پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


والدین هوشیاری باشید


والدین هوشیاری باشید
▪ قانون نخست:
عملكرد شما مهم است
مطمئن هستم به آنچه می خواهید فرزندتان بشود بسیار فكر می كنید اما احتمالاً كمتر به این فكر می كنید كه در جایگاه پدر یا مادر عملاً برای اینكه این اتفاق رخ بدهد چه باید بكنید.مثلاً مطمئن هستید كه می خواهید فرزند ۱۰ ساله تان عملكرد خوبی در مدرسه داشته باشد اما شاید واقعاً ندانید برای اینكه موفقیت تحصیلی او را تسهیل كنید باید چه كاری انجام دهید. یا شاید بخواهید كودك نوپای شما از آن دسته بچه هایی باشد كه می تواند راحت با دیگران بازی كند اما نمی دانید چگونه به انجام آن كمك كنید. می خواهید فرزندتان از لحاظ ذهنی كنجكاو باشد اما هیچ تصوری از این ندارید كه در جایگاه پدر یا مادر برای برانگیختن او در این جهت چه باید بكنید.
این مقاله حاوی اطلاعات بسیاری درباره رویكردهای متفاوت درباره تربیت كودك و چگونگی تاثیرپذیری كودكان از آنهاست. در انتهای مقاله درباره استراتژی های تربیت فرزند برای دستاورد در مدرسه، مهارت‌های اجتماعی و كنجكاوی ذهنی و نیز مجموعه گسترده ای از سایر خصلت ها بحث خواهد شد.
پیش از آنكه به این مشخصه ها بپردازیم می خواهم تمایزی بین تربیت هوشمندانه و تربیتی كه فقط واكنش نشان دادن و سرسری است قائل شوم. منظور از تربیت كودك «هوشمندانه» تربیتی عامدانه است یعنی پیامدهای رفتار شما در قبال كودك همانی است كه واقعاً در نظر داشتید نه رفتارهایی كه اتفاقی انجام می دهید.مجدانه تلاش كنید تا والدین هوشیارتری باشید.اینكه می گوییم تربیت فرزند باید عامدانه و هوشیارانه باشد به این معنی نیست كه نباید خودانگیخته، از صمیم قلب یا طبیعی باشد. هنگامی كه می گویم تربیت فرزند باید هوشیارانه باشد، منظورم این نیست كه باید نگران تصمیم هایی كه می گیرید باشید، هر واكنشی را كه در مقابل فرزندتان نشان می دهید به شدت تحلیل كنید یا آن قدر در این باره با خود فكر كنید كه به فلج عملكرد دچار شوید. منظور من این است كه طرز رفتار و واكنش شما در برابر فرزندتان باید احساس مبتنی بر دانش و حساب شده و براساس نتیجه ای باشد كه می خواهید به دست آورید.
تربیت فرزند، ممكن است و باید از صمیم قلب باشد و معمولاً فی البداهه است اما هیچ گاه نباید الابختكی و بدون انتخاب باشد. همیشه باید روشی برای كنترل هیجانتان داشته باشید حتی اگر همیشه به آن آگاه نباشید.پدر و مادرها معمولاً خود را در یكی از شرایط سه گانه زیر می یابند و تربیت هوشیارانه در هر سه مفید است؛ با اینكه به روش های مختلف صورت می گیرد.وضعیت نخست آن است كه پدر یا مادر قبل از عملكرد وقت كافی برای پرداختن به آنچه می خواهد انجام دهد دارد. این وضعیت زمانی است كه هوشیارانه عمل كردن بسیار آسان است.
ممكن است بخواهید از بین چندین مهدكودك یكی را برای فرزند چهارساله تان انتخاب كنید و ندانید كدام بهتر است یا بخواهید تصمیم بگیرید نوجوان دبیرستانی خود را تحت فشار بگذارید، تا به رغم اینكه گفته نمی خواهد كلاس پیانوی خود را ادامه بدهد ممكن است به فكر فرو بروید كه آیا كودك شما آن قدر بزرگ شده است كه به تنهایی و بدون پرستار در خانه بماند، یا نوجوان تان آن قدر مسئولیت پذیر هست كه بتواند در طول سال تحصیلی شغلی پاره وقت داشته باشد. شاید بخواهید تصمیم بگیرید چه جوابی به درخواست پول توجیبی هفتگی فرزندتان یا تقاضای سوراخ كردن گوشش یا خرید چیزی گران قیمت و خاص و البته غیرضروری با پس اندازش بدهید.
در تمام این شرایط باید از فرصت خوب فكر كردن پیش از عمل استفاده كنید. همیشه از خود بپرسید تصمیم من چه تاثیری بر فرزندم خواهد داشت؟ اگر هوشیارانه عمل كنید - اگر واقعاً پیش از عمل كردن به نتیجه ای كه می خواهید فكر كنید - قادر خواهید بود موضوع های مهم را دسته بندی كنید و بهتر می توانید تصمیم گیری كنید كه در درازمدت چه چیزی به نفع فرزندتان است. شاید اگر خوب فكر كنید متوجه شوید تصمیم گیری واقعاً خیلی راحت تر از آن بود كه فكر می كردید - یا شاید هم متوجه شوید كه خیلی پیچیده است و به تعمق و دقت بیشتری نیاز دارد.
شاید فكر كنید باید در آن مورد با همسر یا فرد باتجربه دیگری مشورت كنید. هر كاری كه بكنید، در چنین شرایطی تصمیمی آگاهانه گرفته اید نه آنی و نسنجیده.
وضعیت دومی كه پدر و مادرها معمولاً در آن قرار می گیرند هنگامی است كه باید بی درنگ عكس العمل نشان بدهند اما از طرفی زمان كافی در اختیار ندارند كه فكر كنند. كودك دو ساله شما غذایی را كه برای شامش آماده كرده اید نمی خورد، فرزند شش ساله شما برای سومین بار پیاپی در نخستین مسابقه ورزشی كوچكش خطا كرده است، دختر ۹ساله شما به محل كارتان تلفن می زند و می پرسد آیا می تواند بعد از مدرسه با دوستش و با اتوبوس به مركز خرید بروند، در چنین لحظاتی نمی توانید به فرزندتان بگویید: «می توانیم فردا راجع به این موضوع صحبت كنیم؟» اما می توانید مكثی كنید و پیش از پاسخ دادن فكر كنید.
در چنین وضعیت هایی پدر و مادران هوشیار می توانند در مقابل انجام واكنش آنی مقاومت كنند. «هر چه توی بشقابت هست بخور وگرنه از دسر خبری نیست.» «ناراحت نباش، عزیزم، این فقط یه بازیه.» «نه شماها كوچك تر از اونی هستین كه تنهایی برید.») اگر تربیت هوشیارانه را در پیش بگیرید می توانید كمی به موقعیت فكر كنید و طوری پاسخ بدهید كه با اصول تربیت موثری كه در ادامه كتاب می آید سازگار باشد.
سومین سناریو هنگامی است كه شاید فكر كنید تربیت هوشیارانه كمتر مفید خواهد بود و در واقع خلاف آن درست است. این موقعیت زمانی است كه برای فكر كردن وقت نیست و هیچ چاره ای به جز واكنش غیرارادی وجود ندارد.كودك نوپای شما در قسمت غذاهای یخ زده سوپرماركت بدقلقی می كند. كودك هفت ساله شما در حال خفه كردن برادر پنج ساله اش است. كودك ۹ساله شما بسیار نگران و مضطرب است كه در روز نخست اردوی تابستانی هنوز لباس نپوشیده درحالی كه هر لحظه ممكن است اتوبوس اردو از راه برسد. نیمه شب از خواب بلند می شوید تا آب بخورید و بوی دود ماری جوانا را از اتاق فرزند نوجوانتان استشمام می كنید. پدر یا مادر هوشیار در چنین موقعیت هایی عكس العمل غریزی نشان می دهد اما غریزه او به احتمال زیاد درست است چرا كه به اندازه كافی با اصول بنیادین تربیت صحیح آشنا است و آنها را اینقدر در شرایط كمتر اضطراری به كار گرفته كه تربیت صحیح به شكل طبیعت ثانویه او درآمده است.همان طور كه ورزشكاران حرفه ای می توانند در شرایط سخت بدون فكر كردن عملكرد صحیحی نشان دهند، پدران و مادرانی كه كاملاً بر اصول پایه تربیت صحیح مسلط شده اند می توانند هنگامی كه وقت كافی برای عكس العمل منطقی نیست به طور موثر پدری و مادری كنند.هرچه بیشتر تلاش كنید كه تربیت صحیح را به طور سنجیده به كار ببندید این كار غریزی تر می شود به همین دلیل است كه باید تا وقتی كه فرزندانتان كوچك هستند عادات تربیت صحیح را در خود بپرورانید. البته همیشه ممكن است كه وقتی فرزندانتان بزرگتر شدند هم این مهارت را كسب كنید - هیچ وقت برای پیشرفت دیر نیست- اما مطمئناً اگر از همان زمان كه پدر و مادر شدید رویكرد صحیحی داشته باشید، تربیت فرزند كار ساده تری خواهد شد.ما در مورد بسیاری كارهایی كه در زندگی انجام می دهیم عامدانه و سنجیده عمل می كنیم و درك این موضوع مشكل است كه چرا بعضی ها تربیت كودك را كه این قدر مهم است سرسری می گیرند. هیچ وقت كسی بدون تفكر عمیق به فكر اداره یك كسب و كار یا نظارت بر یك سازمان نمی افتد. هیچ كس یك دفعه درباره دارایی هایش تصمیم گیری نمی كند (یا نباید این كار را بكند). به همه ما بارها و بارها گفته اند قبل از خریدهای مهم مثل خانه، ماشین یا وسایل خانه به دقت به انتخاب هایمان فكر و آنها را تحلیل كنیم. با این حال خیلی ها كه مدیران بازرگانی متفكر، برنامه ریز های مالی فوق العاده و خریداران حسابگری هستند فرزندان خود را بدون اینكه فكر كنند چه كار می كنند بزرگ می كنند.گمان می كنم بعضی مردم عقیده دارند تربیت كودك یكی از آن كارهایی است كه به طور ذاتی در ما هست یا اینكه فكر كردن به آن تمام لذت آن را از بین می برد. هنگامی كه می توانید به جای رفتار منفعلانه تربیت فعالانه را در پیش بگیرید. خودانگیختگی خوب است اما بكوشید متوجه باشید.
دكتر لورنس استینبرگ
ترجمه: نوشین دیانتی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید