شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


روایت وجدان های نفرین شده


روایت وجدان های نفرین شده
مجموعه «تذكره الانسان» نوشته احمد غلامی در كارنامه نویسنده اش و داستان نویسی امروز ما اثری كاملاً متفاوت است. «كفش های شیطان را نپوش»، «تو می گی من اونو كشتم» و «فعلاً اسم ندارد» سه مجموعه داستانی چاپ شده احمد غلامی در سال های نیمه اول دهه هشتاد آثار قابل تاملی هستند كه در قد و قواره داستان نویسی امروز ما قرار می گیرند.
برخی از داستان های این مجموعه ها در زمره بهترین داستان های كوتاه ایرانی قرار می گیرند. «تذكره الانسان» در شیوه داستان نویسی احمد غلامی دور شدن از روند كاری او است و گریزی به سنت داستان نویسی فارسی در حكایت ها و تذكره ها است. از همین زاویه كتاب او در داستان نویسی روزگار ما اثری متفاوت و در عین حال در خور تامل است. با توجه به كارنامه غلامی در كارهای قبلی اش، این رو یكرد در دل خود حاوی پیشنهادی نیز است. كالبدشكافی «تذكره الانسان» از این زاویه نیاز به مجال مفصلی دارد كه در این نوشتار قصد آن نیست.
خواندن كتاب «تذكره الانسان» نوشته احمد غلامی در روزهای تابستانی پیشنهادی است كه می توان با خیال راحت آن را توصیه كرد. كتاب مجموعه ای از سی و سه داستان كوتاه است. این داستان ها قبلاً در روزنامه شرق چاپ شده اند و واكنش های مختلفی را به همراه داشته اند. بخشی از مخاطبان این یادداشت كه خوانندگان همیشگی روزنامه شرق هستند و تمایل به داستان خوانی دارند در زمان انتشار داستان ها در روزنامه این مجال را یافته اند كه برخی یا تمامی داستان ها را خوانده باشند.
از این عده كسانی خبر دارند كه «تذكره الانسان» احمد غلامی در سال ۱۳۸۴ از سوی نشر كتاب های ارغوانی به چاپ رسیده است و لابد تعدادی از آنها كتاب را خریده اند و خوانده اند یا هنوز نخوانده اند و به همان خواندن داستان ها در روزهای چاپشان در روزنامه بسنده كرده اند. تا این جای كار تكلیف نگارنده مشخص و خیالش راحت است كه اگر كسی از تذكره الانسان غلامی خوشش نیامده است با این توصیه دیگر به خود زحمت نمی دهد به سراغ آن برود و احتمالاً نفرین و لعنی از بابت نوشته های نویسنده ای دیگر نثارم نخواهد شد.
در تذكره الانسان شخصیت ها در موقعیت هایی نظیر عارف، سالك، ر ه گم كرده، دزد، شبگرد، نابینا، بینا، ساربان، بیابان گرد، حیران، میهمان، میزبان، نادم، خسته، گمشده و گم كرده قرار می گیرند. هر داستان بازگویی حكایت و وصف حال دو نفر برای یكدیگر است كه در گفتار رد و بدل شده بین آن دو، تمثیلی برای اشاره به نكته مورد نظر نویسنده شكل می گیرد. خواندن هر كدام از داستان های تذكره الانسان برای خواننده ای كه به خود برای دگر خواندن مجالی هر چند اندك به اندازه یك داستان را می دهد، به مثابه گرفتار شدن با حكایت یا تمثیلی فارغ از روزمرگی او است. كتاب به زبان گفتار و نوشتار امروزی نیست.
نویسنده تعمد دارد تا گفتار و نوشتار دوره ای در گذشته را جعل كند. ساختار كتاب نیز جعل ساختار روایت ها و حكایت های گذشته است و از آنجا كه در این كتاب همه چیز حتی احوالات آدمیان جعل می شود، خود به چیزی تبدیل می شود كه قائم به ذات می ماند و بر بنیان خلاقیت و اندیشه نویسنده اش تكیه می زند. آدم ها در موقعیتی جعلی با یكدیگر روبه رو می شوند و در بازگویی قصه ای كه مدنظر نویسنده است با همدیگر جا عوض می كنند؛ موقعیتی نمایشی كه در وهله نخست تاكید بر كشاندن خواننده در موقعیت خود دارند بی آنكه به مانند خواننده در جایگاه نظاره گر قرار بگیرند.
داستان های كتاب تذكره الانسان غلامی بر خلاف داستان های كتاب های دیگرش بر سنت داستان سازی فارسی قرار دارد. تمهید او برای جعل داستان سرایی فارسی به گونه ای واقعی می نماید كه گاه خواننده را به شك می اندازد نكند داستان ها در زمانی دورتر از ما نوشته شده اند و متعلق به نویسنده ای از روزگار ماضی است كه در جسم غلامی حلول كرده و برای رهایی از طلسمی كه حكایت های ناگفته دچارش كرده اند، به نویسنده روزگار ما فرمان نوشتن داده است.
و اگر از مقدمه جعلی كتاب كمك بخواهیم می توان به دروغ یا راست انگشت بر این جمله كتاب گذاشت و آن را به مثابه اعتراف نویسنده بر ارزش كارش جعل كرد كه می نویسد: «خداوند تو را نفرین كند، نفرینی ابدی، هرآنچه گویی زبان حال نباشد و آیندگان را نیز به كار ناید و آنكه سخنش، سخن حال و آینده نباشد خدایش او را نفرین كند.» و با این جعل است كه خیالم راحت تر می شود كه به تذكره الانسان احمد غلامی نویسنده مجموعه های دیگری چون «فعلاً اسم ندارد»، «تو می گی من اونو كشتم» و «كفش های شیطان را نپوش» را برای خواندن توصیه كنم.
حسن محمودی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید