جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


در مَثَل مناقشه نیست


در مَثَل مناقشه نیست
قصه ما مثل شد نام مجموعه ای پنج جلدی به قلم محمد میركیانی است كه با سابقه خود در قصه گویی و قصه های رادیویی آثار متعددی را با گرایش قصه گویی پدید آورده است. این كتاب مجموعه ای است كه قصه های شنیدنی، سرگذشت و زندگینامه و مثل ها با ارزش مردم شناسانه در آن جمع آوری شده است. در این مجموعه با بهره گیری از منابع گوناگون، سعی شده تا فضا و موضوع قصه ها مناسب نوجوانان باشد. نویسنده تمام تلاش خود را كرده تا بر پایه قصه گویی زبان داستان ها را به زبان گفتاری نزدیك كند، اما با زبانی یكدست و روان و نزدیك به زبان گفتاری.
وی با تاكید بر پرداخت داستانی با تكیه بر اصل قصه ها و مثل ها به همان شكل اولیه آنها را برای نوجوانان مناسب سازی كرده است تا نوجوانان به راحتی مفاهیم را درك كنند. در این مجموعه ضرب المثل های گوناگونی به كار رفته است كه برخی از آنها از زندگی بزرگان دین سرچشمه گرفته است، مانند: «پنبه را از گوش بیرون آوردن».
برخی دیگر از این ضرب المثل ها از میان آثار شاعران و ادبا سر درآورده است مانند: «قدر عافیت كسی داند كه به مصیبتی گرفتار آید». همچنین نویسنده با بهره گیری از قصه ها و حكایت هایی كه هیچ نام و نشانی از راوی آنها نیست، بخش دیگری از قصه های خود را نوشته است، مانند: «یك خشت هم بگذار درش».
اما میركیانی با گردآوری ۱۱۰ قصه از قصه مثل های فارسی در این مجموعه تلاش كرده تا با تكیه بر فرهنگ عامیانه و زبان گفتاری شیوه استفاده از این مثل ها در گفتار را ساده تر كند.
امثال و حكایات یكی از اركان عمده ادبیات هر زبانی هستند و گاه بر پایه همین ها است كه می توان به فرهنگ عامه دست یافت. در بسیاری از موارد دانستن این مثل ها و شیوه صحیح به كارگیری آنها در گفتار، كلام را موجز و با اعتبار می سازد.
اگرچه نویسنده این مجموعه در جمع آوری امثال و حكایات ابتكار تازه ای به خرج نداده است- كه پیش از او دهخدا در «امثال و حكم» و شاملو در «قصه های كتاب كوچه» مجموعه ای كامل ارائه داده اند- اما زبان ساده ای كه برای روایت انتخاب كرده می تواند مخاطب نوجوان را جذب كند و این امری است كه در مجموعه بر آن توجه شده است و شكل كاربردی و بخش پند و اندرز انتهای هر قصد هم تاكیدی است بر همان كه از حكایت ها برمی آید.
میركیانی سعی كرده تا شروع قصه های هر مجموعه یكسان باشد و در هر مجموعه قصه هایی یك دست را انتخاب كرده است. شروع تمام قصه ها با «... غیر از خدا هیچ كس نبود» است و پس از پایان روایت در بخش جداگانه ای كاربرد آن را متذكر شده و سعی كرده است تا نام قصه ها را متفاوت از خود مثل انتخاب كند تا به این طریق كششی ایجاد نماید تا در ابتدا داستان برملا نشود. به عنوان مثال قصه دم و گوش كه اشاره دارد به مثل: «بیچاره خر آرزوی دم كرد، نایافته دم، دو گوش گم كرد!» و در بخش پند و اندرز هم آورده است: اگر كسی از روی بی دقتی نعمتی را از دست بدهد، بعد هم به دنبال چیزی كه از دست داده برود و نعمت دیگری را هم از دست بدهد، این ضرب المثل حكایت حال او می شود.
البته ناگفته نماند كه بزرگ ترها هم در كنار فرزندان خود می توانند با خواندن این مجموعه بر دانسته های خود بیفزایند و با بازگویی این مثل ها و حكایت ها قصه گویی كنند و در این مثل ها حال و روز خود را بیابند به شرط آنكه قوز بالای قوز نشود.
نویسنده: محمد میركیانی
تصویرگر: محمدحسین صلواتیان
تعداد: ۳۰۰۰ نسخه
انتشارات: آستان قدس رضوی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید