پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


خلاقیت و نوآوری در افراد و سازمانها


خلاقیت و نوآوری در افراد و سازمانها
پیوسته این سوال مطرح است كه چرا كشوری پیشرفت كرده در حالی كه كشور مشابه كه از نظر منابع اولیه و امكانات بهره وری دارای شرایط بهتری بوده، عقب مانده است. چه عامل مهمی در شرایط مشابه باعث پیشرفت و موفقیت بعضی (كشور - گروه - فرد) و باعث عقب ماندگـی و عملكـرد ناصحیح بعضی دیگـر مــی شود؟
در سالهای اخیر، تلاشهای وسیعی به وسیله بسیاری از سازمانها برای ترغیب افراد خود به خلاقیت و نوآوری انجام گرفته است. در این مقاله مفهوم و جایگاه خلاقیت و نوآوری شرایط ایجاد این مولفه ها و هم چنین ویژگیهای افراد و سازمانهای خلاق و نوآور تبیین شده است. با بهره جویی از فنون خلاقیت و نوآوری خواهیم توانست به طریقی كارآمد و اثربخش به اهداف خود برسیم و سازمان و جامعه ای توسعه یافته و پیشرو داشته باشیم.
خلاقیت و نوآوری لازمه و پیش درآمد توسعه و پیشرفت و تعالی یك سازمـان و جامعه است و آگاهی از فنون و تكنیك های آن ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران، دانشجویان، پژوهشگران و علاقه مندان به این رشته است.
امروزه ثبات در محیط كار، جای خود را به بی ثباتی و عدم اطمینان داده است و صنایع سنتی و قدیمی كه جای خود را به انواع جدید و توسعه یافته آن داده است. فرصتی برای استفاده از مهارتهای قدیمی نمی گذارد و در حقیقت آینده را با تهدیدات و فرصتها مواجه ساخته است، زیرا هر اختراع و نوآوری، تغییری را پدید می آورد كه می تواند به نوبه خود فرصتی را برای كسانی به وجود آورد كه بتوانند از این فرصت استفاده بهینه كنند.
موسسات و سازمانهای تولیدی و خدماتی باید این امر مهم را تشخیص داده و به طور مداوم، كالاها و خدمات جدید را ارائه دهند، یا در جهت بهبود آن بكوشند. خلاقیت و نوآوری باتوجه به ماهیتش بر ناشناخته ها دلالت دارد و با خود ریسك را به همراه می آورد كه البته ممكن است نتایج رضایت بخشی را باتوجه به مقادیر سرمایه گذاری شده در آن، به وجود نیاورد. باوجود این، قصور سرمایه گذاری در ایجاد آن ممكن است شرایط خاصی را فراهم آورد كه به ناكامی سازمان منجر شود. از این رو محققان و نظریه پردازان بسیاری بر اهمیت توجه به این موضوع تاكید كرده اند. به طور نمونه شومپتر (SHUMPTER)به عنوان یكی از اولین پیشگامان، اهمیت این مسئله را برای موفقیت موسسات و به طور كلی تاثیر آن بر روی كل جامعه متذكر گردیده است.
● مفهوم و جایگاه خلاقیت و نوآوری
تحقیق در مورد خلاقیت و عناصر تشكیل دهنده آن، بیش از یك قرن پیش توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد، ولی انگیزه اساسی برای پژوهش بیشتر در سال ۱۹۵۰ توسط گیلفورد ایجاد گردید. گیلفورد (GUILFORD) خلاقیت را با تفكر واگرا (دست یافتن به رهیافتهای جدید برای حل مسائل) در مقابل تفكر همگرا (دست یافتن به پاسخ صحیح) مترادف می دانست. (شهرآرای - مدنی پور، ۱۳۷۵، ص ۳۹)
▪ لوتانز (۱۹۹۲): استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رهیافتهای افراد و یا گروهها در یك روش جدید، تعریف كرده است. بارزمن خلاقیت را فرآیند شناختی از به وجود آمدن یك ایده، مفهوم، كالا یا كشفی بدیع می داند. (همان منبع، ص ۳۹)
خلاقیت همچون عدالت، دموكراسی و آزادی برای افراد دارای معانی مختلف است ولی یك عامل مشترك در تمام خلاقیتها این است كه خلاقیت همیشه عبارتست از پرداختن به عوامل جدیدی كه عامل خلاقیت در آنها موجود بوده و به عنوان مجموع میراث فرهنگی عمل می كنند ولی آنچه كه تازه است تركیب این عوامل در الگویی جدید است (جك هالوران - دوگلاس نبتون، ۱۹۹۲) تلاشهای خلاقیت وسیله ای برای نوآوری است. خلاقیت بیشتر یك فعالیت فكری و ذهنی است و نوآوری بیشتر جنبه عملی دارد و در حقیقت محصول نهایی عمل خلاقیت است. (فرنودیان، ۱۳۷۰، ص ۶)
نوآوری مهارتی است كه با بسیاری همكاریهای دیگر همراه است. نوآوری به دگرگونیهای عمده در زمینه پیشرفتهای تكنولوژیك یا ارائه تازه ترین مفاهیم مدیریت یا شیوه های تولید، اطلاق می شود. نوآوری پدیده ای واقعاً چشمگیر و جنجالی است. نوآوری عموماً پدیده ای نادر است كه فقط در عده ای خاص می توان آن را سراغ گرفت.
▪ هالت (۱۹۹۸): اصطلاح نوآوری را در یك مفهوم وسیع به عنوان فرآیندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به كاربرد، واركینگ (VARKING) نیز توضیح می دهد كه: نوآوری هر چیز تجدید نظر شده است كه طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت سازمان را در مقابل رقبا مستحكم كند و نیز یك برتری رقابتی بلندمدت را میسر سازد. به عبارتی نوآوری خلق چیز جدیدی است كه یك هدف معین را دنبال و به اجرا رساند.
بنابراین، در یك تعریف كلی می توان نوآوری را به عنوان هر ایده ای جدید نسبت به یك سازمان و یا یك صنعت و یا یك ملت و یا در جهان تعریف كرد. (خداداد حسینی، ۱۳۷۸، ص۴۸)
● تفاوت خلاقیت و نوآوری
اگرچه واژه خلاقیت با نوآوری به طور مترادف استفاده می شود اما غالب محققان معتقدند كه دو اصطلاح نوآوری و خلاقیت باید به طور جدا مدنظر قرار گیرند، چرا كه دارای معانی و تعاریف جداگانه ای هستند (مهر، ۱۹۶۹). خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود دارد، در حالی كه نوآوری دلالت برآوردن چیزی جدید به مرحله استفاده دارد. (دیویس، ۱۹۶۹) همچنین (رزنفلد و سروو، ۱۹۹۰) ماهیت خلاقیت یا اختراع را از نوآوری به وسیله معادله زیر تفكیك كردند:
انتفاع + اختراع + مفهوم = نوآوری
در معادله نوآوری فوق، كلمه مفهوم اشاره بر ایده ای است كه باتوجه به چهارچوب مرجعی آن فرد، دپارتمان، سازمان و یا یك دانش انباشته شده جدید است. كلمه اختراع اشاره به هر ایده ای جدید است كه به حقیقت رسیده باشد، كلمه انتفاع بر به دست آوردن حداكثر استفاده از یك اختراع دلالت دارد.
در مورد نوآوری و تغییر نیز، تفاوتهایی وجود دارد (كتزوكان، ۱۹۷۸). برای مثال تغییر می تواند به بهبود رضایت شغلی یك فرد اطلاق شود، در حالی كه نوآوری نتیجه و تاثیری بیش از یك فرد را در بر می گیرد و تاثیر آن، ورای دپارتمان ایجاد كننده آن است (لارسن، ۱۹۹۳). در تحقیق دیگری در مورد تغییر تكنیك (كنن، ۱۹۶۷) بیان كرد كه تغییر ایجاد هرچیزی است كه با گذشته تفاوت داشته باشد. اما نوآوری ایجاد ایده هایی است كه برای سازمان جدید است. از این رو، تمام نوآوریها می توانند منعكس كننده یك تغییر باشند، در حالی كه تمام تغییرها، نوآوری نیستند. تغییر نتیجه ای از فرآیند خلاقیت و نوآوری است. در این راستا، وبر و دستیارانش ارتباط میان خلاقیت، نوآوری و تغییر را به شكل شماره یك ترسیم كردند: نظرات بسیاری در مورد ماهیت و تفاوتهای اساسی این واژه ها ابراز شده، نویسندگانی نیز معتقدند كه:
- خلاقیت به معنای توانایی تركیب ایده ها در یك روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده هاست. (رابینز، ۱۹۹۱)
- خلاقیت عبارت است از به كارگیری توانائیهای ذهنی برای ایجاد یك فكر یا مفهوم جدید. (رضائیان، ۱۳۷۳)
- نوآوری فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات و روشهای جدید عملیات است. (رابینز، ۱۹۹۱)
- نوآوری عبارت است از عملی و كاربردی ساختن افكار و اندیشه های نو ناشی از خلاقیت، به عبارت دیگر، در خلاقیت اطلاعات به دست می آید و در نوآوری، آن اطلاعات به صورتهای گوناگون عرضه مـــــی شود. (رابینز، ۱۹۹۱) - تغییر ایجاد هرچیزی است كه با گذشته تفاوت داشته باشد، اما نوآوری اتخاذ ایده هایی است كه برای سازمان جدید است. بنابراین، تمام نوآوریها منعكس كننده یك تغییرند اما تمام تغییرها، نوآوری نیستند. (ریچارد، ال، داف، ۱۹۹۲)
- تغییر سازمانی به عنوان اتخاذ یك فكـر یا رفتار جدید به وسیله سازمان مشخص مــــــی شود، اما نوآوری سازمان اتخاذ یك ایده یا رفتار است كه برای نوع وضعیت، سازمان، بازار و محیط كلی سازمان جدید است. اولین سازمانی كه این ایــده را معرفی می كند به عنوان نوآور در نظر گرفته می شود و سازمانی كه كپی می كند یك تغییر را اتخاذ كرده است. (منبع اخیر) براساس این تعاریف، خلاقیت لازمه نوآوری است. تحقق نوجویی وابسته به خلاقیت است. اگرچه در عمل نمی توان این دو را از هم متمایز ساخت ولی می توان تصور كرد كه خلاقیت بستر رشد و پیدایی نوآوریهاست. خلاقیت پیدایی و تولید یك اندیشه و فكر نو است در حالی كه نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فكر است. از خلاقیت تا نوآوری غالباً راهی طولانی در پیش است و تا اندیشـه ای نو به صورت محصولی یا خدمتی جدید درآید زمانی طولانی می گذرد و تلاشها و كوششهای بسیار به عمل می آید. گاهی ایده و اندیشه ای نو از ذهن فرد می تراود و در سالهای بعد آن اندیشه نو به وسیله فرد دیگری به صورت نوآوری در محصول یا خدمت متجلی مــــــی گردد. (الـوانـــی، ۱۳۷۲، ص ۲۲۳-۲۲۴)
خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه های نو دارد و نوآوری به معنای كاربردی ساختن آن افكار نو و تازه است. (آقایی، ۱۳۷۷، ص۲۶) به طور خلاصه با درنظر گرفتن نظریات فوق می توان چنین نتیجه گرفت كه خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود داشته و یا به عبارتی به معنای دلالت بر «پیداكردن» چیزهای جدید است هرچند كه ممكن است به مرحله استفاده در نیاید. نوآوری به عنوان هر ایده جدیدی است كه در برگیرنده توسعه یك محصول، خدمات یا فرآیند مـــــی گردد كه ممكن است نسبت به یك سازمان، یك صنعت، یا ملت و یا جهان جدید باشد. این نوآوریها به تغییر و انطبـاق بهتر سازمان با ایــده های جدید منجر می شود.
● فرآیند خلاقیت و نوآوری
مراحل خلاقیت ممكن است به فعالیت قوه درك و خرد انسان، یا مراحل مجزا ولی به هم پیوسته تعریف شود كه انسان را به رهیافتهایی هدایت كند. نویسندگان و صاحب نظران این مراحل را به گونه های مختلف مطرح كرده اند. فرآیند خلاقیت به ترتیب در برگیرنده مراحل روبرو شدن با ایده یا مشكل، شدت روبروشدن و رابطه روبروشدن با محیط است كه فرد خلاق را احاطه كرده است.
(اتریك، ۱۹۷۴) از صاحب نظران مدیریت، فرآیند خلاقیت را از اندیشه تا عمل به سه مرحله: به وجود آوردن اندیشه، پرورش اندیشه و به كارگیری اندیشه تقسیم كرده است.
(آلبرشت، ۱۹۸۷) مراحل خلاقیت عملی و قابل اجراتری را كه از پنج مرحله تشكیل شده است، پیشنهاد می كند این مراحل به ترتیب عبارتند از: جذب اطلاعات، الهام، آزمون، پالایش و عرضه.
آلبرشت معتقد است كه شخص خلاق، اطلاعات پیرامون خود را جذب می كند و برای بررسی مسائل، رهیافتهای مختلفی را مورد بررسی قرار می دهد. زمانی كه ذهن فرد خلاق از اطلاعات خام انباشته شد، به طور غیرقابل محسوس شروع به كار می كند و پس از تجزیه و تحلیل و تركیب اطلاعات، رهیافتی برای مسئله ارائه می كند. (شهرآرای، مدنی پور، ۱۳۷۵، ص ۴۱)
● تكنیك های خلاقیت و نوآوری
برای اینكه خلاقیتی ایجاد و پرورش یابد بایستی فنون و تكنیك هایی رعایت گردد. محققان مختلف فنونی را ذكر كرده اند كه به مهمترین آنها اشاره می شود:
۱ - یورش فكری(BRAIN STORMING) یا طوفان مغزی: این تكنیك را نخستین بار دكتر الكس، اس، اسبورن مطرح كرد و چنان مورد استفاده واستقبال مردم و سازمانها در غرب قرار گرفته كه جزئی از زندگی آنها شده است، یورش فكری در واژه نامه بین المللی وبستر چنین تعریف شده است:
اجرای یك تكنیك گردهمایی كه از طریق آن گروهی می كوشند راه حلی برای یك مسئله بخصوص با انباشتن تمام ایده هایی كه در جا به وسیله اعضا ارائه می گردد بیابند. (آقایی، ۱۳۷۷، ص ۱۱۹) یعنی هیچ انتقـادی از هیچ ایده ای جایز نیست. به هر ایده ای هرچند نامربوط خوش آمد گفته می شود.
هرچه تعداد ایده ها بیشتر باشد بهتر است. كیفیت ایده ها بعـداً مورد توجه قرار می گیرد افـراد به تركیـب كردن ایده ها تشویق می شوند و از آنها خواسته می شود كه نسبت به ایده های دیگران اشراف پیدا كنند.
۲ - الگوبرداری از طبیعت(BIONICS) : یكی از تكنیك های خلاقیت و نوآوری كه در ابداعات فنی كاربرد گسترده و موفقی داشته تكنیك تقلید و الگوبرداری از طبیعت است. ابداعاتی كه در زمینه علم ارتباطات و كنترل در دهه های اخیر شكل گرفته اند. برنامه ریزی های رایانه و موضوع هوش مصنوعی همه با الگوبرداری و تقلید از فعالیتهای مغز آدمی انجام شده اند و روند فعالیتها به گونه ای است كه در آینده با ادامه این كار فنون و ابزارهای بدیع و جدیدی ساخته خواهند شد. (منبع اخیر، ص ۱۲۶-۱۲۷)
۳ - تكنیك گروه اسمی (NOMINAL GROUPING) : گروه اسمی نام تكنیكی است كه نیز تا حدودی در صنعت رواج یافته است. فرآیند تصمیم گیری متشكل از پنج مرحله است:
▪اعضاء گروه در یك میز جمع می شوند و موضوع تصمیم گیری به صورت كتبی به هریك از اعضا داده می شود و آنها چگونگی حل مسئله را می نویسند؛
▪هریك از اعضا به نوبه، یك عقیده را به گروه ارائه می دهد؛ عقاید ثبت شده در گروه به بحث گـذارده مـی شود تا مفاهیم برای ارزیابی روشن تر و كامل تر شود؛
▪هر یك از اعضاء مستقلاً و مخفیانه عقاید را درجه بندی می كنند‍؛ ! تصمیم گروه آن تصمیمی خواهد بود كه در مجموع بیشترین امتیاز را به دست آورده باشد. (دالكی، ۱۹۶۹، ص ۱۴۳).● شرایط ایجاد خلاقیت و نوآوری
نویسندگان مختلف شرایط و زمینه های متفاوتی را برای بروز خلاقیت در نظر دارند به هرحال راههای عمده ای كه می تواند محرك خلاقیت باشد، عبارتند از:
۱ - فضای خلاق: یكی از راههای مهم ظهور نوآوری به وجود آوردن فضای محرك خلاقیت است. بدین معنی كه مدیریت باید همیشه آماده شنیدن ایده های جدید از هركس در سازمان باشد. در واقع سازمان باید در جستجوی این گونــه فكرها باشد و تنها منتظـر ارائه اندیشه جدید نماند. به كارگیری سیستم مدیریت استعداد (TALENT MANAGEMENT SYSTEM = TMS) ابزار موثری در سازمان به شمار می رود. مدیران با بـه كارگیری این ابزار می توانند مهارتهای كاركنان مستعد را به طرز صحیحی گسترش دهند. ممكن است شما باافراد مستعد زیادی برخورد كنید كه در سازمانی مشغول بكارند ولی نمی توانند نتایج قابل توجهی تولید كنند. این به خاطر فقدان سیستم مدیریت استعداد مناسب روی می دهد. سیستم مدیریت استعداد چهار عنصر دارد: جذب استعدادها - حفظ استعدادها - اداره و مدیریت استعدادها - كشف كردن استعدادها.
۲ - دادن وقت برای خلاقیت: موسسات برای این منظور می توانند دفتر مخصوصی را به هریك از كاركنانی كه شایستگی لازم را دارند اختصاص دهند.
۳ - برقراری سیستم پیشنهادات: یكی از روشهای ترغیب خلاقیت برقراری سیستم دریافت پیشنهادات است بدین ترتیب روشی برای ارائه پیشنهادات فراهم می شود.
۴ - ایجاد واحد مخصوص خلاقیت: گاهی گروه خاصی از كاركنان برای نوآوری و خلاقیت استخدام می شوند و در بعضی از سازمانها این گروه را واحد تحقیق و توسعه می نامند. این گونه واحدها وقتشان را صرف یافتن ایده های جدید برای ارائه خدمات یا ساختن محصول، فناوری می كنند و گاهی تحقیق محض انجام می دهند. این گونه تحقیقات برای پیشرفت دانش بدون تلاش برای یافتن كاربرد فوری آن صورت می گیرد. البته بعدها این اندیشه های محض می تواند جنبه كاربردی داشته باشد. ولی امروزه تحقیقات كاربردی بیشتر معمول و مورد توجه است. (رضائیان، ۱۳۷۳، ص ۵۱-۲۹)
● ویژگیهای افراد خلاق و نوآور
افراد از نظر خلاقیت متفاوت اند. كسی كه زندگی خلاق دارد، احساس توانمندی را در خود پرورش می دهد، با مهر و محبت ناكامیها را می پذیرد و نیروهایش را در راه تحقق اهدافی كه دارد بسیج می كند.
ایام گرانبهای عمر را به بطالت تباه نمـــــی كند، خوب می داند كه بیكاری و وقت گذرانی به فراغت پرداختن بیش از اندازه اسباب تكدر خاطر می شود.
انسان خلاق دلبسته مادیات نیست. اتومبیلهای گــران قیمت و لباسهای فاخر و خانه های مجلل ممكن است خوب باشند، اما اصل نیستند.
انسان خلاق سعادت را در القاب و زندگی در محلات مشهور و خوش آب و هوا جستجو نمی كند.
انسان خلاق از سرگرمیهای انفعالی فاصله می گیرد. از انگاره های انفعالی حذر می كند و علاقه مند و بانشاط در جهت هدفهایش گام بر می دارد. به قدری محو زندگی است كه فرصتی برای خودخواهی پیدا نمی كند و جان كلام آنكه، مشتاق و هدف گراست. احساس جوانی دائم دارد، احساسی كه همه به آن نیاز دارند متاسفانه اغلب از آن محروم هستند.
اگر چنین است زمان برنامه ریزی است، زمان ایجاد تصویر ذهنی سالمی است كه اساس زندگی خلاق است، زمان شروع و شروع هرگز دیر نیست. (مالتز، ص ۲۱۳-۲۱۲)
ویژگی سازمانهای خلاق و نوآور سازمانها و شركتها بر برهه ای از زمان كه تحت عناوین مختلف از جمله عصر دانش،عصر فراصنعتی، عصر جامعه اطلاعاتی، عصر سرعت و بالاخره عصر خلاقیت و نوآوری مطرح شده است. خود را در جهت مدیریت تغییرات شتابان و دگرگونیهای ژرف جهانی آماده می سازند. به گونه ای كه خلاقیت و نوآوری به عنوان اصلی اساسی از عوامل مهم بقای سازمانها و شركتهای جوان پذیرفته شده است. براساس این استدلال، كشورهای پیشرفته بر آموزش خلاقیت تاكید بسیار كرده ودر این راستا در انتخاب افراد خلاق، نوآور و آینده نگر، كه رهیافتهای بدیع و خلاق برای مسائل پیچیده ارائه كنند توجه خاص مبذول داشته اند.
سازمانهای خلاق خصوصیات ویژه ای را دارا هستند. مهمترین ویژگی این سازمانها انعطاف پذیری آنها در رویارویی با بحرانهایی است كه غالباً ناشی از رقابتهای اقتصادی است. یكی از دلایل معرفی نظریه اقتضایی مدیریت، تاكیـد بر این موضــوع دارد. سازمانهای انعطاف پذیر با مسائل و تنگناها برخورد منطقی و محققانه داشته، در صورت نیاز به تغییر و تحول، پس از بررسی دقیق و عالمانه، آن را اعمال می كنند. ساختار خلاق، نمـایانگر روابط واحدهای آن و نشـــان دهنده میــزان انعـطاف پذیری آن است. سازمانهایی كه دارای ساختار غیرقابل انعطاف باشند، برای ایجاد همكاری و وحدت در دوران بحران، دچار آشفتگی مــــی شوند.
نگرش جدید دیگری تحت عنوان نگرش مدیریت بر مبنای انتظارات(MANAGEMENT BASE EXPECTED = MBE) مطرح شده كه سعی در توسعه انتظارات والای انسانی دارد. این نگرش برتر و والاتر از سایر نگرشهاست، زیرا به جای تاكید بر عناصر عقلایی و عینی مدیریت، بر عنصر انسانی تكیه می كند، چون با این نگرش مدیر تشویق می شود تا امر هدایت و رهبری را براساس انتظارات انجام دهد. كلیه طرحهای سازنده، اقدامات و عملیات از انتظارات سرچشمه می گیرند. (جئون باتن، ۱۹۸۱)
●● نتیجه گیری
ایده های جدید، بـااندیشیدن به دست مــی آید. كه در آن ذهن به طور عمیق با یك مسئله درگیر می شود و به تجسم آن می پردازد و با حذف و یا تركیب واقعیتهای موجود، به روشن شدن فكر جدید كمك می كند. بینشی كه بــــدین ترتیب حاصل می شود، قوه تصور را در یافتن فكرهای جدید تغذیه می كند. منشاء فكـــر جدید، قوه تصور و تخیل است نه قدرت منطقی بشـر. سرنخهای مختلفـی كه به دست می آید، مورد ارزیابی قرار گرفته و به هم ربط داده می شود تا بهترین فكر به دست آید.
افكار بشری با یكدیگر ارتباط دارند و بافت به هم پیوسته ای را تشكیل می دهند به همین دلیل قدرت تداعی در ایجاد و ظهور یك فكر جدید بسیار كارساز و موثر است.
به طور كلی، وجود محیط خلاق از مهمترین عوامل رشد خلاقیت است. در محیط نامطلوب برای پرورش خلاقیت از اندیشه های جدید و نو بیشتر انتقاد می شود و تمایلات دگرگونی و تغییر با مقاومت و ممانعت تقابل می كنند.
یكی از روشهای مهم متبلوركردن خلاقیت به وجودآوردن فضای محرك، مستعد و به طور كلی خلاق است، بدین گونه كه مسئولان ســـــازمان باید به طــور مستمر آمادگی شنیدن اندیشه های بدیع و نــوین را داشته باشند و نظرات جدید و ارائه راههای تازه را تقویت كنند. متاسفانه بسیاری از مـــدیران نمی توانند چنین جوی را در سازمان خود بپذیرند. آنها نمی توانند فرآیند مستمر تغییر، كه لازمه خلاقیت هست، به صورت دائم تحمل كنند.
باتوجه به اینكه تاكید اصلی در این مقاله بر مولفه خلاقیت و نوآوری بوده است. در این راستا تلاش شده تا ضمن بیان خلاصه ای از اهمیت مسئله خلاقیت و نوآوری در توسعه، رشد و بقای سازمانها، مباحث مورد نظر مورد بررسی قرار گیرد.
منابع و ماخذ
۱ - شهرآرای، مهرناز - مدنی پور، رضا مقاله: سازمان خلاق و نوآورمجله دانش مدیریت، شماره ۳۳ و ۳۴، تابستان ۱۳۷۵.
۲ - فرنودیان، فرج الله، مقاله: محتوای درسی و پژوهش خلاقیت دانش آموزان، مجله رشد تكنولوژی آموزشی، شماره های ۵، ۶ و۷ ، سال ششم، سالهای ۶۹ و ۱۳۷۰.
۳ - خداداد حسینی، سید حمید، مقاله: نوآوری در سازمانها: مفهوم، انواع و فرایندها» مجله علمی پژوهشی اقتصاد و مدیریت، شماره ۴۲، پاییز ۱۳۷۸.
۴ - رابینز، استیفن، مبانی رفتار سازمانی، ترجمه دكتر قاسم كبیری، مركز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ اول، سال ۱۳۶۹، تهران.
۵ - الوانی، سیدمهدی، مدیریت عمومی انتشارات نی، سال ۱۳۷۲، تهران. ۶ - آقایی فیشانی، تیمور، خلاقیت و نوآوری در انسانها و سازمانها انتشارات ترمه، چاپ اول، سال ۱۳۷۷.
۷ - رضائیان، علی، اصول مدیریت»، انتشارات سمت، سال ۱۳۷۳.
۸ - مالتز، ماكسول، روانشناسی خلاقیت، ترجمه مهدی قراچه داغی.
۹ - DOUGLAS, NORTH. STRUCTURE AND ECONOMIC HISTORY NORTON AND COMPANY, ۱۹۸۴.
۱۰ - DAVIS, W. ۱۹۹۱, THE INNOVATORS, IN J. HENRY AND D. WALKER (EDS) MANAGING INNOVATION, SAGE PUBLICATIONS, LONDON, PP. ۱۴۲-۱۴۹.
۱۱ - DALKY, N. THE DEPHIMEHTED: AN EXPERMENTAL STUDY OF GROUP OPINION. SENTAMONICA, CA. RAND CORPORATION.
۱۲ - HOLT, K., ۱۹۹۳, PRODUCT. INNOVATION MANAGEMENT, THE UNIVERSITY PRESS, LONDON.
۱۳- JOE, BATTENS, POSSIBILITIES AND EXPECTATION. PUBLISHED IN ۱۹۸۱ BY THE ADDISIONWESLEY, P. COMPANY.
۱۴ - KATZ, D. AND KAHN L. ۱۹۷۸, THE SOCIAL PSYCHOLOGY OF ORGANIZATIONS, WILEY, NEW YORK.
۱۵ - KNIGHT, K.E. ۱۹۶۷. A DESCRIPTIVE MODEL OF THE INTRA - FIRM INNOVATION PROCESS, THE JOURNAL OF BUSINESS, ۴۰, PP: ۴۷۸-۴۹۶.
۱۶ -LARSON,T.J.۱۹۹۳, MIDDLE MANAGERS, CONTRIBUTION TO IMPLEMENTED INFORMATION TECHNOLOGY INNOVATION, JOURNAL OF MANAGEMENT INFORMATION SYSTEM, ۱۰, PP.۱۵۵-۱۷۶.
۱۷ - MOHR, L.B.۱۹۶۹, DETERMINATES OF INNOVATION IN ORGANIZATIONS, THE AMERICAN POLITICAL SCIENCE REVIEW, ۶۳, PP.۱۱۱-۱۲۶.
۱۸ - ROSENFELD, R.AND SERVO, J.C.۱۹۹۰, FACILITATING INNOVATION IN LARGE ORGANIZATIONS, IN M.A. WEST AND J.L.FARR (EDS) INNOVATION AND CREATIVITY AT WORK: PSYCHOLOGICAL AND ORGANIZATION STRATEGIES, JOHN WILEY & SONS, WEST SUSSEN, PP. ۲۵۱-۲۶۴.
۱۹ - RICHARD L. DAPT ORGANIZATION THEORY, WEST PUBLISHING COMPANY, ۱۹۹۲.
عباس طالب بیدختی : عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی - واحد گچساران علیرضا انوری : عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی - واحد گچساران
منبع : ماهنامه تدبیر


همچنین مشاهده کنید