سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

دارالفنون زمینه ساز مشروطیت


دارالفنون زمینه ساز مشروطیت
اول آبان ۱۲۲۷ ه ش ناصرالدین شاه به كمك میرزا تقی خان امیركبیر وارد تهران شد و در روز بعد در قصر گلستان تاج گذاری كرد. از آن جایی كه میرزاتقی خان در دستگاه وزیری دانشمند چون قائم مقام دوم بزرگ شده بود، با آن كه بچه آشپز و روستازاده ای بیش نبود ولی با تعلیم و تربیت در منزل قائم مقام به قول امروزی ها تحصیل كرده و فرهیخته گردیده بود. او به این نكته كاملاً آگاه شد كه هرگونه تحول فرهنگی، هنری، صنعتی و حتی انقلاب هایی كه می توانست ملت ها را از انحراف و كجراهه برهاند، در گرو سواد و درك مسائل سیاسی، اجتماعی و علمی است. از این جهت از ابتدای صدارت خود در جوار كلیه اصلاحاتی كه كرد شاه را مجبور كرد كه سلطنت كند نه حكومت. مجدانه تصمیم به تاسیس مدرسه ای گرفت كه در آن اكثر علوم زمان را به نوجوانان ایرانی بیاموزند و آن را «دارالفنون» كه ترجمه واژه اروپایی «پلی تكنیك» (Poly technic) است، نام نهاد. میرزاتقی خان كوشش های لازم در زمینه ساخت مدرسه و استخدام معلمین خارجی و استادان ایرانی یعنی همان كسانی كه در دوره عباس میرزا به اروپا رفته و متخصص شده بودند را انجام داد ولی در زمان افتتاح این مدرسه او در حالت تبعید در باغ فین كاشان بود. كاری كه امیركبیر كرد در واقع در حكم انقلاب فرهنگی و سیاسی بود و اگر امیر با دسیسه سیاستمداران «آنگلوفیل» (طرفدار انگلستان) و «روسوفیل» (طرفداران روسیه) و دستور ناصرالدین شاه كشته نمی شد، شاید وضعیت ایران كنونی از كشور ژاپن نیز بهتر می شد. زیرا امیركبیر توانست دارالفنون را ( در ۱۸۵۴ میلادی= ۱۲۳۳ شمسی= ۱۲۶۸ قمری) آماده بهره برداری نماید و در همان سال خود به قتل رسید و ثمره تاسیس این نهاد بزرگ فرهنگی خویش را ندید. اگر او زنده می ماند، با اقدامات تدریجی و گام به گام پادشاه قاجار را از اریكه دیكتاتوری به یك مقام تشریفاتی مبدل می ساخت و بدون خونریزی فرمان تشكیل مجلس و آن چیزی كه فرنگ رفته ها به آن «كنستی توسیون» (constitution) یا «كنستی تیوشن» (قانون اساسی و مشروطیت) می گفتند می رسید. ژاپنی ها اقدامی شبیه به كار امیركبیر را در چهارده سال بعد یعنی در ۱۸۶۸ در زمان امپراتوری «موتوسو هیتو» (Mutsuhito) به اتفاق صدراعظمش «هیرو بومی ای تو» (Hirobumi Ito) انجام دادند و دست «شگون ها» (Shogoun) یا سپهسالاران كل و عوامل نفوذی سنت گرا، مرتجع و فاسد را از دربار ژاپن كوتاه كردند. از ۱۸۶۸ تا ۱۸۸۹ یعنی به مدت ۲۱ سال آنها با ساختن دارالفنون هایی شبیه اروپا و فرستادن محصل به خارجه و استخدام اساتید خارجی، ژاپن را به قول آلبرماله مورخ فرانسوی به اندازه ششصدسال جلو بردند. سرزمینی كه به صورت سنتی به كشور آفتاب طالع معروف بود در اثر این دگرگونی بزرگ فرهنگی كه در تاریخ ژاپن به «انقلاب میجی» (Meigi) (نهضت صلح روشن) معروف بود در ردیف قدرت های اروپایی قرار گرفت. به طوری كه در ۱۹۰۵ میلادی (۱۲۸۴ شمسی) ژاپن یگانه كشور آسیا بود كه روسیه، یعنی بزرگترین كشور اروپایی، را طی جنگ دریایی تسوشیما شكست داد. و در واقع آفتاب بخت ژاپن طالع گردید و در زمره قدرت های بزرگ جهان درآمد. میرزاتقی خان امیركبیر چهارده سال قبل از ژاپنی ها دست كسانی چون سلطنه ها، دوله ها و افراد فاسد بانفوذ را از دربار كوتاه كرد. آنها در دربار ناصرالدین شاه همان مقامی را داشتند كه شگون ها در دربار ژاپن، ولی افسوس كه دست اجنبی این رادمرد را از ایران گرفت. شاهزاده سنگدلی چون مسعود میرزا ظل السلطان فرزند ناصرالدین شاه در تاریخ مسعودی اعتراف به قتل او به وسیله پدرش می كند و می نویسد: «میرزا تقی خان امیرنظام در اوایل دولتش مدرسه برپا كرد و ترتیب قشون داد و كارهایی كرد. آنچه كه ما امروز داریم از آثار این مدرسه است اما بیچاره سرش را در این راه داد. از روی انصاف بگویم و خدا را به شهادت می طلبم كه در مورد مقام آن مرد نمك به حلال یكتا غلو نكردم. او از خواجه نظام الملك وزیر سلاجقه، صاحب بن عباد وزیر دیالمه و پرنس بیسمارك، لرد پالمرستون و ریشلیو فرانسوی و پرنس كارچه كف روس بحق با عرضه تر بوده است. در جمعه ۱۷ ربیع الاول ۱۲۶۸ در حمام كشته شد و او را فصد كردند و به دیار عدمش فرستادند ولی آثار او هنوز با قی است.»
● جریان ایجاد دارالفنون
میرزا تقی خان امیركبیر در (۱۲۶۶ ه ق) فرمان داد تا در گوشه ای از ارك شاهی واقع در شرق خیابان باب همایون (شمال غرب خیابان ناصریه «ناصرخسرو بعدی») ساختمانی برای این مدرسه ساخته شود. برای انجام این منظور، میرزا رضا مهندس باشی را كه در عهد عباس میرزا نایب السلطنه برای تحصیل به اروپا رفته بود و در رشته معماری و ساختمان تخصص گرفته بود، مامور ساختن دارالفنون كرد. او نیز به محمدتقی معمارباشی كه در دربار ناصرالدین شاه سرپرست بناها بود ماموریت داد كه هرچه زودتر ساختمان آن را به پایان برسانند. هدف امیر آن بود كه فرزندان مستعد همه طبقات اجتماعی در آن به صورت رایگان درس بخوانند. غافل از آنكه بعد از عزل او این مدرسه به طبقات اعیان و شاهزادگان تعلق خواهد گرفت و بالاخره امیركبیر با توطئه مامورین سفارت انگلیس مقیم تهران و حمایت مهدعلیا مادر شاه و میرزا آقاخان نوری (اعتمادالدوله) از همه مشاغلی كه داشت عزل شد و در ۲۵ محرم ۱۲۶۸ ه ق به كاشان تبعید شد و در ۱۷ ربیع الاول همان سال در حمام فین كاشان به قتل رسید. در ۵ ربیع الاول ۱۲۶۸ یعنی ۱۲ روز قبل از قتل میرزاتقی خان امیركبیر، ناصرالدین شاه این مدرسه را افتتاح كرد. او بعد از قتل امیر، بارها با زمزمه اشعار زیر اظهار ندامت می كرد:
مرد خردمند هنرپیشه را - عمر دو بایست در این روزگار
تا به یكی تجربه آموختن- در دگری تجربه بردن به كار
● استخدام كادر علمی و نحوه اداره و سازمان دارالفنون
میرزاتقی خان برای تامین كادر هیات علمی در درجه اول از میان فارغ التحصیلان ایرانی مدارس اروپایی كه در زمان عباس میرزا به فرنگ رفته بودند به عنوان استاد و مترجم كتب مختلف علوم استفاده كرد و برای رفع كمبود كادر علمی به نمایندگان و سفرای ایران در اروپا دستور داد كه به غیر از انگلستان و روسیه كه به ایران طمع ورزی استعماری دارند با دولت ها و روسای دارالفنون ها و انیورسیته های (دانشگاه ها) اروپا مذاكره و ترتیب استخدام اساتید مورد لزوم را در رشته های نظام، مهندس، طب، جغرافیا، علوم طبیعی، فن چاپ، گرافیك، نقشه برداری و ریاضیات بدهند.
زمانی كه امیر عزل شد تمام امور مربوط به ساختمان دارالفنون و استخدام اساتید و معلمین را انجام داده بود. ولی در طول سلطنت پنجاه ساله ناصرالدین شاه عده ای از فارغ التحصیلان همین مدرسه و استادان خارجی به عنوان معلم و استاد به استخدام دارالفنون درآمدند تا رفع كمبود اساتیدی را بنمایند كه در ابتدای تاسیس این مدرسه به استخدام ایران درآمده و سپس به عللی به مملكت خود بازگشته بودند. اساتید اولیه دارالفنون عبارت بودند از دكتر «پولاك» اتریشی معلم طب، دكتر «كلوكه» فرانسوی معلم طب، دكتر «شلیمر» اتریشی معلم طب و داروسازی، كاپیتن «زاتی» استاد مهندسی نظامی و مهندس «كارنوتا» استاد عملیات كوهستانی نظامی كه هر دو اتریشی بودند، ژنرال «پروسكی» لهستانی الاصل استاد جغرافیا و زبان فرانسه، موسیو «بوهلر» فرانسوی معلم ریاضیات، موسیو «ریشار» فرانسوی عكاس باشی و استاد زبان فرانسه و انگلیسی كه در ضمن زبان فارسی را می دانست و او اولین عكس را از ناصرالدین شاه گرفت. محصلین ممتاز رشته عكاسی به دستور او برای تكمیل فن عكاسی به سالز بروك اتریش می رفتند. میرزاابوالحسن خان فروغی ذكاءالملك اول معلم ادبیات، تاریخ و فلسفه، محمدعلی فروغی ذكاءالملك دوم معلم فسلفه، تاریخ و ادبیات، میرزاعبدالغفارخان نجم الدوله معلم ریاضیات و نجوم، واگت اتریشی معلم علوم طبیعی، مادروس خان ارمنی اهل جلفا كه فارغ التحصیل روسیه بود، ضمن تدریس زبان روسی به ناصرالدین شاه معلم زبان روسی دارالفنون بود. رضا قلی خان هدایت ضمن حفظ نظامت، معلم تاریخ و ادبیات، میرزاعبدالغفارخان معلم ریاضی، موسیولومر رئیس بخش موزیك نظام، میرزاكاظم خان معلم شیمی و طبیعی، محمدخان كمال الملك غفاری معلم نقاشی و هنر، محمدرضا كلهر معلم خوش نویسی، ابوترات غفاری معلم نقاشی و هنر، عبدالمطلب ادیب كاشانی معلم ادبیات، مهندس عباس خان استاد پیاده نظام، ابوالحسن نقاش باشی معلم نقاشی، تقی خان حكیم باشی كاشانی معلم طب و شیمی و داروسازی، دكتر خلیل ثقفی اعلم الدوله معلم طب، كلنل پوشه ایتالیایی معلم پیاده نظام. برای ترجمه دروس از مترجمین زیر استفاده می شد میرزا ملكم خان اصفهانی، دكتر خلیل ثقفی، مادروس خان، میرزا آقاخان كرمانی، میرزاعلی خان امین الدوله، محمدحسین خان فروغی، محمدعلی فروغی. روز یكشنبه ۵ ربیع الاول ۱۲۶۸ یعنی در حدود ۱۵۶ سال پیش مدرسه دارالفنون با حضور ناصرالدین شاه و رجال دربار با صد نفر دانش آموز كه همه فرزندان شاهزادگان و اعیان و وابستگان آنها بودند و لباس متحدالشكل در برداشتند افتتاح شد. اولین رئیس دارالفنون میرزامحمدخان شیرازی بود كه شغل وزارت امورخارجه را نیز برعهده داشت.
در روز افتتاح به امر ناصرالدین شاه، رضاقلی خان هدایت معروف به للـه باشی، جدخاندان هدایت كه فردی دانشمند بود به نظامت مدرسه انتخاب شد. در این مدرسه جوانان ایرانی در رشته های مختلف تربیت می شدند. از جمله طب و داروسازی، ریاضیات و مهندسی، معدن شناسی و شیمی، نظام و موزیك (پیاده، سوار و توپخانه)، نقاشی، تاریخ و جغرافیا، علوم طبیعی، ادبیات فارسی و عربی اما شاه اجازه نداد رشته علوم سیاسی تدریس شود زیرا از انتشار افكار آزادیخواهانه در بین جوانان وحشت داشت و هركس كه در این باره صحبت می كرد به شدت سیاست می شد.
اما برای جبران این كمبود محمدحسین فروغی ذكاء الملك اول، چون تاریخ را اصل و مبنای سیاست می دانست و عقیده داشت كه بدون این علم، سیاست قابل فهم نخواهد بود ضمن تدریس تاریخ جهان به ویژه اروپا و عقاید فلسفی فلاسفه از یونان باستان تا دوره معاصر به طور ضمنی و غیرمستقیم علوم سیاسی را در قالب مسائل فلسفی و تاریخی به محصلین می آموخت. محصلین علاوه بر اخذ شهریه ماهانه از غذای بین روز نیز استفاده می كردند.بعد از فوت محمدعلی خان شیرازی وزیر خارجه و رئیس دارالفنون، در ربیع الثانی ۱۲۶۸ عزیزخان مكری (سردار كل) به ریاست دارالفنون رسید. سپس مرحوم رضاقلی خان هدایت مولف كتاب مجمع الفصحا كه ابتدا ناظم دارالفنون بود به ریاست این مدرسه نائل گردید تا آنكه در ۱۲۷۴ ه ق علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه فرزند چهل و هفتم فتحعلی شاه ضمن ریاست دار الفنون به فرمان ناصرالدین شاه وزارت علوم را نیز در دست گرفت. در زمان ریاست اعتضادالسلطنه، فرزندان طبقات متوسط كه بسیار با استعداد بودند در مدرسه دارالفنون پذیرفته می شدند. از بین این افراد بودند كه بعدها از این مدرسه فارغ التحصیل شده و پس از اعزام به خارج از كشور و بازگشت به ایران خواستار ایجاد حكومت قانون و مشروطه شدند. دارالفنون طبق دستور ناصرالدین شاه جزء تشكیلات دربار قرار گرفت و رئیس مدرسه با حمایت وزیر علوم و فرمان شخص شاه انتخاب می شد و در كلیه امور مدرسه استقلال كامل داشت. معلمین با اجازه شاه عزل و نصب می شدند.
شاگردانی كه از فرزندان رجال درباری بودند با اجازه شاه در مدرسه ثبت نام می شدند و بعد از مرگ میرزاآقاخان نوری و صدارت حاج میرزاحسین خان سپهسالار ملقب به مشیرالدوله كه افكار امیركبیر را تا حدی در سر داشت وسایلی را فراهم كرد كه فرزندان نوكران رجال درباری كه مستعد تشخیص داده می شدند با اجازه وزیر علوم در مدرسه ثبت نام شوند و از این رهگذر فضای باز فرهنگی در این مدرسه حكمفرما شد. تمام شاگردان در دوران تحصیل ازدولت كمك هزینه تحصیلی دریافت می كردند و پس از پایان تحصیل بلافاصله به خدمات دولتی گمارده می شدند. دانشنامه (كارنامه ها) غالباً عبارت بود از حكمی شامل سه مطلب؛ فراغت از تحصیل، دریافت یك قطعه نشان طلا، تعیین شغل و حقوق. در این مدرسه علاوه بر دروس اساسی، درس زبان خارجی برای كلیه شاگردان اجباری بود و علاوه بر سه زبان انگلیسی، فرانسه و روسی به سبب وجود معلمان اتریشی، زبان آلمانی هم تدریس می شد. دارالفنون برای سه مقطع ابتدایی، متوسطه و تحصیلات عالی و دانشكده (فاكولته) ایجاد شده بود.
پس از پایان دوران تحصیل در هر مقطع، دانش آموزان آن مقطع بایستی از امتحان (آزمون) ورود به مقطع بالاتر مثلاً دبیرستان را كسب كنند و دانش آموزانی كه در هر رشته فارغ التحصیل می شدند شرط اخذ دیپلم و ارتقا به مرحله فاكولته (دانشكده) گذرانیدن امتحان و موفقیت در آن بود. آنهایی كه در هر مقطع و هر رشته قبول می شدند در جشن فارغ التحصیلی شركت می كردند. جشن فارغ التحصیلی هر رشته درسی طی مراسمی برگزار می شد و شخص ناصرالدین شاه فرمان (دانشنامه) فارغ التحصیلان را به آنها می داد و به این مراسم جشن «سلام امتحان» می گفتند.
تشكیلات كادر آموزشی دارالفنون و اداره هر درس با یك نفر استاد به نام «استادكرسی» و یا چند نفر دانشیار كه لقب خلیفه داشتند بود كه معاون او محسوب می شد. اغلب استادان از میان اروپایی ها و خلیفه ها از میان فارغ التحصیلان مدرسه انتخاب می شدند. از میان خلیفه های دانشمند كه دروس فلسفه و تاریخ اساتید را از فرانسه و انگلیس برای دانش آموزان ترجمه می كرد می توان از محمدعلی فروغی نام برد كه بعداً به استادی دارالفنون نائل شد.عده ای از استادان نیز ایرانی بودند و آنها در زمره محصلینی بودند كه در دوره عباس میرزا به اروپا رفته و در رشته های مختلف فارغ التحصیل شده بودند. تشكیلات دارالفنون مانند سازمان بندی كنونی دانشگاه تهران بود. در آن زمان دو نوع مجله (نشریه) برای دارالفنون چاپ و منتشر می شد. اول نشریه دانش كه بنیانگذار و موسس آن علیقلی خان مخبر الدوله بود كه اخبار دارالفنون را درج می كرد.
دومین نشریه روزنامه علمی به مدیریت محمدحسن صنیع الدوله (اعتماد السلطنه بعدی) بود كه علاوه بر اخبار علمی، اخبار مربوط به مریضخانه وابسته به مدرسه طب دارالفنون را نیز به طبع می رساند. ضمناً در دارالطباعه خاصه دارالفنون كلیه كتب درسی كشور چاپ و منتشر می شد.
● دارالفنون بعد از ریاست اعتضاد السلطنه
به علت آن كه بعد از هفت سال كه از تاسیس دارالفنون گذشته بود و عده ای از فارغ التحصیلان موفق آن برای ادامه تحصیل به خارج اعزام می شدند، ناصرالدین شاه ضمن بازدید از دارالفنون به خاطر رونق و ترقی مدرسه اعتضادالسلطنه را مفتخر به نشان امیر تومانی (سپهبدی) با یك رشته حمایل مخصوص كرد و به او هزار تومان انعام داد. در زمان وزارت علوم علیقلی خان اعتضادالسلطنه در ۱۲۸۷ هـ ق یعنی ۲۱ سال پس از تاسیس دارالفنون، نقشه اراضی تهران را جعفرقلی خان فرزند رضاقلی خان هدایت به اتفاق میرزاعبدالغفارخان معلم علوم ریاضی و بیست نفر از مهندسان تربیت شده دارالفنون ترسیم كردند. این نقشه وقتی به شاه داده شد به هر یك از ترسیم كنندگان سه هزار تومان انعام داد. و به اعتضادالسلطنه یك قطعه نشان طلای امیرنویان با حمایل (ارتشبد) سرافراز داده شد.
بعد از مرگ اعتضادالسلطنه به سال ۱۲۹۸ هـ ق به دستور ناصرالدین شاه علی قلی خان مخبرالدوله فرزند دیگر رضاقلی خان هدایت به ریاست مدرسه رسید. از آن پس به بعد ریاست مدرسه به فرزندان و نوادگان رضاقلی خان هدایت رسید. در چهل سال بعد از تاسیس دارالفنون یعنی تا سال ۱۳۰۸ نزدیك به هزار و یكصد تن از محصلان در سطوح مختلف دیپلم و عالی (فاكولته) از این مدرسه فارغ التحصیل شده و برای تكمیل تحصیلات به خارج اعزام شدند. از زمان سلطنت مظفرالدین شاه به بعد وضعیت این مدرسه از حالت اشرافی درآمد و نیمه اشرافی شد به دلیل آنكه از ۱۲۸۶ هجری شمسی یعنی یك سال بعد از مشروطیت حاج مخبرالسلطنه هدایت كه در زمان ناصرالدین شاه كتابدار مدرسه و سپس به مدیریت آنجا رسیده بود، به كمك ابراهیم حكیمی (حكیم الملك) ادامه تحصیل فارغ التحصیلان این مدرسه به خارج از كشور را از انحصار دارالفنون خارج كرد و سهمی برای مدارس دیگر قائل شد به ویژه آن كه از ۱۳۱۷ هـ ق كه مدرسه علوم سیاسی مشیرالدوله تاسیس شد توجه وزارت علوم و معارف متوجه مدارس جدید شد ولی دارالفنون هنوز اعتبار خود را حفظ كرده بود زیرا افرادی كه بعدها در مدارس علوم سیاسی مشیرالدوله و سپس دارالمعلمین عالی و بالاخره دانشگاه تهران سمت استادی یافتند، از جمله فارغ التحصیلان دارالفنون بودند و یا آنكه استاد مدرسه دارالفنون بودند. در بین این رجال افراد آزادیخواه، مشروطه طلب و طالب اصلاحات زیاد بودند. از بین رجال فارغ التحصیل این مدرسه (دارالفنون) كسانی بودند كه در مدرسه سیاسی و نظامی مشیرالدوله و سپس دانشگاه تهران تدریس می كردند.
فارغ التحصیلان و یا اساتید دارالفنون بسیارند و ما شاخص ترین آنها را در این مقاله نام می بریم كه به مشاغل حساس مملكتی از وزارت تا وكالت و استادی دانشگاه رسیده اند. آنها عبارتند از: استاد محمد قزوینی، استاد محمدحسن فروغی، استاد قاسم غنی، استاد غلامحسین رهنما، استاد مجتبی مینوی، استاد عبدالعظیم قریب، دكتر علی اكبر سیاسی، استاد عباس اقبال آشتیانی، دكتر سیدفخرالدین شادمان، دكتر محمد كرمانشاهی (كه اولین فردی بود كه میكروسكوپ را با خود از اروپا به دارالفنون آورد)، استاد حبیب الله شهاب، مسعود كیهان، استاد مهدی بیانی، دكتر مهدی آذر، استاد حاج مخبرالسلطنه هدایت، دكتر علی اكبر نفیسی (ناظم الاطباء)، دكتر حسین گل گلاب، دكتر محمود افشاریزدی، دكتر محمدحسین علی آبادی، دكتر سیدعلی شایگان، میرزا جهانگیرخان شیرازی، استاد حسن ذوقی، استاد فاضل تونی، استاد محمدطاهر تنكابنی، استاد احمد بهمنیار، استاد ادیب السلطنه سمیعی و از بین خاندان هدایت افرادی چون محمدقلی خان هدایت (مخبرالملك)، مصطفی قلی خان كمال هدایت (فهیم الدوله)، هدایت قلی خان هدایت (اعتضادالدوله)، ارتشبد عبدالله هدایت، صادق هدایت، سرلشكر عیسی هدایت، كامران میرزا نایب السلطنه فرزند ناصرالدین شاه، ابوالحسن اردلان، عبدالحسین میرزا فرمانفرما، عبدالمجید میرزا فرمانفرما، عبدالله انتظام وزیری، ناصرالملك قراگزلو، محمدجعفر نیرالملك، احمد اخگر، دكتر خانبابا بیانی، علی اكبر داور، دكتر ابراهیم ریاحی، محمود شیبانی (محاسب الممالك)، دكتر اسماعیل مرزبان، عبدالحسین مسعود انصاری، دكتر رضا فلاح، دكتر عباس فلاح، خلیل فهیمی، دكتر نصرت الله كاسمی، دكتر صادق كیا، حسن مخبر فرهمند، دكتر سیدولی الله خان نصر، عبدالحسین هژیر، احمد هومن، سپهبد اسماعیل ریاحی، سرتیپ تقی ریاحی و پروفسور شمس.
البته اكثر این افراد در دوره مشروطیت در نظام بوروكراسی و تكنوكراسی كشور مصدر خدماتی شده اند ولی درباره عده معدودی از آنان صحبت هایی می كنند الله اعلم. به حقایق الامور مدرسه دارالفنون به علت آنكه مدارس علوم سیاسی و طب و دارالمعلمین به طور جداگانه تاسیس شدند و بعداً دانشگاه تهران تاسیس شد ، از حالت دانشكده بودن خارج شد و به صورت یك مدرسه متوسط شش ساله شامل سیكل اول و دوم متوسطه شده و بعد از رونق گرفتن كالج البرز و مدارس دیگر از رونق افتاد به طوری كه هم اكنون به موزه تبدیل شده است.
سیروس غفاریان
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید