پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

پناهگاه نصرالله کجاست؟


پناهگاه نصرالله کجاست؟
حدود ۲۳ سال پیش در سفری فرهنگی به بعلبك در شرق لبنان، همراه دوستم حسین رویوران برای انجام مصاحبه‌ای با سیدحسن نصرالله كه در آن زمان جوانی حدودا ۲۲ ساله بود، ملاقات كردیم. مصاحبه درباره تحولات آن روزها در لبنان بود. نیروهای اسرائیلی پس از اشغال بیروت و جنایاتی كه در اردوگاه‌های صبرا و شتیلا صورت داده بودند، از بیروت عقب‌نشینی و در بخش‌هایی از جنوب مستقر شده بودند. منطق تحلیل او از تحولات، شیوه بیان و استواری كلام او برای ما كه اولین بار با یك جوان اندیشمند شیعه لبنانی و متأثر از انقلاب اسلامی روبه‌رو بودیم، بسیار جذاب و نكته‌آموز بود. آنچه آن روز در وجنات آن سید جوان خواندیم و به یكدیگر گفتیم، این بود كه او «كسی» خواهد شد.
امروز پس از گذشت ۲۳ سال از آن زمان، سیدحسن نصرالله در كویر بی‌كسی اعراب، نه تنها رهبر مقاومت در لبنان است كه امید به رهایی را در دل و جان ملت‌های مسلمان و عرب منطقه كاشته است، همان ملت‌هایی كه در طول شصت سال گذشته، همواره تحقیر شده و با خیانت و سازش‌پذیری رهبران در برابر اهداف توسعه‌طلبانه دشمن صهیونیستی، هرگونه امكان مقاومت از آن‌ها سلب شده است. تجربه چند ساله اخیر مقاومت اسلامی و به ویژه ضربات سهمگین نیروهای مقاومت اسلامی بر پیكره ارتش اسرائیل در دو سه هفته اخیر، نگاه امید ملت‌ها را به مقاومت و رهبران آن جلب كرده است. آنچه امروز در سرزمین‌های جنوب لبنان می‌گذرد، مفصل تاریخی در جریان مقاومت در برابر توسعه‌طلبی‌های آمریكا و اسرائیل در منطقه است. شكسته شدن افسانه شكست‌ناپذیری بزرگ‌ترین و قدرتمند‌ترین ارتش منطقه و یكی از چند ارتش قدرتمند جهان، بار دیگر نشان داد كه چنانچه اراده مقاومت و الزامات آن به وجود آید و خواست ملت‌های منطقه برای سد كردن راه توسعه‌طلبی دشمن به رسمیت شناخته شود، راه تحقق پیروزی چندان طولانی نخواهد بود. حزب‌الله اما برای رسیدن به چنین مرحله‌ای فراز و فرودهای بسیاری را تجربه كرده و درس‌ها آموخته است و البته عامل ایمان و ارادت به مردم در این میان، عاملی تعیین‌كننده بوده است. مقاومت اسلامی با عبور از سختی‌ها، موانع و چالش‌های فراروی خود، به یمن هوشمندی، توكل و مدیریت رهبر خود، سیدحسن نصرالله و عنایت الهی، امروز نه تنها در دل و جان مردم لبنان، كه در میان ملت‌های منطقه و جهان جای گرفته است؛ می‌توان به نمونه‌‌های كوچك و بزرگ اشاره كرد:
جوانی كه در حومه جنوبی بیروت خانه و كاشانه را از دست داده بود، در برابر دوربین خبرنگاران و با اشاره به اطلاعیه‌های رژیم صهیونیستی كه در آنها از مردم لبنان خواسته بود، محل اختفای سیدحسن نصرالله و مسئولان مقاومت را اطلاع دهند، در حالی كه با انگشت سینه خود را نشان می‌داد، با خشم تمام خطاب به دشمنان فریاد زد: «سید حسن را می‌خواهید؟ محل اختفای او را می‌خواهید؟ من به شما می‌گویم. او در قلب من پناه گرفته است!».
در صحنه‌ای دیگر، زنان و مردانی كه در فاجعه «قانا» كسانی را از دست داده بودند، ضمن اظهار خشم و نفرت از آمریكا و اسرائیل، پیروزی سیدحسن و فرزندان مقاومت اسلامی را از خداوند درخواست می‌كردند. در جایی دیگر در یكی از اردوگاه‌های موقت، مردمی كه در پی بمباران‌های شدید هواپیماهای دشمن و تخریب مأوی و مسكن و از دست دادن عزیزانی، آواره شده بودند، به هنگام دیدار رئیس‌جمهور مسیحی لبنان از محل سكونت آنان، سخنانی بر زبان راندند كه جهانی معنا در آن نهفته است: ما نه آب می‌خواهیم و نه نان، ما فقط سلامتی سیدحسن و پیروزی مقاومت را می‌خواهیم.
آنان كه با جامعه لبنان آشنایند و با مردم آن زیسته‌اند، به خوبی می‌دانند كه بیان چنین سخنانی، نتیجه احساسات و هیجانات زودگذر ناشی از شرایط جدید نیست، بلكه این سخنان را باید در رابطه بیست و چند ساله با جنبش مقاومت اسلامی با مردم جامعه خویش جستجو كرد و عمق آن را در دل و ذهن آنان. حزب‌‌الله تنها حزب و جریان سیاسی است كه برخلاف بیشتر احزاب و سازمان‌های لبنانی به جز یك مورد استثنایی و كوتاه‌مدت، از درگیری‌ها و فتنه‌های داخلی به شدت پرهیز كرده و تمام هم و توان خود را بیش از هر چیز متوجه مقاومت و البته بسترسازی برای آن نموده است. سخنان پیش‌گفته و رفتار مردم در تحولات اخیر، ریشه در فرهنگ مقاومت دارد كه مدیون رهبری نصرالله و مقاومت اسلامی در سال‌های گذشته است. صداقت در رفتار و گفتار فارغ از غرور و نخوت، به ویژه در پی پیروزی‌های گذشته را باید یكی از علل جای گرفتن نصرالله و حزبش در قلب مردم و جلب اعتماد و علاقه مردم دانست. فراموش نكرده‌ایم كه در فردای عقب‌نشینی نیروهای ارتش صهیونیستی از جنوب لبنان در سال ۱۳۷۹ سیدحسن نصرالله به عنوان رهبر پیروز مقاومت در شهرك بنت جبیل در نزدیكی مرزهای فلسطین اشغالی (شهركی كه طی هفته گذشته شاهد رزم حماسی نیروهای مقاومت اسلامی با یگان‌های زبده دشمن بود) در حالی كه احساس شادمانی ناشی از این پیروزی از مرزهای لبنان فراتر رفته و كشورهای عربی و اسلامی را فرا گرفته بود، این پیروزی بزرگ را نه به حزب خود و نه به شیعیان لبنان و جهان و نه حتی تنها به مردم لبنان كه به همه ملت‌های مسلمان و عرب و تمام آزادیخواهان جهان هدیه كرد. در حالی كه در دهه‌های گذشته، كوچك‌ترین پیروزی حزبی بر حزب دیگر در درون لبنان، غرور و نخوت و سهم‌خواهی‌هایی به دنبال داشت، ضمن آن‌كه این پیروزی‌های حقیر و زودگذر، هزینه‌های سنگینی برای مردم لبنان نیز در پی داشت. سخنان اخیر رهبر حزب‌الله و اهدای پیروزی و افتخارات بزرگ‌تری كه در راه است، به همه ملت‌های مسلمان و عرب، مبتنی بر همان گفتمان پیروزی ویژه نصرالله است.
افسانه‌ها ساخته و پرداخته اذهان است، حماسه‌ها اما بر اساس واقعیت خود، ماندگار می‌شوند. ضربات سنگین نیروهای مقاومت بر نیروهای مهاجم دشمن در «مارون‌الراس» و «بنت جبیل» كه در تاریخ جنگ‌های اعراب و اسرائیل بی‌سابقه بوده، حماسه است!
صبر و پایداری مردم قانا در پی كشتار فجیع و مظلومانه نیز حماسه است، همچنان كه تحمل مردم خوب لبنان و حومه جنوبی بیروت و ساكنان بقاع و سراسر خاك لبنان، حماسه است. درست است كه بنت جبیل زخم خورد، مارون الراس سوخت، حومه جنوبی بیروت فرو ریخت و لبنان در غم و اندوه كودكان مظلوم جنوب، اشك ریخت، فردا، اما خورشید پیروزی، تن مجروح و خسته لبنان را گرمی خواهد بخشید و بنت جبیل، دوباره عروس جبل‌عامل خواهد بود.
پژوهشگر: سیدمحمد صدر هاشمی
منبع: بازتاب
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید