جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

از زندگی ایلی تا مبارزه ملی


از زندگی ایلی تا مبارزه ملی
ایل قشقایی در دوره های مختلف نقش مهمی در تحولات سیاسی كشور داشته اند اما كمتر از آنان گفته شده است.
ملك منصورخان قشقایی برادر ناصرخان و خسروخان قشقایی كه از چهره های سیاسی مشهور این ایل هستند، ماه گذشته درگذشت. چهلم درگذشت او بهانه ای است برای بازنگری به پیشینه این ایل و تلاش هایشان در راه آزادی و اعتلای ایران.
ایل قشقایی از حیث خلق و خوی ضداستعماری و استبدادی از دورترین نقطه تاریخ معاصر ایران زبانزد خاص و عام بوده است. تقریبا از ظهور جنگ اول جهانی و حمله نابرابر ارتش دولت انگلیس از جنوب ایران و مقاومت تاریخی سردار عشایر صولت الدوله قشقایی تا پایان حكومت پهلوی و ظهور انقلاب اسلامی ویژگی های متفاوتی از سایر وقایع دارد.
از صولت الدوله قشقایی مرزدار تاریخی ایران زمین تا فرزندان وی آخرین بازماندگان نهضت جنوب ملك منصورخان قشقایی كه هر كدام به وسع خود مهره تاثیرگذار وقایع جاری سیاسی كشور در زمان خود به شمار می رفتند هیچ كدام با رضایت خاطر از این دنیا خداحافظی نكردند. زندگی پرفراز و نشیب آنها و اینكه دائما در تبعید و مقاومت و مبارزه با عناصر بیگانه به سر می برده اند قابل تعمق و قلمفرسایی است. روزهای پایانی زندگی صولت الدوله در زندان رضاخان پهلوی و فرزند وی در تبعیدگاه های مختلف. ملك منصورخان قشقایی فرزند دوم اسماعیل خان قشقایی صولت الدوله، در ۱۲۸۲ ش در میان ایل قشقایی متولد شد. هنوز وی دوران كودكی را پشت سر ننهاده بود كه با جنگ نابرابر صولت الدوله علیه انگلیسی ها مواجه شد. جنگ و گریز و فشارهای ناشی از نیروهای انگلیسی و ائتلاف داخلی كه متشكل از دشمنان و رقبای صولت الدوله بودند موجب شد كه از همان دوران نفرت انگلیسی ها در دل ایشان جای گیرد. پس از خاتمه جنگ مدتی به عنوان گروگان در نزد والی فارس فرمانفرما در شیراز اقامت داشت. ملك منصورخان تحصیلات متعارف خود را در نزد معلمان اختصاصی طی كرد. با تبعید اجباری صولت الدوله و خانواده وی در زمان سلطنت رضاشاه به تهران او نیز به تهران منتقل شد و در كالج البرز مشغول به تحصیل در دوره متوسطه گردید. اما هنوز دوران تحصیلی خود را به پایان نرسانده بود كه واقعه ای موجب شد تا از كلاس درس، خود را به ریاست ایل قشقایی برساند. ماجرا از این قرار بود كه ظلم و جور نظامیان رضاشاه موجب شده بود كه یك قیام عمومی علیه حكومت پهلوی توسط قشقایی ها به وجود آید. ۱۳۰۸ حكومت مركزی كه به شدت مستاصل شده بود، به دنبال راه حلی برای بحران مزبور می گشت.
از این رو متوجه ملك منصورخان شده و وی را از سر كلاس درس به دربار فرا خواند و از همانجا برای آرام ساختن قشقایی ها مستقیما به شیراز اعزام كرد. اما وی پس از دیدار با سران قشقایی نه تنها اوضاع را آرام نساخت بلكه خود رهبری قیام كنندگان را برعهده گرفت. در نتیجه ضربات سنگینی به نیروهای دولتی وارد گردید كه بارزترین آن حمله به نیروهای موتوریزه سرلشگر شیبانی در پل خان مرودشت تحت فرماندهی وی بود كه نیروهای مزبور تارومار شدند. به دنبال وقایع مزبور پس از مذاكرات متعدد بین طرفین با شرایط آزادی صولت الدوله كه در زندان به سر می برد و انتصاب ملك منصورخان به ایلخانی گری قشقایی این قیام فروكش كرد. انتصاب مذكور آخرین تایید رسمی منصب ایلخانی گری قشقایی از سوی حكومت مركزی شد. مدتی بعد از آرامش اوضاع، نظامیان به دستور رضاشاه مجددا دخالت خود را در امور ایل آغاز كردند و با برقراری حكومت نظامی عملا ادامه كار را برای ایشان مشكل كردند. از این رو وی عازم تهران و از آنجا برای ادامه تحصیل راهی اروپا شد. وی در انگلستان به برادرش محمدحسین خان كه یك سال قبل به این كشور رفته بود پیوست و هر دو به تحصیل در رشته كشاورزی در دانشگاه ردینگ پرداختند.
پس از فراغت از تحصیل در حالی كه برادر برای ادامه تحصیل به آلمان رفته بود وی وارد دانشگاه آكسفورد شده و به تحصیل در رشته تاریخ پرداخت. لیكن در تابستان ۱۳۱۸ش ۱۹۳۹م برای دیدار از برادر خود به آلمان مسافرت كرده بود كه بازگشت به انگلیس به لحاظ آغاز جنگ جهانی دوم برایش غیرممكن شد و در آلمان ماندگار گردید.
از آنجایی كه صولت الدوله در زندان رضاشاه به قتل رسیده بود و برادران قشقایی این عمل را ناشی از تحركات دشمن دیرینه قشقایی ها یعنی دولت بریتانیا می دانستند لذا با بهره گیری از فرصت پیش آمده به فعالیت علیه انگلیسی ها و دولت وقت ایران پرداختند. آنان با همكاری سایر ایرانیان از جمله كیخسرو شاهرخ فرزند ارباب كیخسرو مجری رادیو فارسی برلن این مبارزه را عملی كردند. اندك زمانی بعد پس از سقوط رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ آنان تصمیم گرفتند پس از سال ها دوری از وطن به كشور بازگردند اما در راه بازگشت به ایران در شهر حلب سوریه توسط انگلیسی ها توقیف شده و مدتی در قاهره مصر در زندان به سر بردند.
آنان پس از رهایی از زندان متفقین در فروردین ۱۳۲۳ به ایران بازگشتند و در فیروزآباد فارس هنگام ورود به ایل مورد استقبال بی نظیر مردم ایل قشقایی قرار گرفتند.
در حالی كه برادران قشقایی در این دوران به شدت وارد جریانات سیاسی شده بودند ملك منصورخان زندگی در دامن طبیعت و مدیریت ایل قشقایی را به زندگی شهری و فعالیت سیاسی ترجیح داد. اما از آنجایی كه وی از دوران تحصیل در دانشگاه آكسفورد مطالعات جامعی در ارتباط با تاریخ و فرهنگ ایل قشقایی آغاز كرده بود و همچنین تسلطی كه به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، آلمانی، فرانسه و تركی استانبولی داشت پیوسته مورد توجه جهانگردان، پژوهشگران و خبرنگاران رسانه های داخلی و خارجی بود. از این رو كمتر پژوهشی را می توان یافت كه در ارتباط با ایل قشقایی انجام شده باشد و از مطالعات وی بهره مند نگردد.
با پیشامد نهضت ملی شدن نفت و قدرت گیری دكتر مصدق، برادران قشقایی ناصرخان، ملك منصورخان، محمدحسین خان و خسروخان به شدت به حمایت از این جریان پرداختند. در جریان كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت دكتر مصدق برادران قشقایی با جمع آوری نیروهای خود به مقابله با دولت كودتای سرلشگر زاهدی پرداختند. در آن زمان قشقایی ها تنها جریانی بودند كه عملا در مقابل دولت كودتا ایستاده بودند.
لیكن پس از تسلط حكومت مركزی بر اوضاع دیگر تحمل برادران قشقایی برای شاه غیرممكن بود. از این رو به انتقام مخالفت آنان با خاندان پهلوی پس از مصادره املاك برادران قشقایی به خارج از كشور تبعید شدند.
ملك منصورخان كه در این دوران در شهر ژنو سوئیس اقامت داشت با استفاده از فرصت پیش آمده به تدوین مطالعات خود در باره ایل قشقایی و همچنین مكتوب كردن خاطرات پرفراز و نشیب خود پرداخت. كه این اقدام وی تا سال های پایانی عمر ادامه یافت و از آن مرحوم یادگار ارزشمندی باقی مانده كه هم اكنون مراحل پایانی چاپ و انتشار خود را طی می كند.
از دیگر اقدامات شایسته فرهنگی وی سفارش گردآوری اشعار شاعر نامی قشقایی میرزا ماذون و همچنین تحریر تاریخ معاصر ایل قشقایی است كه به وسیله نصرالله قهرمانی معین دفتر منشی مخصوص صولت الدوله صورت پذیرفته است. ملك منصورخان قشقایی سرانجام بیش از یك قرن زندگی پرثمر در پنجم تیرماه ۱۳۸۵ دیده از جهان فروبست.
منصور نصیری طیبیجاوید احمدی قشقایی كارشناس ارشد حقوق بین الملل
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید