پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

آرزوی‌ بر باد رفته‌ پروفسور


آرزوی‌ بر باد رفته‌ پروفسور
● داستان‌ زندگی‌ ایرانی‌ برانكو ایوانكوویچ
همه‌ خاطرات‌ زیادی‌ از كودكی‌مان‌ را به‌ یاد می‌آوریم‌. البته‌ میزان‌ این‌ یادآوری‌ در افراد، مختلف‌ است‌. برخی‌ تصویر مبهم‌ و گنگی‌ از زمان‌ بچگی‌ خود به‌ یاد می‌آورند و برخی‌ دیگر ذهنیت‌ شفاف‌ و روشنی‌ نسبت‌ به‌ آنچه‌ در خرد سالی‌ برایشان‌ اتفاق‌ افتاده‌ بود دارند.
یكی‌ از چیزهایی‌ كه‌ شاید كمتر كسی‌ حتی‌ تا سنین‌ بزرگسالی‌ و پیری‌ آن‌ را فراموش‌ كند داستان‌های‌ زمان‌ بچگی‌ است‌.
خیلی‌ از این‌ داستان‌ها با هم‌ فرق‌ دارند و موضوعات‌ گوناگونی‌ را در بر می‌گیرند ولی‌ تقریباً آنچه‌ در همه‌ آنها یكسان‌ است‌ شروع‌ و پایان‌ این‌ داستان‌هاست‌. اگر كمی‌ فكر كنیم‌ و فقط‌ چند تا از این‌ قصه‌ها را به‌ خاطر بیاوریم‌ متوجه‌ می‌شویم‌ شاید آغاز این‌ داستان‌ها با هم‌ متفاوت‌ باشد ولی‌ تقریباص همه‌ آنها پایانی‌ خوش‌ و دلپذیر دارند.
اما در بزرگسالی‌ و در زندگی‌ واقعی‌ ممكن‌ است‌ نه‌ تنها پایان‌ تمام‌ داستان‌ها خوش‌ نباشد بلكه‌ خیلی‌ از آنها تلخ‌ و ناگوار هم‌ هستند.
داستان‌ زندگی‌ برانكو ایوانكوویچ‌ در ایران‌ و مربیگری‌ تیم‌ ملی‌ ما هم‌ یكی‌ از همان‌ داستان‌هایی‌ است‌ كه‌ شروع‌ امیدواركننده‌ و پایانی‌ غم‌انگیز داشت‌.
آغاز داستان‌ برانكو مربوط‌ می‌شد به‌ زمانی‌ كه‌ «میروسلاو بلاژویچ‌» او را به‌ عنوان‌ دستیار خود به‌ ایران‌ دعوت‌ كرد. در آن‌ موقع‌ خیلی‌ از این‌ دو مرد كروات‌ حمایت‌ می‌شد و هر كسی‌ از آنها انتظاره‌ معجزه‌ داشت‌...
● اكتبر ۲۰۰۲
امید ایران‌ موفق‌ شد با هدایت‌ برانكو ایوانكوویچ‌ دو بر یك‌ از سد ژاپن‌ بگذرد و عنوان‌ قهرمانی‌ رقابت‌های‌ فوتبال‌ بازی‌های‌ آسیایی‌ بوسان‌ را به‌ دست‌ آورد. برانكو در این‌ تیم‌ نسبت‌ به‌ تیم‌های‌ گذشته‌ تغییرات‌ زیادی‌ ایجاد كرده‌ بود و البته‌ به‌ آنچه‌ كه‌ می‌خواست‌ رسید. در بازگشت‌ به‌ ایران‌ پروفسور از خوشحالی‌ خود را روی‌ ابرها می‌دید و چشم‌ انتظار آینده‌ روشن‌ تیم‌ ملی‌ بود.
● زمستان‌ ۲۰۰۳
ایران‌ خود را برای‌ مسابقات‌ انتخابی‌ جام‌ ملت‌های‌ آسیا آماده‌ می‌كند ولی‌ در كمال‌ تعجب‌ و علی‌رغم‌ موفقیت‌ صددرصد پروفسور در هدایت‌ تیم‌ در بازی‌های‌ آسیایی‌ خبری‌ از او نیست‌! همایون‌ شاهرخی‌ در راس‌ كادر فنی‌ تیم‌ ملی‌ جایگزین‌ او شده‌ است‌. شاهرخی‌ كه‌ سابقه‌ زیادی‌ در مربیگری‌ نداشت‌ و بیشتر دوران‌ مربیگری‌اش‌ را در كشورهای‌ عربی‌ گذرانده‌ بود قصد داشت‌ ثابت‌ كند كه‌ بهتر از برانكو می‌تواند تیم‌ را هدایت‌ كند ولی‌ شكست‌ ۳ بر ۲ مقابل‌ اردن‌ در «امان‌» باعث‌ بركناری‌ زود هنگام‌ شاهرخی‌ و بر باد رفتن‌ آرزوهای‌ او شد.
● جام‌ ملت‌های‌ ۲۰۰۴ چین‌
ایران‌ به‌ مقام‌ سوم‌ قناعت‌ كرد. البته‌ با شكست‌ ناعادلانه‌ در بازی‌ نیمه‌ نهایی‌ مقابل‌ تیم‌ میزبان‌ و پیروزی‌ انتقام‌ آمیز در برابر «بحرین‌» در بازی‌ رده‌بندی‌. موفقیت‌ نسبی‌ به‌ دست‌ آمده‌ برای‌ برانكو رضایت‌ بخش‌ بود و امیدهای‌ او را برای‌ حضور در جام‌ جهانی‌ و درخشش‌ در آلمان‌ پر رنگ‌تر كرد.
نوبت‌ به‌ بازی‌ با عمان‌ رسید. تركیب‌ اشتباه‌ دو مدافع‌ باعث‌ شد تا ایران‌ در خانه‌ مقابل‌ عمان‌ مغلوب‌ شود تا خدشه‌یی‌ بزرگ‌ به‌ اعتبار بین‌المللی‌ فوتبال‌ ایران‌ وارد شود. پس‌ از بازی‌ برانكو به‌ هیچ‌ وجه‌ حاضر نبود مسئولیت‌ شكست‌ را بپذیرد و دو مدافع‌ آخر تیم‌ را مقصراصلی‌ باخت‌ خانگی‌ مقابل‌ عمان‌ معرفی‌ كرد.
● ژوئن‌ ۲۰۰۵
ایران‌ تقریبا براحتی‌ به‌ مسابقات‌ جام‌ جهانی‌ ۲۰۰۶ صعود كرد. اگرچه‌ این‌ صعود هم‌ خیلی‌ راحت‌ نبود ولی‌ در مقایسه‌ با دوره‌های‌ قبل‌ ایران‌ با آسودگی‌ خاطر بیشتری‌ به‌ جام‌ جهانی‌ راه‌ یافت‌.
ایران‌ با دو بار شكست‌ كره‌شمالی‌، گذشتن‌ از سد ژاپن‌ و بحرین‌ به‌ جام‌ جهانی‌ راه‌ پیدا كرد. مردم‌ از خوشحالی‌ در خیابان‌ها ریخته‌ بودند، شادی‌ می‌كردند. شیرینی‌ پخش‌ می‌كردند و سعی‌ داشتند جشن‌ صعود را هر چه‌ باشكوه‌تر برگزار كنند.
كریمی‌ و مهدوی‌كیا و سایر بازیكنان‌ به‌ قهرمانان‌ ملی‌ تبدیل‌ شده‌ بودند و مردم‌ از اینكه‌ تیم‌شان‌ بر خلاف‌ سال‌ ۹۸ كه‌ به‌ عنوان‌ آخرین‌ تیم‌ راهی‌ فرانسه‌ شده‌ بود، دومین‌ تیمی‌ بود كه‌ جواز صعود به‌ جام‌ جهانی‌ هجدهم‌ را كسب‌ كرده‌ بود خوشحال‌ بودند.
ولی‌ این‌ خوشحالی‌ در روزنامه‌ها دیده‌ نمی‌شد. علی‌رغم‌ صعود، برانكو همواره‌ در راس‌ پیكان‌ انتقادات‌ رسانه‌ها بخصوص‌ مطبوعات‌ ورزشی‌ قرار داشت‌.برانكو بیش‌ از حد محافظه‌ كار است‌...
هر كسی‌ می‌تواند تركیب‌ اصلی‌ تیم‌ او را حدس‌ بزند...
● برانكو نتیجه‌ گرا است‌...
اینها اتهاماتی‌ بود كه‌ به‌ پروفسور زده‌ می‌شد و خبرنگاران‌ و روزنامه‌نگاران‌ به‌ دنبال‌ پاسخ‌ این‌ سوالات‌ خود می‌گشتند. ولی‌ پاسخ‌های‌ برانكو هم‌ مثل‌ ۱۱مرد تركیب‌ اصلی‌ تیمش‌ از قبل‌ قابل‌ پیش‌بینی‌ بود.
هركس‌ نگرانی‌ خود را به‌ نحوی‌ ابراز می‌كرد، عدم‌ تدارك‌ بازیهای‌ دوستانه‌ ، اردوهای‌ طولانی‌مدت‌ و... از مشكلات‌ دیگر بودند .
● جام‌ جهانی‌ ۲۰۰۶
بالاخره‌ جام‌ جهانی‌ ۲۰۰۶ آلمان‌ فرارسید، میدان‌ آلمان‌ عرصه‌یی‌ بزرگ‌ و سرنوشت‌ ساز برای‌ مرد كروات‌ تیم‌ ملی‌ بود. بدون‌ شك‌ آینده‌ برانكو و ادامه‌ همكاری‌ او با فدراسیون‌ فوتبال‌ ایران‌ به‌ نمایش‌های‌ شاگردانش‌ مقابل‌ نماینده‌ كونكاكاف‌، برزیلی‌های‌ اروپا و سمورهای‌ سیاه‌ بستگی‌ داشت‌.
ولی‌ متاسفانه‌ آنچه‌ نباید اتفاق‌ می‌افتاد و آنچه‌ همه‌ از آن‌ می‌ترسیدند رخ‌ داد. دو شكست‌ مقابل‌ مكزیك‌ و پرتغال‌ و تساوی‌ مقابل‌ آنگولایی‌ كه‌ اولین‌ تجربه‌ جام‌ جهانی‌ خود را تجربه‌ می‌كرد تنها سوغاتی‌ بود كه‌ شاگردان‌ برانكو از قلب‌ اروپا برای‌ هموطنان‌ خود آوردند.
این‌ بار دیگر نوشته‌های‌ روزنامه‌ها انتقادآمیز نبود، این‌ بار مطبوعات‌ انزجار خود از او را اعلام‌ می‌كردند.
البته‌ این‌ دو شكست‌ نبود كه‌ تا این‌ حد مردم‌ و رسانه‌ها را عصبانی‌ كرده‌ بود. بازی‌های‌ محافظه‌كارانه‌ تیم‌ ملی‌ كه‌ از ترس‌ برانكو نشات‌ گرفته‌ بود كار دست‌ تیم‌ داد و در نهایت‌ ایران‌ برخلاف‌ امیدها و آرزوها و انتظارها در جدول‌ پایین‌تر از آنگولایی‌ قرار گرفت‌ كه‌ بهترین‌ بازیكن‌ تیمش‌ در لیگ‌ امارات‌ توپ‌ می‌زند.
این‌ بار دیگر نه‌ تنها برانكو فرصتی‌ برای‌ بهانه‌ آوردن‌ و توجیه‌ نداشت‌ بلكه‌ حتی‌ رییس‌ او هم‌ كه‌ از موفقیت‌ او در آلمان‌ اطمینان‌ داشت‌ هیچ‌ كجا آفتابی‌ نشدند تا مجبور به‌ پاسخگویی‌ نباشند.
● تاثیر حضور برانكو در ایران‌
در مجموع‌ می‌توان‌ تاثیرات‌ برانكو بر فوتبال‌ ایران‌ را در یك‌ كلمه‌ خلاصه‌ كرد: «تغییرات‌»! او در ابتدای‌ حضورش‌ ذهنیت‌ غلطی‌ كه‌ طبق‌ آن‌ باید بیش‌ از ۹۰ درصد از بازیكنان‌ تیم‌ ملی‌ از میان‌ بازیكنان‌ پرسپولیس‌ و استقلال‌ انتخاب‌ می‌شدند را با دعوت‌ بازیكنان‌ جوان‌ از تیم‌های‌ شهرستانی‌ مختلف‌ از بین‌ برد كه‌ البته‌ این‌ حركت‌ او انصافاً برای‌ فوتبال‌ ایران‌ بسیار مثبت‌ و تاثیرگذار بود.
ولی‌ در مقابل‌ نمی‌توان‌ از تاثیرات‌ و تغییرات‌ منفی‌ او در ایران‌ هم‌ چشم‌پوشی‌ كرد.
به‌ عنوان‌ مثال‌ تركیب‌ تیم‌ برانكو آنقدر تكراری‌ شده‌ بود كه‌ یك‌ پسر بچه‌ ۱۲ ساله‌ هم‌ می‌توانست‌ براحتی‌ آن‌ را پیش‌ بینی‌ كند.
ترس‌ برانكو كه‌ خیلی‌ها به‌ وجود آن‌ در شخصیت‌ مرد كروات‌ شك‌ داشتند پس‌ از بازی‌ با QPRانگلستان‌ بیش‌ از پیش‌ آشكار شد.
مربی‌ ۵۲ ساله‌ ایران‌ در مواقعی‌ آنقدر ترسو بود كه‌ به‌ هراس‌ از انتقادات‌ احتمالی‌ ترجیح‌ می‌داد تیمش‌ در مقابل‌ تیم‌های‌ بزرگ‌ دنیا بازی‌ دوستانه‌ برگزار نكند.
موضوعی‌ كه‌ بیش‌ از همه‌ مطبوعات‌ ورزشی‌ را آزار می‌داد حرف‌های‌ تكراری‌ و همیشگی‌ برانكو بود. او به‌ جای‌ پاسخگویی‌ به‌ انتقادات‌ در هر مصاحبه‌یی‌ از آمار پیروزی‌های‌ تیمش‌ صحبت‌ می‌كرد و آن‌ را سپری‌ برای‌ محافظت‌ از خود در برابر مخالفت‌ها قرار می‌داد.
چیزی‌ كه‌ برانكو در ایران‌ نتوانست‌ آن‌ را با موفقیت‌ دریابد این‌ بود كه‌ در ایران‌ بزرگسالان‌ هم‌ دوست‌ دارند مثل‌ بچه‌ها پایان‌ داستانشان‌ با خوشی‌ و شادی‌ همراه‌ باشد، به‌ عبارت‌ دیگر ایرانی‌های‌ علاقه‌مند به‌ فوتبال‌ دوست‌ داشتند پس‌ از جام‌ جهانی‌ به‌ بازی‌های‌ تیم‌ كشورشان‌ افتخار كنند، اما...
شاید در حال‌ حاضر برانكو تنها كسی‌ باشد كه‌ بیش‌ از همه‌ آرزو می‌كند داستان‌ حضورش‌ در ایران‌ و مربیگری‌اش‌ در تیم‌ ملی‌ مثل‌ قصه‌های‌ كودكی‌اش‌ پایانی‌ دل‌انگیز داشت‌...
حامد مومنی‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید