جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

شب نامه ای در کوچه های تهران


طبق قرار قبلی امروز صبح تجاری كه دیروز با عین الدوله جلسه داشتند به منزل عین الدوله می روند. وی از آنها می پرسد: «مقصود اصلی متحصنین چیست ما كه نظام نامه عدالتخانه را منتشر كردیم و به زودی آن را افتتاح می نماییم. یكی از تجار شجاعت به خرج داده به عین الدوله می گوید: تمام این تجار در ظاهر با تو هستند، اما دل در گرو متحصنین دارند. اما من به آنها اعتقادی ندارم فلذا به تو راستش را می گویم. آنها مجلس ملی می خواهند به مانند آنچه در دیگر كشورها است عین الدوله كه از این سخن برآشفته می شود پس از چند لحظه سكوت با هدف جدایی انداختن بین تجار و روحانیون می گوید من هم خود با این مجلس موافقم اما روحانیون این مجلس را از چنگ شما درمی آورند و شما با تمام زحماتی كه كشیده اید از این مجلس دور می افتید. شما سعی كنید روحانیون را به شهر برگردانید و این غائله را پایان دهید من هم قول می دهم مجلس ملی ایجاد كنم. در پایان این جلسه قرار می شود تجار به نزد متحصنین بروند و آنها را متفرق كنند و به تحصن پایان دهند و عین الدوله نیز گروهی را به ریاست مشیرالدوله به قم بفرستد تا علما را به تهران بازگرداند.
اما امروز علما در میان استقبال شدید مردم، علما و تجار قم وارد این شهر می شوند و در حرم مطهر حضرت معصومهس اقدام به برپایی روضه می نمایند. در شهر قم هیجانی برپاست و خیابان ها مملو از مردمی است كه برای دیدن علما به خیابان ها آمده اند. در عین حال در تهران مغازه ها تعطیل است. بازارها از كسبه خالی است و برعكس تمام جنب وجوش در سفارت انگلیس خلاصه شده است.
امروز شب نامه ای در بین مردم در سفارتخانه و كوچه های تهران توزیع می شود كه ناظم الاسلام در تاریخ بیداری نقل كرده است این شب نامه نیز به مانند اكثر شب نامه های آن زمان به صورت پرسش و پاسخ است. در این شب نامه سئوال كننده در چهار مورد سئوال می كند:
اول كشتار سادات و اخراج علما توسط عین الدوله كه درباره عین الدوله می نویسد: «او كفر باطنی خود را ظاهر كرد. برای علما خوب شد. بعضی گمان می كردند این مرد به مذهب عقیده دارد. الحمدلله كفرش ظاهر شد...» دوم اینكه چرا شاه در مقابل این ظلم ساكت است جواب این است كه نمی گذارند شاه از این وقایع اطلاع پیدا كند و او از مملكت خبر ندارد. سئوال می شود پس حالا كه شاه نمی داند پس دولت به كجا می رسد پاسخ دهنده برای اولین بار قبح این قضیه را شكسته و می گوید: «من به شما صریح می گویم كه اگر كار به همین قسم باشد، سلطنت از این طایفه منقرض خواهد شد و مردم برای خودشان فكری خواهند كرد.» سوم اینكه «علما خوب كردند كه رفتند یا نه» و پاسخ دهنده می گوید «علما راهی جز رفتن نداشتند بیچاره ها یك سال بود كه فریاد می زدند كه در ایران قوانین قرآن اجرا شود، كسی نشنید. آخر به آن افتضاح علما را بیرون كردند و سادات را كشتند.» چهارمین موضوع، مسئله طرح عدالتخانه است كه در روزنامه ایران قانون آن چاپ شده است. پاسخ دهنده در جواب می گوید: «روزنامه را دیدم، معلوم می شود عین الدوله دیوانه شده است. علما فریاد می زدند كه قانون اسلام و قرآن در ایران دائر شود، عین الدوله قانون و مذهب خود را نوشته است... یك كلمه آن موافق مذهب اسلام نیست خدا لعنتش كند.» و در انتها نیز سئوالی در مورد متحصنین در سفارت می پرسد. كه پاسخ می دهد: متحصنین دو قسم هستند: آنها كه مجلس ملی می خواهند و دوم آنان كه از ظلم و ستم دولت به سفارت پناهنده شده اند.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید