پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


فرضیه‌ ترسناک‌ عشق‌ در نگاه‌ اول‌


فرضیه‌ ترسناک‌ عشق‌ در نگاه‌ اول‌
حتما شنیده‌اید كه‌ خسرو وشیرین‌ در اولین‌ نگاه‌ عاشق‌ شدند. جمله‌ كلیدی‌ عشق‌ در نگاه‌ اول‌، گرچه‌ از نظر علم‌ روانشناسی‌، بیش‌ از اینكه‌ ارتباط‌ روحی‌ یا پیوند عاطفی‌ باشد، نوعی‌ همذات‌پنداری‌ و خودخواهی‌ پنهان‌ است‌، اما برای‌ داستان‌گویی‌ و رویابافی‌ زیباتر از محك‌های‌ روزمره‌یی‌ است‌ كه‌ روانشناسان‌ برای‌ شناخت‌ طرف‌ مقابل‌ پیشنهاد می‌كنند.
البته‌ لازم‌ نیست‌ باز هم‌ لابد برای‌ صدمین‌ بار توضیح‌ بدهیم‌، آن‌ كسی‌ كه‌ در اولین‌ نگاه‌ زیبا و آشنا به‌ نظر می‌آید، بیش‌ از داشتن‌ همه‌ شرایط‌ لازم‌ برای‌ زوج‌ مناسب‌ بودن‌، فقط‌ شبیه‌ خود شماست‌. یعنی‌ شمایی‌ كه‌ به‌ نگاه‌ كردن‌ در آینه‌ و دیدن‌ خودتان‌ عادت‌ كرده‌اید و با دیدن‌ یك‌ تصویر آشنا از این‌ آشناتر مگر می‌شود بلافاصله‌ فكر می‌كنید دچار عشق‌ در نگاه‌ اول‌ شده‌اید.
باز هم‌ لازم‌ نیست‌ مثال‌ بیاوریم‌ كه‌ خیلی‌ وقت‌ ها این‌ آدمی‌ كه‌ چهره‌اش‌ به‌ تصویر ذهنی‌ شما از خودتان‌ شباهت‌ دارد، چون‌ بخاطر شخصیت‌ شناسی‌ ثابت‌ شده‌ روان‌شناسی‌، واقعا از نظر روحی‌ بی‌شباهت‌ به‌ شما هم‌ نیست‌، زوج‌ مناسب‌تری‌ برای‌ شما خواهد بود. برای‌ درك‌ بیشتر مطلب‌ هم‌ كافی‌ است‌ نگاهی‌ به‌ زوج‌های‌ دوروبرتان‌ بیندازید، شباهت‌ خیره‌كننده‌ آنها كه‌ تفاهم‌ بیشتری‌ دارند هر چند گاهی‌ اكتسابی‌ است‌ و در طول‌ زمان‌ اتفاق‌ می‌افتد شما را به‌ منطق‌ حقیقی‌ جمله‌ «عشق‌ در نگاه‌ اول‌» بیش‌ از فرضیه‌ معجزه‌یی‌ آن‌، نزدیك‌ خواهد كرد.
در ضمن‌ زیاد هم‌ شنیده‌اید جمله‌هایی‌ مثل؛ «برای‌ هم‌ ساخته‌ شده‌اند» یا «عقد پسر عمو و دخترعمو در آسمان‌ بسته‌ شده‌» یا «زن‌ و شوهر شبیه‌ هم‌ می‌ شوند» و...
شاید هم‌ با خودتان‌ گفته‌ باشید، این‌ جمله‌ها جز رسم‌ و رسوم‌ عامی‌ یا خرافات‌ چیزی‌ نیستند و طبق‌ معمول‌ یك‌ دقیقه‌ فقط‌ یك‌ دقیقه‌ به‌ خودتان‌ فرصت‌ نداده‌اید كه‌ از بین‌ جملات‌ غیرمنطقی‌ و خرافاتی‌ قدیمی‌، یك‌ منطق‌ ساده‌ روان‌شناختی‌ استخراج‌ كنید.
اشكالی‌ هم‌ ندارد خیلی‌ از ما از شدت‌ منطقی‌ فكر كردن‌ یك‌ بعدی‌ شده‌ایم‌ و خیلی‌ هم‌ با آن‌ گروه‌ كه‌ صرفا به‌ خر افات‌ و رسوم‌ عامه‌ اعتقاد دارند، فرقی‌ نمی‌كنیم‌. مثلا خود من‌، تا قبل‌ از اینكه‌ فرضیه‌ نگاه‌ اول‌ و علایم‌ آشنایی‌ شخصی‌ در صورت‌ طرف‌ مقابل‌ را بخوانم‌، نمی‌دانستم‌ كه‌ چرا پدر و مادرم‌ شبیه‌ هم‌ تلویزیون‌ نگاه‌ می‌كردند یا شبیه‌ هم‌ پلك‌ می‌زدند، هیچ‌وقت‌ برایم‌ جالب‌ نبود نگاه‌ كردن‌ به‌ عكس‌ زوج‌هایی‌ كه‌ عینك‌های‌ شبیه‌ به‌ هم‌ دارند یا شبیه‌ هم‌ لبخند می‌زنند یا حتی‌ شبیه‌ هم‌ لباس‌ می‌پوشند!
و اصلا خجالت‌ نمی‌كشم‌ اعتراف‌ كنم‌ كه‌ حتی‌ نمی‌ دانستم‌ اگر دوستی‌ را بیشتر از همه‌ آدم‌ها دوست‌ دارم‌ یا به‌ همكاری‌ بیشتر از بقیه‌ اعتماد می‌كنم‌، صرفا بخاطر نوعی‌ خودخواهی‌ و خودشناسی‌ ناخودآگاهی‌ است‌ كه‌ سال‌ها است‌ از آن‌ غافل‌ بوده‌ام‌! نترسید!
ما آدم‌های‌ یكسانی‌ نیستیم‌ كه‌ صرفا از روی‌ یك‌ الگوی‌ ژنتیكی‌ باز سازی‌ شده‌ باشیم‌، تفاوت‌های‌ ماست‌ كه‌ بودن‌ و دوست‌ داشتن‌ را جالب‌ می‌كند، اما آن‌ شباهت‌ چشمگیر در گوشه‌ چشمان‌، یا حركت‌ دهان‌ موقع‌ خندیدن‌ یا آن‌ دماغ‌های‌ شبیه‌ به‌ هم‌ و چرخیدن‌ در روی‌ شانه‌ مثل‌ كدهای‌ غیرقابل‌ شناسایی‌ برای‌ روح‌ ماست‌ كه‌ ناخودآگاه‌ ما را با هم‌ پیوند می‌دهد، مثل‌ اینكه‌ درست‌ در لحظه‌یی‌ كه‌ آدم‌ روبرویتان‌ را برای‌ اولین‌ بار می‌بینید، كسی‌ پس‌ ذهنتان‌ گوشزد كند، چشمهایش‌ شبیه‌ توست‌، همانطور گشوده‌ و شفاف‌ و درخشان‌ پس‌ راحت‌ ارتباط‌ برقرار خواهد كرد، عین‌ خودت‌! جلو برو بگذار روحش‌ را به‌ تو نشان‌ دهد... ترسناك‌ است‌، مگر نه‌؟
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید