جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


این سنت‌های دست و پا گیر


این سنت‌های دست و پا گیر
● داستان فیلم
ریحان با شوهرش در یكی از مناطق مرزی رستورانی بین راهی را اداره می كند. با مرگ شوهر، او از طرف خانواده شوهرش مجبور می شود كه با برادر همسرش ازدواج كند. او نمی خواهد تن به این باورهای كهنه و قدیمی بدهد و مبارزه ای را با این سنت ها شروع می كند و ...
▪ نویسنده و كارگردان: كامبوزیا پرتوی
▪ بازیگران: پرویز پرستویی، فرشته صدرعرفانی، اسماعیل سلطانیان
زمانی كه كافه ترانزیت در جشنواره فجر به نمایش درآمد برخوردهای ضد و نقیضی را موجب شد. فیلم طرفداران و مخالفان زیادی پیدا كرد و به رغم اینكه این نظرات گاهی اوقات هیچ شباهتی به هم نداشتند اما این نكته را ثابت می كردند كه كافه ترانزیت هرگز با بی تفاوتی مواجه نشده است. دلایل این مسئله زیاد بود و می توان اصلی ترین دلیل این توجه به فیلم را نام كارگردان آن دانست. كامبوزیا پرتوی فیلمنامه نویس پركار و مطرح سال های نه چندان دور سینما است كه به دلیل همین شهرت فیلم هایش همواره مركز توجه بوده اند.
او با سینمای كودك كارش را شروع كرد و فیلم ماهی كه در ابتدای مسیر فیلمسازی اش ساخته شد توجهات فراوانی را برانگیخت. پرتوی در سال های پایانی دهه ۷۰ اگر چه كمتر فیلم ساخت اما چند فیلمنامه خوب نوشت كه نامش را همچنان سر زبان ها انداخت. نوشتن فیلمنامه دایره ساخته جعفر پناهی یكی از همین فیلم ها بود كه با توقیف این فیلم پرتوی هم در مركز توجه قرار گرفت. كافه ترانزیت بعد از این فراز و نشیب ها در كارنامه فیلمسازی او ساخته شد و به همین دلیل مورد توجه اهالی سینما قرار گرفت.
هر چند با پیشینه ای كه پرتوی از خود به جا گذاشته بود نتوانست دوستداران سینمایش را راضی از سالن خارج كند. فیلم در مورد باورهای سنتی دست وپا گیری است كه زندگی زنی تنها را در مسیری دشوار قرار می دهد و او تلاش می كند تا خود را از زیر سایه این باورها خارج كند. در یكی از شهرهای مناطق مرزی كشور زنی كه به همراه شوهرش رستورانی بین راهی را اداره می كند همسرش را از دست می دهد و بر طبق باورها و سنت ها مجبور می شود كه با برادر همسرش ازدواج كند.
اما او چون به این مفاهیم اعتقادی ندارد تلاش می كند روی پای خودش بایستد و از این پس درگیری میان او و برادرشوهر متعصبش محملی برای وقوع اتفاقات ریز و درشت در فیلم می شود. فیلم البته در جاهایی از این ایده مركزی فاصله می گیرد و ما در برخی سكانس ها با مفاهیمی برساخته از موقعیت های نامرتبط با خط روایی اصلی مواجه می شویم كه البته به قوام كار كمك می كند.
مثلاً ایده رستورانی كه در مناطق مرزی واقع شده محلی برای اجتماع آدم های گوناگون با فرهنگ های مختلف می شود كه تقابل این فرهنگ ها به مفاهیم قابل توجهی ختم می شوند. ورود راننده یونانی به رستوران و ارتباطی كه با ریحان (با بازی خوب فرشته صدرعرفایی) ایجاد می كند در برخی جاها به تقابل فرهنگ دو طرف ختم می شود و به نوعی به خاصیت فرازمانی و فرامكانی عشق اشاره دارد. دختر تنهایی كه به وسیله راننده ها به كافه آمده هم یكی از شخصیت های فرعی فیلم است كه هر چند ایده رویای او برای رفتن به آمریكا كمی كلیشه ای به نظر می رسد و توی ذوق می زند اما كارگردان از این شخصیت استفاده بهینه ای در فیلم می كند. در یكی از سكانس ها او با ریحان مشغول درددل كردن است.
هر دو از مصیبت ها و سختی های زندگی شان حرف می زنند بی آنكه زبان یكدیگر را بفهمند. او به زبان روسی صحبت می كند و ریحان به زبان فارسی. اما ذات دردمندی آنها به نوعی همدلی میانشان ختم می شود كه خیلی دلنشین از آب درآمده و اشاره ای غیرمستقیم به ایده گفت وگوی تمدن ها دارد. فیلم بازی های خوبی دارد و علاوه بر فرشته صدرعرفایی كه به آن اشاره شد از بازی كم نقص پرویز پرستویی هم می توان یاد كرد. (او در این فیلم مجبور بود كه فارسی را با ته لهجه تركی صحبت كند) كافه ترانزیت به نسبت فیلم های قبلی پرتوی از نظر فضاها كمی متفاوت به نظر می رسد و فضاهای حسی و قابل دركی را ایجاد می كند.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید