جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

عین الدوله تفرقه افکنی می کند


عین الدوله تفرقه افکنی می کند
● ۵تیرماه
طبق یادداشت های ناظم الاسلام كرمانی، این روزها عین الدوله سرگرم طرح ها و برنامه هایی است تا بتواند آتش جنبش را فرونشاند. وی می نویسد: «نخست شروع نمود به گرفتاری اشخاصی كه چندان محل اعتنا نبودند، ولی در كار آقایان و بیداری مردم هم دخالتی داشتند، كه هم به مقصود خود رسیده باشد و هم ضمناً امتحانی از اهالی كرده باشد. چه در تبعید میرزا آقای اصفهانی و میرزا حسن رشدیه و مجدالاسلام كرمانی اذهان عامه را مشوب كردند به اینكه آنها بابی و لامذهب بودند، و در گرفتاری مهدی گاوكش كه مقارن همین ایام بود چنین شهرت دادند كه او از الواد و اشرار بود. پس باید نفاق اندازد میان علما و دور كند اشخاص كافی را از اطراف آنان. مقام اول را تا یك اندازه پیش برد و طوری سلوك كرد كه آقایان علمای تهران به یكدیگر اطمینان ندارند و اگر تحریكات باطنی در كار نبود خود آقایان به هم افتاده بودند. چه، میرزا ابوالقاسم امام جمعه، گرم عروس تازه - دختر مظفرالدین شاه- كه از موقرالسلطنه طلاق او را اكراهاً گرفته بودند، شد.حاج میرزا ابوطالب زنجانی، به اینكه اعلیحضرت معتقد به استخاره اوست قناعت كرده است. آقاسیدعلی آقایزدی، از آقایانی است كه در تبریز اعلیحضرت را پیشوا و مقتدا بود و این ایام اعلیحضرت به او عقیده تامی دارند. این آقا باید بی طرف باشد كه شاید یك روزی توسطی كند از آقایان، او هم به همین اندازه اكتفا نموده است.
آقا سیدریحان الله، كه شاه به او عقیده دارند و از او رساله گرفته اند و در خیالند كه از او تقلید نمایند، اگر داخل در حوزه آقایان شود خیلی متضرر خواهد شد و دیگر سهم امام به او نخواهند داد. حاج شیخ عبدالنبی هم كه مطیع حضرت والا است، هر طوری كه عین الدوله بخواهد، او حركت می كند. آقای سیدمحمد پسر آقا سیدعلی اكبر تفرشی هم كه تازه كار و بی پول و مایل به عین الدوله. آقا سیداحمد بهبهانی به یك جواب سلام قانع است. آخوند ملامحمد آملی را به یك دادن مسجد و مدرسه را به تیول او نگاه داشته. آقا سیداحمد طباطبایی را كه از نجبا و اهل دعا است، دعاگو كرده است.»
● ۶تیرماه
این روزها معین حضور پس از هشت ماه بست نشینی در خانه آیت الله طباطبایی و دادخواهی از ایشان، سرانجام از پا درآمد و حاضر شد ملك خود را به شمس الملك -پسر عین الدوله- واگذار كند. ماجرا از این قرار است كه میرزا حسین خان معین حضور كه از خویشاوندان و نزدیكان امین السلطان بود و در دوره صدارت وی مورد اعتماد و مرد شماره یك دستگاه امین السلطان به شمار می آمد، پس از سقوط امین السلطان و رفتن او به اروپا، در برابر خشم و كین خواهی عین الدوله تنها ماند. وی دارای ملكی در نزدیكی ایوان كیف بود كه در راه تهران به خراسان واقع شده بود. این ملك به ارزش آن روز حدود یكصدهزار تومان قیمت داشت.
شمس الملك پسر عین الدوله كه ریاست خالصه ورامین و ایلات آن سامان را عهده دار بود، تمایل پیدا می كند كه ملك معین حضور را به قیمت شصت هزارتومان از وی خریداری نماید. معین حضور زیر بار نمی رود. ظاهراً به اشاره شمس الملك در ماه رمضان ،۱۳۲۳ كلیه محصولات برداشت شده و خرمن های به دست آمده از ملك معین حضور آتش زده می شد و شمس الملك نیز برای گرفتن مالیات و سهم دولتی از محصول معین حضور را زیر فشار قرار می دهد.
معین حضور كه همه درها را به روی خود بسته می بیند، به ناگزیر در همان ماه مبارك رمضان به خانه آیت الله طباطبایی رفته، بست می نشیند.
هنگامی كه آقای طباطبایی و سایر روحانیون به حضرت عبدالعظیم كوچیدند، او در خانه های دوستان و بستگانش پنهان شد. پس از بازگشت پیروزمندانه علما، وی در استقبال و جشن و چراغانی از هیچ كوششی فروگذار نكرد. در پی دعوت از او برای عضویت در انجمن مخفی، وی به آن انجمن پیوست، اما هر چه كوشید و میانجی فرستاد، نتوانست ملك خود را تصاحب كند تا اینكه بیچاره معین حضور از پا درآمد و تسلیم شد. در این روزها، وی به شمس الملك پیام داد كه آماده است تا ملك اش را به او واگذار كند، اما شمس الملك با اظهار بی میلی، قیمت سی هزارتومان را پیشنهاد داد. سرانجام پس از كشمكش هایی شمس الملك عموی خود حاج سیف الدوله را واسطه معامله قرار داد و ملك معین حضور را به قیمت شصت هزار تومان خریداری كرد كه سی هزار تومان آن را به خاطر بدهی های معین حضور كسر و الباقی را به وی پرداخت كرد. معین حضور نیز آن سی هزار تومان را در اختیار آقای طباطبایی و جنبش مشروطه خواهی نهاد و آن پول در آن شرایط كمك بزرگی برای پیشبرد اهداف مشروطه بود.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید