شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


تجار در عصر مشروطه


تجار در عصر مشروطه
● نقدی بر كتاب «تجار، مشروطیت و دولت مدرن»
كتاب «تجار، مشروطیت و دولت مدرن» نوشته دكتر سهیلا ترابی فارسانی پژوهشی است كه به بررسی نقش تجار در انقلاب مشروطیت ایران و سال های پس از آن تا روی كار آمدن دولت پهلوی پرداخته است. این كتاب دربردارنده یك بخش مقدماتی و سه بخش اصلی است. نویسنده كتاب در بخش مقدماتی اثر خود در قالب سه فصل، مباحثی چون روند تحولات تجاری ایران در قرن نوزدهم میلادی، وضعیت اجتماعی تجار و مناسبات آنان با حاكمیت و روشنفكران و مسائل اقتصادی اجتماعی تجار در سال های پیش از مشروطیت را تشریح كرده است.
بخش اول این كتاب در قالب پنج فصل، كوششی است برای بررسی موقعیت و نقش تجار از جنبش مشروطیت تا جنگ جهانی اول. فصول مختلف بخش اول مباحثی چون نقش تجار در استقرار مشروطیت و استقرار نهادهای مدرن از آغاز انقلاب مشروطه تا جنگ جهانی اول را دربرگرفته است. فصول سه گانه بخش دوم كتاب تلاشی است برای بررسی موقعیت و نقش تجار در سا ل های پس از جنگ جهانی اول و در فصول چهارگانه بخش سوم این كتاب، نقش و فعالیت های تجار در جهت استقرار دولت متمركز و نهادهای مدرن و علل حمایت آنان از به قدرت رسیدن رضاخان و تشكیل دولت پهلوی مورد بررسی قرار گرفته است.
بنا به نوشته نویسنده كتاب، انگیزه اصلی این پژوهش در وهله نخست پاسخ به این پرسش است كه «آیا تجار پس از پیروزی انقلاب مشروطیت توانستند به خواست های خود دست یابند ... پاسخی از این دست كه جنبش مشروطیت تا چه درجه ای خواست ها و نیازهای تجار را برآورده ساخت تا چه اندازه شرایط سیاسی و به تبع آن شرایط اقتصادی اجتماعی را به سود آنان دگرگون كرد و نیز این مطلب بسیار مهم كه حضور شخصیت تاثیرگذاری همچون رضاخان به چه شكلی در رویكرد تجار به سه مولفه پیش گفته حكومت متمركز قانونمند، استقرار نهادهای مدرن و مردم سالاری كه تحقق آنها هدف اصلی انقلاب مشروطیت بود، تاثیر گذاشت» ص۱۴ نویسنده كتاب همچنین با این ادعا كه هرچند «بسیاری از پژوهشگرانی كه در مورد جنبه های گوناگون جنبش مشروطیت قلم زده اند به حضور تجار در این جنبش اشاره كرده اند، ولی هیچ یك به این مبحث كه آیا تجار پس از پیروزی انقلاب مشروطیت توانستند به خواست های خود دست یابند، پاسخی نداده اند» ص۱۴ در واقع از تلاش نوآورانه ای در این كتاب خبر می دهد. سپس نویسنده كتاب، همه تلاش خود و بخش عمده ای از كتاب خود را برای پاسخ به پرسش هایی كه به ادعای وی در آثار تاكنون منتشر شده هیچ یك از نویسندگان و پژوهشگران انقلاب مشروطه به آنها توجه نشده است و انگیزه اصلی نویسنده در شكل گیری و ارائه این پژوهش است به كار گرفته است تا به اثبات فرضیه اصلی كتاب بپردازد.
همان گونه كه نویسنده كتاب تاكید كرده است «فرضیه اصلی این پژوهش این نكته است كه مداخله تجار در جنبش مشروطیت برای تحقق سه مولفه حكومت متمركز قانونمند، استقرار نهادهای مدرن و مردم سالاری بوده است. اما جنبش مشروطیت پس از پیروزی و در پی مشكلات ساختاری و موانع خارجی به موفقیت لازم دست نیافت. حكومت متمركز متحقق نشد، نهادهای مدرن نیم بند و مردم سالاری محدود از عهده خواست های تجار برنیامد. پس از دوره اول مجلس، تجار از صحنه سیاسی خارج شدند، تندروی های اوایل جنبش و عملكرد انجمن ها، تجار را تا حدودی به شیوه مردم سالاری بدبین كرد.
رویدادهای سال های بعد و جنگ بین الملل بر وخامت اوضاع افزود و زمینه تغییرات جدید سیاسی و اصلاحات نوین را فراهم كرد. از این رو تجار مجددا در دوره فعالیت رضاخان در كسب قدرت، طلیعه استقرار نهادهای مدرن و حكومت متمركز را در شخص وی بازیافتند و از به قدرت رسیدن وی حمایت كردند. تجار در این مقطع زمانی بر سر مردم سالاری مصالحه كردند تا به دو هدف دیگر خود دست یابند. این پژوهش به دنبال بیان این مبحث اصلی است كه تجار تقاضا های مشخصی از جنبش مشروطیت داشتند كه به دلیل برآورده نشدن آنها و ناكارآمدی نهادهای برآمده از جنبش مشروطیت، پیگیری این خواست ها را در روی كار آمدن پهلوی جست وجو كردند.»صص ۱۵ و ۱۶
دقت در متن كتاب به روشنی نشان می دهد كه نویسنده برای اثبات درستی فرضیه اصلی كتاب خود به استناد مدارك، اسناد و شواهد فراوانی كه به كار گرفته موفق بوده است. از آن جایی كه اعتبار هر پژوهش تاریخی تا حدود زیادی به اعتبار منابع مورد استفاده پژوهشگر و چگونگی استفاده از آنها بستگی دارد، بدون تردید سهیلا ترابی با استفاده درخور تحسین از منابع فراوان و غالبا منابع اصلی و دست اول و به ویژه برخی از اسناد و مداركی كه در این اثر برای اولین بار منتشر شده است، پژوهشی جامع و سودمند را تدوین كرده و ارائه داده است.
اما اگر بپذیریم ارزش و اعتبار یك پژوهش تاریخی محدود به اعتبار منابع مورد استفاده نبوده و بلكه استنتاج های علمی و تحلیل های نو و طرح پاسخ های جدید در جهت اصلاح یا تمامی نظریه های موجود از الزامات یك پژوهش نوآورانه مهم ترین معیار سنجش اعتبار علمی یك اثر پژوهشی است، متاسفانه و منصفانه باید گفت فرضیه اصلی نویسنده در این كتاب، به رغم درست بودن آن، یكسره خالی از نوآوری و دستاوردهای جدید پژوهشی است. ادعای نویسنده كتاب درباره نو بودن دستاوردهای پژوهشی اش، تا حدود زیادی از مقوله ادعای های پرشور اما بی اساسی است كه پیوند چندان نزدیكی با واقعیت ندارد.
آگاهی به بررسی های تاكنون انجام شده درباره انقلاب مشروطیت ایران از این واقعیت خبر می دهد كه همه فرضیه اصلی ارائه شده در كتاب«تجار، مشروطیت و دولت مدرن» با درجات متفاوتی از شرح و تفصیل و با بیان گوناگون در آثار و دیدگاه های ارائه شده از سوی نویسندگان و پژوهشگرانی چون فریدون آدمیت، هما ناطق، محمد علی همایون كاتوزیان، چارلز عیسوی، سیروس غنی، احمد اشرف، علیرضا ملائی توانی و ماشاءالله آجودانی طرح شده و مورد بررسی قرار گرفته است. به شیوه نمونه ای نگاه شود به: علیرضا ملائی توانی، مشروطه و جمهوری، چاپ اول، تهران، انتشارات گستره، ۱۳۸۱، صص۱۴ ، ۵۸۵ ، ۵۸۶ و ۵۸۹ و نیز: ماشاءالله آجودانی، مشروطه ایرانی، چاپ پنجم، تهران، نشر اختران، ۱۳۸۳، ص ۴۴۱.
اینكه نویسنده كتاب «تجار، مشروطیت و دولت مدرن» به استناد مستندات، منابع، مدارك و شواهد مورد پژوهش خود به نتایج مشابه از پیش گفته در آثار پیشینیان برسد، به خودی خود یك ایراد به شمار نمی آید، اما محدود شدن یك اثر پژوهشی به نتایج و دستاوردهای هر چند درست اما تكراری، بدون دستیابی به نتایج و تحلیل های نوآورانه تكمیلی و احیانا اصلاحی جدید از یك سو و در همان حال مدعی نوآوری بودن از سوی دیگر، ایراد بزرگی است كه آن اثر را تا حدود زیادی از اصالت و اعتبار علمی دور می سازد ایرادی كه در كتاب سهیلا ترابی اتفاق افتاده است. فكر می كنم به دور از اخلاق نویسندگی و روحیه علمی است كه نویسنده ای به رغم آن فرضیه ای كه انگیزه اصلی شكل گیری كتابش را موجب شده است، وامدار دیگران باشد و در همان حال با نادیده گرفتن تلاش و دستاوردهای پژوهشی پیشینیان خود، آن هم بی آنكه سرمایه و دستاوردهای علمی درخشان جدیدی بر آن دستاوردها بیفزاید، مدعی بی سابقه بودن و نوآوری نتایج و دستاوردهای كتاب خود شود.افزون بر ملاحظات پیش گفته درباره كتاب «تجار، مشروطیت و دولت مدرن» وجود برخی كاستی ها و بدخوانی های تاریخی در این كتاب را نمی توان نادیده گرفت. در این كتاب و در چارچوب بررسی موقعیت و نقش چندگانه تجار در انقلاب مشروطه، به ماهیت، مبانی فكری و مواضع سیاسی گروهی از تجار و اصناف مخالف مشروطیت و علل و پیامدهای آن در تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی توجه چندانی نشده است.
نویسنده كتاب توضیح نمی دهد كه چرا گروهی از تجار و اصناف به حمایت از جریان مشروطه طلبان برخاستند و اگر آن گونه كه نویسنده كتاب و البته به درستی نوشته است، افزایش تدریجی آگاهی های طبقاتی به سیاسی شدن تجار عصر مشروطه و پیدایش تجار و اصناف مشروطه طلب انجامیده است، چرا و در نتیجه چه عواملی آن آگاهی های طبقاتی و سیاسی شدن در تجار و اصناف ضدمشروطه، سمت و سویی مخالف مواضع تجار و اصناف مشروطه طلب یافت همچنین بررسی افكار سوسیال دموكراسی گروهی از تجار و تاثیرات جمعیت های اجتماعیون عامیون ایران بر گروهی از تجار و نقش تجار و اصناف عضو جمعیت های اجتماعیون عامیون ایران در شهرهایی چون تهران، تبریز و رشت و فعالیت های رادیكال تجاری چون آقامحمد یزدی وكیل التجار تحصیلكرده بادكوبه و نماینده رشت در دوره اول و دوم مجلس و نیز هارتون گالوستیان تاجر عضو انجمن ایالتی رشت در كتاب «تجار، مشروطیت و دولت مدرن» خالی است.
دكتر سهیلا ترابی در موارد متعددی نشان داده است كه در تحلیل چندگانگی و تفاوت سطح فكری و گرایش های سیاسی گروه های مختلف تجار و اصناف دارای ذهن و زبان تاریخی منسجم و مدونی نبود و در نتیجه آشفتگی ذهن و زبان چندان نتوانسته است خود را از برخی لغزش ها دور نگاه دارد. وی معتقد است كه «تجار بزرگ به دلیل مسافرت های خارج از كشور، آشنایی با دستاوردهای تمدن غرب، رشد علم و تكنولوژی، گسترش تجارت، حمل و نقل و حوزه های ارتباطی و به طور كلی توسعه اقتصادی و سیاسی غرب از درك عمیق تر و روشنفكرانه تری نسبت به دیگر اقشار اجتماعی كشور برخوردارند.» و نتیجه گرفته است كه «تجار و روشنفكران به دلیل همخوانی افق های فكری شان در ایجاد اصلاحات و درك رابطه تنگاتنگ توسعه اقتصادی و سیاسی به یكدیگر نزدیك شدند.» ص۵۳
وی همچنین مكرر تجار عصر مشروطه را آگاه به اصول و مبانی فكری تجدد، دموكراسی، مشروطیت، حكومت قانون، آزادی و تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی غرب تلقی و معرفی كرده است. صص ۵۸ ، ۱۳۸ و ۱۳۹ و معتقد است: «در این نكته كه تجار بزرگ و اروپادیده به دنبال استقرار نهادهای مدرن و حتی عقلانیت مدرن در اركان حكومت بودند هیچ تردیدی نیست.» ص ۱۹۱ درحالی كه در نگاه مبالغه آمیز و آمیخته با توهم خود به برخورداری تجار عصر مشروطه از آگاهی های عمیق و گسترده درباره غرب، تجدد غربی، توسعه سیاسی و اقتصادی، اصلاحات، نوآوری و عقلانیت مدرن هیچ دلیل لازم و كافی ارائه نكرده است.
درحالی كه می دانیم حتی درباره بسنده بودن و عمق آگاهی های بسیاری از برجسته ترین روشنفكران عصر مشروطه چون میرزا ملكم خان و میرزا یوسف خان مستشارالدوله درباره غرب و تجدد غربی و عقلانیت مدرن تردیدهایی منطقی وجود دارد. سهیلا ترابی توضیح نداده است كه چگونه و به استناد و اعتبار كدام مدارك، اسناد و دلایل منطقی به این یقین درباره تجار عصر مشروطه دست یافته است آن هم تجار جامعه ای كه آن جامعه و بسیاری از نخبگان آن با گذشت یك قرن از صدر مشروطه هنوز درباره بسیاری از مفاهیم و نهادهای جدید و عقلانیت مدرن دچار پاره ای آشفتگی ها، نارسایی ها و چالش های اساسی است.
نویسنده كتاب با اشاره به حمایت گروهی از تجار عصر مشروطه از دولت محمدعلی شاه پس از واقعه به توپ بستن مجلس و در دوره استبداد صغیر نوشته است: «ابراز خستگی از استقرار مشروطیت به تجار متوسط و خردی تعلق دارد كه با نگاه سنتی تر و محدودتری به حوادث می نگرند و با سخت شدن اوضاع به سرعت به چارچوب های سنتی پیشین خود پناه می برند، دارایی و ثروت این طبقه با محافظه كاری روانی حاكم بر این طبقه جلوی هرگونه خطر كردن انقلابی را از این گروه می گیرد.» صص ۱۹۱ و ۱۹۲ اما محافظه كاری گروه هایی از تجار در مقاطعی از عصر مشروطیت در برابر حكومت محدود به تجار متوسط و خرده تجار دارای نگاه سنتی نبود، بلكه بسیاری از تجار بزرگ را نیز دربرمی گرفت.
همچنان كه با تغییر شرایط سیاسی و تحت فشار قرار گرفتن مشروطه طلبان در دوره استبداد صغیر، حاج محمد اسماعیل مغازه با نزدیكی به دربار به ریاست ضرابخانه دست یافت و محمدحسین امین الضرب از ترس شاه به سفارت انگلیس پناهنده شد وانگهی بسیاری از همان تجار بزرگ و در پندار سهیلا ترابی آگاه به غرب و تجدد غربی و معتقد به نوگرایی توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی و عقلانیت مدرن و مدافع پیشرفت و ترقی وقتی پای منافع شخصی آنان به میان آمد، یك مرحله به عقب یعنی خرید زمین و زمینداری روی آوردند و هنگامی نیز كه جنبش های دهقانی بر ضد اربابان و مالكان بزرگ شكل گرفت، به علت اشتراك منافع با زمینداران بزرگ به حمایت از اشرافیت زمینداری برخاستند و در عمل نشان دادند كه چگونه منافع شخصی و صنفی خود را بر هر كس و هر چیز و هر آرمانی ترجیح می دهند.
دكتر ترابی در توجیه اقدام گروهی از تجار بزرگ مشروطه طلب در حمایت از زمینداران بزرگ بر ضد جنبش اعتراضی زارعین علیه اربابان و ملاكین بزرگ بدون توجه به اشتراك منافع آنان، چنین نوشته است: «نكته قابل توجه دیگر وجود مواضع مشترك تجار با زمینداران در مجلس بود. درخصوص وضعیت ایالات و اغتشاشاتی كه بروز كرده بود، تجار ترجیح می دادند به جای تغییرات انقلابی و تندروانه كشور را به سوی آرامش و حفظ وضع موجود و به صورتی قانونمند پیش ببرند. آنها خواهان دولتی متمركز و قوی بودند.
حاج محمد اسماعیل مغازه یكی از تجار بزرگ از اینكه رعایا در پرداخت سهم مالكانه تعلل می كردند ابراز نارضایتی كرد و آن را اسباب اغتشاش دانست.» ص ۱۵۹ اینكه ترابی در توجیه مواضع تجار بزرگ مشروطه طلب در حمایت از زمینداران بزرگ، اعتراض رعیت و زارع در برابر زیاده ستانی ارباب را اغتشاش و علت اتخاذ موضع تجار بزرگ در حمایت از زمینداران بزرگ را دوری از تندروی و نتیجه اقدام تجار بزرگ را تلاش برای آرامش و روشی قانونمند تلقی و معرفی كرده است، به خوبی نشان می دهد كه وی شناخت و آگاهی چندان دقیق و عمیقی از جابه جایی قدرت و آرمان های سیاسی اجتماعی عصر مشروطه به سود اشرافیت زمینداری كه گروهی از تجار بزرگ كه خود در حال تبدیل شدن به زمینداران بزرگ بودند و در آن سهم و منافع داشتند در اختیار ندارد. برای آگاهی بیشتر در این باره نگاه شود به: لطف الله آجدانی، «حكومت مشروطیت و قدرت اشرافیت»، روزنامه اعتماد ملی، شماره ۴۵ ، ۲۵ اسفند ۱۳۸۴، ص ۷
لطف الله آجدانی
سهیلا ترابی فارسانی
نشر: تاریخ ایران
چاپ اول ۱۳۸۴
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید