پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


هیولاها جذابند


هیولاها جذابند
● نگاهی به فیلم «شیطان پرادا می پوشد»
درست به همان اندازه كه در اینجا كتاب های روانشناسی عمومی مانند «چگونه دیوانه نشویم» و «خودآموز پرواز روح از بدن در چند ثانیه» كاربرد فراوان و طرفداران بسیار دارد، در كشورهای پیشرفته صنعتی كتب مربوط به فنون كاریابی پرطرفدار و پرفروش هستند چون برخلاف اینجا كه پیدا كردن و حفظ شغل در دو فرمول ساده خلاصه می شود كه همه می دانند ۱ احتمال به دست آوردن شغل و اجر و قرب و سمت مربوطه با میزان كلفتی پارتی نسبت مستقیم و با سطح دانش و كارایی نسبت معكوس دارد ۲ شرط لازم و كافی برای حفظ شغل آن است كه هیچ كار نكنید و به غیر از قند و چای به هیچ چیز فكر نكنید جویندگان شغل در كشوری مثل آمریكا مهارت های ظریف تری مانند درنده خویی، فرصت طلبی و زیرآب زنی را از طریق مطالعه كتاب های متعدد می آموزند.
تعدادی از این كتاب ها كه به شرح تجربیات شخصی نگارنده می پردازند، علاقه مندان بیشتری دارند و یكی از پرفروش ترین آنها اثری است به قلم لورن وایزبرگر معاون سابق سردبیر نشریه Vogueكه مبنای فیلم كمدی درام «شیطان پرادا می پوشد» قرار گرفته است كه وقایعش در دنیای مد و ژورنالیسم وابسته به آن می گذرد. نام «پرادا» در عنوان فیلم به یك طراح مد فرانسوی و طرح كفش قهرمان داستان اشاره دارد. البته این رمان در واقع انتقام وایزبرگر از سردبیر قدرتمند و زیردست آزار مشهور آنا وینتور و نگاهی از درون به صنعت پرزرق و برق و توخالی مد و فضای حقارت بار و خردكننده ای است كه در زیر ظاهر خوش رنگ و لعاب آن وجود دارد.
دختری به نام اندی ساچز آن هاتاوی كه تازه در رشته روزنامه نگاری فارغ التحصیل شده است، معاون سردبیر پرنفوذترین مجله مد نیویورك به نام Runway همزاد تخیلیVogue می شود به این امید كه بعد از یك سال كار در این مجله بتواند به روزنامه نگاری جدی بپردازد و در نشریه ای مانند نیویوركر كاری دست و پا كند.
شغلی كه از سر خوش شانسی یا ذكاوت به چنگ آورده، چیزی است كه میلیون ها دختر هم سن و سال او آرزویش را دارند: دستیاری خانم میراندا پریستلی مریل استریپ كه دست كمی از یك امپراتور ندارد و همه، از زیردستان گرفته تا اهالی صنعت و حتی رقبا، از این ملكه یخی مونقره ای حساب می برند. این شغل می تواند درهای بی شماری را به روی او باز كند و سایر همكاران او مانند امیلی امیلی بلانت نیز به همین امید پا به این مجله گذاشته اند.
اندی كه از مد و دنیای آن سردرنمی آورد و سر و وضع خودش هم افتضاح است، به نظر نمی رسد آینده چندان نویدبخشی داشته باشد، نكته ای كه در همان ابتدا از سوی نایجل استنلی توچی، وزیر دست راست میراندا، به او تذكر داده می شود.
تنها نقطه امید اندی قلم شیرین و سبك نوشتاری بانمكی است كه دارد. او در آغاز كار از سطحی بودن و ابتذال حاكم بر آن فضا شاكی است و در حضور دوستان و نامزدش ادرین گرنیر اوضاع جاری در محیط كارش را به باد تمسخر می گیرد اما رفتن به پاریس و آلامد شدن و پوشیدن كفش های ۷۰۰ دلاری و اتفاقات تازه او را نیز مانند آناكین اسكای واكر «جنگ های ستاره ای» به طرف تاریك نیرو جذب می كند. نگاه كردن به دنیا از نقطه دید میراندا چشم انداز باشكوهی را جلوی چشمانش می گشاید اما برای رسیدن به موفقیت باید خیلی چیزها را قربانی كند و به تنهایی و سرمایی برسد كه وجود ملكه یخی را فرا گرفته است.
درخشان ترین نقطه این فیلم جذاب همانطور كه از نام های ذكر شده در پرانتز می توان حدس زد حضور مریل استریپ است كه مانند همیشه خیره كننده ظاهر شده است. با نگاهی اجمالی به چند بازی اخیر او مثلا «ساعت ها»، «لمونی اسنیكت» یا «كاندیدای منچوری» به راحتی می توان دریافت كه چه تبحری در ایفای نقش های كاملا متنوع و درآوردن شخصیت های دور از هم دارد. با اینكه در سینما همیشه هیولاها جذابند اما بازی استریپ جذابیت مضاعفی به نقش هیولایی به نام میراندا داده است.
او برای اعمال قدرت هیچ نیازی به داد و فریادهای كلیشه ای ریاست مآبانه ندارد. نیم نگاه سردی به زیردستش می اندازد و با صدایی نجواگونه می گوید: «فكر نمی كنید بهتر می بود اگر...» و به پنهان ترین لایه های مغز طرف رسوخ می كند و شكنجه اش می دهد. از نقاط قوت بازیگری فیلم می توان به استنلی توچی «ترمینال» ، «جاده ای به سوی تباهی» و همچنین به امیلی بلانت اشاره كرد كه در لحظات بازی در كنار بازیگر نقش اول، آن هاتاوی «خاطرات پرنسس» به راحتی بازی را از او می دزدد.
به نظر می رسد دیوید فرانكل، كارگردان فیلم و از كهنه كاران تلویزیونی، بعد از گزینش چنین بازیگرانی نیازی ندیده كه چندان تقلا كند تا فیلمی بسازد كه در دو هفته اول اكران از روز ۹ تیرماه در رتبه دوم و سوم جدول فروش قرار بگیرد و ۶۳ میلیون دلار دربیاورد.
ساسان گلفر
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید