جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

قانونی برای ایران


قانونی برای ایران
اگرچه اندیشه قانون خواهی در ایران با میرزا ملكم خان ناظم الدوله آغاز نشده و در این راه كسانی پیش قدم و كسان دیگری با او همگام و همساز بودند، اما نقش روزنامه «قانون» او در بیداری افكار مردم و اهل قلم و سیاست ایرانیان عهد ناصری بسیار مهم بود و نقشش را در جنبش مشروطیت نمی توان از یاد برد.
ملكم كه تا ۱۳۰۶ ق در خدمت سلطنت قاجاری بود بعد از ۴۰سال خدمت در قامت اپوزیسیون ظاهر شد و با انتشار قانون كه به قول خودش بهترین وسیله خدمت بود می خواست لكه های مبهم زندگی سیاسی اش را بشوید.
شاید اگر ملكم خان را عزل نكرده بودند، امتیاز لاتاری را لغو نمی كردند و القاب او را نمی گرفتند و خشمش را برنمی انگیختند، روزنامه قانون هرگز به وجود نمی آمد و ملكم تهدیدهای خود را به كار نمی بست. او اندكی پس از عزل به امین السلطان نوشت: «خلاصه رفیق جان، ببخشید جناب اشرف وزیر اعظم مطلب این است كه باید همه این پیسی ها را كه یك دفعه سر من آوردید یك دفعه تلافی بفرمایید. مناصب و مقام های دولتی مرا بهتر از سابق رونق بدهید... البته از این ادعای خود ابدا دست نخواهم كشید و شما را به هزار قسم اذیت تعاقب خواهم كرد. شما ملكم خسته و بی عرضه را دیده اید، اما هنوز ملكم دیوانه را نمی شناسید. به جان عزیز شما كه شما را ول نخواهم كرد. همان طور كه شما آخر عمر مرا سیاه كردید، اول ترقیات شما را زیر و رو خواهم كرد. بی جهت فریب دیگران را مخورید. فراش و میرغضب شما بیشتر است اما از تاثیر نفس این پیر شكسته دل نباید غافل شد.»
اولین شماره قانون كه شعار اتفاق، ترقی و عدالت بر پیشانی اش خورده بود رجب ۱۳۰۷ ق ۱۲۶۵ ش در لندن منتشر شد. اولین شماره در ۸ صفحه و بقیه شماره ها در ۴ صفحه انتشار یافت و تنها تا شماره ۷ تاریخ گذاری شد. قیمت اشتراك سالیانه در ابتدا یك لیره انگلیس بود، بعد قیمت هر شماره به یك تومان، فهم كافی، شرط آدمیت، یك ذره غیرت و یا زحمت ابلاغ به یك آدم دیگر تغییر یافت. ملكم به مدت سه سال و نیم به جز چند وقفه كوتاه به صورت ماهانه ۴۱ شماره از قانون را منتشر كرد. در نگارش قانون ملكم تنها نبود، سیدجمال الدین اسدآبادی و میرزا آقاخان كرمانی از مهمترین همكاران او بودند.
ملكم خان قصد و هدف از انتشار قانون را چنین بیان می كند: «زبده اصول فكری كه من می خواهم به تدریج به وسیله یك روزنامه مردمی كه در تمام ایران پخش می شود بیان كنم اصولی است بر پایه اسلام و مغایرتی با علم و اخلاق ندارد. همچنین ادعای برابری با عقاید لیبرالیسم غربی نیز نمی كند، بلكه فقط مطالب حق است. به عنوان هدف فوری خواست من بیش از این نیست كه دولت ما به ما قانون بدهد. كدام قانون همان قانونی كه خود شاه خواهان آن است، قانونی كه حداقل تامین جانی و مالی ما را تضمین نماید، قانونی كه شاید بتواند ما را از هرج و مرج وحشتناك و دزدی های سازمان یافته در امان دارد... به ضرورت بگویم كه وقتی من از فساد حكومت گفت وگو می كنم قصد انتقاد از هیچ شخص بخصوصی را ندارم. این فساد زاییده نظام است و نه فرد.»
قانون به دلیل ساده نویسی و بی تكلفی مقبولیت عام یافت و به طور مخفی در تهران و به طور آزاد در تبریز تجدید چاپ می شد. گرچه به طور مخفیانه توزیع می شد اما حتی تا درون حرمسرای شاه هم نفوذ كرده بود و به وسیله امین الدوله كه وزیر پستخانه و تلگراف بود و دل خوشی از صدراعظم نداشت به دست درباریان می رسید. تاثیر قانون آنچنان بود كه دولت هر رویداد نامساعد كشور را ناشی از روزنامه قانون و یا اختر می دانست، از این رو دستور یورش به پستخانه داده شد تا نام كسانی را كه قانون به آدرس آنها فرستاده می شد به دست آورند و به این شیوه در عرض سه روز ۳۰ نفر را دستگیر كردند و افراد زیادی در معرض خطر قرار گرفتند. حاج سیاح كه یكی از دستگیرشدگان بود در جواب این كه «شما قانون خواسته اید» گفته بود: «مگر شما قانون را بد می دانید الان در دنیا كسی نیست قانون نخواهد. حتی وحشیان آفریقا و آمریكا.» ملكم به وسیله روزنامه اش لفظ قانون را به یك شعار سیاسی مبدل كرد. ایران در اختناق سیاسی آن زمان نیاز به بسیج شدن ملت برای راهگشایی سیاسی داشت و روزنامه او این نقش را بازی كرد. ملكم در قسمتی از سرمقاله شماره اول چنین نوشته است: «ایران مملو است از نعمات خداداد، چیزی كه همه این نعمات را باطل گذاشته است نبود قانون است. هیچكس در ایران مالك هیچ چیز نیست زیرا كه قانون نیست. حاكم تعیین می كنیم بدون قانون، سرتیپ معزول می كنیم بدون قانون، بندگان خدا را حبس می كنیم بدون قانون، خزانه می بخشیم بدون قانون، شكم پاره می كنیم بدون قانون و...» و در قسمت پایانی آن آورده است: «در ملكی كه هیچكس ماذون نباشد، لفظ قانون و اسم حقوق به زبان بیاورد، در ملكی كه مال و جان و ناموس و تمام زندگی خلق موقوف به بوالهوسی روسا باشد، در ملكی كه هرجاهل نانجیب بتواند بر مسند وزارت، خود را مالك رقاب كل ملت قرار بدهد، در آن مملكت، همت ملوكانه و عدالت ظل اللهی چه معنی خواهد داشت.» گرچه روزنامه ملكم شعارهای آزادی فكر، بیان، قلم و آزادی زنان را سر می داد و عشق به حكومت قانون را بیدار كرده بود، اما توجهی به ماهیت مجریان قانون نداشت و فراموش كرده بود كه «قانون راستین آن است كه رعیت در خلوت آن را رعایت كند.»
بیژن مومیوند
منابع:
۱ روزنامه قانون به كوشش و با مقدمه هما ناطق انتشارات امیركبیر
۲ مطبوعات ایران ماجد صفری موسسه انتشاراتی رویداد چاپ اول ۱۳۸۲
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید