جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


خانواده ۲۰ هزار نفری مطبوعات


خانواده ۲۰ هزار نفری مطبوعات
جمع شده بودیم تا در مورد اینكه روزنامه نگار كیست و چگونه می شود فضای این حرفه را از غیر اهل این حرفه خلوت كرد تبادل نظر كنیم.
یك وقت فكر نكنید روزنامه نگاری فقط دردسر است و خطر و نداری و مشكل. البته اینها را دارد. اما مختصر امتیازهایی هم دارد یا می تواند داشته باشد كه خیلی ها را وسوسه می كند تا وارد این حرفه شوند یا تظاهر به ورود به این حرفه كنند. مثل ورود به محدوده پر بركت رفت و آمد تهران. یا گرفتن بلیت و كارت ویژه برای تالارهای نمایش فیلم و تئاتر و بقیه نمایش های پرطرفدار. گروهی تصور می كنند خود روزنامه نگار بودن برای خودش مختصر تفاخر و جبروتی دارد كه در حاشیه شخصیت آدم ها هاله ای از بزرگی و بزرگ منشی تولید می كند. بلا تشبیه از این نظر روزنامه نگاری یك كم به هنرپیشگی شباهت دارد: كیف را از بغل در می آوری و كارت را از پشت نایلون به نمایش می گذاری یا كارت را لای انگشتان ظریف به سوی متصدی گیشه می گیری؛ حالا اگر عده ای جمع هم باشند و تماشاگر، چه با شكوه تر. دستگیرتان شد؟
اگر ماجرا در همین حد و حدود باشد، چه عیب دارد؟ گیرم حاصل آن به كاركردن آهنگر شبیه باشد و خوردن دلال! یعنی روزنامه نگار دوره های خارج از كشور و سفر و هر شكل امتیازی كه خاص این حرفه است را مثل برادر تنی با كسانی كه حتی یك ساعت در مشكلات این حرفه با او شریك نبوده اند ، شریك شود.
این یك طرف ماجرا. یك سمت دیگر برمی گردد به كسانی كه وارد این حرفه هستند، اما برای كار خود هیچ معیار و محدوده حرفه ای را به رسمیت نمی شناسند. روزگاری نه چندان دراز پیش روزنامه نگار می توانست سر خود را بالا بگیرد كه با همه جور مشكل و كمبود می سازد، اما قدمی از اصول اخلاق حرفه ای فراتر نمی گذارد، هر جا نمی رود، دستور نمی پذیرد، سفارشی كار نمی كند و... به نام روزنامه نگاری گردنه نمی گیرد! امروز با دریغ باید نوشت كه مرز اصول حرفه ای و اخلاقی( حالا به دلایل گوناگون) به طرز خطرناكی درهم ریخته است.
چهارشنبه صبح به دعوت حوزه معاونت مطبوعات به نشستی دعوت بودیم تا در مورد همین قضایا تبادل نظر كنیم. اول ظهوریان معاون مطبوعاتی ارشاد اصل مشكل را شرح داد: می خواهیم بدانیم این خانواده چند نفری است. امروز مطبوعات زیاد داریم؛ خبرگزاری ها و سایت ها و پایگاه های اطلاع رسانی هم هستند. این میدان چنان شلوغ و پر ازدحام است كه برای ما مشكل می آفریند. گاهی باید به اهل مطبوعات كمكی بشود، گاهی سفر خارجی ( آخرینش جام جهانی آلمان) و گاهی موارد جدی تری پیش می آید. عده ای زود خبردار می شوند و معرفی نامه به دست می آیند. در نتیجه سر روزنامه نگاران واقعی از كلاه محروم می ماند.
ظهوریان حرف های دیگری هم داشت: شورایی داریم به نام «شورای ارزشیابی هنرمندان» كه می گردد و هنرمندان را پیدا می كند و به آنان مدرك معادل دانشگاهی می دهد، بیمه و بازنشستگی آنان را راه می اندازد و... از زمستان۸۴ براساس مصوبه ای نویسندگان ادبیات داستانی هم جزء شمول این شورا شدند؛ روزنامه نگاران از این مزایا محروم هستند. در مورد تعریف شغل مطبوعاتی آیین نامه ای داریم كه مربوط به شهریور سال۵۴ است. كاركرد این آیین نامه ملاحظه های امنیتی و انتظامی بود و با نیازهای امروز نمی خواند. سپس استاد دكتر معتمد نژاد در مورد اهمیت معیارهای اخلاقی و حرفه ای در كار روزنامه نگاری توضیح داد. وی در مورد تحقیقات و مطالعات خود در این زمینه سخن گفت و از حدود ۱۷سال كوشش و تلاش خود برای پیراستن این حرفه و لزوم وجود یك عزم جدی حرفه ای و صنفی برای ایجاد یك محیط خبری كه قابل اعتماد مخاطبان باشد یاد كرد. استاد افزود كه مبانی اصلی طرحی كه به وزارت ارشاد توصیه كردیم در سه نكته خلاصه می شد: پاسداری از آزادی مطبوعات، مراقبت در حفظ استانداردهای تخصصی این حرفه و نظارت بر اجرای اصول اخلاقی روزنامه نگاری. این همان میثاق اصول حرفه ای روزنامه نگاری است كه حاصل بحث های پیشین است. استاد در پایان گفت كه به نظر وی مبانی رایج در كشورهای هند و فرانسه برای كشور ما مناسب تر به نظر می رسد.
در نوبتی كه به من رسید گفتم: تدوین این مبانی هم لازم است و هم مفید. اما بد نیست زمینه های اساسی تر را اول تدارك كنیم. مثل اینكه اول ترتیبی دهیم تا شغل روزنامه نگاری در قوانین كار و بیمه ای كشور به رسمیت شناخته شود. نیز گفتم در مورد تدوین معیارهای حرفه ای این شغل، پیشتر سازمان ها و تشكل های صنفی دیگر (مثل تعاونی مطبوعات، انجمن صنفی و سندیكای سابق روزنامه نگاران) كارهایی كرده اند .
پیشنهاد كردم كه به آن كوشش ها هم توجه شود. بهرام پور رئیس مركز مطالعات و تحقیقات رسانه ها هم در این نشست نتیجه اولیه یك تحقیق در مورد دست اندركاران مطبوعات را عرضه كرد كه جالب است: اهالی مطبوعات در ۱۷۸۷ واحد ( مثلاً كارگاه) مشغولند؛ به اضافه ۳۴۳ واحد خبرگزاری. در مجموع ۱۷هزار و۴۳۰ نفر شاغل در كارگاه های مطبوعاتی و دوهزار و ۸۲۵ نفر در خبرگزاری ها ( داخلی و خارجی) سرشماری شده اند ( سرجمع حدود۲۰ هزار نفر، به طور متوسط در هر كارگاه ۱۰ نفر). البته اولاً معلوم نیست كه از این تعداد، شغل اصلی چند نفر روزنامه نگاری است و دوم اینكه چند نفر از این میان در دو یا چند نشریه شاغل هستند.
دكتر مهدی فرقانی هم نسبت به وضع نابسامان اخلاق حرفه ای در مطبوعات هشدار داد و وضع فعلی را تاسف بار خواند. وی ابراز امیدواری كرد كوشش هایی كه برای تعریف مبانی و معیارهای حرفه روزنامه نگاری می شود، به گسترش تعهد و مسئولیت های حرفه ای منجر شود، نه اینكه به محدود شدن جریان سالم مبادله خبر بینجامد. نكته بامزه ای هم گفت: پس از مدت ها دوندگی توانستیم سخت و زیان آور بودن شغل روزنامه نگاری را به سازمان تامین اجتماعی بقبولانیم، پذیرفتند و تصویب كردند كه هر روزنامه نگار كه بیمه باشد، مشمول این قانون شود از جمله پس از بیست سال خدمت بتواند بازنشسته شود.
در عمل متوجه شدیم كه فقط كسانی مثل كاركنان بولتن های داخلی كه در حكم استخدامی آنان عنوان روزنامه نگار قید شده باشد مشمول این اصلاحیه می شدند! در واقع باز هم روزنامه نگاران واقعی بی نصیب ماندند.
در این نشست منصور سعدی روزنامه نگار، ملكی معاون امور حقوقی و مجلس وزارت ارشاد و دیگر حاضران هم حرف هایی زدند و قرار شد گفت و گوها ادامه یابد. فكر خوبی است كه جامعه مطبوعات عائله خود را بشناسد. به خصوص حالا كه دست اندركاران سایت ها و پایگاه های الكترونیك و... هم وارد این عرصه شده اند و خود را مطبوعاتی می دانند. این هم فكر خوبی است كه اهل مطبوعات مثل پزشكان یا قضات دادگستری دارای یك تشكیلات مركزی و صنفی قوی باشند. سال ها پیش مدیر یك سازمان مطبوعاتی تعریفی روان و روشن داد: روزنامه نگار كسی است كه از این شغل نان می خورد. این تعریف، ساده است. دلم می خواهد باور كنم همه این ۲۰هزار نفر نان سفره خود را از شغل روزنامه نگاری - نه گردنه گیری خبری - به دست می آورند.
علی اكبر قاضی زاده
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید