پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


چرا مردها از زنان فرار می کنند!


چرا مردها از زنان فرار می کنند!
نگرش زنان و مردان به روابط خود مختلف است. برای زنان ارتباط، اغلب به معنی امنیت، آینده، عشق و حمایت است، اما برای مردان گاه این ارتباط به معنی مسئولیت، از دست دادن آزادی، استرس و غیره است. گاهی اوقات ما مردان مختار هستیم كه به طوركلی خواهان این ارتباط ها نباشیم، ولی با تمام این اوصاف مردان برای برقراری این ارتباط و تشكیل زندگی به دلایل مختلف، اعمالی انجام می دهند؛ زنان هم همین طور؛ البته نه تمام زن ها، بلكه بیشتر آنها.
در اینجا فهرستی داریم از مهم ترین علت هایی كه چرا با وجود تمام مطالب مذكور، بعضی از مردان به جای اینكه به زنان خود محبت كنند و به آنها مهر بورزند، آنها را ترك می كنند.
دلایل فرار
● نق می زنند
- هی! نگفتم آشغال ها را بیرون بگذار؟
●- دوباره همان پیراهن را پوشیدی!
- تو قول داده بودی كه هفته پیش پاركینگ را تمیز كنی و...
چنین برداشت می شود كه زنان نق زدن را به منظور كنترل و فخرفروشی بر مردان انجام می دهند، چون احساس می كنند مردان كارهای خود را به خوبی انجام نمی دهند. زنان دائماً اظهار می دارند كه خواسته شان این است كه مردها فعال باشند و مسئولیت قسمتی از كارها را در این ارتباط به عهده بگیرند و در انجام كارها سهیم باشند، ولی به طور مخفیانه اظهار می دارند كه آرزو دارند مردان، قابل كنترل باشند. چنین تصور می شود كه بیشتر مردان قدر زنانی را كه در زندگی هدف و جهت مثبتی دارند، نمی دانند. با وجود این اكثر زنان به طور پنهانی خود را به سلاحی مجهز می كنند تا بتوانند زیر پای مردان را خالی كنند. آنچه كمك می كند تا این اتفاق ها برای مردان بیفتد، سردرگمی مردان است. آنان نمی دانند زنان واقعاً چه خواسته ای دارند و از آنها چه می خواهند. مردان از قوه ابتكار به منظور جهت دادن به این روابط برخوردار نیستند، بنابراین زنان احساس می كنند كه باید این كارها را خودشان انجام دهند. صراحتاً باید گفت كه اكثریت زنان از این موضوع خوشحال و راضی نیستند. بدیهی است كه بیشتر زنان نمی خواهند به زور مردان را وادار به انجام كاری كنند. بنابراین به الگوهای آشناتر و رایج تری متوسل می شوند تا توجه مردان را جلب و زندگی شان را حفظ كنند و یكی از این راه ها نق زدن و عیب جویی است.
● گاهی زنان، مردان را بی ارزش می پندارند
چند بار شكایت زنانی را شنیده اید كه می گویند: «مردان به خوبی زنان- به خصوص به صورت كلامی- قادر به برقراری ارتباط نیستند»؟ چرا كه یكسری از مطالب كلیشه ای در مورد مردان هست كه دائماً می گویند: «ما احساساتی نیستیم (اگر باشیم زنان، ما را احمق می شمارند)، عاشق سینه چاك نیستیم، ملاحظه كار نیستیم، گوش نمی دهیم، توجه نمی كنیم، تسلیم نمی شویم و... .
خیلی از مردان، این نوع انتظارات را خسته كننده می دانند؛ نه به این خاطر كه چنین افرادی نیستند، بلكه به دلیل اینكه هستند و تظاهر به نبودن می كنند و به سادگی هم اظهار نمی كنند. در عوض سعی می كنند كارهای مبالغه آمیز انجام دهند و خود را به زنان، بزرگ و مهم نشان دهند. در عوض زنان فقط انتظار یك سری كارهای كوچك را دارند كه برآورده نمی شود. بنابراین وقتی مردان از كم به حساب آمدن خودشان خسته می شوند، سعی می كنند كسی را پیدا كنند كه آنها را بفهمد.
●مردان را تحت نفوذ خود در می آورند
خیلی از زنان بر این باور غلط هستند كه فكر می كنند مردان نمی دانند تحت نفوذ زنان هستند و این كار را به شكل های مختلفی انجام می دهند و آنها را وادار به انجام كاری می كنند كه تمایلی به انجام آن ندارند و برخلاف میل شان است. مثال های زیادی برای این موضوع وجود دارد، از جمله سكوت به جای پاسخ . مردان هم مثل زنان باید در زندگی، حواس شان را روی بعضی از مسائل جمع كنند؛ از جمله شغل شان، فشار زیاد برای موفق شدن، فشار رؤسا و دیگر مسائل مثل رقابت برای موفق شدن در جامعه و اگر استرس زیر نفوذ زنان بودن را هم به آنها تحمیل كنیم، موجب می شود كه مردان به نزدیك ترین در باغ سبزی كه به آنها نشان داده می شود، سوق داده شوند.
● مردان را سرزنش می كنند
در واقع «عیب جویی» یكی از اولین نشانه های سرزنش است. اگر زنان نتوانند مردان را به انجام آنچه آنها می خواهند وادار كنند یا آن طوری كه زنان می خواهند، باشند، آنوقت است كه زنان شروع به تحلیل سرسختی و كله شقی مردان می كنند. آنها این كار را با تلاش در تضعیف مردان انجام می دهند. در حقیقت خیلی از آنها موفق هم می شوند و بعد وقتی می بینند كه از این كارشان چه نتیجه ای گرفته اند، آن وقت شكایت می كنند كه اینان مردانی نیستند كه ما عاشق شان بودیم و خدا نكند كه مردان هم چنین چیزی را كه اتفاق افتاده، بپذیرند؛ آن وقت است كه آرامش رخت برمی بندد.
● سعی می كنند مردان را عوض كنند
وقتی زندگی شروع می شود، زنان بر این باورند كه می توانند مردان را به شكلی كه دوست دارند تبدیل كنند و اگر موفق شوند، مردان مورد سرزنش قرار می گیرند كه آنان مردانی نیستند كه عاشق شان بوده اند. اگر هم نتوانند آنها را عوض كنند، مردان را كله شق و سرسخت می دانند. سؤال این است كه اگر زنان این مردان كله شق را دوست ندارند پس چرا وارد زندگی آنها شده اند؟
به هر حال وقتی مردان عوض می شوند، ضمن اینكه از این تغییر رویه راضی نیستند، سعی می كنند این زنجیر را كه با عوض شدن به پای آنها بسته شده، پاره كرده و محیط خود و زنان خود را عوض كنند.
● زنان رنگ عوض می كنند
گاهی اوقات زنان به آدم های كاملاً متفاوتی تبدیل می شوند. برای مثال چاق می شوند، علائق ارتباطی خود را از دست می دهند، كارهای پسندیده ای را كه اوایل انجام می دادند متوقف می كنند، شروع به ولخرجی می كنند یا اصرار به داشتن چیزهایی می ورزند كه دیگران دارند. این تغییر بدترین نوع تغییر است و زنان انتظار دارند كه این تغییرات شان درك شود ولی بی پرده باید گفت اغلب مردان درك نمی كنند و وقتی بعضی از انتظارات مردان برآورده نمی شود، آن وقت بعضی از مردان ممكن است به دنبال كسی بگردند كه انتظارات شان را برآورده كند.
● زنان قدرشناس نیستند
مردان با هر طبیعت و سرشتی قابل رقابت هستند و از اول هم چنین بوده اند و همین طبیعت رقابت پذیری سبب می شود كه فكر كنند تجربیات بیشترشان موجب می شود كه احساسات شان را بیشتر و بزرگ تر نشان دهند، اما زنان این طور فكر نمی كنند. آنها حركات و اشارات ساده در صحبت ها و انجام كارهای مهم را ترجیح می دهند؛ به خصوص وقتی لاف زدن و غلو كردن هم وارد این بازی می شود. برای مثال فكر نكنید كه می توانید با خرید یك انگشتر طلا بعد از ۱۰ سال او را راضی كنید و از عیب جویی هایش خلاص شوید چون در این زمان تنها چیزی كه آن زن می خواهد، یك الماس است. هر مردی لااقل یك بار در زندگی خود با چنین موضوعی یا شبیه به آن برخورد كرده است؛ یعنی كار مهم و پرارزشی برای همسرش انجام داده و نه تنها از او قدردانی نشده، بلكه باعث رنج و ناراحتی اش هم شده است. زمانی كه آهسته آهسته زنان فراموش می كنند مردان چه كارهای مهم و بزرگی برای آنها انجام داده اند، آن وقت است كه مردان دچار احساسات شدید عاطفی شده و به سیم آخر می زنند.
●زنان غفلت می كنند
آمار گرفته شده نشان می دهد كه تعداد زنانی كه فقط توقع دارند، سریع تر از جمعیت عمومی رشد می كند. بارها شنیده شده است كه زن ها می گویند «چرا ما باید كارهای آنها را انجام دهیم، در حالی كه آنها نهایتاً ما را بعد از مدتی در حاشیه قرار می دهند؟» اما مردان از زنانی كه وارد زندگی آنان می شوند، نه تنها برآورده ساختن نیازهای ارتباطی و همراهی را می خواهند، بلكه انتظار دارند آنها آشپزی و نظافت كنند و دیگر كارهای منزل را هم انجام دهند. مردان انتظار دارند كه زنان، بی ریا و بدون تظاهر به آنها علاقه مند شوند، همان طور كه هستند و دوست دارند مورد حمایت و علاقه زنان قرار بگیرند. آنها می خواهند زنان فكر كنند كه مردان شان جالب، شجاع، باهوش و زیرك هستند و با این تفكرات وارد زندگی مردان شوند.
●زنان عاشق نمی شوند
گاهی زنان واقعاً مردان شان را دوست دارند، اما گاهی مردان را وقتی كه نیاز دارند، دوست ندارند. بعضی از زنان به صورت چشم و هم چشمی عاشق می شوند و معمولاً خودشان را با این عشق، تعریف و تمجید می كنند. متأسفانه این یك دیدگاه عاشقانه و رمانتیك است نه عملی. مردان نیاز به عشق و دوست داشتن دارند. نیاز دارند كه درك شوند. عشق برای مردان با عشق برای زنان كه آن را در داستان ها خوانده اند، فرق می كند. عشق برای مردان راه رفتن پشت سر همسران در یك مهمانی و شنیدن اینكه به دوستانشان بگویند چقدر با اقوام و خویشان او مهربان هستیم، نیست. عشق مردان، زنانی هستند كه احساسات آنها را درك می كنند؛ حتی وقتی نمی توانند به خوبی احساساتشان را بیان كنند.
●●نكته آخر
همین كه ما بفهمیم نمی توانیم عشقی را كه در زندگی به آن نیاز داریم به دست آوریم، طرح و نقشه ای می ریزیم و با توجه به دلایل مهم از زندگی كناره گیری می كنیم و آن را در جای دیگری جست وجو می كنیم. با توجه به مطالب مطرح شده، آیا همسرتان انتظارات شما را درك كرده است؟
ترجمه: آرزو سهیلی پور
منبع: اینترنت ، سایت msn
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید