوار یك قطار متروك می شوند اما هارو دچار وحشت می شود و از آنجا می گریزد. ریوسوكی به دنبال او می گردد اما میچی را می یابد. هر دو ساعاتی بعد هارو را در یك كارگاه پیدا می كنند. میچی شبكه مرگ اینترنتی را دوباره به راه می اندازد، ولی ابتدا خودش را می كشد و ریوسوكی در یك اتاق دیگر به چنگ اشباح می افتد. با این حال او و میچی فرار می كنند و سوار بر یك قایق می شوند و لحظاتی بعد در غبار محو می شوند.
● «نبض» Pulse
▪ محصول: ژاپن ۲۰۰۱
▪ كارگردان: كیوشی كوروساوا
▪ بازیگران اصلی: هاروهیكو كاتو، كومیكو آسو، كویوكی و كورومی آریساكا
▪ مدت: ۱۲۰ دقیقه
ترجمه: وصال روحانی
اندرو ازموند
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید