شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


نقد نظریه شریعتی


نقد نظریه شریعتی
● بدفهمی یك توجیه ناموفق
دكتر علی شریعتی در مقدمه كتاب كویر كلیه نوشته های خود را به سه دسته تقسیم می كند: اجتماعیات، اسلامیات و كویریات كه «اجتماعیات» بحث های سیاسی او در مورد وضعیت جامعه، علل عقب ماندگی و راه های ایجاد تغییر را شامل می شود، «اسلامیات» مجموعه بحث های نظری و نظام پارادایم فكری شریعتی و «كویریات» خودكاوی ها و درون بینی های فلسفی و عرفانی او هستند اما نظریه «امت- امامت» شریعتی كه در این كتاب توسط رضا علیجانی مورد بررسی تحلیلی قرار می گیرد در حوزه اسلامیات بوده و به نظر منتقد صرفاً یك مسئله نظری است، نه یك توجیه عملی و استراتژیك، هرچند مجموعه بحث های تئوریك و فرهنگی شریعتی به اسلامیات منحصر نمی شود و بحث های گوناگونی نیز در باره تاریخ، اگزیستانسیالیسم، الیناسیون، غرب شناسی، دموكراسی، سوسیالیسم و... را دربر می گیرد. علیجانی می گوید اگر فردی به دنبال ایجاد هژمونی یا تشكیل حكومتی بر این اساس باشد بسیار طبیعی است كه در مسیر هژمونی گام بردارد و این نكته را در حوزه طرح استراتژی و عملی جامه تحقق بپوشاند اما شریعتی چنین عملی نكرده است.
با مراجعه سطحی و ساده به مجموعه آثار دكتر شریعتی و حتی یك بار خواندن اصلی ترین متن مورد توجه منتقدین یعنی مقاله امت و امامت مشخص می شود كه موضوع او دموكراسی بوده است. به عبارت دیگر او با دغدغه دموكراسی به بحث امت- امامت وارد شده است.
در كتاب «بدفهمی یك توجیه ناموفق » مولف تلاش كرده با مراجعه مستقیم به متن نظریات نشان دهد كه چگونه شریعتی از مجموعه اسلامیات خود به این بحث كشانده شد و انگیزه و دغدغه های او از طرح این بحث چه بوده، چه سیری داشته و چه نتایج و خروجی هایی داشته است. رضا علیجانی در این كتاب نشان می دهد كه چگونه شریعتی پس از ورود به ایران پروژه رنسانس فكری و مذهبی را به عنوان یك رسالت روشنفكری مطرح كرده و در سال های ابتدا نیز به اسلام به عنوان كلی و غیر فرقه ای توجه كرده است.
شریعتی در پروژه اصلاح فرهنگ دینی به مقوله دموكراسی حساس تر شده و در همین زمان نظریه مطرح شده در كنفرانس غیر متعهد ها كه پس از جنگ جهانی دوم دموكراسی هدایت شده را برای برخی جوامع می خواهد او را به خود جذب می كند و سرانجام از این نظریه برای توجیه كلامی شیعه كلاسیك بهره می گیرد و اعتقاد پیدا می كند كه جوامع عقب افتاده باید مدتی تحت مدیریت هدایت شده قرار بگیرد تا افراد جامعه به آگاهی و فردیت برسند چرا كه در این جوامع دموكراسی عملی نیست و بعد از مدیریت هدایت شده دوره دموكراسی سرانجام فرا می رسد و تاكید می كند كه دموكراسی شكل نامحدود و همیشگی برای اداره جامعه است.
علیجانی در متن كتاب با ذكر دلایلی آورده است كه توجیه شریعتی نادرست و نا موفق بوده است و بهره گیری از یك نظریه سیاسی امروزی برای توضیح یك امر كلامی در گذشته پارادایمی كاملاً متفاوت با زمانه ماست و همچنین علاوه بر نقد محتوایی این نظریه در نقد متدولوژیك و روش شناختی نیز مطرح كرده است كه اگر شریعتی با مقوله «امت - امامت» برخوردی مشابه «انتظار، مذهب اعتراض» می كرد درونمایه، نتیجه گیری و خروجی مناسب تری به دست می داد. بدین ترتیب كه تاریخیت موضوع را مورد تاكید قرار می داد و به جای عقلانی سازی و باور پذیر كردن آن به «معقول سازی» و «مفهوم پذیری» آن می پرداخت، به عبارت دیگر به جای توضیح موضوع «با» عقل امروز به تبیین موضوع «برای» عقل امروز می پرداخت و در شكل كنونی وی بیشتر از تاویل به «تكوین» موضوع پرداخته است.
در طول كتاب به طور مستند نشان داده می شود كه سیر پیدایش نتیجه و خروجی بحث امامت در رابطه با شریعتی چگونه بوده است و بدین ترتیب آشكار می شود كه ورود او به این بحث برای طرح یك نظریه سیاسی نبوده است و صرفاً برای اصلاح یك فكر شیعی كلاسیك در جامعه در راستای پیشبرد پروژه رنسانس روشنفكری دست به این توجیه زده است اما این توجیه نا موفق به شدت مورد بد فهمی قرار گرفته است محتوای این كتاب نیز می خواهد خواننده را به همین نقطه برساند كه پشت صحنه آثار شریعتی در باره «امت - امامت» و سیر و سرانجام آن چه بوده است. نتیجه طبیعی و بدیهی مستندات این كتاب آن است كه فلسفه و نظریه سیاسی شریعتی را نباید از این بحث تدافعی و عكس العملی كه بیشتر «علت» داشته تا «دلیل» و به طور اساسی برخاسته از پروژه عملی شریعتی و نه پارادایم نظری او بوده استخراج كرد و در آثار او آنچه بیانگر نظریه و فلسفه سیاسی او بوده را می توان تحت عنوان «دموكراسی رادیكال» یا «سوسیال دموكراسی معنوی» یاد كرد.
در پایان نیز پس از نقد درون پارادایمی و با استخراج درونمایه های بحث های شریعتی در باره امامت و عدالت وجوه ماندگار این نظریه مطرح شده و مدل امروزین برای تحقق انگیزه ها و درونمایه های او مطرح می شود و در این راستا ضرورت برخورد فعال روشنفكر با دموكراسی و نیاز به اخلاق رهایی و ضرورت تعمیق دموكراسی جهت نیل به یك «دموكراسی رادیكال» مطرح شده است.
رضا علیجانی
چاپ اول ۱۳۸۵
شمارگان : ۱۱۰۰
انتشارات كویر
محسن محمدی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید