چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


پریشانی های یک رمانتیست تنها


پریشانی های یک رمانتیست تنها
هرمان هسه از همان سال هایی كه آثارش در ایران ترجمه شده و در اختیار مخاطب قرار گرفت، به نویسنده ای تبدیل شد كه فضاهای روایی اش به ذائقه مخاطب ایرانی آشنا بود. مهم ترین و شاید كلی ترین ویژگی اش در این چارچوب به ذهنیت استعاری و گاه تمثیلی ای بازمی گشت كه در اعم نوشته هایش، چه رمان و چه داستان كوتاه به چشم می آید. مجموعه داستان «گورزاد» كه اغلب داستان های آن در سال های جوانی یا میانسالی هسه نوشته شده اند، نمونه ای دیگر از همین مفهوم هستند. داستان هایی با سروشكل كلاسیك كه فرزند غیرقابل انكار رمانتیسم هستند. هسه در این مجموعه با استفاده از زبانی و شاید دقیق تر «فضایی» كه ریشه در سنت افسانه های اروپای مركزی دارد وجه تمثیلی- استعاری داستان ها را دوچندان كرده و به شكل رمانتیستی آثارش باقی می ماند.
مفاهیمی كه هسه به دنبال روایت كردن از آنها است، اغلب جهانشمول و اخلاقی هستند. او با قرار دادن انسان افسانه ای داستان های خود در برابر یك ضدیت یا موقعیت انتخابی، او را ناچار به انجام عمل اسطوره ای می كند. همین نكته است كه داستان های هرمان هسه را از رئالیسم و آن چیزی كه داستان مدرن اوایل قرن بیستم به سمت آن حركت می كرد، دور كرده و به او چهره یك سنت گرای بزرگ و پرمخاطب می بخشد. در مجموعه داستان گورزاد، سنت داستان گویی شرق- كه هسه دلبسته آن بود- با فضای قصه های فولكلور كهن- كه رمانتیسم از آن سودها برد- تركیب شده و مخاطب با مسائلی روبه رو می شود كه اغلب آنها پرسش های بنیادین هستی شناسانه است.
این پرسش ها اغلب در بافتی آرام و بی زمان روی می دهند. تقابل بین زیبایی و زشتی، ایمان و گناه، كودكی و پیری، هنر و روزمرگی و... نویسنده ای را ساخته كه در تلاشی شاعرانه درصدد این است كه به جهان رویاها و ارزش ها پایبند بماند. هرمان هسه در مجموعه داستان گورزاد، به واقع به دنبال خلق افسانه هایی نو است؛ افسانه هایی كه به زعم او كم كم جهان را ترك كرده و انسان را به سمت روزمرگی سوق داده اند. چنین نگاه و دیدگاهی است كه باعث می شود به طور مثال در داستان های «گورزاد»، «آوگوستوس» و یا «شاعر» مفهوم انسان فرزانه و معصوم در دوراهی بین انتخاب قرار بگیرد. البته نتایج هسه سنت گرا بسیار متفاوت است ولی با وجود این نكته او در نهایت رای به برتری و جاودانگی شاعرانگی شرافتمندانه ای می دهد كه هنوز در حال مبارزه با واقع گرایی ناخوشایند روزگار اوست.
سنتی كه هسه ادامه دهنده آن است در رمانی چون «نارسیس و گولدموند» به اوج خود می رسد. «سنت» مكاشفه و سفر در جهان، سنت شاعران كلاسیك ایران است كه همانا جست وجوی حقیقت است. شاید برای من كه چندان به نگاه داستانی هرمان هسه، علاقه مند نیستم، این انگاره ها به دل ننشیند، ولی نمی توان فراموش كرد كه هسه توانایی بی نظیری در اجرای فرم افسانه و ساختارهای تمثیلی- شاعرانه دارد.
به یقین می توان گفت كه جهان هرمان هسه، از همان تفكری برآمده كه در آن نبرد دائمی بین خیر و شر، انسان را در مواجهه با طبیعت قرار می دهد. انسانی كه چنین در برابر زیبایی قرار گرفته یا باید در آن محو شود و یا مانند شوریدگان سر در راه خود كند و جهان را در جست وجوی امر متعالی و گوهر جاودانگی بگردد. از این منظر مجموعه داستان گورزاد، كتابی درخشان، دلنشین و گاه تكان دهنده است. هسه در چنین مقیاسی با برخی نویسندگان هم عصرش شباهت هایی پیدا می كند.
رولان و ژید از جمله نویسندگانی هستند كه با تفارق های فرمی، در برخی آثار خود در همان سنتی می نویسند كه هرمان هسه پیرو و ادامه دهنده آن بود. او یك رمانتیست تمام عیار بود كه در جست وجوی امر زیبا شخصیت هایی استعاری، بی مكان و بی زمان آفرید و این جست وجوگری چیزی است كه مخاطبان هسه را جهانی و بین المللی كرده است. ترجمه درخشان سروش حبیبی كه زبان شاعرانه و مطنطن هسه را در شكل فارسی اش به خوبی درآورده است از دیگر نكاتی است كه می تواند هر مخاطبی را به خواندن این مجموعه داستان ترغیب كند. مجموعه داستان گورزاد شامل ۱۴ داستان كوتاه است. در آغاز كتاب هم مقدمه نسبتاً جامعی از زندگی و افكار این نویسنده آلمانی گنجانده شده است.
مهدی یزدانی خرم
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید