جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


هیچ چیز بدتر از وسواس نیست


هیچ چیز بدتر از وسواس نیست
● از این بهتر نمی شه
▪ فیلمنامه نویس و كارگردان: جیمز ال. بروكس
▪ بازیگرها: جك نیكلسن، هلن هانت و گرگ كیفر
▪ محصول: ایالات متحد آمریكا، ۱۹۹۷
● یك: از «گروچو ماركس» (این جذاب ترین، و به قولِ خودش مشهورترین ماركس تاریخ) نقل كرده اند كه هیچ فیلمی به اندازه فیلم های كمدی به مذاق آدم ها خوش نمی آید، چون همه چیزهایی كه دوست دارد، یا ندارد، در این فیلم ها هست. كاری نداریم كه گروچو، همیشه شوخی را به جدی ترجیح می داده و بدش نمی آمده كه موقع حرف زدن، یكی از آن حرف های دوپهلویش (درواقع چندپهلو) را تحویل شنونده ها بدهد. چیزی كه برایِ ما اهمیت دارد، صحت كلام او است، این كه نمی توان در آن شك كرد. همین دو سه سال پیش بود كه روان شناسی اتریشی، در تحقیقی ثابت كرد كه فیلم های كمدی، آموزنده ترین فیلم ها هستند و بهتر است كودك را از زمانی كه قوه تشخیصش به كار می افتد، با این فیلم ها آشنا كنند. حتی حالا هم دیر نیست. می شود با این فیلم ها آشتی كرد و «از این بهتر نمی شه» فرصت خوبی است برای این كار تا ببینید كه وسواس، یكی از بی ربط ترین و در عین حال، خانمان سوزترین مصائب بشری است، و بهتر است كه دور و برش نگردیم، چون باعث می شود نتوانیم به دیگران، آن طور كه باید، نزدیك شویم.
● دو: «جیمز ال. بروكسِ» شصت و شش ساله، یكی از كارگردان های خوش ذوق آمریكایی است كه بیشتر وقتش را در تلویزیون صرف می كند. به جایِ آنكه تعداد فیلم های سینمایی اش را بیشتر كند، مجموعه ها و فیلم های تلویزیونی می سازد. وقتی از او پرسیده بودند كه دلیل این همه علاقه به تلویزیون در چیست، جوابی داده بود كه بهتر است خودتان آن را بخوانید. «به هرحال، تعداد مخاطب های تلویزیون خیلی بیشتر است. خیلی بیشتر از سینما. در عین حال، دوست دارم فیلم هایی بسازم كه همه جور تماشاگری آن را ببیند. و تازه، این را هم داشته باشید كه داستان گویی در تلویزیون لذتِ ویژه ای دارد، چون مجبورید داستان را طوری تعریف كنید كه حتی اگر كسی نیمه اولِ فیلم را ندیده باشد، از آن سر در بیاورد و بفهمد بین شخصیت هایِ فیلم چه رابطه ای هست.»
● سه: تلویزیونی بودن جیمز ال. بروكس، از دید بعضی منتقدهایِ سینمایی، روی سینمایش هم اثر گذاشته است، یعنی اخلاقِ سینمای او را تغییر داده و بروكس در فیلم هایش، به همان درجه ای از اخلاق پایبند است كه مدیران شبكه های تلویزیونی آمریكایی می خواهند. (یك نمونه اش را همین فیلم از این بهتر نمی شه می دانند.) جدا از این، می گویند كه سلیقه تلویزیونی بروكس، باعث می شود كه گاهی بازیگری تلویزیونی را در كنار ستاره ای سینمایی بگذارد، چون حس می كند باید دین اش را به تلویزیون ادا كند. (در این مورد هم اتفاقاً دوباره به از این بهتر نمی شه ارجاع می دهند.) اما به رغمِ همه اینها، بروكس كارگردان خوش سلیقه ای است و از این بهتر نمی شه هم یكی از بهترین كمدی های دهه ۱۹۹۰. خلاصه داستانِ فیلم را بخوانید، تا متوجه شوید چرا.
● چهار: در این كه وسواس پدر آدم را درمی آورد، شك نكنید، اما اگر این وسواس به جان یك نویسنده بیفتد چه می شود؟ نتیجه، لابد، چیزی است شبیه آن چه به سر ملوین، شخصیت اصلی از این بهتر نمی شه (نقش او را جك نیكلسن بازی می كند) می آید. ملوین نویسنده ای است در نهایت وسواس، كه دیگران را جان به لب كرده است. در همسایگی او، نقاشی زندگی می كند به اسمِ سایمن كه البته ربط چندانی به ملوین ندارد.
در یكی از روزهای معمولی و سرشار از وسواس زندگی، ملوین راهی یك رستوران می شود تا غذایش را آنجا بخورد. همان جا است كه كارول را برایِ بارِ اول می بیند و كارول بعد از این كه متوجه وسواس بیش از حد ملوین می شود، رو ترش می كند. با این همه، داستان اصلی فیلم این نیست. داستان از جایی شروع می شود كه سایمنِ نقاش و كارول، دچارِ مشكل می شوند و ملوین تنها كسی است كه می تواند (و باید) به آنها كمك كند. فكرش را بكنید كه آدمی مثل او، به چه مكافاتی دچار شده است. بازی جك نیكلسن در فیلم، معركه و بی نظیر است.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید