جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


نوین سازی صنایع کوچک در ایران


نوین سازی صنایع کوچک در ایران
یكی از راههای توسعه صنعتی كه در سالهای اخیر موردتوجه كشورهای درحال توسعه و حتی توسعه یافته قرارگرفته، روی آوردن بـــه كوچك سازی صنایع و اتكا به توسعه و گسترش صنایع كوچك و متوسط به عنوان موتور توسعه صنعتی و اقتصادی است.
در ایران، صنایع كوچك علی رغم اینكه از مزایا و امتیازات چشمگیری در توسعه صنعتی و اقتصادی كشور برخوردار است، اما با تنگناهای زیادی مواجه است كه به شكنندگی و تعطیلی این صنایع در سالهای اخیر منجر شده است. یكی از مشكلات عمده و چشمگیر صنایع كوچك كه قدرت رقابتی آنها را با صنایع بزرگ مشابه به شدت كاهش می دهد، مشكل پیشرفته نبودن فناوری مورداستفاده آنها در فرایند تولید است.
در ایـــن مقاله، پس از بــررسی اهمیت نوین سازی واحدها و شركتهای تولیدی صنعتی كوچك (۱) و شناسایی شاخصهای به روز كردن صنایع كوچك، با استفاده از یك مطالعه میدانی از واحدهای تولیدی صنعتی كوچك (۴۹ - ۱۰ نفر كاركن) از سراسر كشور، اقدام به مطالعه وضعیت پیشرفته بودن آنها با استفاده از شاخصهای موردمطالعه می گردد. سپس موانع و مشكلات مدرن بودن صنایع كوچك موردمطالعه قرار می گیرد و راهكارهایی جهت رفع این مشكلات مطرح می شود.
● مفهوم نوین سازی صنایع كوچك
نوین سازی یك فرایند مداوم و مستمر است كه با آهنگ سریع نوآوریها و ابداعات فناوری و رقابت بیشتر شتاب می گیرد و درصورتی كه بخش صنایع كوچك بخواهد رقابت و حیات اقتصادی خود را حفظ كند، باید به نوسازی، به عنوان یك عامل مهم و اساسی بنگرد. هر نوع نوین سازی در واحدهای صنعتی كوچك باید به افزایش توانایی آنها در میزان فروش منجر شود.
هدف نهایی هر برنامه نوین سازی باید به این امر منجر شود كه صنایع خوداتكا گردند و بدون آنكه به حمایتهای بیشتری از جانب دولت نیاز داشته باشند، بتوانند واحد تولیدی خود را به گونه ای اداره كنند كه از سود اقتصادی مناسبی برخوردار باشند و با ارائه محصولات قابل رقابت بتوانند از بازارهای داخلی و خارجی بهره مند شوند.
● شاخصهای ارزیابی
شاخصهای ارزیابی نوین سازی واحدهای صنعتی كوچك را می توان به شاخصهای فنی و اقتصادی تقسیم كرد كه مهمترین ویژگیهای آن به شرح ذیل است (وپا، ۱۹۹۳، ص ۲۰۰):
الف) شاخصهای فنی:
۱ - جایگزینی و تعویض ماشین آلات و تجهیزات فرسوده با مدلهای جدید و مدرن تر؛
۲ - حمل و نقل و جابجایی بهتر مواد؛
۳ - كنترل موجودی دقیق شركت؛
۴ - برخورداری از مدیریت صحیح؛
۵ - برخورداری از حداقل یك سوم نیروی انسانی تحصیلكرده فوق دیپلم به بالا؛
۶ - برخورداری از روند طراحی و تولید و خط مكانیزه تولید مهندسی؛
۷ - در طول ۵ سال گذشته، حداقل یك بار تغییر در فناوری سخت افزار و نرم افزار واحدهای تولیدی ایجاد شده باشد؛
۸ - برخورداری شركت از فناوری پیشرفته بازاریابی برای معرفی و فروش محصولات؛
۹ - ارائه خدمات بعداز فروش.
ب) شاخصهای مهم اقتصادی:
۱ - افزایش میزان فروش؛
۲ - افزایش ظرفیت تولید با قیمت تمام شده كمتر؛
۳ - افــــــــزایش در سرعت برگشت سرمایه گذاری ها؛
۴ - صادرات محصولات به خارج؛
۵ - تنوع در محصولات تولیدی؛
۶ - برخورداری شركت از قیمت قابل رقابت در بازارهای داخلی و خارجی؛
۷ - بهره وری بالای عوامل تولید.
بررسی وضعیت مدرن بودن صنایع كوچك
برپایه آخرین آمار دردسترس، تعداد واحدهای تولیدی صنعتی كوچك (۴۹ - ۱۰ نفر كاركن)، در سال ۱۳۷۹، ۸۴۲۶ واحد تولیدی است (مركز آمار ایران، ۱۳۸۰). از جامعه آماری فوق، یك نمونه ۱۰۰ تایی انتخاب شد كه باتوجه به تعداد گروههای مختلف نه گانه صنعتی وزن هر فعالیت صنعتی و نمونه گیری آماری مناسب از آن در سراسر كشور مشخص شد(۲).
صنایع چوب و محصولات چوبی و صنایع كاغذ، مقوا، چاپ و صحافی كمتر از شاخصهای نوین سازی برخوردار بوده اند.
ضمناً در بین ۱۴ شاخص موردمطالعه، افزایش میزان فروش در طول ۵ سال گذشته، تنوع محصولات، برگزاری دوره های آموزشی، روشهای مدرن بازاریابی، برخورداری از واحد مكانیزه تولید وجایگزینی ماشین آلات، بیشتر از سایر شاخصها موردتوجه صنایع كوچك بوده است و صادرات محصولات (به عنوان یكی از شاخصهای مدرن بودن) چندان موردتوجه آنها نبوده است.
● تفكیك واحدهای صنعتی كوچك به مدرن و غیرمدرن
در این بخش از تحقیق، با استفاده از اطلاعات به دست آمده از ۱۴ شاخص مدرن بودن ۱۰۰ واحد صنعتی كوچك موردمطالعه، آنها را به صنایع مدرن و غیرمدرن طبقه بندی می كنیم. در اینجا باید پرسید آیا شاخصهای ۱۴گانه موردمطالعه تاثیر یكسانی در مدرن بودن واحد تولیدی دارند؟
از آنجا كه وزن دادن به هركدام از شاخصهای ۱۴گانه مدرن بودن صنایع از لحاظ تاثیری كه در مدرن سازی صنایع دارند، دارای مبنای علمی و فنی، تجربی نیست، لذا پس از مشورت با كارشناسان و استادان مجرب اقتصاد صنعتی، تصمیم بر آن شد كه وزن مساوی به شاخصهای ۱۴گانه داده شود و تاثیر هركدام از آنها در مدرن سازی واحدهای تولیدی یكسان تلقی گردد. همچنین تصمیم گرفته شد كه واحدهای تولیدی كه حداقل از شاخصهای مدرن بودن موردمطالعه (حداقل ۹ شاخص) را رعایت كرده اند، به عنوان واحدهای تولیدی نسبتاً مدرن و واحدهای تولیدی كه كمتر ازشاخصهای مدرن بودن _(كمتر از ۹ شاخص) را رعایت نكرده اند به عنوان واحد تولیدی نسبتاً غیرمدرن تلقی شود.
طبق ضابطه فوق، از ۱۰۰ واحد تولیدی موردمطالعه، ۳۴ واحد تولیدی صنعتی كوچك نسبتاً مدرن و ۶۶ واحد تولیدی نسبتاً غیرمدرن بودند.
● موانع و مشكلات نوین سازی
بدون شك نوین سازی واحدهای تولیدی صنعتی كشور هم به نفع صاحبان واحدهای تولیدی است و هم یكی از راههای توسعه صنعتی در كشور است. زیرا از یك طرف صاحبان واحدهای تولیدی با نوین سازی واحد تولیدی خود قادر به تولید محصولات با كیفیت بالا و با قیمت نسبتاً مناسب و قابل رقابت با محصولات مشابه داخلی و خارجی هستند. ازطرف دیگر، یكی از شاخصهای توسعه صنعتی و اقتصادی كشور، تغییر در مبانی علمی وفنی تولید به منظور تغییر ساختار تولیدی كشور از حالت سنتی به مدرن است (عظیمی، ۱۳۷۱، ص ۲۱) و این امر با نوین سازی صنایع تحقق می یابد.
همان طوری كه در جدول شماره ۳ ملاحظه می شود، از ۱۰۰ واحد تولیدی صنعتی كوچك موردمطالعه، ۸۱ واحد تولیدی كمبود سرمایه، ۶۱ واحد تولیدی كمبود نیروی انسانی متخصص و ماهر، ۸۲ واحد تولیدی عدم برخورداری از حمایتهای دولت و ۷۹ واحد تولیدی كمبود اطلاعات از فناوری های جدید را از موانع و مشكلات نوین سازی واحدهای تولیدی صنعتی كوچك مطرح كرده اند.
●● نتیجه گیری
باید توجه داشت كه نوین ســازی صنایع (به خصوص واحدهای صنعتی كوچك)، یك فرایند جمعی است كه در آن تمام كشور باید مداخله و مشاركت داشته باشد و كلیه فعالیتهای صنعتی را دربرگیرد. نوین سازی باید همچنین تمام جنبه ها و ابعاد مختلف صنعت مانند مدیریت، بازارها، اعتبار مالی و روابط كاری و همین طور تولید وفرایند تولید را موردتوجه داشته باشد.
نوین سازی فقط زمانــــی موفقیت آمیز خواهدبود كه مدیران و صاحبان واحدهای تولیدی كاملاً دارای انگیزه باشند و مدرنیزاسیون را به عنــــــوان یك نیاز اجتناب ناپذیر جهت ادامه فعالیت تولیدی خود و افزایش سودآوری تلقی كنند و مسئولان صنعتی و برنامه ریزان اقتصادی كشور نیز باید به این موضوع توجه كنند كه یكی از الزامات توسعه و پیشرفت صنعتی كشور، نوسازی صنایع كوچك و بزرگ است و سیاستها و برنامه ریزیهای كلان نیز باید در این راستا باشد.
در گذشته از نوسازی صنایع این تلقی وجود داشت كه تعویض ماشین آلات فرسوده و جایگزینی آنها توسط ماشین آلات مدرن تر به نوسازی آنها منجر می شود. اما امروزه چنین برداشت محض از نوسازی صنایع به هیچ وجه موردتایید كارشناسان و متخصصان صنعتی و اقتصادی نیست. بلكه باید نوسازی صنایع را از دو بعد فنی و اقتصادی مدنظر قرار داد:
الف: در بعد فنی:
۱ - جایگزینی و تعویض ماشین آلات و تجهیزات فرسوده با مدلهای جدید و مدرن تر؛
۲ - برخورداری از سیستم حمل و نقل و جابجایی بهتر مواداولیه؛
۳ - كنترل موجودیهای دقیق شركت؛
۴ - برخورداری از مدیریت صحیح و پیشرفته برای اداره واحد تولیدی؛
۵ - بكارگیری نیروهای دانش آموخته در واحد تولیدی؛
۶ - برخورداری از خط مكانیزه تولید در فرایند تولید؛
۷ - استفاده مداوم از فناوری پیشرفته اطلاعات و همچنین فناوری
ارتبــاطات (سخت افزار، نرم افزار و مغزافزار) جهت بهبود كیفیت تولید و افزایش مهارتهای لازم در فرایند تولید و ارائه محصولات به بازار. ب: در بعد اقتصادی:
۱ - برخورداری شركت از فناوری پیشرفته بازاریابی برای معرفی و فروش محصولات؛
۲ - افزایش میزان فروش؛
۳ - افزایش ظرفیت تولید و قیمت تمام شده كمتر؛
۴ - افــــــــزایش در سرعت برگشت سرمایه گذاری ها؛
۵ - صادرات محصولات به خارج؛
۶ - تنوع در محصولات تولیدی؛
۷ - برخورداری شركت از قیمت قابل رقابت در بازارهای داخلی و خارجی؛
۸ - ارتقای بهره وری عوامل تولید.
بنابراین، مدیران هر واحد تولیدی صنعتی باید توجه به اقدامات فوق را به عنوان یك اصل و قاعده اساسی به منظور توسعه و گسترش واحد تولیدی خود تلقی كنند و راهكارهای علمی و تجربی نائل شدن به آنها را موردتوجه قرار دهند.
دولت نیز می تواند با اعطای انواع تسهیلات مالی، فنی، اطلاعاتی، آموزشی و مشورتی در تشویق و تسریع نوسازی صنایع كشور موثر باشد و بدین طریق ضمن شتاب بخشیدن به توسعه صنعتی كشور، از شكنندگی و ورشكستگی صنایع كوچك جلوگیری كند و زمینه های رشد و گسترش بخش صنعت را در كشور فراهم سازد.
پی نوشتها:
۱ - طرح تحقیقاتی تحت عنوان راهكارهای توسعه صنایع كوچك مدرن، در سال ۱۳۸۲ در جهاد دانشگاهی تربیت مدرس توسط نویسنده این مقاله به اجرا درآمده و برخی از نتایج آن در این مقاله ارائه شده است.
۲ - جهت مطالعه مراحل نمونه گیری آماری و محتوای سوالات پرسشنامه، به طرح تحقیقاتی راهكارهای توسعه صنایع مدرن در كشور كه با همكاری جهاد دانشگاهی تربیت مدرس توسط نویسنده این مقاله به اجرا درآمده است، رجوع شود.
منابع و مأخذ:
۱ - آكس، زولتان، جی؛ كارسون، بو و توریك، روی (۱۳۸۱). نقش صنایع كوچك در اقتصاد مدرن. ترجمه: مجیدی، جهانگیر. تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا.
۲ - سازمان بهره وری آسیا (۱۹۹۴). استراتژی های توسعه و مدرنیزه كردن واحدهای كوچك صنعتی و بازرگانی. ترجمه: وزارت صنایع (۱۳۷۳). تهران: وزارت صنایع، صنایع كوچك.
۳ - سازمان صنایع كوچك ایران (۱۳۸۰). مجموعه اهداف، سیاستها و دستورالعمل های اجرایی. تهران: سازمان صنایع كوچك ایران.
۴ - شرستا، كریشنا (۱۹۹۳). نوسازی و مدرنیزه كردن واحدهای كوچك صنعتی و بازرگانی. سازمان بهره وری آسیا. ترجمه: وزارت صنایع (۱۳۷۳). تهران: وزارت صنایع.
۵ - عظیمی، حسین (۱۳۷۱). مــــــدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران. تهران: انتشارات نشر نی.
۶ - مركز آمار ایران (۱۳۷۵). نتایج آمارگیری از كارگاههای صنعتی ۴۹ - ۱۰ نفر كاركن كشور. سال ۱۳۷۳. تهران: مركز آمار ایران.
۷ - مولایی، محمد (۱۳۸۲). ارزیابی عوامل موثر در سودآوری صنایع كوچك در ایران. رساله دكترا، دانشگاه تربیت مدرس.
۸ - وپا، رامك (۱۹۹۳). نوسازی و مدرنیزه كردن واحدهای كوچك صنعتــی و بازرگانی. سازمان بهره وری آسیا. ترجمه: وزارت صنایع (۱۳۷۳). تهران: وزارت صنایع.
۹ - یونیدو (۱۳۷۳). استراتژی های توسعه و مدرنیزه كردن واحدهای كوچك صنعتی و بازرگانی. ترجمه: وزارت صنایع، مدیریت صنایع كوچك. تهران: وزارت صنایع
۱۰ - ACS, Z.J. AND AUDRETSCH, D.B.(۱۹۹۱ A.). INNOVATION AND SMALL FIRMS. LONDON: CAMBRIDGE, MA: MIT PRESS.
۱۱ - ROMASWAMY, K.V.(۱۹۹۴). TECHNICAL EFFICIENCY IN MODERN SMALL-SCALE FIRMS IN INDIAN INDUSTRY. JOURNAL OF QUANTITATIVE ECONOMICS, JULY, ۱۰.
۱۲ - ROMIJN, H.(۱۹۹۸). TECHNOLOGY SUPPORT FOR SMALL INDUSTRIES IN DEVELOPING COUNTRIES: FROM SUPPLY - PUSH TO EIGHTHFOLD - C, QEH WORKING PAPER - SERIES - Q EHWPS ۲۱.
۱۳ - TY BOUT, JAMES (۱۹۹۸). MANUFACTURING FIRMS IN DEVELOPING COUNTRIES. GEORGETOWN UNIVERSITY.
۱۴ - UNITED NATIONS (۱۹۹۸). SMALL INDUSTRY FOR ASIA AND PACIFIC, NO,۳۰.
محمد مولایی: استادیار دانشگاه بوعلی سینا - گروه اقتصاد
منبع : ماهنامه تدبیر


همچنین مشاهده کنید