جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


شاهنامه و مرجعی جدید


شاهنامه و مرجعی جدید
سرانجام شاهنامه فردوسی صاحب فرهنگ زنان خود نیز شد. از رنج چندین ساله بهمن حمیدی اكنون گنجی به دست آمده كه با عنوان «فرهنگ زنان شاهنامه» روانه بازار كتاب شده است.
شاهنامه فردوسی از اسناد اصیل هویت ایرانی و اقیانوس بی كرانی است كه با همه جست وجوهای پیشینی در آن هنوز تا دیرباز می توانیم در آن كاوش كنیم و از پی هر كاوش بخشی از خود ایرانی خود را درست تر و بهتر بازشناسیم و به موازات آن بخشی دیگر از گره های رفتار فردی و جمعی مان را باز كنیم.
كتاب «فرهنگ زنان شاهنامه» گنجینه ارجمندی است كه استاد بهمن حمیدی پس از سالیان متمادی غواصی در اقیانوس شاهنامه برای زبان پارسی و پارسی زبانان به ارمغان آورده است این فرهنگ كمك شایانی است به بازشناسی نه فقط اندیشه های فردوسی درباره زن كه با مقاله بلندی كه استاد در آغاز كتاب در بیش از ۱۱۰ صفحه نوشته اند تاریخ اندیشه ایرانی درباره زن را مطالعه انتقادی كرده است.
این سیر تاریخی مصداقی از همان چیزی است كه در سطور پیش بدان اشاره شد كه جست وجو در شاهنامه زمینه بازشناسی خودمان و باز شدن گره های رفتاری و حتی تاریخی مان را فراهم می كند.از این پس چه آنان كه در فردوسی و شاهنامه مطالعات تخصصی می كنند، چه آنان كه در تاریخ اندیشه ایرانی مطالعه می كنند و چه آنان كه زن را موضوع مطالعه قرار داده اند، همگی كتاب مرجع تازه ای در دسترس دارند كه در مطالعات مختلف خود از آن بسیار بهره ها خواهند برد.
فرهنگ زنان شاهنامه افزون بر آن مقاله بلند در بررسی انتقادی زن و جایگاه او در اندیشه ایرانی، در سه بخش به معرفی زنان شاهنامه می پردازد: یك بخش به زنان نامدار شاهنامه اختصاص یافته كه در آن ۵۳ مدخل آمده است. در این بخش زنانی معرفی می شوند كه نام و نشان مشخص دارند اعم از زنان دینی، تاریخی، اساطیری و... از این گروه است مثلاً بتول، شهرناز، ارنواز، فرانك، آرزو و آوردن نام ها تابع ذكر آن در شاهنامه است و به همان ترتیب كه زنان در آنجا در برابر خواننده قرار می گیرند در فرهنگ زنان نیز معرفی می شوند.
در بخش دوم زنان بی نام شاهنامه معرفی می شوند. در این بخش ۱۳۶ مدخل آورده شده و شامل است بر معرفی زنانی با این اسم و رسم: مادر فریدون، دایه فریدون، دختران شاه یمن، پرستندگان رودابه، پیام آور رودابه و زال، زن جادو، پرستار سودابه، دختر افراسیاب، زنان دربار ارجاسپ و حتی شهر زنان.
پیداست كه استاد در جست وجوهای خود پس از یافتن و معرفی زنان نامدار به همین بسنده نكرده و وارد معرفی زنان بی نام شده كه كاری به مراتب دشوارتر است. چه این بخش از كار هم به دانش و هم به حوصله و پشتكاری نیاز دارد كه سخت كمیاب است. نیاز به توضیح است كه معرفی شهرناز و ارنواز و فرانك و رودابه با همه دانشی كه می خواهد، با تهیه مداخلی چون پیام آور رودابه و زال، یا زنان دربار ارجاسپ و یا شهر زنان از جهت دشواری كار، قابل مقایسه نیست. همه مداخل در هر دو بخش با بیتی آغاز شده كه از شخصیت مورد نظر نخستین بار در آن بیت نامی آورده شده یا به او اشاره شده است. سپس شخصیت معرفی می شود و در خاتمه مدخل نشانی همه دیگر بیت هایی آورده شده كه مربوط به او است.
سومین بخش كه باز تهیه آن نیازمند سفر به اعماق دیگری از شاهنامه بوده و تبحر خاصی در شناخت آن لازم دارد بخش «نام های عام، عناوین و صفت های جایگزین» است كه این بخش به ترتیب الفبایی و در ۲۳۰ مدخل تنظیم شده است در این جا كوشش شده تا هر واژه ای اعم از نام، عنوان یا صفت كه بر وجود زنی دلالت می كند از دل شاهنامه استخراج شده و با همان ترتیب پیش گفته معرفی شود.از مداخل این بخش مثلاً آفتاب، آموزگار، آهو، ابربهاران، برده، بهشت، پرستارزاده، ترك، داننده، ژرف بین، ستمگر، شیردل، كدخدا، گنجور، لاله رخ، مادر، نیش و یار یادآوری می گردد. نگاهی گذرا به همین چند مدخل كه اتفاقی و برای نشان دادن گستردگی كار و وسعت اشراف بر شاهنامه آورده شده می تواند بحث حاضر را كوتاه كند تا خواستاران هر گونه پژوهش درباره زن به سراغ این اثر گران سنگ بروند. این یادآوری هم لازم است كه كتاب از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نیز پژوهش فرهنگی شایسته قدردانی شناخته شده است.
فرهنگ پارسی با انتشار كتاب فرهنگ زنان شاهنامه بر بخشی از ناخودآگاه خود درباره زن و جایگاه او در اندیشه ایرانی دست یافته است. این فرهنگ نام پژوهنده خود را در پهن دشت فرهنگ پارسی ثبت خواهد كرد.
محمود فاضلی بیرجندی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید