جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


مکتب عرفانی تبریز


مکتب عرفانی تبریز
تاریخ ایران پر از اندیشمندان، عالمان و ادیبان و عارفانی است كه در طول اعصار و قرون گذشته و در حال نیز جزء مفاخر، منابع و ذخایر ملی بوده اند و همواره به عنوان سند افتخار و غرورآفرین بر تارك تاریخ مردم ایران زمین درخشیده اند.
در میان این همه عظمت و افتخار، همواره نام آذربایجان به عنوان یكی از پیشتازان صحنه ها به چشم می خورد و در این میان تبریز همواره جایگاه و خاستگاه علم و معرفت بوده و از این بابت هرگز از چهره های فرهنگی و ادبی خالی نبوده و از دیرباز تا امروز صدها عارف و عالم شناخته شده و هزاران مرد بزرگ اما ناشناخته داشته است؛ كسانی كه هر كدام برای یك نسل كافی بوده اند و خاك آن دیار را عرفان خیز قلمداد كرده اند.
از تبریز و دانشمندان آن، آنقدر گفته و نوشته اند كه شاید گمان افتد كه دیگر نیازی به این كار نیست. اما از بابت عرفان و تصوف آذربایجان كه به آن «مكتب عرفانی تبریز» نیز گفته می شود نانوشته های بسیاری وجود دارد كه بی تردید دانشمندان و محققان این دوره كه با عرفان و تصوف و نیز با این سرزمین بزرگ و پهناور آشنا هستند باید به آن بپردازند و آن را به نگارش درآورند. آنچه كه به عنوان مكتب عرفانی آذربایجان طرح می شود در حقیقت تمام مسائلی است كه به عنوان عرفان و تصوف در همه مناطق این استان وجود دارد. به رغم منابع و مآخذ اندك، در این استان رد پای عرفان اسلامی به خوبی دیده می شود. هرچند كه منابع و مآخذ در این باره بسیار اندك است ولی همین مقدار هم می تواند نشان دهد كه این جایگاه در روزگاران گذشته یكی از بهترین محله های رشد عرفان و تصوف اسلامی بوده است.
درست است كه آنچه كه هست در تمام منطقه آذربایجان وجود داشته ولی از آنجا كه تبریز مركزیت داشته و محل سكونت و حضور مشایخ بزرگ آن زمان بوده به نوعی می توان به آن، تصوف تبریز و مكتب عرفانی تبریز هم اطلاق كرد. در این مكتب خواه ناخواه با مكتب تصوف خراسان و شیراز هم نسبت هایی وجود دارد؛ برخوردها و تلاقی هایی كه در طول زمان هایی كه از تاریخ تصوف در ایران می گذرد، سبب شده تا بسیاری از بزرگان مكتب عرفانی خراسان با بزرگان مكتب عرفانی تبریز دیدار، گفت و شنود داشته باشند. تصوف آذربایجان البته بی شباهت به عرفان خراسان نیست و نقاط مشتركی در هر دو وجود دارد كه بی اندازه آن دو را به هم نزدیك می سازد. این كه اشتراكات و احیاناً افتراقات این دو مكتب چیست در همین كتاب به آنها اشاراتی كوتاه شده است.
«عرفان مكتب تبریز» و یا «مكتب عرفانی تبریز» هم با توجه به عناصر اساسی دین و قرآن و سنت توانسته است جایگاهی بلند یابد و در بین مناطق عرفان خیز ما به مانند خراسان و شیراز حرف هایی برای گفتن در این باره داشته باشد. این كتاب هم بیشتر به همین موارد توجه كرده و وضعیت عرفان و تصوف مكتب تبریز را با وجود صوفیان و عارفانی كه در آن محیط پرورده شده اند، بررسی و تحلیل كرده است.
بر این اساس نه تنها مفاهیم عرفانی و سلوكی بلكه بیان و تحلیل شخصیت های عرفانی این منطقه با نوع سلوكی كه داشته اند و نوع تربیتی كه دیده اند و همین طور نوع و شیوه تربیت كردن ایشان، از نكاتی است كه نویسنده تلاش كرده است آن را بیان نماید. هرچند برای شناخت بعضی از چهره های این منطقه اطلاعات كافی وجود ندارد اما بی شك این كتاب می تواند به عنوان آغازی برای این كار محسوب شود. این كلام نغز را جناب شمس تبریزی كه خود از اكابر صوفیان تبریز است و دارای شأن و مقام والایی است می گوید: آنجا كسانی بوده اند كه من كمترین ایشانم، كه بحر مرا برون انداخته است، همچنان كه خاشاك از دریا به گوشه ای افتد. چنینم، تا آنها چون باشند!
این كلمات به خوبی می تواند وجود مردانی را كه شمس آنها را هزاران بار از خود بهتر و بالاتر می داند به اثبات برساند و این توصیف عجیبی است كه شمس خود را در حضور جماعتی از پیران آن دیار به مثابه خس و خاشاكی تلقی می كند. به هر جهت بسیاری از مردان آن دیار ناشناخته و گمنام باقی مانده اند. كتاب مكتب عرفانی تبریز با عناوینی همچون «عرفان و تصوف، پیران و بابایان تبریز، مشایخ بزرگ مكتب عرفانی تبریز، فتوت و جوانمردی، دیگر مشایخ مكتب عرفانی تبریز، سه سهروردی بزرگ و چند خواجه بزرگ» در ۲۴۰ صفحه در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.
كاظم محمدی وایقانی
ناشر : ستوده
نوبت اول : ۱۳۸۴
تیراژ : ۳۰۰۰ نسخه
محمود فاضلی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید