جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


رهبری و مدیریت


رهبری و مدیریت
رهبری، تاثیرگذاری بر دیگران و محیط است و بسیاری از تغییراتی را كه در اطراف خود ملاحظه می كنیم، به واسطه رهبران در حال وقوع است. درباره رهبری تعاریف متنوعی ذكر شده؛ به ویژه كه رهبری از منظرهای مختلف (علوم سازمان، روانشناسی، جامعه شناسی و نظایر آن) مورد كنكاش قرار گرفته است.
هنوز توافق كاملی وجود ندارد كه رهبری یك علم است یا هنر. یك تعریف مقدماتی، رهبری را هنر یا دانش نفوذ در افراد می داند به طوری كه این افراد با میل و خواسته خود در جهت حصول اهداف تعیین شده ای گام بردارند.
رهبر، می تواند شخصیتی مهربان و دوست داشتنی باشد كه افراد را به سمت اهدافی انسان دوستانه راهبری می كند؛ یا شخصیتی مخوف (و كماكان جذاب) كه اهدافی ویرانگر را دنبال می كند. ولی در هرحال موقعیتی وجود دارد كه در آن یك تعداد افراد تحت تاثیر رهبر قرار دارند. البته این تاثیر كاملاً یك طرفه نیست، بلكه رهبر نیز تا حدی متاثر از دیگران است.
نكته قابل توجه در اینجا، تفاوت رهبری با مدیریت است؛ مدیریت وظیفه اداره آنچه تعیین شده است را دارد و هدف گذاری نمی كند، در صورتی كه رهبر، كسی است كه جهت گیریها و اهداف را مشخص می سازد. در حقیقت مدیریت و رهبری، مكمل یكدیگرند: مدیریت بدون رهبری، یك بوروكراسی كسل كننده است و رهبری بدون مدیریت، چیزی جز یك آشفتگی نیست
كتابها و مقالات زیادی درباره ویژگیهای رهبری نوشته شده است. در اینجا از ارایه اقوال مختلفی كه در این باره ذكر شده، صرف نظـر می كنیم و به جای آن بر پنج ویژگــی بارز كه ثمره ای از متون و واقعیتهای گزارش شده درباره رهبری است، تاكید می كنیم:
۱ - رویارویی: رهبر باید بتواند آینده سازمان را برای خود و دیگران تصویر كند و بدین ترتیب دیدگاهی از آینده را در میان افراد تحت تاثیرش به وجود آورد.. این موضوع كاملاً بدیهی است، چرا كه در غیراین صورت انگیزه ای برای افراد پیرو باقی نمی ماند.
۲ - برقراركننده ارتباط: رهبری را تصور كنید كه منظری جذاب و شفاف را در ذهن خود دارد، اما قادر به برقراری ارتباط برای درمیان گذاشتن آن با دیگران نیست. مهارت پایین ارتباطاتی برای یك رهبر، بدون شك، شكست او را در پی خواهد داشت.
۳ - كننده كار: رهبر در هنگام لزوم بایـــد اقــدام كننده و كننده كار باشد. این افـراد منتظـر نمــی مانند تا واقعه ای رخ دهد و سپس شروع به كار كنند، آنها خود وقایع را شكل می دهند. كنندگان كار خود را در معرض دیگـران قرار می دهند؛ دیگرانی كه دنباله روی رهبران خواهند شد.
۴ - تسهیل كننده: رهبر در این نقش به دیگران كمك می كند تا كارهایشان را راحت تر و سریعتر انجام دهند؛ راههای جدیدی را پیش رویشان می گذارد، از آنها حمایت، به ایشان اعتماد و جو وفاداری و صداقت را در سازمان ایجاد می كند.
۵ - یكپارچه كننده: رهبر توانایی آن را دارد تا اجزا و موضوعهای مختلف را در كنار هم گرد آورد و یك كل كارآمدتر پـدید آید. او به رابطــه ها و پیوندهایی می اندیشد كه به ذهن دیگران خطور نمی كند. به تعبیر دیگر، رهبر دارای نگرشی سیستمیك است و از آن برای یكپارچه كردن سازمانها و افراد منفصل استفاده می كند.
● ویژگیهای كلیدی ذكر شده را می توان با اضافه كردن قیدهای بیشتری بررسی كرد:
▪ رویایی عمل گرا: برای اطمینان از آنكه رهبر با رویاهای خود در ابرها سیر نكند، صفت «عمل گرا» را نیز به وی می افزایند. بااین ترتیب، رویاهای او دست یافتنی و مسیررسیدن به آنها برای دیگران شفاف می شود.
▪ برقراركننده فراگیر ارتباط: با متنوع شدن محیط و حضور افراد با پس زمینه های فرهنگی مختلف در عرصه كسب و كار، لازم است تا رهبر بتواند با طیفی از گونه های افراد با ملیتها و فرهنگهای مختلف ارتباط برقراركند و بر همه آنها تاثیر بگذارد.
▪ كننده مثبت كار: صفت مثبت در اینجا متضمن آن است كه رهبر امور را با شیوه و منشی مثبت و اخلاق گرایانه انجام می دهد.
▪ تسهیل كننده نوسازنده: رهبر در این نقش به دیگران و سازمان كمك می كند تا ضمن بهبود كارهایشان، به نوسازی خویشتن، یادگیری از تجربه های شكست و موفقیت و تغییر برای مواجهه بهتر با آینده بپردازند.
▪ یكپارچه كننده اصول گرا: بسیاری از رهبران در طول تاریخ از توانایی یكپارچه سازی و ایجاد اتحاد برای پیگیری اهداف و آرمانهای غیرانسانی بهره برده اند. پسوند «اصول گرا» رهبرانی را مدنظر دارد كه به دنبال ارزشها و آمالهایی انسان دوستانه اند.
سیدكیانوش كلانتر
منبع : اینترنت
منبع : ماهنامه تدبیر


همچنین مشاهده کنید