پرتب و تاب مانند همیشه

بر روی كاغذ، همان كلیشه قدیمی رنگ و بوی تكرار به خود دیده است: «قدرتمندها، قدرتمندتر شده اند.» لالیگا، كه حال از دل خود، قهرمان لیگ اروپا و نیز جام یوفا را می بیند، در تابستان چندان ستاره های تثبیت شده اش را جز زین الدین زیدان و هنریك لارسن كه خود را از سطح اول فوتبال اروپا دور ساختند جدا شده نیافت، و در عوض با اغوا ساختن چندین و چند ستاره بین المللی تنور خود را گرم تر و جوشان تر یافته است.
رقابت های لالیگا از شنبه آغاز می شود و بارسلونا كه اكنون خود را در قهرمانی به سبب موفقیت در لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا «یك قهرمان دوگانه» می یابد، مدعی درجه اول قهرمانی است. فرانك رایكارد سرمربی این تیم یك نمونه كامل و آرمانی از مردی است كه آرام آرام و سال به سال بار قدرت و توانایی مجموعه اش را افزایش می دهد. او به همان دقتی كه تلاش می كند تا یك گروه تثبیت شده برای خود مهیا كند، هر سال نیز با افزودن یكی، دو ستاره پرآوازه و باقابلیت، توان فنی تیمش را افزایش می دهد.
او در این تابستان سه بازیكن به خدمت گرفت. بهتر است عیار فنی شان را با خرید های دو تابستان گذشته مقایسه كنیم: ایدور گودیانسن فوتبالیست اسبق چلسی و به علاوه دو پناهنده از فوتبال پرتلاطم ایتالیا یعنی جیان لوكا زامبروتا و لیلین تورام. و چنین انگاره ای بی درنگ به ذهن هر مخاطبی خطور خواهد كرد وقتی بدانیم، زوج یوونتوسی وقتی باشگاهشان را سقوط كرده به دسته دوم یافتند و متعاقب آن بدل به بازیكنانی با انتخاب آزاد شدند، موفق شدند به این سادگی به نوكمپ ملحق شوند. بار دیگر برای آخرین بار بارسلونا، آنچه كه بدان محتاج بود را ایجاد تغییراتی در كالبد تیمی اش تلقی كرد. زامبروتا و تورام بی تردید به دیواره دفاعی كاتالان ها سیمایی دگرگون یافته می بخشند و به روح آن طبیعت «چندقابلیت بودن» می دمند.
آنچه كه این تیم در فصل گذشته در پاره ای از اوقات متزلزل و گسستنی نشان می داد. پتانسیل خط میانی، آن طور كه به چشم می آید، حال با رهایی ژاوی هرناندز از چنگال مصدومیت نیرومندتر خواهد شد. خط حمله این تیم نیز با حضور ساموئل، رونالدینیو و لیونل مسی به همان قدرتی است كه با نگاه اول جلب نظر می كند. حقیقتا شكست لاپورتا در پروژه اغوا ساختن تیری آنری برای حضور در نوكمپ، در طبیعت خود چیزی فراتر از یك «توفیق اجباری» بود. چه آنكه مشخص نبود اگر چنین تجارتی رنگ و سیمای حقیقت به خود می یافت، رایكارد چگونه می توانست «این» چهار فوق ستاره فوتبال را كنار هم جای دهد.
دشمن دیرآشنای كاتالان ها، رئال مادرید، برای حقیقت بخشیدن به آرزوها و اهداف خود، تمام امور را در اختیار «فابیو كاپلو»ای سپرده است كه پس از ۹ سال كه این تیم را قهرمان لالیگا نمود، بار دیگر به مادرید بازگشته است. پیشینه كاپلو در قهرمانی، حیرت انگیز است. در ۱۴ فصل اخیر او در ۹ فصل، باشگاه های تحت هدایت خود را به قهرمانی در لیگ های باشگاهی سوق داده است. اما به نظر می رسد، این بار در مسیر موفقیت، با مصائب فراوانی دست به گریبان خواهد بود. مادرید به سبب عزل و نصب های بی پایانش در فصول اخیر و بازیكن های منتخب هر مربی در هر برهه ای با یك مجموعه لبالب و لبریز شده از فوتبالیست های پرآوازه سر و كار دارد. و اگر كاپلو نتواند از تعدادی از آنها استفاده بهینه ای داشته باشد آنها با تعدادی فوتبالیست در حد كلاس جهانی و با دستمزدهای سرگیجه آور، اما مایوس و بی اثر روبه رو خواهند شد.
رویكرد نخست و اولویت او در بدو حضورش در مادرید استحكام بخشیدن به برنامه های تدافعی این تیم كه با خرید فوتبالیست هایی بسان كاناوارو، امرسون و محمدو دیارا صورت گرفت و نیز افزایش توان هجومی مادرید كه با به خدمت گیری یك گلزن تمام عیار و بالفطره صورت پذیرفت، بود. ترافیك خط حمله مادرید سرگیجه آور است. با حضور فان نیستلروی، حال باید در انتظار رقابتی تمام عیار میان رائول، رونالدو، آنتونیو كاسانو، روبینیو و خولیو باپتیستا نشست. آنچه كه جالب و تماشایی می نماید، این است كه رویكرد رائول و روبرتو كارلوس قدیمی ترین فوتبالیست های مادرید در مواجهه با مواضع دقیق و خشك فابیو كاپلو چه خواهد بود.
۹ سال پیش، زمانی كه آنها جویای نام و تشنه یادگیری بودند، كلمه به كلمه دستوارت كاپلو را اجرا می كردند. اما اكنون شرایط آنها به كلی با گذشته متفاوت است. در زمره اسطوره ها و فوتبالیست های كهنه كار مادرید محسوب می شوند و در باشگاه از نفوذ چشمگیر و قابل توجهی بهره می برند. و این خود، داستان دیگری به دنبال دارد. در این مجموعه، دو كهكشانی كه دیگر كم نور و فروغ شده اند، نیز جلب نظر می كنند. رونالدو و دیوید بكام...مصائب و چالش های این دو نیز در طبیعت خود، جالب است. اولی كه خشمگین و مایوس از انتقاد متوقف نشدنی رسانه ها از افزایش وزنش و دومی نیز كه قرارداد های سنگین و شگفت آورش با باشگاه، سوژه همیشگی مطبوعات است. حال سئوال كلیدی این است: «كاپلو چگونه می تواند این دو ستاره را كه از منظر اقتصادی نیز سود سرشاری به مجموعه خواهند بخشید، اداره كند»
خبر نه چندان دلپذیر و ناامیدكننده برای كاپلو این است كه كم كم «ماه عسل» رومن كالدرون، مردی كه با تبلیغات بسیار و با وعده اغوا ساختن ستاره هایی چون كاكا، كریستیانو رونالدو و آرین روبن برای حضور در مادرید خود را مطرح ساخته بود، رو به اتمام است. اما او در این مدت جز ناكامی در واقعیت بخشیدن به چنین اهدافی، بهره دیگر به مادرید نبخشیده است. حتی رادیكال ها پا را فراتر نهاده اند و مدعی هستند او باید هر چه زودتر به سبب عدم توانایی در عملی ساختن وعده هایش استعفا دهد. آنچه كه مبرهن و آشكار جلب نظر می كند این است كه كالدرون و این مجموعه زیر فشار طاقت فرسایی باید لیگ را آغاز كنند.

گابریل ماركوتی
ترجمه: سهیل نوری پناه

منبع : روزنامه شرق