جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


خدمات متقابل مدیریت و حسابرسی داخلی در سازمان


خدمات متقابل مدیریت و حسابرسی داخلی در سازمان
هر یك از قسمتهای یك سازمان در جهت اثربخشی و كارائی نیاز به ویژگیهائی در محیط فعالیت خود دارد. تعاملات و روابط حرفه‌ای حسابرسان داخلی، به عنوان یكی از قسمتهای مهم سازمان، با سایر مدیران، عامل مهمی در جهت نیل به اهداف حسابرسی داخلی و در مرحله بعد بهره مند شدن سازمان از آن است. حسابرسان داخلی و مدیران قسمتهای مختلف سازمان باید به دقت از وظائف و كاركردها و منافع متقابل همدیگرآگاهی داشته باشند. حسابرسان داخلی باید منطبق با استانداردهای حرفه‌ عمل كرده و همواره در حفظ استقلال نسبی و بی‌طرفی خود بكوشند. محدوده فعالیتها ، روشها و وظایف حسابرسی داخلی در سازمان و چگونگی گزارشگری آن باید به روشنی مشخص بوده و افراد و گروههای ذیصلاح دائما عملكرد حسابرسی داخلی را مورد ارزیابی قرار دهند. مدیران سازمان نیز باید از نتایج فعالیتهای حسابرسی داخلی در جهت بهبود سازمان و اصلاح عملكردها استفاده كنند.
حسابرسی داخلی یكی از اركان سازمانهای امروزی است و شناخت متقابل كاركردها و نیازهای كاركنان حسابرسی داخلی و مدیران سطوح مختلف سازمان از یكدیگر سازمان را در رسیدن به اهدافش یاری می كند. بسیاری از مدیران هنوز به حسابرسی داخلی به صورت سنتی نگاه كرده و اطمینان چندانی به نقش و اهمیت آن در سازمان ندارند در حالی كه تحولات زیادی در كاركردها و نقش سازمانی حسابرسی داخلی به وجود آمده است. حسابرسی داخلی نیز مانند سایر بخشهای سازمان باید در جهت اهداف سازمان بطور مؤثر عمل كرده و به ایجاد ارزش افزوده در سازمان كمك كند. در این مقاله سعی شده كاركردهای حسابرسی داخلی و نقاط تماس آن با سایر قسمتهای سازمان توضیح داده شود.
حسابرسی داخلی در سازمان
در دهه های اخیر تعاریف فراوان و گوناگونی توسط مراجع و صاحبنظران امور مالی و حسابداری در مورد حسابرسی داخلی ارائه شده است و سرانجام انجمن حسابرسان داخلی آمریكا در ژوئن ۱۹۹۹ در هیأت مدیره انجمن به اتفاق آرا تعریف جدیدی از حسابرسی داخلی به شرح زیر ارائه كرده است:
‹‹حسابرسی داخلی فعالیتی مشاوره‌‌ای ، اطمینان آور ، مستقل و بی طرفانه است كه به منظور افزودن ارزش و بهسازی عملیات سازمان طراحی می‌شود . هدف آن كمك به سازمان برای نیل به اهداف خود از طریق ارزیابی و بهسازی كارآیی فرایندهای مدیریت خطر، كنترل و نظارت سازمانی، با رویكردی منظم و منضبط است .››
متأسفانه بیشتر سازمانها وظیفهٔ اصلی حسابرسی داخلی را بررسی كفایت كنترل های داخلی و قابلیت اتكای اطلاعات صورتهای مالی تعیین كرده اند. اما در حال حاضر همان طور كه از این تعریف برمی‌آید دامنهٔ فعالیتهای حسابرسی داخلی به مراتب بیش از پیش گسترش یافته است آنها به بررسی كارایی عملیات، قابلیت اتكای فناوری اطلاعات، اثر بخشی و كارایی معاملات تجاری داخل و خارج از كشور، كمك به بهبود فرایندها و عملیات شركت و نظارت بر رضایت مشتریان می‌پردازند. این وظیفه جدید در كنار همان كاركرد قدیمی یعنی جست جو و كشف تقلب، صورت می‌گیرد. به عبارتی دیگر، دامنهٔ فعالیت آنها به مراتب از فضای كنترل مالی و نقش مباشرتی سنتی فراتر رفته است. از این زمان حسابرسان داخلی هم موقعیت موجود را درك كرده و تصمیم گرفتند از نقش حمایتی خود فراتر رفته و نقش پویاتر و اساسی‌تری در ساختار مدیریت داشته باشند و خدمات متنوعی را ارائه دهند. مدیریت نیز به گسترش خدمات ارائه شده از سوی آنها واكنش خوبی نشان داد و حسابرسان داخلی نقش و اهمیت بیشتری در بهبود عملیات سازمان پیدا كردند. این نقش نوین نیز برای مدیریت به مراتب ارزشمند تر بود زیرا توصیه حسابرسان داخلی غالباً مفیدتر از توصیه‌هایی بود كه نوعاً از طرف حسابرسان مستقل ارائه می گردید و مهمتر آنكه یافته ها در داخل سازمان باقی مانده و منتشر نمی‌شود.
به طور كلی حسابرسی داخلی طراحی و اثر بخشی سیستم كنترل را ارزیابی می‌كند. یك سیستم كنترل داخلی كه از طراحی خوب برخوردار باشد اطمینان می دهد، كه اهداف سازمان با هزینه های معقولی انجام خواهد شد . منظور از سیستم كنترلی كارا سیستمی است كه آنچه در هر مرحله طراحی مد نظر بوده به انجام برساند .
اداره كنندگان واحد تجاری كه از خدمات حسابرسی داخلی بهره‌مند می شوند‌، هیئت مدیره و مدیران اجرائی واحد تجاری هستند. ارائه اطلاعات مربوط به كفایت و كارآیی نظام كنترل های داخلی و كیفیت عملكرد واحد تجاری به مدیریت ، از مسئولیتهای حسابرسان داخلی است. اطلاعاتی كه به هر یك از حوزه‌های مدیریت و مدیران ارائه می‌شود، ممكن است با توجه به نیازها و خواسته‌های آنان، از لحاظ شكل و جزئیات متفاوت باشد. حسابرسی داخلی با بررسی و ارزیابی عملكرد واحدها و بخشهای تابعه نسبت به عملكرد مناسب مدیران واحدها در جهت منافع سازمان، اطمینان می‌دهد. دامنهٔ فعالیتهایِ وسیع و جامعِ حسابرسی داخلی، بررسی ادواری و ضمنی سازمان توسط حسابرسی‌داخلی و استقرار حسابرسی‌داخلی در داخل سازمان، حسابرسی داخلی را مرجعی مناسب و صاحب صلاحیت برای كنترل و ارزیابی تصمیم گیریهای مدیران ساخته است. برقراری و پیاده سازی حسابرسی‌داخلی نقطه‌ای برای شروع یك سیستم مدیریت پیشرفته است و به تبع آن برقراری یك نگرش مناسب برای حسابرسی‌داخلی یكی از مهمترین اقدامات است. برای دستیابی به اهداف حسابرسی داخلی نیز باید سطح بالایی از عملكرد و اثربخشی در حسابرسی‌ داخلی وجود داشته باشد.
● حسابرسی داخلی و حسابداری مدیریت
به دلیل ویژگیهای كاری و عملیاتی حسابرسی داخلی و حسابداری مدیریت دارای نقاط مشترك فراوانی هستند. حسابرسی داخلی نوین به دلیل مهارت حسابرسانش، ارائه پیشنهاد برای همه جنبه‌های سازمان، اختیارات و استقلال تاریخی‌اش در موقعیت خوبی برای ایجاد مشاركتی سازنده با سایر قسمتهای سازمان، قرار گرفته است. وسعت آموزشها، حسابرسان را قادر به درك فرایندهای تجاری و تولید و مشاركت در امر بهبود آن كرده و اختیار حسابرسی برای كمك به سازمان در جهت نگهداری و بهبود مستمر محیط كنترلی موجب ایجاد فرصتی برای حسابرسی داخلی در ایفای نقش فعال برای بهبود سازمانها شده است. حسابرسی داخلی دائماً نسبت به علائم هشدار دهنده ساختار هزینه یابی و مراكز هزینه از طریق رسیدگی به آنها حساسیت نشان می‌دهد و از این طریق آشكارا در استفاده بهینه از منابع و كارایی سازمان مشاركت می‌كند. حسابرسان داخلی می بایست بر تمامی مراحل پیاده‌سازی و استفاده از سیستم های هزینه‌یابی نظارت كنند. آنها ‌می‌بایست از همان مراحل ابتدائی پیاده سازی سیستم ها و در جلسات طراحی محصول، جلسات مهندسی تولید و جلسات برنامه‌ریزی و كنترل تولید شركت كنند. علاوه بر این، حسابرسان داخلی با ردیابی شاخصهای ضایعات ، ارزیابی اثربخشی و كارایی، حسابرسی عملیاتی را گسترش می دهند و به طور كلی به‌عنوان یك ارزیاب مستقل، حسابرسان می‌توانند مشاهده كنند، درخواست نمایند و فرصتهای حذف اتلاف و ساده سازی عملیات را بشناسانند.
حسابرسان داخلی محركی برای پذیرش سیستم های جدید توسط مدیران بوده و در پیاده سازی موفقیت‌آمیز و نگهداری مؤثر سیستم های اطلاعاتی نقش دارند و نیاز به تغییرات سیستم های اطلاعاتی را تشخیص می‌دهند.
بنابراین، برخی اطلاعات به دست آمده در طول حسابرسی داخلی ممكن است مورد استفاده مراجع و نهاده های بررسی كننده ای چون ارائه كنندگان خدمات مشاوره مدیریت و حسابداران مدیریت (وبالعكس) قرار گیرد كه در جست جوی راهكارهایی برای بهبود عملكرد سازمان هستند.
از سوی دیگر، بسیاری از نوشتارهای مربوط به مضامین مدیریت در ۳۰ سال گذشته در بارهٔ مفهوم كنترل بحث كرده اند. بزرگان و نظریه پردازان علم مدیریت همگی به شكلها و تعاریف متفاوت كنترل را به عنوان یكی از وظایف مدیریت شناسایی كرده‌اندو مدتها است كه مدیران سازمان موفق دریافته‌اند كه كنترل بدون جانبداری و اغماض مكمل سازماندهی و هدایت بوده و می‌تواند عملكردها را سنجش، ارزیابی و اصلاح كند و از انجام كامل برنامه ها اطمینان دهد. در سازمانهای كشورمان كنترل مؤثر و بدون جانبداری حلقه گم شده در فعالیتهای اجرائی مدیران است و اثربخشی عملكردها را با چالش جدی روبه رو ساخته است و از آنجا كه حسابرسی داخلی نقش مهمی در فرایند كنترل ایفا می كند توجه و استفاده بهینه از توانائی و قابلیتهای حسابرسی داخلی مزایای فراوانی برای مدیران دارد.
آنچه كه مدیران باید از آن آگاهی داشته باشند این است كه حسابرسی داخلی با داشتن چهار شرط كلی اثر بخش خواهد بود كه این شروط عبارتند از: ۱) برطرف كردن نیازهای ذینفعان، ۲)دستیابی به ظرفیتهای بهترین سطح(كلاس)، ۳) به كارگیری استانداردهای حرفه‌ای قابل اجرا، ۴) اندازه‌گیری نتایج. البته این شروط بسیار كلی در نظر گرفته شده اند. رویكرد حسابرسی داخلی باید اصولی , منطقی و شامل روشهای كنترل و بررسی نهایی كار باشد. حسابرس داخلی باید شواهد و مدارك كافی را برای همه نتیجه گیریها و قضاوتهای خود به دست آورد.
● رابطه سازمانی مدیران و حسابرسی داخلی
جایگاه حسابرسی داخلی باید به گونه‌ای باشد كه بتواند بطور اثر بخش عمل كند. از این رو، پشتیبانی مدیریت سازمان از حسابرسی داخلی، یك ضرورت است. حسابرسی داخلی باید با مشورت با مدیریت، ضرورتها و اولویتهای كار خود را تعیین كند. بنابراین، رییس حسابرسی داخلی باید آزادانه به مدیران ارشد، دسترسی داشته باشد و به آنها گزارش كند. نتایج یك تحقیق نشان می‌دهد كه عملكرد حسابرسی داخلی بیشتر به جایگاه مستقل آن بستگی دارد و حسابرسی ‌داخلی با جایگاه سازمانی مناسب و مستقل از واحدهای مورد حسابرسی از لحاظ ویژگی استقلال همانند حسابرسی‌ داخلیِ ‌برون‌ سپار شده است. با تامین جایگاه مناسب حسابرسی داخلی در ساختار سازمانی، می‌توان نسبت به استقلال واحد حسابرسی داخلی اطمینان لازم را به دست آورد. موقعیت سازمانی حسابرسی داخلی به توانایی و اثر بخشی آن بستگی دارد. در بیشتر سازمانها وظایف حسابرسی داخلی در بخش مالی و زیر نظر مدیر اجرایی است. این موقعیت تا حدی قابل قبول و رضایت بخش است ، زیرا حسابرسی داخلی باید به كسی گزارش دهد كه كل بخش عملیاتی را بررسی می كند.
داشتن استقلال سازمانی كافی و بی طرفی باعث می شود كه خدمات حسابرسی داخلی به بهترین شكل ارائه شود هر چند برخی معتقدند كه بی‌طرفی در عمل یك افسانه است و دستیابی به یك بی‌طرفی واقعی به دلیل ویژگیهای اقتصادی و فشارهای موجود دست‌نیافتنی است. ولی موضوع اینجاست كه باید سعی شود تا در بهترین موقعیت ممكن قرار گرفت.
از آنجایی كه دامنهٔ اثر بخشی فعالیتهای حسابرس داخلی به میزان پذیرفتگی مافوقش بستگی دارد، موقعیت سازمانی نسبتاً بالا و حمایت بی چون و چرای مدیریت مافوق برای حسابرسی داخلی لازم و ضروری است. حسابرسان داخلی باید موقعیتی هم تراز با مدیران اجرایی داشته باشند و جزو كاركنان آنها نباشند. همچنین باید توجه داشت كه اگر حسابرسان داخلی توانستند وظایف خود را به طور مؤثری انجام دهند به دلیل حمایت مدیریت است زیرا كه آنها دارای هدف مشتركی هستند. اما داشتن موقعیت انحصاری، ممتاز و نسبتاً بالا در نمودار سازمانی به طور خودكار، مسائل را به طرز اثربخشی حل نمی‌كند. معمولاً حسابرس داخلی به حمایت مدیر عامل نیاز دارد. در سازمانهای پیشرو معمولاً یك مدیر اجرایی قوی حامی نیروهایش است و آنها را هدایت می‌كند. در گام نخست حسابرس به حمایت او نیاز دارد. در نقطهٔ مقابل نیز مدیر می تواند منافع قابل توجهی را از خدمات حسابرسی انتظار داشته باشد. مدیران معمولاً یك زمینهٔ تخصصی دارند. شایسته است حسابرس داخلی فعالیت خود را در زمینه ای شروع كند كه مدیر با آن آشنا باشد و این بهترین فرصتی است كه می‌تواند توانایی خود را نشان دهد.در مرحله اجرا نیز رئیس واحد حسابرسی داخلی باید طرح حسابرسی داخلی را با مشورت و نظر مدیریت ارشد سازمان تهیه كند. حسابرس داخلی باید زمان بندی اجرای حسابرسی داخلی را با هماهنگی و مشورت مدیریت واحدهای مورد رسیدگی، تنظیم كند, مگر در موارد نادری كه رسیدگی بدون اعلام قبلی , از ضروریات حسابرسی است . مشورت با مدیریت سازمان می تواند زمینه هایی را برای حسابرسان داخلی روشن كند كه مورد توجه خاص مدیریت است. یافته های حسابرسی داخلی باید محرمانه تلقی و تنها با مدیرانی در میان گذاشته شود كه مسئول مستقیم واحد مورد رسیدگی هستند، مگر اینكه آنان، با مطرح كردن گسترده تر موضوع, به روشنی موافقت كرده باشند. همچنین گزارش حسابرس باید پس از مذاكره با مدیریت تهیه شود . این گونه مذاكرات برای برقراری رابطه خوب و صمیمانه بین حسابرس داخلی و مدیریت، ضروری است .
حسابرسی داخلی یكی از اركان سازمانهای امروزی است كه شناخت متقابل كاركردها و نیازهای كاركنان حسابرسی داخلی و مدیران سطوح سازمان را در رسیدن به اهدافش یاری می كند.
● شناخت كافی مدیران و تفاهم متقابل
متأسفانه مدیران تمایلی به استفاده از خدمات حسابرسان داخلی ندارند مگر آنكه متقاعد شوند كه خدمات آنها با ارزش است. بنابراین، حسابرسان نیز باید نشان دهند كه قادرند اموری را انجام دهند كه از آنها انتظار می رود. همهٔ مدیران موفق در پی كسب نتایج خوب به خصوص در مقوله هایی هستند كه اثر بخشی آنها اندازه گیری می شود. مدیر فروش علاقه مند به بهبود عملكرد فروش، مدیر تولید خواهان حداكثر كردن تولید و مدیر عامل خواستار حداكثر كردن سود است. یكی از ویژگیهای مدیران خوب، دانستن این مورد است كه چگونه بایستی پیش رفت، آنها خواستار اجرای منظم وظایفی هستند كه در مورد آن مسئولیت دارند، یا هنگامی كه مشكلی نیست می‌خواهند بدانند نقاط مشكل آفرین كجاست و چگونه می توان آنها را حذف كرد یا حداقل ثابت نگه داشت.
درك این موضوع كه یكی از هدفهای حسابرسی داخلی ، كمك به مدیریت در دستیابی به هدفها و برنامه های آنها است كمك بزرگی به تفاهم و همكاری متقابل مدیران سطوح مختلف سازمان و حسابرسان داخلی می كند. عدم شناخت كافی مدیران از نقش و اهمیت حسابرسی داخلی و عملكرد آن در راستای اهداف سازمان و مسئولیتهای آنان یكی از مهمترین عوامل سازمانی عدم توسعه به كارگیری حسابرسی داخلی در سازمانهاست. مدیران نیز باید بدانند كه دامنه فعالیت واحد حسابرسی داخلی بدون هیچ گونه محدودیتی، تمام فعالیتهای سازمان بوده و حسابرس داخلی از اختیار لازم برای دسترسی به كلیه اسناد و مدارك ، داراییها و كاركنان سازمان برخوردار است تا حسابرسی ، به طور اثر بخش انجام پذیرد و حسابرس بتواند مسئولیتهای خود را به گونه‌ای درست و مناسب ، انجام دهد. حسابرسی داخلی نیز باید توانایی آن را داشته باشد كه نیازهای ذینفعان خود را بشناسد و در این راه باید نیازهای ذینفعان خود را بشنود.
مدیریت سازمان باید اطمینان یابد كه به طور كافی و مناسب به گزارشهای حسابرسی داخلی توجه می‌شود . حسابرس داخلی باید اطمینان یابد كه درباره پیشنهادهای حسابرسی داخلی ، اقدامات لازم صورت گرفته است یا مدیریت ، از میزان خطر ناشی از اعمال نشدن آنها آگاهی داشته و آن را پذیرفته است.
عدم وجود پشتوانه اجرائی برای پیگیری گزارشهای حسابرسی داخلی یكی از مهمترین موانع سازمانی عدم توسعه حسابرسی داخلی در سازمانهاست. حسابرس داخلی برای اینكه بتواند كلیه وظایف خود را به نحو شایسته انجام دهد نیاز به اعتماد اشخاصی دارد كه با وی ارتباط دارند. روابط كاری صمیمانه این امكان را به وجود می آورد كه كار حسابرسی داخلی مورد پذیرش قرار گیرد و پیشنهادهای حاصل از آن را نیز به كار گرفته شود، اما حسابرس داخلی نباید اجازه دهد كه بی طرفی او در این ارتباط، خدشه دار شود.
ارزیابی كنندگان چه كسانی هستند ؟ از آنجا كه خدمات حسابرسی داخلی همه بخشهای سازمان را در بر می گیرد، گروههای مختلفی وجود دارند كه مجاز به ارزیابی عملكرد حسابرسی داخلی هستند. به جز رئیس حسابرسی داخلی كه الزاماً با همه جنبه های عملكرد حسابرسی داخلی سروكار دارد، هر یك از این گروهها دارای انتظارات و منافع گوناگونی هستند و بنابر این , عملكرد حسابرسی داخلی را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار می دهند . هیئت مدیره ( یا عامل ) سازمان, با نفوذترین گروهی است كه عملكرد حسابرسی داخلی را ارزیابی می كند.
هیئت مدیره به خاطر مسئولیتهای كلی كه به عهده دارد همواره می‌خواهد یك واحد حسابرسی داخلی اثر بخش در اختیار داشته و در سیستم كنترل داخلی سازمان نیز نقاط ضعف با اهمیتی وجود نداشته باشد.
بسیاری از سازمانها بنابر مقررات, موظفند كمیته حسابرسی یا شكل دیگری از واحد بررسی كننده غیر اجرایی داشته باشند یا خود تصمیم به داشتن آن گرفته اند. یكی از وظایف اصلی این كمیته یا واحد, ارزیابی عملكرد حسابرسی داخلی است. واحد بررسی كننده غیر اجرایی به همان نكات و جزییات پشتوانه ای توجه دارد كه هیئت مدیره (یا عامل ) سازمان، مورد توجه قرار می دهد . برای مثال, واحد مزبور می‌خواهد پیشرفت كار سازمان را در مقایسه با برنامه ها، هزینه های انجام شده و یافته های عمده و با اهمیت حسابرسی داخلی، بسنجد.
مدیران ارشد سازمان نیز عملكرد حسابرسی داخلی را از این دید ارزیابی می كنند كه مطمئن شوند عملكرد حسابرسی داخلی، كارایی و اثر بخشی فعالیتهای سازمان را افزایش می دهد . مدیران ارشد برای انجام این كار، ارزش كار حسابرسی داخلی را با توجه به نوع، تعداد و كیفیت گزارشهای حسابرسی، ارزیابی می كنند و به ویژه می‌خواهند اطمینان یابند كه پیشنهادهای حسابرسی داخلی, عملكرد سازمان را به گونه ای اثر بخش، بهبود می بخشد. در هر صورت هزینه ها و بهره‌وری حسابرسی داخلی را ارزیابی می كنند تا از استفاده درست از منابعی كه در اختیار حسابرسی داخلی قرار داده اند، اطمینان یابند.
ارزیابی عملكرد واحد حسابرسی داخلی، به گروههای درون سازمانی منحصر نمی شود. حسابرسان مستقل به منظور تعیین میزان اتكای خود بر كار حسابرسی داخلی، عملكرد آن را می سنجند و همچنین, نقاط ضعف سیستم كنترل داخلی را كه حسابرسان داخلی در طول حسابرسی های خود كشف و گزارش كرده اند، مورد توجه قرار می دهند . علاوه برحسابرسان مستقل، دیگر مقامات ذیصلاح قانونی، مانند اداره نظارت بر موسسات آموزش عالی، نیز به عملكرد حسابرسان داخلی توجه دارند كه تاكید این گروهها بیشتر بر رعایت استانداردهای حرفه ای ( توسط حسابرسان داخلی ) است . سرانجام , رئیس حسابرسی داخلی باید عملكرد حسابرسی داخلی را از همه جنبه ها ارزیابی كند تا به همه گروههای یاد شده در بالا اطمینان دهد كه عملكرد واحد حسابرسی داخلی، اقتصادی، كارآمد و اثر بخش است .
●● نتیجه گیری
مدیران باید از كاركردهای قسمتهای مختلف سازمان آگاهی داشته باشند تا خواستها و نیازهای مختلف اجرائی و اطلاعاتی خود را از آنها مطالبه كرده و قسمتها را مورد ارزیابی قرار دهند. حسابرسی داخلی یكی از اركان مهم هر سازمان پیشروئی است كه می‌خواهد در محیط تجاری رقابتی و رو به گسترش امروزی با موفقیت به پیش برود. حسابرسی داخلی دارای كاركردهای زیادی است و دستیابی آن به اهدافش و به بیان دیگر، برخورداری از یك حسابرسی داخلی اثربخش، كمك شایانی است به سازمان در راه دستیابی به اهداف خود. حسابرسی داخلی به عنوان یكی از اركان سازمان بوده و در چارچوب تعریف شده جدید خود برای اثر بخشی دارای ویژگیهائی است كه شناخت این ویژگیها از یك طرف به مدیران در راه ایجاد یك تعامل سازنده كمك می كند و از طرف دیگر، حسابرسان داخلی را متوجه وظائف و حدود و اختیارات خود می‌سازد. حسابرسی داخلی باید از جایگاه سازمانی متناسب با انتظارات مدیریت كه تامین كننده استقلال و بی طرفی آن باشد، برخوردار بوده و عملیات خود را بدون جانبداری و اغماض انجام دهد.
اهداف و شرح كاری و محدوده عملیات حسابرسی داخلی باید توسط مدیریت ارشد و با توجه نوع فعالیتهای سایر قسمتهای سازمان تعیین و به كلیه قسمتهای سازمان معرفی و ارائه شود. آنها باید افرادی با تجربه و دانش كافی بوده به صورتی كه قابلیت بالائی در درك فرایندها و شناخت و اصلاح سیستم ها داشته باشند. حمایت كافی مدیران باید پشتوانه محكمی برای ضمانت اجرائی گزارشها، پیشنهادها و نتایج حاصل از رسیدگی باشد. مدیران سطوح مختلف و حسابرسان داخلی باید با درك متقابل وظائف یكدیگر در ایجاد شناخت متقابل و روابط كاری صمیمانه تلاش كنند. مدیرانی كه می خواهند حسابرسی داخلی اثربخشی در اختیار داشته باشند باید همواره نسبت به ارزیابی قسمت حسابرسی داخلی حساس بوده و در جهت تقویت آن و بر طرف ساختن نقاط ضعفش اقدام كنند.
منابع و مأخذ
۱. نیكخواه آزاد، علی و قناد، حمید رضا،«عوامل عدم توسعه و روشهای ارتقای حسابرسی داخلی در ایران» مجله بررسی‌های حسابداری و حسابرسی زمستان ۷۶و بهار۷۷ شماره ۲۲-۲۳ .
۲. Ahlawat, Sunita S., and Lowe, D. Jordan. An Examination of Internal Auditor Objectivity: In-House versus Outsourcin;. Auditing : A Journal of Practice & Theory. Vol.۲۳, No۲ September ۲۰۰۴ pp.۱۴۷-۱۵۸.
۳. Anderson, Dick. "Strengthening Internal Audit Effectiveness". Corporate Governance , September ۱۵,۲۰۰۴, Dow Jones & company,Inc
۴. Bae, Benjamin., Epps, Ruth W., Gwathmay, Susan S., "Internal Control Issues". Information System control Journal.Volume ۴,‏ ۲۰۰۳
۵. Flott, Leslie W.Quality Control ,Internal Auditor Journal, november ۲۰۰۰.
۶. Krogstad, Jack L., Ridley, Anthoney, J & Rittenberg, Larry E, "Where We Are Going?" .Internal Auditor Journal, oct, ۱۹۹۹. PP ۲۷-۳۳.
۷. Ray, M.R., & Gupta, P.P. "Activity Based Costing" Internal Auditor Journal (Desember ۱۹۹۲) ;PP۴۵-۵۱
۸. Robbins, Stephen P. "Organizational Behavior" NewJwrsey,۱۹۹۳.p۴۵.
۹. Stoner,E. & Stagliano, A.J. "A Survey of U.S Manufacturers on Implemention of ABC" Journal of Cost Management (March/April ۱۹۹۷);PP۳۹-۴۱.
۱۰. Tatikonda, L.U., & Tatikonda, R.J., "Overhead Cost Containment" Internal Auditor Journal, (February ۱۹۹۳);P۵۱-۵۵.
* علی خوزین: كارشناس ارشد حسابداری
منبع : ماهنامه تدبیر


همچنین مشاهده کنید