چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


سرگشته در بوئنوس آیرس


سرگشته در بوئنوس آیرس
این فیلم را با «آخرین آغوش» كار جاناتان دمی معروف اشتباه نگیرید هرچند برخی وجوه كوچك اشتراك در آنها دیده می شود. «آغوش گمشده» چهارمین فیلم بلند دانیل بورمن كارگردان آرژانتینی است و از برخی عناصر فیلم دوم او كه «در انتظار مسیح» نام داشت و در سال ۲۰۰۰ اكران شد، وام می گیرد. مهم ترین مسئله این است كه كاراكتر اول هر دو فیلم آریل نام دارند و نقش هر دو را هم یك هنرپیشه (دانیل هندلر) بازی كرده اند و هر دو هم در بوئنوس آیرس ساكن هستند.
با این وجود «آغوش گمشده» را نمی توان ادامه ای بر فیلم سال ۲۰۰۰ بورمن تلقی كرد و در عین حال و در ادامه تضاد ها و شباهت ها، محیط این فیلم به گونه ای است كه انگار ابزار و فضای فیلم نخست را از نو و به شكلی تازه آراسته و برای تشریح این قصه به كار گرفته باشند.در فیلم سال ،۲۰۰۰ آریل یك شغل در یك شبكه تلویزیونی به دست می آورد و آنجا به زنی به نام لورا علاقه مند می شود اما لورا او را ترك می كند تا به جست وجوی پدر گمشده اش برود. در «آغوش گمشده» عنصر گمشده پدر خود آریل است كه سرانجام خودش پیدا می شود.
«در انتظار مسیح» به خاطر نداشتن یك نقشه و خط داستانی مشخص مورد انتقاداتی قرار گرفته بود و اگر دیالوگ ها و برخی اتفاقات را در «آغوش گمشده» مبنا بگذاریم، میزان این نقصان در این فیلم بیشتر است. و بیشتر زمان فیلم صرف به نمایش گذاشتن چهره غمگین و كنجكاو آریل در حالی می شود كه می كوشد تابعیت لهستان را به دست بیاورد و به اینجا و آنجا روان است. برای او سفر در كشورهای جامعه اروپا آسان تر است، اما تقدیر او را به سمتی دیگر می كشاند. بورمن سعی داشته است تكه ها و قطعات این قصه را با عناصری تكمیلی پر سازد و از فرهنگ و شرح زندگی مردم كشورش برای این مهم سود می جوید.
اكثر كاراكتر های انتخابی او برای متن قصه، مردمانی قابل قبول نشان می دهند؛ مادری كه دائماً كیك می پزد، برخی دوستان آریل كه به رغم داشتن مشكلات اجتماعی در مجموع آدم های بدی نیستند، مادر بزرگ تكیده و عزلت گرایی كه دائماً از جامعه ای می گوید كه رنگ باخته و جامعه ای مدرن اما فاقد مفهوم جای آن را گرفته است، برادر بزرگ آریل كه یك پول درشت به دستش رسیده و برای آینده برنامه هایی غیر قابل اعتماد دارد و یك دلال دغل باز كه قرار است هوای آریل را داشته باشد و بدخواه او نباشد.نحوه كارگردانی و تصویربرداری بورمن هم عجیب می نماید ولی آن هم می تواند «نه چندان بد» توصیف شود. او بارها با دوربین اش پشت سر كاراكتر های فیلم خود و به ویژه آریل را می گیرد و شاید اثر مستقیم این قضیه لمس نكردن احساسات این كاراكترها توسط بیننده ها باشد.
در آن صورت ما می پذیریم كه چرا آریل در مجموع یك آدم گمشده است و به سوی اهدافی غیر منطقی می رود. او حتی یك بار در یك تماشاخانه به تنهایی می نشیند و به طور ناگهانی تصویری از مادرش و خواستگار سال های دور وی را می بیند. این چیست؟ بازگشت آریل به اصل خویش و یا برعكس تثبیت جدایی او از آنچه باید باشد؟ شاید دانیل بورمن در انتظار این بوده كه تفحص و جست وجوی دائمی كاراكتر اول قصه اش مردم را به وی علاقه مند سازد. اما این كاراكتر آنقدر جذاب نیست كه چنین كند، مگر كاراكتر آریل در فیلم دوم او چنین بود؟
● خلاصه داستان
اینجا بوئنوس آیرس و زمان حاضر است. آریل یك دانشجو است كه تحصیل اش را رها كرده و اكثر اوقاتش را در مغازه مادرش به نام سونیا می گذراند. مغازه ای كه ویژه فروش لباس است. برادر آریل دست در كار صادرات برخی كالاها به بیرون از خاك آرژانتین دارد، اما به رغم برخی درآمد های كلان كسب و كارش در آستانه سقوط است. در همان مجموعه فروشگاه ها، آقا و خانم نسالیگانیس نیز مستقر هستند كه كارشان تعمیر رادیو و آرایش مو است و یك زوج كره ای هم حضور دارند كه نام فامیلی شان كیم است.
اوسوالدوی پیر هم آنجا یك دكه دارد اما هیچ گاه مشتری ای در آنجا دیده نمی شود. آریل در آن مجموعه با ریتا نیز كه یك زن جوان است و در مغازه اینترنت آنجا كار می كند، مراوده دارد اما مادرش با این امر و با شخص ریتا مخالف است.با این حال فكر و ذكر آریل این است كه چون فامیل اش یك رگ و ریشه لهستانی هم داشته اند، یك پاسپورت لهستانی بگیرد و از این طریق بتواند به اروپا سفر كند. الیاس پدر او هم سال ها پیش خانواده را ترك گفته و به اروپا رفته و دیگر برنگشته است.تغییرات و بالا و پائین هایی در كسب و كار مغازه داران مستقر در آن مجموعه روی می دهد و اولین آنها اوسوالدو است كه به كلی تصمیم می گیرد دكه اش را بفروشد.ناگهان سروكله پدر آریل پیدا می شود. او یك دستش را از كف داده است.
سونیا به او می گوید اگر هم پدرش سال ها پیش دست به آن كار زده و رفته، به خاطر دعوا و كشمكش با وی بوده است. الیاس می گوید مغازه اوسوالدو را خواهد خرید و همان جا كسب و كار خودش را دایر خواهد كرد. آریل احساس می كند از سرگردانی خارج شده است. از خودش می پرسد چرا به خارج برود و به چه سبب اروپا را هدف خود تعیین كند؟
● آغوش گمشده (Lost Embrace)
▪ محصول: آرژانتین، فرانسه و ایتالیا (۲۰۰۴)
▪ كارگردان: دانیل بورمن
▪ بازیگران اصلی: دانیل هندلر، آدریانا آیزنبرگ و خورگه دلیا
▪ مدت: ۱۱۰ دقیقه
ترجمه: وصال روحانی
فیلیپ كمپ
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید